ماهان شبکه ایرانیان

عوامل مانایی و پایایی نهضت کربلا (۴)

عوامل و ریشه های ماندگاری قیام کربلا در عصر حاضر   یکی از مسائل مهم در پایایی و مانایی قیام کربلا این است که بشناسیم و بیابیم که چه مؤلفه ای عامل خلوص، توانمندی و کارآمدی و ابدیت و جاودانگی نهضت کربلا در عصر جدید و در میان انسان معاصر و دنیای نوین خواهد شد

عوامل مانایی و پایایی نهضت کربلا (4)

عوامل و ریشه های ماندگاری قیام کربلا در عصر حاضر
 

یکی از مسائل مهم در پایایی و مانایی قیام کربلا این است که بشناسیم و بیابیم که چه مؤلفه ای عامل خلوص، توانمندی و کارآمدی و ابدیت و جاودانگی نهضت کربلا در عصر جدید و در میان انسان معاصر و دنیای نوین خواهد شد.
به نظر می رسد غیر از احیای عوامل گذشته در یک نگاه کلی و کلان می توان عوامل ذیل را فهرست وار ذکر نمود:
1. تحلیل جامع و مانع یا منطقی از قیام کربلا، زمان و زمینه های نهضت حسینی علیه السلام و بیان آثار و لوازم احیاگرانه و سعادت بخش و عدالت آفرین و کرامت زای آن قیام الهی؛
2. بدعت زدایی و خرافه ستیزی از ساحت قیام کربلا و نهضت عاشورا به صورت عالمانه، واقع بینانه، دردمندانه و مخلصانه؛
3. احیای زیارت عاشورا بر محور معرفت و محبت صائب و صادق و به دور از تفرقه و تشتت افکنی در جامعه ی مسلمانان، خواندن توأم با تأنی و تأمل زیارت اربعین و مانند آن؛(1)
4. نشر کتب، مجلات و محصولات فرهنگی- هنری سازماندهی شده، عالمانه و با ادبیات نوآمد و جذاب و به دور از سطحی نگری، زواید و تحریفات لفظی و معنوی؛
5. مدیریت جامع فرهنگی در متن جامعه نسبت به « محرم و صفر» و منشورات علمی - فرهنگی به خصوص لغت نامه ها و دانشنامه هایی که نوشته و منتشر می شوند و همچنین واعظان، مبلّغان، مداحان، مرثیه سرایان، تعزیه خوانان و ...و حتی مجالس و محافل خانگی و شخصی که بایسته است مدیریت شوند.
در فرجام و انجام این مقاله، شایسته است به نکته ای محتوایی در « راز ماندگاری» و گسترش دائمی امواج نهضت کربلا اشارتی نماییم که راز اصلی در « محتوا و پیام»، شکل منطقی و مدیریت شده ی قیام کربلا و روح الهی- توحیدی داشتن و درد عدالت اجتماعی ورزیدن بود و این معنا عامل مهمی در برخورد امواج برگرفته از قیام کربلا با امواج فکری- سیاسی و اجتماعی رقیب در عرصه های عملی شده است و به تعبیر استاد شهید مطهری« امواج طبق خاصیت ذاتی خود، به محض پیدایش رو به وسعت و گسترش می نهند؛ متوالیاً بر وسعت دایره ی خویش می افزایند و فاصله ی محیط و مرکز را بیشتر می کنند و از طرف دیگر، به هر نسبت که بر وسعت دایره ی خود می افزایند، از قوت و شدت طول آنها کاسته می شود؛ تدریجاً ضعیف و ضعیف تر می گردند و طول شان کم و کمتر می شود تا آنکه به نیستی و نابودی- دست کم از نظر ما- می گرایند و به دنبال عدم می پیوندند.
برخورد امواج با یکدیگر سبب خنثی شدن موج ضعیف تر می گردد.
امواج قوی تر جلوی توسعه ی امواج ضعیف تر را می گیرند و آنها را به دیار نیستی می فرستند؛ از این رو برخورد با موانع و عوامل قوی تر عامل دیگری است برای نابود شدن امواج و حوادث و پدیده های جهان. حکماً این نوع از نیستی و نابودی را که در اثر برخورد با موانع است« موت اخترامی» و نوع اول را که از پایان یافتن نیروی بقا ناشی می شود، « موت طبیعی» می نامند... . آری برخی از امواج اجتماعی زنده اند؛ امواج زنده همان هاست که از جوهر حیات سرچشمه می گیرد؛ مسیرشان، مسیر حیات و جهت شان رقاء و تکامل است. پاره ای از نهضت های فکری، علمی، اخلاقی و هنری از آن جهت جاوید می مانند که خود زنده اند و از نیروی مرموز حیات بهره مندند...»(2).
نهضت کربلا یک نهضت دینی یک نهضت دینی و جنبش جامع اسلامی با دل مایه های توحیدی، عدالت خواهانه و با عناصری از عقلانیت و معرفت و عشق و محبت بود که در اثر درک و درد دینی و انجام رسالت الهی ظهور یافت و از محتوا و شاکله ای برخوردار بود که فطرت پذیر، عقل پسند، موقع شناسانه و دردمندانه با هدف احیای بینش و ارزش های اسلامی و اصلاح و بازسازی اندیشه و فضای اجتماعی امت اسلام صورت پذیرفت و لذا هرچه بر وسعت آن افزوده می شود، بر قوت و قدرت و طول آن نیز افزوده می گردد و جهان شمولی و جاودانگی اش بیشتر تضمین می شود، یعنی سرمایه ی اصلی مانایی قیام کربلا بیش از آنکه به « بیرون» قیام مربوط باشد، به « درون» آن برمی گردد و چون « انسان کامل» در حدوث و بقای آن نقش آفرین است و در پیدایی و پایایی آن ایفای رسالت کرده است و خون پاک و مقدسش را هدیه ی دوست و معبود نموده است، ضمانت استمرار و عامل بقاء مندی آن را امضا کرده است؛ لذا یک حادثه ی به ظاهر کوچک از حیث کمّی و ظاهری و از جهت کیفی و باطنی بسیار بزرگ وسیع بود؛ چه اینکه به فراخنای تاریخ نفوذ کرد و تا بیکرانه ها راه یافت و « مقدس» و « جاودانه» ماند و سرچشمه الهامات علمی و عملی شد؛ زیرا برای خدا و در راه خدا و با هدف گسترش « توحید» و اقامه ی « عدالت» به وجود آمد و از فلسفه ی بسیار روشن، فراگیر، عقلانی و دارای روح عاطفی، عاشقانه و بار معنایی و قدسی برخوردار است.
از دیگر سو، هرچه از عمر نهضت عاشورا می گذرد، کارآیی و کارآمدی آن از حیث آثار اجتماعی بیشتر می شود؛ البته به شرط اینکه زلال و خالص تفسیر و تبلیغ گردد؛ لذا « خون انسان کامل معصوم» ضامن پایایی و جاودانگی پیام و درس ها و عبرت های قیام انسان کامل شده است که برخی از پیام های معرفتی - رفتاری و یا بینشی و گرایشی آن عبارتند از:1. حق شناسی و حق گرایی؛ 2. عدالت خواهی و عدالت گستری؛ 3. کرامت شناسی و کرامت پذیری؛ 4. عزت مداری؛ 5. آزادگی و آزادی خواهی؛ 6. تکلیف شناسی و تکلیف محوری؛ 7. صبر و بصیرت در راه دینداری و ارزش مداری؛ 8. ولایت شناسی و ولایت پذیری؛ 9. توحید و خدا محوری در همه ی احوال؛ 10. اهل ایثار و نثار شدن؛ 11. اهل جهاد و شهادت بودن؛ 12. اهل هجرت آفاقی و انفسی گشتن؛ 13. محبت و عشق ورزی همراه با معرفت و عمل به انسان کامل و حجت الهی؛ 14. خلوص و صداقت ورزی؛ 15. آگاهی اجتماعی و بینش سیاسی همه جانبه و زمان آگاهی؛ 16. دشمن شناسی و دشمن گریزی؛ 17. رهایی از تعلقات دنیوی و تعینات نفسانی؛ 18. اطاعت پذیری و التزام به شریعت؛ 19. عبودیت پیشگی و تسلیم محض خداوند بودن؛ 20. خروج از گرداب تحجر و تحریف و جمود و سکون علمی و عملی و انحراف و التقاط اندیشی و ...(3).

نتیجه گیری
 

قیام کربلا از جامعیتی برخوردار است که می توان از آفاق گوناگون و مناظر مختلف به آن نگریست و آن را به تحلیل کشاند و چون چشمه ساری زلال و عمیق تمام نشدنی و نعمتی فزاینده است که به حقیقت مصداق « کوثر» است؛ کوثری که خدای سبحان به امام حسین علیه السلام بخشید و در قبال آن قربانی ها داد که « علی اکبرعلیه السلام» از زمره ی آنها بود و به تعبیری، مصداق این شعر است:
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او به جای آورد
پی به این معنا که امام حسین علیه السلام پیر مغانی است که علی اکبرش را اسماعیل وار به میدان نبرد فرستاد و هدیه ی محبوب و تحفه ی دین و دینداری نمود (4) و این کوثری که در کربلا و در « صبح و عصر عاشورا» تولد و تکون یافت، در بستر زمان و گردش ایام تکامل و توسعه یافت و هر زمان و زمین و شهر و شبستان را به خود اختصاص داد تا « گفتمان عاشورایی» زنده و پاینده بماند و دکترین مهدویت نیز « قرار» گیرد؛ قیامی که اسرار جاودانگی و رازهای ماندگاری اش را می توان در نموداری که در ادامه می آید، تصویر کرد:

منابع
1. قرآن کریم.
2. ابن شهر آشوب مازندرانی؛ مناقب؛ ج 2.
3. آقا تهرانی، مرتضی؛ یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام ؛ قم: مؤسسه ی فرهنگی ولاء، 1384.
4. ابن اثیر، علی بن محمد؛ اسد الغابة؛ بیروت: دارالفکر، 1409.
5. ابن شعبه، حسن بن علی؛ تحف العقول؛ نجف: مطبعة الحیدریه، 1385.
6. حکیمی، محمدرضا؛ قیام جاودانه؛ تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373ش.
7. جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر تسنیم؛ ج 3، قم: اسراء، 1380.
8. ___، حماسه و عرفان؛ قم: اسراء، 1377.
9.___، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی؛ قم: اسراء، 1381.
10. تحقیقات باقرالعلوم؛ موسوعة کلمات الامام الحسین علیه السلام، قم: الهادی، 1415.
11. طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ قم: مکتب اسماعیلی، [ بی تا].
12. فیض کاشانی، ملامحسن؛ تفسیر صافی، [ بی تا].
13. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ تهران: دارالکتب الاسلامیه، [ بی تا].
14. مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار؛ ج16 و 17، تهران: صدرا، 1378.
15. مقرّم، عبدالرّزاق؛ مقتل الحسین علیه السلام؛ قم: بصیرت، 1394.
16. مفید، محمد بن محمد بن نعمان؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ تحقیق مؤسسه آل البیت علیه السلام، لاحیاء التراث، 1413.
17. نوری طبرسی؛ مستدرک الوسائل؛ تحقیق مؤسسه آل البیت علیه السلام، 1408.

پی نوشت ها :
 

1. ر.ک به: شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی؛ ص 227-255. حماسه و عرفان؛ ص 310-318 و علامه محمدتقی جعفری؛ حادثه کربلا در مثنوی؛ گردآوری محمدرضا جوادی، ص 24-77.
2. مرتضی مطهری؛ مجموعه آثار؛ ج 16، ص 31-33.
3. ر.ک به: احمد خاتمی؛ رسالت خواص و عبرت های عاشورا و عبدالله جوادی آملی؛ بنیان مرصوص.
4. ر.ک به: علامه سیدمحمدحسین حسینی تهرانی؛ روح مجرد.
 

منبع: نشریه کنگره امام حسین علیه السلام و مقاومت ج 3
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان