گروه دوم: مفسران و صاحبنظران جدید؛ پس از آنکه در هیئت جدید، حرکت زمین به دور خورشید معنای جدیدی پیدا کرد و متخصصان، صاحبنظران و مفسران قرآن در اینمورد اظهارنظرهای متفاوتی کردند و برداشتهای زیبایی از آیات به عمل آوردند، که بدانها اشاره میکنیم:
الف: حرکت انتقالی خورشید در درون کهکشان راه شیری (حرکت طولی)
مفسر معاصر، آیه الله مکارم شیرازی پس از اشاره به تفسیرهای «تجری» [سوره یس آیه38] نوشته است:
«آخرین و جدیدترین تفسیر برای آیه فوق همان است که اخیراً دانشمندان کشف کردهاند. آن، حرکت خورشید با مجموعه منظومه شمسی در وسط کهکشان ما به سوی یک سمت معین و ستاره دوردستی که آن را ستاره وگا نامیدهاند، میباشد.»
در جای دیگر «جریان» را اشاره به حرکت طولی میداند.
تذکر: در این معنا باید «لام» در «لمستقرلها» را به معنای «الی» بگیریم. یعنی: «خورشید به سوی قرارگاه خود جریان دارد.» همانگونه که برخی از نویسندگان عرب بدان تصریح کردهاند.
یکی از صاحبنظران پس از اینکه حرکت خورشید از جنوب به سوی شمال آسمان را 5 /19کیلومتر در ثانیه میداند، در ادامه به آیه2 سوره رعد و 33سوره ابراهیم درمورد حرکت خورشید استناد میجوید.
یکی دیگر از نویسندگان معاصر درمورد کلمه «مستقر» در آیه «تَجْرِی لِمُسْتَقَرِّ لَهَا» نوشته است:
«این حرکت به سوی قرارگاه شاید همان حرکت خورشید به سوی ستاره وگا باشد که علم نجوم امروز بدان پی برده است و سپس آن را معجزه علمی قرآن میداند.»
علامه طباطبایی پس از آنکه جریان شمس را همان حرکت خورشید میداند نوشته است:
«اما ازنظرعلمی تا آنجا که بحثهای علمی حکم میکند قضیه درست برعکس (حس) است. یعنی خورشید دور زمین نمیگردد بلکه زمین به دور خورشید میگردد و نیز اثبات اینکه خورشید یا سیاراتی که پیرامون آن هستند به سوی ستاره (نسر ثابت 9 حرکت انتقالی دارند... .»
سید هبهالدین شهرستانی حرکت خورشید را به طرف ستارهای به طرف راست «جائی» معرفی میکند و در جای دیگر آن را به طرف مجموعه نجوم (هرکیل) میداند؛ و کلمه «تجری» را اشاره به حرکت انتقالی خورشید میداند.
طنطاوی در تفسیر الجواهر نیز پس از ذکر مقدمهای در انواع حرکات، آیه بالا را بر حرکت خورشید و مجموعه همراه او به دور یک ستاره (کوکب) حمل میکند و سپس مطالبی طولانی درمورد حرکتهای هواپیماها، اتومبیل ها و... میدهد که ربطی به تفسیرآیه ندارد.
در همین مورد، کتاب زنده جاوید و اعجاز قرآن اثر مهندس محمد علی سادات، و نیز قرآن و آخرین پدیدههای علمی، اثر مهندس جعفر رضاییفر، و نیز القرآنالکریم والعمالحدیث، اثر دکتر منصور محمد حسبالنبی، مطالب مشابهی دارند.
ب: حرکت انتقالی خورشید همراه با کهکشان: (حرکت دورانی)
آیهالله مکارم شیرازی: درمورد آیه:
وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (یس/ 40)
«هریک در فلکی (در مدار معینی) شنا میکنند.»
دو احتمال میدهند:
یک: حرکت خورشید به حسب حس ما یا حرکت ظاهر [حرکت کاذب روزانه خورشید که در اثر حرکت زمین به خطا دیده میشود و عرف مردم این حرکت را به خورشید نسبت میدهند.]؛
دوم: منظور از شناور بودن خورشید در فلک خود، حرکت آن همراه با منظومه شمسی و همراه با کهکشانی که ما در آن قرار داریم، میباشیم؛ هرچند که امروزه ثابت شده است که منظومه شمسی ما جزئی از کهکشان عظیمی است که به دور خود درحال گردش است.
در پایان، این آیه «فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ» را اشاره به حرکت دورانی خورشید میداند که برخلاف هیئت بطلمیوسی حاکم در زمان نزول قرآن سخن گفته است و بدینترتیب معجزه علمی دیگری از قرآن به ثبوت میرسد.
یکی از صاحب نظران نیز پس از آنکه حرکت دورانی خورشید را هر 200میلیون سال یکبار باسرعت 225کیلومتر در ثانیه به دور مرکز کهکشان میداند به آیه2 سوره رعد و 33سوره ابراهیم برای اثبات حرکت خورشید استناد میجوید.
دکتر موریس بوکای با استناد به آیه33 سوره انبیاء و 40 سوره یس «کُلُّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ» نتیجه میگیرد که قرآن تصریح کرده که خورشید روی مداری حرکت میکند. درحالی که این مطلب برخلاف هیئت بطلمیوسی رایج در عصر پیامبر بود. او میگوید: «بااینکه نظر بطلمیوس در زمان پیامبراسلام هم مورد گرایش بود در هیچجای قرآن به چشم نمیخورد.»
سپس با اشاره به ترجمههای غلط قرآن به زبان فرانسه که فلک را به معنای مغسوس (کره آسمانی- میله آهنی) آورده اند چون نمیتوانستند حرکت دورانی خورشید را تصور کنند. میگوید اولین ترجمه قرآن که به زبان فرانسوی کلمه «فلک» را «مدار» ترجمه کرد ترجمه «حمیدالله» دانشمند پاکستانی بود.
سید هبهالدین شهرستانی درمورد حرکت خورشید و منظومه شمسی (ازقول برخی) نقل کرده است:
«خورشید با همه اتباع خود به دور روشنترین ستارهای که در ثریاست میچرخد و نام آن ستاره به زبان فرنگی «الکبوتی» و به زبان عربی «عقد الثریا» است.»
برخی دیگر از نویسندگان مثل عبدالرزاق نوفل، همین حرکت دورانی را به آیات قرآن [سوره یس آیه40] نسبت دادهاند.»
استاد مصباح یزدی نیز با طرح آیه بالا [سوره یس آیه40] نوشته است:
«قرآن، فلک را چون دریایی میداند که اجرام درآن حرکت دارند و شناورند. پیداست که منظور فضایی است که این اجرام بر آن حرکت میکنند و مدار حرکتشان را درآن فضا تعیین میکنند. نه آن چنان که قدما میگفتند: فلک حرکت میکند و آنها در فلک ثابت اند.
قرآن از ابتدا «فرضیه فلکیات» قدیم را مردود دانسته است... پس از این آیه میتوان استفاده برد که اجرای علوی، همه در حرکتاند و این چیزی است که نجوم جدید اثبات میکند.»
تذکر: به نظر میرسد که ظاهر آیه همین معنای دوم (حرکت خورشید در یک مدار) است که باتوجه به جمله ذیل آیه «کُلُّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ» تأیید میشود.
ج: حرکت وضعی خورشید به دور خود
در تفسیر نمونه آمده است:
«بعضی دیگر آن «تجری» [سوره یس آیه 38] را اشاره به حرکت وضعی کره آفتاب دانسته اند؛ زیرا مطالعات دانشمندان به طور قطع ثابت کرده که خورشید به دور خود گردش میکند.»
سپس توضیح داده است که برطبق این تفسیر «لام» در «المستقرلها» به معنای «فی» (در) است.
تذکر: در این صورت معنا اینگونه میشود: «خورشید در قرارگاه خود جریان دارد.» [و به دور خود میچرخد].
احمد محمد سلیمان نیز در کتاب القرآن والعلم نوشته است کلمه لام در عربی 13معنا دارد و سپس توضیح میدهد که اگر لام به معنای «فی» باشد حرکت وضعی خورشید را میرساند و اگر به معنای «الی» باشد حرکت انتقالی خورشید را میرساند و سپس میگوید این معجزه بلاغی قرآن است که یک کلمه «لمستقرلها» دو معجزه علمی را باهم میرساند.
سید هبه الدین شهرستانی نیز از علامه مرعشی شهرستانی (سید محمدحسین و غیر او نقل میکند که احتمال داده اند؛ کلمه «مستقر» به معنای محلّ استقرار و حرف لام به معنای «فی» و مقصود حرکت وضعی آفتاب باشد.)
یکی از صاحب نظران نیز پس از آنکه حرکت وضعی خورشید را 5 /25روز یک مرتبه به دور خود معرفی میکند به آیه2 سوره رعد و 33سوره ابراهیم درمورد اثبات حرکت خورشید استناد میجوید.
برخی دیگر از نویسندگان مثل؛ محمدعلی سادات، آیه38 و40 سوره یس را دلیل حرکت وضعی خورشید گرفته اند.
یکی دیگر از صاحبنظران نیز با ذکر اینکه ممکن است لام در کلمه «لمستقر» به معنای «فی» یا «تأکید» باشد آن را اشاره به حرکت وضعی خورشید میداند.
د: ادامه حیات خورشید تا زمان معین
یکی از صاحبنظران درمورد آیه «کُلُّ یَجْرِی لِاَجَلٍ مُسَمّیً»؛ «هریک از خورشید و ماه تا زمان معینی به گردش خود ادامه میدهند» نوشته است:
«ظاهراً مقصود از اینکه خورشید و ماه تا زمان معینی به گردش خود ادامه میدهند. این است که زمانی فرا خواهد رسید که این چراغهای آسمانی خاموش گردد و آن روز قیامت است.»
همین معنا را سید هبه الدین شهرستانی درمورد آیه «وَالشَّمْسً تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا» پذیرفته و نوشته است: مقصود از جریان حرکت انتقالی آفتاب است در اعماق فضا و مراد از «مستقر» زمان استقرار است نه مکان استقرار و معنا چنین میشود: آفتاب حرکت میکند تاهنگامی که باید قرار گیرد. یعنی روز قیامت.
تذکر: در این صورت «مستقر» را در آیه اسم زمان معنا کرده اند.
فیزیکدانان جدید نوشته اند:
«خورشید میتواند تا 10میلیارد سال بدرخشد و از این عمر طولانی پنج میلیارد سال آن گذشته است. بنابراین، اکنون خورشید در نیمه راه زندگی خود قرار دارد.»
ه: حرکات درونی خورشید
به نظر میرسد که کلمه «تجری» در آیه «وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرِّلَهَا» معنای دیگری را نیز بدهد. یعنی بین کلمه «تحرک» و «تجری» تفاوتی هست و آن این که کلمه «تحرک» فقط حرکت را میرساند مثل حرکت اتومبیلی که به جلو یا عقب میرود ولی زیر و رو نمیشود. اما کلمه «تجری» درمورد مایعات مثل آب بکار میرود که درهنگام حرکت علاوه بر جلو رفتن، زیر و رو هم میشود و بر سر هم میخورد.
امروزه دانشمندان کشف کرده اند که خورشید علاوه بر حرکت وضعی، انتقالی طولی، انتقالی دورانی دارای یک حرکت دیگر هم هست؛ چرا که درون خورشید همیشه انفجارات هستهای صورت میگیرد تا انرژی نورانی و گرما را تولید کند و روشنیبخش ما باشد. و همین انفجارات باعث زیر و رو شدن مواد مذاب داخل خورشید شده و گاه تا کیلومترها به بیرون پرتاب میشود.
به عبارت دیگر، خورشید فقط حرکت نمیکند بلکه مثل آب جریان دارد و همیشه زیر و رو میشود؛ و این لطافت تعبیر قرآنی غیر ازطریق وحی نمیتواند صادر شده باشد و از این رو ممکن است اعجاز علمی قرآن را برساند.
- تذکر: در اینجا ممکن است گفته شود که باتوجه به کاربرد واژه «تجری» در قرآن که درمورد حرکت ماه و خورشید هردو بکار رفته است [سوره فاطر، آیه13؛ سوره زمر، آیه5؛ سوره لقمان، آیه29] «وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لأَجَلٍ مُّسَمًّى» [سوره رعد، آیه2] درحالی که ماه از مواد مذاب تشکیل نشده است. پس همیشه، واژه تجری به معنای مذاب بودن، متعلّق به جریان (مثل آب و خورشید) نیست. بلکه این تعبیر، کنایه است که دراین موارد، فضا را مثل یک اقیانوسی درنظر گرفته است که ماه و خورشید مثل یک کشتی در آن شناور هستند. پس این واژه دلالت قطعی بر یک معنا (شناور بودن یا مذاب بودن) درمورد خورشید ندارد. از اینرو نمیتوان گفت که اعجاز علمیقرآن را ثابت میکند.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (لقمان/29)
«آیاای رسول، ندیدی که خدا شب را در روز و روز را در شب داخل کند خورشید و ماه را مسخر ساخته که هریک تا وقت معینی گردش کنند و نمیدانید که خدا (از نیک و بد) به هرچه میکنید آگاه است.»
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ (زمر/5)
«آسمانها و زمین را به حق و راستی ایجاد کرد و شب را به روز و روز را بر شب بپوشانید و خورشید و ماه را مسخر کرده تا هریک بر مدار خود به وقت معین گردش کنند. باری ای بندگان، آگاه باشید که او خدای مقتدر مطلق و آمرزندهی (گناه خلق) است.»
یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا یَمْلِکُونَ مِن قِطْمِیرٍ (فاطر/13)
«خداست که شب را درون (پردهی) روز پنهان سازد و روز را درون پردهی شب و خورشید و ماه را مسخر کرده تا هریک به مقدار معین (و مدار معین) و مدار خاصی میگردند. او خدای آفرینندهی شماست که همه ملک هستی از اوست و به غیر او معبودانی را که به خدایی میخوانید در جهان دارای پوست و هستهی خرمایی نیستند.»
تذکر دیگر: برخی از صاحب نظران (دکتر السید الجمیلی) نیز با طرح آیه36 سوره یس حرکت خورشید و منظومه شمسی را 700 کیلومتر در ثانیه دانسته اند. ولی نوع حرکت را مشخص نکرده اند که، دورانی به دور مرکز کهکشان است یا مستقیم.
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ (یس/36)
«پاک و منزه است خدایی که همه ممکنات عالم را جفت آفریده چه از نباتات و چه از نفوس بشر و دیگر مخلوقات که شما از آن آگاه نیستید.»
5. نتیجه
درمورد انطباق حرکتهای خورشید با آیات قرآن، میتوان به نتیجههای زیر رسید:
1. سه احتمال در کلمه «مستقر» [سوره یس، آیه38] وجود دارد: مصدر میمی- اسم مکان- اسم زمان. همچنین چند احتمال در معنای لام «لمستقر» وجود دارد: به معنای الی- فی- غایه. درمورد کلمه «جریان»، چهار احتمال وجود دارد: حرکت انتقالی طولی- حرکت وضعی- ادامه حیات زمانی- حرکت درونی خورشید.
در اثر ضرب این احتمالات در یکدیگر، عدد 36 حاصل میشود. یعنی 36 احتمال در معنای آیه متصور است و ممکن است درواقع همه این احتمالات مراد آیه باشد.
پس این احتمال هم وجود دارد که جریان (حرکت) دیگری هم برای خورشید وجود داشته باشد که کشف نشده و آن هم مراد باشد. از اینرو، نمیتوان به طور قطعی گفت که مقصود آیه یکی از این احتمالات است و نفی احتمالات (شناخته شده یا کشف نشده) دیگر کرد.
البته همانطور که بیان کردیم ظاهر آیه [سوره یس، آیه37-40] همان معنای دوم (حرکت دورانی خورشید در یک مدار ثابت) است، که با واژه «یسبحون» در ذیل آیه تأیید میشود.
وَآیَهٌ لَّهُمْ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ - وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ - وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ- لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (یس/40-37)
«و برهان دیگر برای خلق در اثبات قدرت حق، وجود شب است که ما چون (پرده) روز را از آن برگیریم ناگهان همه را تاریکی فرا گیرد- و نیز خورشید (تابان) که بر مدار معین خود دائم بیهیچ اختلاف به گردش است برهان دیگر بر قدرت خدای دانای مقتدر است- و نیز گردش ماه را که در منازل معین مقدر کردیم تا مانند شاخهی خرما (زرد و لاغر به منزل اول) باز گردید بر قدرت حق برهان دیگری است- نه (از گردش منظم عالم) خورشید را شاید که به ماه فرا رسد و نه شب بر روز سبقت گیرد و هریک بر مدار معینی (در این دریای بیپایان) شناورند.»
2. حرکت انتقالی خورشید به طرف یک مکان نامعلوم را میتوان از کلمه «لمستقر» استفاده کرد. اما تعیین این مکان (ستاره وگا- جایی یا هرکیل یا...) و یا تحمیل آن بر آیه قرآن صحیح به نظر نمیرسد؛ چراکه تعیین قطعی این مکان مشخص نیست. از اینرو، نمیتوان مکانهای حدسی را به قرآن نسبت داد.
3. اشارات صریح قرآن به حرکت خورشید (هرکدام از معانی حرکت و جریان را که درنظر بگیریم) از مطالب علمی قرآن و نوعی رازگویی است؛ چون که قرآن کریم در زمانی سخن از مدار (فلک) خورشید و جریان و حرکت واقعی آن گفت که هیئت بطلمیوسی فقط همین حرکت کاذب را به رسمیت میشناخت و این مطلب، عظمت علمیقرآن و آورنده آن (پیامبراسلام) را نشان میدهد.
4. آیا این اشارات علمیقرآن اعجاز علمی آن را اثبات میکند؟
در این مورد میتوان تفصیل قائل شد؛ یعنی بگوییم بخشی از این حرکتها قبلاً توسط کتاب مقدس گزارش شده بود از اینرو، اخبار قرآن در این مورد اعجاز علمی نیست. اما آن بخشی که توسط کتاب مقدس گزارش نشده بود و توسط قرآن برخلاف هیئت بطلمیوسی بیان شد، اعجاز علمی قرآن است.
قسم اول یعنی بخشی که کتاب مقدس خبر داد، همان جملهای است که میگوید: «و [خورشید] مثل پهلوان از دویدن در میان شادی میکند.»
از اینجمله، فقط حرکت انتقالی دورانی خورشید استفاده میشود چون پهلوانان در میادین به طرف جلو و به صورت دورانی میدوند. اما حرکتهای دیگر مثل حرکت انتقالی طولی و حرکت وضعی و حرکت زمانی و حرکت درونی خورشید، از ابتکارهای قرآن است، و اعجاز علمیآن را ثابت میکند.
اوضاع خورشید و ستارگان دیگر در قرآن
سوره تکویر، آیه2 و3:
وَإِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ * وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ (تکویر/ 3-2)
«و هنگامیکه ستارگان، تیره و بینور شوند* و هنگامیکه کوهها را به حرکت آرند و ازجا برکنند».
سوره انفطار، آیه1 و2:
إِذَا السَّمَاء انفَطَرَتْ * وَإِذَا الْکَوَاکِبُ انتَثَرَتْ (انفطار/ 2-1)
«هنگامی که آسمان بشکافد* و هنگامیکه ستارگان پراکنده شوند (فرو ریزند)»
آسمان عبارت از محیطی است که ما هر شب و روز بالای سر خود مشاهده میکنیم، پس تمام محیط بالا با آنچه در اوست از منظومه، کهکشان و ستارگان را شامل میشود، بعد از شکافته شدن، تمام آن برنامهها به هم خورده و فانی میشوند.
دانشمندان امروز بر این عقیدهاند که: مصرف تدریجی «هیدروژن» موجب افزایش حرارت میشود؛ هیدروژن خورشید که به تدریج به «هلیوم» مبدل میشود، قسمت مرکزی خورشید تیرهتر میگردد و درنتیجه انرژی، کمتر از آن صادر میشود و با انقباضی که در قشر خارجی پیش میآید و انرژی که در قسمت درونی تولید و ذخیره میگردد، از ذخیره مرکزی آن پیوسته انرژی و حرارت بالا میرود؛ به این ترتیب، این منبع قدرت، پیوسته در یک حالت توازن، نور و حرارت میدهد؛ ولی این وضع برای همیشه نخواهد بود؛ زیرا زمانی میرسد که مقدار هیدروژن آن، کاهش مییابد و منبع انرژی زیر اتمی آن تمام خواهد شد و به سرعت جرم آن منقبض و تششع و حرارت آن به هم پیچیده و تاریک میشود. با تاریک شدن خورشید، وضع منظومه شمسی که ستارگان دیگراند، از نظم افتاده و همه فرو خواهند ریخت و اینچنین است حال هر خورشیدی که در کهکشان فضاهای دیگر (غیر از فضای ما) موجود است.
آثار باد و طوفان در قرآن
وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ (حجر/22)
«و بادها را باردار کننده فرستادیم».
نظریه دانشمندان
ازنظر دانشمندان، راه تلقیح گیاهان بر چند قسم است: به وسیله آب رودخانهها برای گیاهان کنار رود، به وسیله حشرات، وزیدن باد، و دست انسان. همینجاست که یکی دیگر از معجزات قرآن مبنای بر این که گیاهان نر و ماده هستند معلوم میشود(سوره لقمان، آیه10).
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّهٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ (لقمان/10)
«آسمانها را بیستونی که به حس مشاهده کنید خلق کرده و کوههای بزرگ را در زمین بنهاد تا از حیرت و اضطراب برهی و در روی زمین، انواع مختلف حیوانات را منتشر و پراکنده ساخت و هم از آسمان آب باران فرود آوردیم و به آن آب، نباتات گوناگون پرفایده برویانیدیم.»
وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ (طارق/12)
«و قسم به زمین گیاه روینده»
و سوگند به زمین دارای شکاف و بریدگی باتوجه به نظریات زمینشناسان که معتقدند قارههای زمین به هم چسبیده بوده اند و سپس ازهم جدا گشته اند، آیه قرآن معنای روشنی پیدا میکند و میتوان برداشت کرد: اجزاء و قارههای کرهزمین در ابتدا متصل بوده اند و سپس ازهم جدا گشته اند.
با این برداشت، مسأله وجود انسانها در قارههای مختلف و همانندی آنان با یکدیگر و همانندی گیاهان و حیوانات در قارههای مختلف حل خواهد شد و این برداشت، زمینه مناسبی برای فرضیههای دیگر بسان اشتراک زبانها در ابتدا خواهد شد. باز باتوجه به این آیه میتوان حرکت موسی(ع) از بحراحمر (دریای سرخ) را توجیه کرد، چون معلوم نیست دریای آن زمان همین دریای امروزی با این عرض وسیع بوده باشد. این مطلب را نظریه «حرکت کند قارهها» تأیید میکند و تجربه ثابت کرده است که قارهها و شبهجزیرهها سالانه مقدار کمی ازهم جدا میشوند و بر فاصله میان آنها افزوده میشود.
لازم به یادآوری است که توجه به علوم جدید، همواره برای ما برداشت جدیدی را به ارمغان میآورد، ولی سبب میشود برداشتی را که پیشتر، از قرآن داشتیم و آن را تعبداً قبول میکردیم، در پرتو دستاوردهای علمی با بینش و ادراک بهتری به آن برسیم.
برداشتهای علمیو اشاره به علوم روز و یا آوردن الفاظی که به نحو کلیدی، دانشمندان را به قرآن و علوم مطرح شده در آن رهنمون سازد، میتواند کمک شایانی به تبیین معجزه بودن قرآن در عصر حاضر داشته باشد، و دانشمندان را به تدبّر و تفکر در آیات قرآن وا دارد و نشان دهد که قرآن، نه تنها درعصرجاهلی، بلکه در تمام عصرها، معجزهای جاوید است.
لازم به یادآوری است که:
توجه به علوم جدید، همواره برای ما برداشت جدیدی را به ارمغان نمیآورد، ولی سبب میشود برداشتی را که پیشتر از قرآن داشتیم و آن را تعبداً قبول میکردیم، در پرتو دستاوردهای علمی با بینش و ادراک بهتری به آن برسیم.
برداشتهای علمی و اشاره به علوم روز و یادآوردن الفاظی که به نحو کلیدی، دانشمندان را به قرآن و علوم مطرح شده در آن رهنمون سازد، میتواند کمک شایانی به تبیین معجزه بودن قرآن در عصر حاضر داشته باشد، و دانشمندان را به تدبّر و تفکر در آیات قرآن وا دارد و نشان دهد که قرآن، نه تنها در عصر جاهلی، بلکه در تمام عصرها، معجزهای جاوید است.
والسلام
منابع و مآخذ:
1. تفسیرنمونه (کلیه جلدها)
2. پژوهش در اعجاز علمیقرآن- دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی- انتشارات کتاب مبین .
3. قرآن و پدیدههای طبیعت از دید دانش امروز- یحیی نظیری- انتشارات سحاب کتاب .
4. قرآن و اسرار آفرینش- استاد جعفر سبحانی- انتشارات توحید .
5. قرآن .
6. تفسیر المیزان (کلیه جلدها) .
7. تفسیر الجواهر- طنطاوی .
8. سایتهای اینترنتی مختلف .
9. زنده جاوید و اعجاز قرآن- مهندس محمدعلی سادات .
10. قرآن و آخرین پدیدههای علمی- مهندس جعفر رضاییفر .
11. القرآنالکریم و العلمالحدیث- دکتر منصور محمد حسبالنبی .
12. القرآن والعلم- احمد محمد سلیمان .
13. نرمافزار نورالطریق- شرکت همراه نرمافزار نوین 88522732 .
14. التمهید .
15. روضه الکافی- علامه مجلسی .
16. دانستنیهای جهان علم .
17. مجله دانشمند- مقالهای از دکتر محمد رضایی .
18. اسلامشناسی- دکتر علی شریعتی .
19. قرآن و طبیعت- دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی .
20. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر- شهید دکتر پاکنژاد .
21. جهانآفرین- حسین نوری همدانی .
22. شگفتیهای آفرینش- حسین نوری همدانی .
23. شگفتیهای آفرینش- نجفعلی میرزایی.
24. مجله دانشمند- شمارههای مختلف .
25. مغز متفکر شیعه مرکز اطلاعات اسلامیاستراسبورگ- ذبیحالله منصوری .
26. مجموعه آثار شهید مرتضی مطهری .
27. عشق و پرستش یا ترمودینامیک انسان- عبدالله متقی .
28. قانون بزرگ- موریس مترلینک- فرامرز برزگر .
29. مرزهای دانش- ایزاک آسیموف- دکتر غلامرضا افشار نادری .
30. تاریخچه زمان- استیو هاوکینینگ- علی افشار نادری .
31. جهان در سراشیبی سقوط- جری دیفیلیکن تری هوارد- محمود بهزاد .
32. تشعشع و حیات- تارک. ج. هال- هوشنگ محمدی و سیمین مهدیزاده .
33. حیات در آسمانها- ریچارد. اس. یانگ- محمود بهزاد و حمید غروی .
34. سرانجام جهان- محمود خاکی .
35. ستارگان، زمین و زندگی- دکتر علی محمدی- دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
36. نیروی جاذبه (عامل مؤثر پایداری کائنات)- محمدعلی بهرامی.
37. التمهید- بخش اعجاز علمی قرآن .
38. اعجاز عددی قرآن- عبدالرزاق نوفل .
39. تفسیر البیان .
40. شناخت اسلام- دکتر علی شریعتی .
41. تفسیر برهان .
42. مجمعالبیان .
43. تتبع- عبدالرزاق نوفل .
44. نطفهشناسی لنگمن- تبیدابلیو سدلر .
45. علوم قرآنی- محمدهادی معرفت .
46. علوم قرآنی- محمد میرویس غیائی.
47. القرآن والعلمالحدیث- عبدالرزاق نوفل .
منبع: زمین شناسی در قرآن ، انتشارات فیض دانش ،1389