هادی یاوری، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی نیشابور، در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: نظریه روایتشناسی مانند بسیاری از موضوعات نظریه ادبی و نقد ادبی تولید داخل نیست، این موضوعات بیشتر تاثیرپذیرفته از آرای نظریهپردازان اروپایی و آمریکایی است؛ بویژه در حوزه روایتشناسی ساختارگرا پژوهشگران غربی پیشرو هستند و یکی از عواملی که لازم است خلا موجود را پر کند، ترجمه درست و دقیق این آثار است.
او که با ارائه مقاله «نقدی بر کتاب جستارهایی در باب نظریه روایت و روایتشناسی» در چهاردهمین دوره جشنواره نقد کتاب از برگزیدگان این جشنواره بوده است، گفت: یکی از مشکلاتی که در این کتاب بررسی کردهام همین موضوع است که این آثار به خوبی ترجمه نمیشوند؛ حتی اگر درست و دقیق ترجمه شوند، از آنجا که پس از ارائه این نظریات برای تفهیم آنها بناست نمونهای ذکر شود، عمدتا به آثار ترجمهشده از ادبیات غرب نیاز است و این خود یک شکاف ایجاد میکند.
یاوری ادامه داد: بعد از آن که به ترجمههای دقیق و درست دست یافته شد، گام بعدی این است که پژوهشهایی در حوزه تبیین وضعیت آثار برجسته ایرانی و فارسی در ارتباط با این نظریهها انجام شود. در واقع باید همین نظریهپردازیها با دقت زیاد روی آثار روایی ایرانی مانند آثار هدایت، آل احمد، احمد محمود، گلشیری و دانشور انجام شود. آنگاه درسنامههایی با این مبنا تنظیم و تدوین شود. فهم مطالب نیز برای دانشجویان سادهتر خواهد شد و درک درستتری خواهند داشت.
او افزود: یکی دیگر از حوزههایی که در آن خلا و کمبود احساس میشود، پرداختن به آثار روایی سنتی ماست؛ ما در ادبیات فارسی، گنجینهای از متون روایی را از گذشته به ارث بردهایم که از برخی جنبههای محتوایی و ساختاری روی آنها بررسیهایی شده است ولی راجع به روایتشناسی نیز باید انجام شود. اگرچه در این حوزه نیز اتفاقاتی افتاده ولی کافی نیست.
یاوری تصریح کرد: در مبحث روایتشناسی، ترجمه خوب و دقیق و پرداختن به آثار روایی چه کهن و چه معاصر اهمیت بسزایی دارد.
او همچنین گفت: برخی آثار مهم و برجسته کلاسیک هنوز ترجمه نشدهاند. از سویی بسیاری از آثار هنوز یکی دو سال از انتشارشان نمیگذرد اما ترجمه شدهاند ولی از برخی آثار برجسته غفلت شده و یا مترجمی جسارت ترجمه آن اثر را به خود نداده است.
عضو هیات علمی دانشگاه نیشابور بیان کرد: پرداختن به روایتشناسی جدید در حوزه ترجمه و تالیف، پیشینهای 30 ساله دارد و با این که پژوهشهای روایتشناسی خوبی نیز انجام گرفته و برخی آثار ارزشمند نیز ترجمه شده است، هنوز خلاها و کمبودهای بسیاری وجود دارد. اگرچه به نظر میرسد کار ترجمه با سرعت و کیفیت خوبی در جریان است اما اگر روایتشناسان بویژه استادان زبان و ادبیات فارسی با تمرکز به ویژگیهای روایی آثار فارسی در قالب تالیفهای سنجیدهتر بپردازند، وضعیت این حوزه نیز بهبود خواهد یافت.