چکیده
قرآن در موارد فراوان، به زبان حجاز در عصر رسالت سخن می گوید و از تشبیهات و تمثیلات آن زمان بهره می گیرد؛ در عین حال، کتابی جاودانه و برای تمام زمانها و مکانهاست. این دو مطلب چگونه با هم قابل جمع است؟ برخی از صاحب نظران، به دلیل نکته اول، قرآن را بازتاب فرهنگ زمانه می دانند و نسبت به جاودانگی آن تردید می کنند. نویسنده در این گفتار، دو دیدگاه کلی در این زمینه بیان می دارد و آنها را نقد و بررسی می کند. همچنین نمونه هایی از بازتاب فرهنگ زمانه را در این تشبیه و تمثیلها می آورد و هدف قرآن را از این گونه تشبیه ها توضیح می دهد و نشان می دهد که طرح آنها با جاودانگی قرآن منافات ندارد.
کلیدواژه ها: قرآن، جاودانگی/ قرآن، تشبیه ها / قرآن، تمثیلها / فرهنگ عصر نزول.
1. مقدمه و پیشینه
استفاده از تشبیه و تمثیل، از دیر زمان، یکی از ساده ترین و مؤثرترین راههای تربیتی بوده است؛ لذا نویسندگان و گویندگان، برای آسان ساختن درک مطالب پیچیده یا زیبایی کلام، از تشبیه و تمثیل بهره می برند و از این طریق، مقصود خویش را به مخاطب منتقل می کنند و او را به اندیشه وامی دارند.
کلام خداوند که مسائل گوناگون علمی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی را مورد توجه قرار می دهد، از تشبیه و تمثیل خالی نبوده، بلکه به طور قابل توجه، از این دو استفاده کرده و مسائل معنوی، عقیدتی و عقلی را - که از محسوسات نبوده- به اشیاء حسّی و قابل درک تشبیه و تمثیل کرده است؛ زیرا انسان غالباً با اشیاء محسوس و ملموس، مأنوس تر است. در این میان، تشبیهات و تمثیلاتی به کار رفته که جلوه عربی دارد و در فضای فرهنگی عصر نزول نازل شده است و صبغه این تشبیهات نزدیک به ادبیات مردم عصر بعثت است تا جایی که عده ای وحی را بازتاب فرهنگ زمانه دانسته اند.
آیا در این ادبیات تمثیلی، زبان فراگیر و گوهر مشترک وجود ندارد؟ آیا با همه رنگ تاریخی، زبان این تمثیلها برای همه مخاطبان گسترده نیست؟ آیا چنین ادبیاتی به جاودانگی قرآن آسیب می رساند؟
موضوع مثالها و تشبیهات قرآن از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و قرآن پژوهان بوده و تأمل در لطائف و ظرائف تشبیهات و تمثیلات، مبدأ خلق آثار گرانسنگی در عالم اسلام بوده است؛ اما بیشتر این آثار به بررسی این مطالب از منظر ادبی، بلاغی، بررسی ابعاد تربیتی و شرح آنها پرداخته اند.
در زمینه ارتباط تشبیهات قرآن با فرهنگ زمانه، تنها «واجده مجید الأطرقچی»
در کتاب «التشبیهات القرآنیه و البیئه العربیه» به صورت مستقل، به این مسئله پرداخته و گزارشی از تشبیهات و تمثیلات مرتبط با فرهنگ زمانه را با ذکر توضیح و استناد به تشبیهات و تمثیلات و اشعار عرب، عرضه کرده است.
«سید محمدعلی ایازی» در کتاب «قرآن و فرهنگ زمانه» در ضمن بحث پیرامون رابطه قرآن و فرهنگ زمانه، به صورت پراکنده، به رابطه تشبیهات و تمثیلات قرآن با فرهنگ زمانه اشاره نموده است.
«حسن رضا رضایی» نیز در کتاب «بررسی شبهات قرآن و فرهنگ زمانه، به صورت مختصر، در دو عنوان مجزا به رفع شبهه اقلیمی بودن تشبیهات و تمثیلات قرآن پرداخته است.
در این پژوهش، بعد از ذکر کلیاتی در باب مَثَل و تشبیه، به دو دیدگاه درباره رابطه قرآن و فرهنگ زمانه به صورت مختصر اشاره می شود. در این میان، نظریه دوم، یعنی استفاده از زبان قوم برای برقراری ارتباط با مخاطبان را ترجیح دادیم. در ذیل آن، به نمونه هایی از آیات تشبیهات و تمثیلات متناسب با فرهنگ زمانه پرداخته، نحوه ارتباط را به صورت اجمالی بیان نموده ایم. در ادامه، به هدف قرآن از آوردن تشبیهات و تمثیلات با جلوه عربی پرداختیم. در نهایت، اثبات می شود که در قرآن، در کنار این تشبیهات و تمثیلات، تشبیهات و تمثیلات عام نیز وجود دارد و ذکر این گونه از تشبیهات با صبغه عربی و جغرافیایی، با جاودانگی قرآن منافاتی ندارد و زبان هدایتیِ آنها، برای همه مخاطبان گسترده است.
2. معانی لغوی و اصطلاحی و قرآنی تمثیل و تشبیه
2-1- معنای لغوی مَثَل
در کتابهای لغت، معانی مختلفی برای واژه «مثل» یاد آور شده اند:
2-1-1- مِثل و شبه ] راغب اصفهانی[. (18: ص 759)
2-1-2- مِثل و نظیر ] زمخشری[. (21: ج1، ص 72)
2-1-3- صفت ]زرکشی[.(20:ج1، 490)
2-1-4- عبرت و آیه ] ابن منظور[. (2: ج4، ص 3657)
2-1-5- حجت و حدیث ] فیروزآبادی[. (29: ج4، ص 49)
2-1-6- امر عجیب و غریب ] علی اصغر حکمت[. (15: ص 332)
2-1-7- قصه و داستان ] لوییس معلوف[. (32: ج2، ص 1868)
2-2- معنای اصطلاحی مَثَل
کلمه «مَثَل» علاوه بر معنای لغوی آن، در اصطلاح نیز دارای تعاریف مختلفی است:
2-2-1- مَثَل عبارت از قولی است درباره چیزی که شبیه است به قولی درباره چیز دیگر که بین آنها مشابهتی است، تا یکی آن دیگری را بیان کند. (18: ص 759)
2-2-2- مَثَل عبارت است از کلمه ای که در ظاهر آن حقیقتی نیست، ولی در باطن در بر دارنده معانی عالیه و تعالیم پر مغز است. (15: ص 1 به نقل از شریشی شارح مقامات حریری)
2-2-3- مَثَل در اصل تشبیهی است که در آن، حالت دومی به اولی تشبیه شده است. (33: ص 25)
2-2-4- مَثَل به معنای وصفی است که چیزی را در آن حالی که هست مجسم کند؛ چه اینکه آن وصف واقعیت خارجی داشته باشد و چه اینکه صِرف فرض و خیال باشد؛ مانند مثلهایی که در قالب گفتگوی حیوانات یا جمادات با یکدیگر آورند. (15: ج14، ص 605)
بنابراین، مَثَل، گفته ای است که مانند یک گفته دیگر باشد و مفهوم آن را واضح کند؛ وصف یک کمیت یا کیفیت یا صورت یا سیرت از روی ستایش ی نکوهش، و مانند کردن چیزی به چیزی. (11: ص14)
2-3- معنای لغوی تشبیه
در معنای لغوی تشبیه آمده است: الشِبه، و الشَبَه و الشّبیه به معنای مِثل، و جمع آن اشباه است... و تشبیه به معنای قرار دادن چیزی مثل چیز دیگر است ]ابن منظور، راغب[ (2: ج2، ص 1971؛ 18: ص 443)
2-4- معانی اصطلاحی تشبیه
معنای اصطلاحی تشبیه به گونه های مختلفی تبیین شده است:
2-4-1- قدیمی ترین تعریف آن است که قدامه بن جعفر بیان داشته است. وی می گوید: «تشبیه میان دو چیزی تحقق می یابد که در معناهایی که هر دو را فرا می گیرد و به آن موصوف می شوند، شرکت دارند، و در اموری که اتّصاف به آنها مخصوص یکی از آن دو می باشد، متمایزند.» (8: ص12)
2-4-2- تشبیه بر مشارکت چیزی با چیز دیگر در معنی، دلالت دارد. ] تفتازانی، سکّاکی[ (9: ص 187؛ 24: ج4، ص114 به نقل از سکّاکی)
2-4-3- تشبیه نزدیک کردن امر معقول به محسوس یا نزدیک کردن امر محسوس به محسوسی دیگر و سنجیدن یکی از آن دو با دیگری است. ] الجوزیه[ (14:ص15)
2-4-4- تشبیه عبارت است از اینکه یکی از دو شیء به جای دیگری، در امری مشترک میان آن دو قرار گیرد که آن امر مشترک در دومی، گویاتر است. ] ابوزهره[ (3: ص307)
وجه مشترک تعاریف مذکور این است که: تشبیه بیان مشارکت دو شیء است در صفتی از صفات توسط الفاظ مخصوص؛ به عبارت دیگر تشبیه اتفاق مشبّه و مشبّه به در وصفی است که آن دو را جمع می کند.
2-5- مَثَل در قرآن
کلمه « مَثَل» و «مِثل» در قرآن به ترتیب، 80و 81 بار آمده ست و به صورت امثال، جمع بسته شده است. به نظر قرشی، مثل در قرآن، در معنای متعددی از قبیل: «حکایات تمثیلی» (کهف (18): 32)، «داستانهای گذشته و تواریخ ایام گذشته» (بقره (2): 214)، «شبیه» (زخرف (43): 17)، «صفت» (نحل (16): 60)، «نمونه کامل»، «حجت» (زخرف (43): 59)، «عبرت» (زخرف (43): 56) و «حدیث و سؤال» (فرقان (25): 33) به کار رفته است. (31: ج6، ص233) تفلیسی اشاره می کند چون: «مانند و وصف» (نحل (16): 75)، «روش» (زخرف (43): 8؛ نور (24):34 و «عذاب» (ابراهیم (14): 45. (10: 265-264)
2-6- اهداف امثال قرآن کریم
مثال، از جهت حسی کردن مسائل عقلی، تنزل معارف بلند و قرار دادن آن در سطح فکر مخاطب، اثرگذاری بر مخاطب از طریق تجسیم مطالب، کاستن از تلخی پند، ایجاد تنوع، انتقال معانی بسیار در قالب الفاظ کم، زینت بخشیدن به کلام، اهمیت بسزایی دارد. (30: ص 44-30) ایجاد لفظ، رسایی معنا، حس تشبیه و... نیز از دیگر وجوه اهمیت امثال به شمار می آید. (4: ص36) مثال آوردن، در دلها چنان تأثیری دارد که وصف شیء به تنهایی آن اثر را ندارد؛ از همین روی، خدا در قرآن و سایر کتابهایش مثال آورده و مطالب عالیه خود را در قالب تمثیل و تشبیه بیان کرده است. (18: 760)
از مثالهای قرآن، اهداف و امور بسیاری استفاده می گردد؛ مانند: تذکر، موعظه، برانگیختن، بازداشتن، عبرت گرفتن، تقریر و نزدیک کردن مقصود به عقل و... (20: ج1، ص 572؛ 24: ج2، ص 412) خود آیات قرآن کریم نیز به زیبایی ما را به اهداف و مقاصد امثال قرآن رهنمون می شود؛ برای مثال: «متذکر»شدن مردم»(ابراهیم(14):25)،«وادار کردن مردم به تفکر»(حشر(59):21)،«تفکر عالمانه». (عنکبوت (29): 43)
2-7- رابطه تشبیه و تمثیل
از معانی لغوی و اصطلاحی تمثیل و تشبیه بر می آید که:
1. شبه و مثل در لغت یکی هستند و در هر دوی آنها مقصود، تساوی در صفت است.
2. معمولاً تشبیه و تمثیل به امور محسوس نزد مردم صورت می گیرد.
3. حد فاصلی بین تشبیه و تمثیل وجود ندارد. معنای تشبیه همان تمثیل و معنای تمثیل همان تشبیه است.
ابوعبیده معمربن مثنی در «مجاز القرآن»، و فرّاء در «معانی القرآن» در موارد بسیاری تمثیل را مرادف تشبیه به کار برده اند. (5: ص 19)
در قرآن نیز میان استعمال واژه مَثَل و مِثل با تشبیهات قرآن ارتباط وجود دارد.
لفظ مَثَل و مِثل از یک ریشه و در یک معنا هستند؛ اما در کاربرد قرآنی با یکدیگر متفاوت اند. لفظ مِثل از ادات تشبیه است و در قرآن همواره بر سر مشبه آمده است (بقره (2): 113 و 214 و 228 233؛ آل عمران (3): 73؛ نساء (4): 11 و 76؛ انعام (6): 93 و...)؛ اما لفظ مَثَل برخلاف لفظ مِثل، از ادات تشبیه به حساب نمی آید. لفظ مَثَل در قرآن در سه مورد بر مشبه (حدید (57): 20؛ حشر (59): 15)، هفت جا بر مُشبه بِه (یونس (10): 24؛ هود (11): 24؛ ابراهیم (14): 17 و 18؛ کهف (18): 45؛ نور (24): 35؛ فتح (48): 29)، و ده جا بر سر طرفین تشبیه آمده است. (بقره (2): 17 و 171 و 261 و 264 و 265؛ آل عمران (3): 59 و 117؛ اعراف (7): 176؛ عنکبوت (29): 41؛ جمعه (62): 5) هر جا این لفظ بر سر مشبه وارد شده است، کاف تشبیه نیز آمده؛ در حالی که اگر لفظ مَثَل از ادات تشبیه بود، نیازی به کاف تشبیه نداشت.
بر اساس مطالب ذکر شده در باب رابطه تشبیه و تمثیل، در این مقاله، دو کلمه تشبیه و تمثیل، مترادف با یکدیگر به کار رفته و برخی از آیاتی که به شکلی از شباهت دادن چیزی به چیز دیگر و مثلیّت و برابری دو امر سخن گفته و با موضوع ما در ارتباط بوده، مورد بررسی قرار گرفته است.
پی نوشت ها :
1- استادیار دانشگاه الزهرا(س) و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث.
2- دانشجوی کارشناسی ارشد علوم و قرآن و حدیث.
منبع: نشریه سفینه شماره 24