جستاری در جریان شناسی تفسیر معاصربا تأکید بر دیدگاه محمد احمد خلف الله(۱)

چکیده   این نوشتار در حوزه بیان شناسی تفسیر معاصر و رویکردهای نو در عرصه قرآن پژوهی، ضمن مروری کوتاه بر گرایش های اصلی در تفسیر از جمله رویکردهای علمی، عقلی و ادبی، در بخش ادبی به گونه ای جریان شناسی پرداخته و ضمن بیان نقش محمد احمد خلف الله دراین جریان، نظر و دیدگاه او را ( به عنوان شاگرد مبرز امین خولی و به عنوان یکی از نو معتزلیان) در حو ...

جستاری در جریان شناسی تفسیر معاصربا تأکید بر دیدگاه محمد احمد خلف الله(1)

چکیده
 

این نوشتار در حوزه بیان شناسی تفسیر معاصر و رویکردهای نو در عرصه قرآن پژوهی، ضمن مروری کوتاه بر گرایش های اصلی در تفسیر از جمله رویکردهای علمی، عقلی و ادبی، در بخش ادبی به گونه ای جریان شناسی پرداخته و ضمن بیان نقش محمد احمد خلف الله دراین جریان، نظر و دیدگاه او را ( به عنوان شاگرد مبرز امین خولی و به عنوان یکی از نو معتزلیان) در حوزه قصص قرآنی مطرح نموده است؛ دیدگاهی که با استناد به برخی آیات، بر اسطوره ای، تمثیلی و نمادین بودن آن ها تأکید دارد. در پایان، ضمن این سؤال که «آیا اسطوره ای و تمثیلی بودن قصص، چالش متن قرآن کریم است یا خیر؟» به نقد و بررسی اجمالی نظر خلف الله پرداخته است. هر چند احمد خلف الله قصد دارد، با تأثیر از امین خولی، نوعی نوگرایی در نگاه به قرآن کریم پدید آورد، اما به دلیل عدم مهارت و جامعیت کافی در فهم مدلول های قرآنی به لغزش دچار شده است. البته اگر جامعیت مورد نیاز حاصل نشود، خوف آن می رود تا این لغزش ها ادامه یابد و گسترش آن در جهان اسلام، قرآن کریم و متن جاودان آن را به چالش های ظاهری دچار کند.
کلید واژه ها: تفسیر معاصر، زبان قرآن، تمثیل، اسطوره.

مقدمه
 

بسیاری از تفاسیر دوره جدید یا به تعبیری معاصر، در روش و محتوا تفاوت کمی با تفاسیر قدیمی دارند. نویسندگان بیشتر این تفاسیر از برخی منابع مهم کلاسیک نظیر کشاف زمخشری، مفاتیح الغیب فخر رازی و تفسیر ابن کثیر فراوان استفاده کرده اند، بدون آنکه مطالب چندان جدیدی را به آن ها اضافه کنند؛ و این در جامعه تفسیری اهل سنت بیش تر به چشم می خورد. در عین حال، گرایش های نو اندیشانه ای با رویکرد جدید به تفسیر در کشورهای عربی و به ویژه مصر و سپس میان گروهی از مفسران جامعه شیعی شکل گرفتند. دلایل نو بودن این تفاسیر در محتوا و روش هر دو قابل پیگیری است. از نظر محتوا، قبل از هر چیز باید گفت که اندیشه های نو درباره معنای متن قرآن عمدتاً در پاسخ به پرسش های جدیدی پدید آمد که به سبب تغییرات سیاسی اجتماعی و فرهنگی ناشی از تمدن غرب، در جامعه مسلمان به وجود آمده بود. در این میان، دو موضوع مهم بود: یکی از سازگاری جهان بینی قرآن با یافته های علم جدید و دیگری نظام مناسب سیاسی و اجتماعی بر مبنای جدول قرآنی که مسلمانان را قادر می کرد تا از حاکمیت طولانی غرب خلاصی یابند. بنابراین باید پیام قرآن را به گونه ای ابلاغ کرد تا به مسلمان، امکان دهد فقط ابعاد مثبت الگوهای غربی را به نحوی مطلوب جذب و هضم کنند یا الگوهای جایگزینی را که به اعتقاد آنان برتر از الگوهای غربی است، طراحی نمایند. در این جا است که رویکردهای روش شناختی بی سابقه در پی دو عامل زیر ظهور می یابند:
1. تحولات جدید در زمینه مطالعات ادبی و نظریه های ارتباطات نوین.
2. نیاز به یافتن روش های عملی و توجیهات اندیشه ای برای کنار گذاشتن تفاسیر سنتی به نفع تفاسیر جدید؛ تفاسیر جدیدی که پذیرفتن آن ها برای عقل انسان امروزی آسان تر است؛ و در عین حال اعتبار متن وحیانی را نفی نمی کند.
اساساً به کارگیری روش های مطالعات ادبی در تفسیر قرآن از جانب «امین خولی(1967 م)» استاد زبان و ادبیات عربی دانشگاه مصر آغاز شد. او تفسیر قرآنی ننوشت، ولی بخشی قابل توجه از درس ها و گفتارهایش را به مباحث قرآنی اختصاص داد و پس از 1940 م به تاریخچه و شرایط جاری روش شناختی تفسیر پرداخت. سال ها قبل ( سال 1933 م) همکار مشهور او «طه حسین» در کتابچه ای به نام «فی الصیف» اشاره کرده بود که کتاب های مقدس یهودیان، مسیحیان و مسلمانان همانند آثار هومر، شکسپیر و گوته به میراث مشترک ادبی همه انسان ها متعلق است، پس مسلمانان باید مطالعه بر روی قرآن را، به عنوان کتابی حاوی فنون ادبی آغاز کنند و در تجزیه و تحلیل آن از تحقیقات جدید ادبی
بهره گیرند. دقیقاً مانند یهودیان و مسیحیان که این کار را روی تورات و انجیل انجام دادند. (طه حسین، 120/14)
از دیدگاه امین خولی، قرآن بزرگ ترین کتاب و اثر ادبی در زبان عربی است که روش های مطالعه آن، به مثابه کتابی مشتمل بر فنون ادبی، با روش های مطالعه دیگر آثار ادبی تفاوت ندارد. در این راستا، او توجه به دو اقدام اساسی و اولی را لازم شمرد:
1. بررسی زمینه تاریخی و شرایط پیدایش قرآن و نزول آن از طریق وحی؛
2. روشن نمودن معنای صحیح متن- به صورت کلمه به کلمه و همان گونه که مخاطبان نخستین آن می فهمیدند- با در نظر گرفتن همه اطلاعات به دست آمده از بررسی شرایط زمان نزول قرآن.
«شکری عیّاد» که رساله ارشد خود را به راهنمایی استاد خود امین خولی نوشت، اولین کسی است که طرحی تحقیقی را بر اساس اصول مورد نظر خولی تدوین کرد و به انجام رساند. در میان دانشجویان امین خولی، باید از همسر وی «عایشه عبدالرحمن بنت الشاطی» نیز نام برد. او که تفسیری به نام «التفسیر البیانی للقرآن الکریم» بر اساس اصول و مفاهیم روش شناختی خولی طراحی کرده است، در مقدمه کتاب خود صراحتاً به آراء و نظریات همسرش اشاره می کند. دانشجوی دیگر او «محمد احمد خلف الله» است که به دلیل استفاده از رویکرد استادش در زندگی علمی و کاری خود با مشکلات زیادی روبرو شد که به تبیین نظرات او خواهیم پرداخت.

خلف الله و گرایش ادبی در تفسیر
 

محمد احمد خلف الله از جمله روشنفکران مسلمان است که به جدّ از استاد خود، امین خولی متأثر است. او با توجه به اینکه همسویی زیادی با رویکرد استاد خود داشت، در جریان تحصیل و تدریس با مشکلات فراوانی روبرو شد و مورد غضب علمای الأزهر قرار گرفت. وی عمده دیدگاهش را در رساله دکتری خود با عنوان «الفن القصصی فی القرآن الکریم» به راهنمایی امین خولی ارائه، و تسلیم دانشگاه کرد، اما هیئت بررسی دانشگاه، رساله اش را به بهانه مشکوک بودن نتایج آن از لحاظ دینی رد کرد. ضمناً گروهی از علمای مهم و تراز اول الازهر، طی یادداشتی خلف الله را گناهکار شناختند؛ زیرا مدعی بودند او حقیقت تاریخی داستان های قرآن را منکر شده است. (ویلانت،1383) پس از مدت کوتاهی، خلف الله به بهانه های دیگر، از سمت خود در دانشگاه برکنار شد. نکته قابل توجه اینکه گذشته از فعالیت خلف الله، دانشمندان دیگری در راستای مطالعه قرآن به
مثابه اثری در فن ادبی تلاش هایی پراکنده انجام دادند که هر چند به مکتب خولی وابسته نیستند، اما همانند دیگران عمدتاً مصری هستند. (بیومی،336) مثلاً «التصویر الفنی فی القرآن» نوشته «سید قطب» گواه حساسیت زیبایی شناختی مؤلف آن است که چون خود منتقد ادبی بوده است، نوشته هایش نظریه هایی قانع کننده در این زمینه را شامل می شود. طولانی ترین فصل کتاب تصویر فنی به قصص قرآن اختصاص دارد. بر خلاف خلف الله سید قطب درباره حقیقت تاریخی داستان های قرآن تردید نکرده است. در سالیان اخیر نویسندگان دیگری نیز به این موضوع پرداختند، ولی با آگاهی از سرنوشت خلف الله یافته های خود را بسیار محتاطانه ابراز کردند.

خلف الله و به روز شدن قصص قرآن
 

خولی، ادبیات را وسیله جلب و هدایت احساسات بر طبق اهداف نویسنده می دانست، خلف الله نیز با همین نگاه، دست به کار یافتن ابزارهایی شد که به اعتقاد خودش، قصص قرآن با کمک آن ها به طرزی منحصر به فرد به روز می شوند. ( ویلانت، 139) به نظر او داستان های قرآن برای اینکه اثر روان شناختی داشته باشند، نیازی به مطابقت دقیق با واقعیت های تاریخی ندارند، خلف الله حتی به لوازم دیگری که برای رسیدن به این اهداف مناسب ترند، توجه کرده است:
اولاً بیان این داستان ها باید با تاریخ دینی مفاهیم و سبک های روایی شنوندگان قدیمی ارتباط داشته باشد.
ثانیاً در راستای گفته خولی درباره اهمیت فهم دریافت کنندگان اصلی پیام، این داستان ها باید با احساسات و شرایط ذهنی شنوندگان هماهنگ باشد.
ثالثاً قصه های قرآن باید به خوبی پردازش شوند.
بنابراین به نظر می رسد احمد خلف الله چنین می گیرد که داستان های قرآن درباره پیامبران گذشته، تا اندازه زیادی حقیقت تاریخی ندارند، گرچه اعراب معاصر پیامبر یقین داشتند که این داستان ها، گزارش هایی واقعی از رخدادهایی می باشند که واقعاً روی داده است. به اعتقاد او، خداوند داستان ها را نه به عنوان واقعیات تاریخی، بلکه به عنوان واقعیاتی روحی و روانی در قرآن یاد کرده است تا احساسات شنوندگان تحت تأثیر آن ها قرار گیرند. (خلف الله،50) بدین منظور موضوعات قصص قرآن را از میان داستان ها و عقایدی که اعراب پیشین با آن ها مأنوس بودند، انتخاب کرده است. به علاوه، خداوند به منظور حمایت احساسی از پیامبر اکرم (ص)، طی رویارویی غالباً طاقت فرسایش
با بت پرستان مکه، شرایط روحی او را در قصص پیامبران گذشته، از طریق شکل دادن داستان ها طبق تجربه خود او منعکس می کرد. این برداشت صریحاً از آن حکایت می کند که محتوای قصص پیامبران، با ظرفیت ادراک پیامبر و مخاطبان اصلی وحی نسبت به پیام الهی مطابق بوده است. منشأ مطالب اصلی این داستان ها را می توان چیزهایی دانست که پیامبر(ص) و اعراب معاصر ایشان از سنت های بومی می فهمیدند یا خود ایشان بر مبنای تجربه اش می فرموده است.
نکته قابل توجه این بخش از عقاید و دیدگاه های مختلف خلف الله این است که گرچه طبق نظر او، این انطباق نتیجه آن واقعیت است که خداوند به شکلی حیرت انگیز قصص قرآن را با شرایط پیامبر و مخاطبان ایشان هماهنگ ساخته، اما خلف الله ظاهراً در این تردید روا نمی دارد که همه متن قرآن، کلمه به کلمه از جانب خداوند وحی شده است و پیامبر اکرم(ص) هیچ مشارکتی در تولید و ایجاد متن قرآن نداشته است.

پی‌نوشت‌ها:
 

1-عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیة
نشانی الکترونیکی:m-aghae@ miu.ac.ir
*تاریخ دریافت مقاله:1388/9/17
*تاریخ پذیرش مقاله:1388/10/2
 

منبع:نشریه علوم و معارف قرآن کریم، شماره5.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر