آیه:
مَن ذَا الَّذِى یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ؛
ترجمه:
کیست آن که به خدا وام دهد، وامى نیکو، تا خداوند آن را براى او دوچندان کند و براى او پاداشى گرانمایه است.
نکته ها:
«قرض»، به معناى بریدن و جدا کردن بخشى از مال است. «مقراض» وسیله بریدن است و «قراضه» به مالى گفته مىشود که از بدنه جدا شده است.
قرض به خدا، انفاقى است که با چند برابر در قیامت پس داده مىشود. قرض در قرآن همراه با کلمه «حَسَن» آمده است، یعنى فورى پرداخت شود، بىمنّت باشد، قبل از سؤالِ سائل باشد، در حدّ وفور باشد، براى کارهاى مفید و لازم باشد.
قرض الحسنه برکاتى دارد: کاهش کدورت و افزایش محبّت، حفظ آبروى مردم و جلوگیرى از ورشکستگى آنان، اصلاح ساختار اقتصادى جامعه، جلوگیرى از رواج ربا، کنترل حرص و بخل، تعدیل ثروت، رشد فرهنگ تعاون.
خداوندى که میراث آسمانها و زمین براى اوست و در آیات قبل دو بار فرمود: «له ملک السّموات و الارض» در این آیه براى تشویق مردم و اهمیت قرضالحسنه از مردم قرض مىخواهد. «من ذا الّذى یقرض اللّه...»
اسلام با هر نوع رکود و سستى مخالف است.
1. رکود طبیعت. «من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فابعده اللّه»(1) هرکس آب و زمین داشته باشد ولى تلاش نکند و فقیر باشد، از رحمت الهى دور شده است.
2. رکود نیروى انسانى. «اللهمّ انّى اعوذ بک من الکسل»(2) بارالها! به تو پناه مىبرم از تنبلى.
3. رکود مال. «الّذین یکنزون الذهب و الفضّة و لم ینفقونها...»(3)
4. رکود علمى، اخلاقى و معنوى. «زدنى علما»(4)، «زادهم هدى»(5)، «من استوى یوماه فهو مغبون»(6) هرکس دو روزش مساوى باشد، زیانکار است.
5. رکود فکر. «من استبدّ برأیه هلک»(7) نظرخواهى نکردن، استبداد به رأى خود و تکروى، مایهى هلاکت است.
پیام ها:
1- خداوند، خود را در جانب محرومان قرار داده و از مردم طلب وام مىکند. گویا خداوند، ضامنِ آنان شده و پاداش وام را تضمین نموده است. «من ذا الّذى یقرض اللّه»
2- کار خیر اگر به صورت خلق و خو درآید، ارزش بیشترى دارد. «یقرض اللّه...»
3- نفسِ عمل مهم نیست، حَسَن بودن آن مهم است. «قرضاً حسناً»
4- قرض دادن کاهش مال نیست، افزایش آن است. «فیضاعفه»
5 - آنجا که کار سخت است، اهرم قوى لازم دارد. (چون دل کندن از مال سخت است، خداوند پاداش چند برابر را مطرح مىکند.) «فیضاعفه له و له أجر کریم»
6- قرض دادن، نشانه کرامت است و خداوند براى انسان کریم، اجر کریم قرار داده است. «و له أجر کریم»
7- براى تربیت و رشد دیگران، باید آنان را تکریم نمود. «و له أجر کریم»
پینوشتها:
1) وسائل، ج 17، ص40.
2) کافى، ج2، ص585 .
3) توبه، 34.
4) طه، 114.
5) محمّد، 17.
6) بحار، ج 68، ص 173.
7) وسائل، ج 12، ص40.
منبع: تفسیر نور، حجت الاسلام محسن قرائتی