وضو از دیدگاه تشیع و تسنن

مقدمه   اسلام دین تمامی پیامبران الهی است و آیات قرآن مجید ذلالت بر دعوت همه رسولان راستین به سوی اسلام می کند

وضو از دیدگاه تشیع و  تسنن

مقدمه
 

اسلام دین تمامی پیامبران الهی است و آیات قرآن مجید ذلالت بر دعوت همه رسولان راستین به سوی اسلام می کند.
در صدر اسلام مسلمانان عنوانی جز اسلام نداشتند و مذهبی در آن عهد رایج نبود و اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فقط عنوان مهاجر و انصار داشتند و مسلمانان بعد هم خود را تابعین نامیدند و همه مسلمن تحت لوای واحد به سر می بردند و مسلمین خود را به مذهبی منسوب نمی‌کردند تا اینکه اهل فتئا زیاد شدند و در اکثر مسایل فقهی اختلاف نظر پدید آمد.
بنی امیه و بنی عباس برای بسط قدرت شیطانی خود این نظرات را تحت عنوان مذاهب مختلف مطرح کردند و با این کار سعی داشتند حقایق قران مجید و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را مکتوم نگهدارند و و از این طریق بین مسلمین تفرقه ایجاد کنند.
امید است که با مطالعه این تحقیق مسلمانان با برخی مسایل فقهی یکدیگر آگاه شوند و بدانند که اختلاف درمسایل فقهی اندک است و نباید بین آن‌ها موجب عداوت و دشمنی گردد.
در این مقاله به فتواهایی که فقهای شیعه و سنی (شافعی، مالکی، حنفی، حنبلی) در سه مبحث ناقضات و شرایط و واجبات وضو بیان کرده اند ، می پردازیم.

ناقضات وضو
 

· بول - غائط - باد
 

تمام مذاهب اتفاق دارند که اخراج بول و باد و مدفوع وضو را باطل می کند.
اما از نظر شافعیه و حنابله و حنفیه بیرون امدن کرم و ریگ و خون و چرک نیز وضو را باطل می کند و مالکیه گفته اند : اگر اینها از معده به وجود آمه باشد باطل نمی کند و هر گاه در آن به وجود نیامده مانند اینکه سنگ خورده و از مخرج بیرون آمده باطل می کند و امامیه گفته اند :اگر به کثافات معده ملوث شده باشد وضو را باطل و الا آن را باطل نمی کند.[1]

· منی
 

امامیه میگوید: منی موجب غسل می شود نه وضو.
نزد حنفیه و حنابله و مالکیه با بیرون آمدن منی وضو باطل میشود ولی نزد شافعیه باطل نیست.[2]

· وذی
 

تمام مذاهب چهارگانه معتقدند مذی و وذی ضو را باطل می کند ولی نزد امامیه باطل نیست، مالکیه استثنا کرده اند که اگر کسی عادت به آمدن مذی داشته باشد وضورا باطل نمی کند .

· زائل شدن عقل
 

نزد تمام مذاهب رفتن عقل چه از مستی ، جنون، بیهوشی یا اغما باشد وضو را باطل نمی کند.

· خوابیدن
 

امامیه گفته اند: خوابیدن به وجهى که خواب، بر گوش و چشم غالب شود و مانع از شنیدن و دیدن گردد، وضو را باطل می کند.[3]فرقی نمی‌کند که در حال ایستاده یا نشسته یا در حاال رکوع یا سجده باشد.[4]
حنفیه و حنابله نیز گفته اند : اگر شخصی که وضو دارد دراز بکشد یا به کسی تکیه کند یا به یکی از دو پایش تکیه کند و بخوابد ، وضویش باطل است و همچنین هر گاه نشسته یا ایستاده یا در حال رکوع یا در حال سجود بخوابد وضویش باطل نیست.پس اگر کسی در یکی از حالات نماز بخوابد وضویش باطل نمیشود اگرچه خوابش طول بکشد.
مالکیه می گوید اگر اگر خوابش طول بکشد وضویش باطل می شود و در غیر این صورت وضویش باطل نمی شود.[5]
شافعیه می گوید: اگر محل خروج باد محکم باشد به طوری که شبیه دهانه بطری بسته باشد و بخوابد وضویش باطل نمی شود [6]

· لمس
 

امامیه میگویند: لمس و مس بدن زن وضو را باطل نمی کند.
به نظر مالکیه اگر مردی زنی را با دست یا غیر دست لمس کند وضو یش باطل می شود .
شافعیه : لمس اجنبیه هر چند بدون لذت وضو را باطل می کند.
حنابله : با لمس زن بدون حائل خواه اجنبی یا محرم باشد وضو باطل می شود به شرطی که با شهوت همراه باشد.
حنفیه : لمس وضو را باطل نمی کند با هر جایی از بدن که باشد.[7]

· استفراغ
 

امامیه می گوید: استفراغ خواه زیاد باشد یا کم وضو را باطل نمی کند و همچنین است هر چه از غیر دو مخرج بول و غائط خارج شود مانند خون.
شافعیه و مالکیه و نیز این قول را قبول دارند.
حنفیه می گوید: اگر دهان پر شد وضو باطل می شود. اگر نجس باشد و جریان داشته باشد وضو باطل میشود و اگر جریان نداشته باشد وضو را باطل نمی کند.[8]
حنابله : استفراغ وضو را باطل می کند . اگر خون و چرک زیاد باشد وضو باطل است.[9]

· خنده صدا دار
 

از نظر امامیه قهقهه وضو را نمى‏شکند و نماز را مى‏شکند.[10]
شافعیه و مالکیه و حنابله نیز این قول را قبول دارند.
حنفیه می گوید: قهقهه در نماز وضو را نیز باطل می کند.[11]

· خوردن گوشت شتر
 

امامیه معتقدند: خوردن گوشت شتر وضو را باطل نمی کند.
شافعیه و مالکیه و حنفیه نیز این قول را قبول دارند.
حنابله می گویند : خوردن گوشت شتر وضو را باطل می کند.[12]

· خون استحاضه
 

امامیه و تمام فقهای مذاهب دیگر می گویند: اگر زن استحاضه قلیله داشته باشد واجب است وضو بگیرد . غیر از مالکیه که می گوید: بر زن مستحاضه وضو لازم نیست. [13]

شرایط وضو
 

برای وضو در کتابهای فقهی شروطی بیان شده است که نبودن مانع در مصرف آب براتی بیماران ، پاک کردن اعضاء وضو ، برطرف کردن حایلی که مانع رسیدن آب به پوست باشد و وسعت وقت مورد اتفاق جمیع مذاهب است[14] و شروط دیگری نیز وجود دارد که اختلافی است از جمله:

· مباح بودن مکان وضو
 

امامیه گفته اند: اگر در زمین غصبى وضو بگیرد،آن وضو باطل است و هم چنین بر فرش غصبى وضو گرفتن باطل است اگر چه زمین غصبى نباشد امّا در جامه غصبى وضو درست است اگر چه نماز درست نیست و در کفش غصبى وضو جایز نیست اگر بر آن کفش قرار گرفته باشد.[15]

· مطلق و پاک بودن آب
 

امامیه بر آنند که تطهیر به آب مطلق پاک جایز است گرچه اوصاف ظاهرى آن به چیزهاى پاکى مانند اندکى زعفران یا عود، تغییر کرده باشد .
بنا بر نظر مالکیه و شافعیه اگر اوصاف ظاهرى آن به چیزهاى پاکى مانند اندکى زعفران یا عود، تغییر کرده باشد پاک‏کننده نیست.
ابو حنیفه وضوی به شراب خرما را به شرط آن که شراب پخته شده باشد، صحیح مى‏داند.[16]

واجبات وضو
 

· نیت
 

تمامی فقهای امامیه معتقدند : نیت در طهارتهای سه گانه واجب است.
فقهای شافعی، مالکی، حنبلی نیز این قول را پذیرفته اند. [17]
علمای حنفی می گویند: نیت در طهارت با آب (وضو-غسل) نیاز نیست ولی در تیمم نیت لازم است.[18]

· شستن صورت
 

الف) وجوب شستن صورت
 

فقهاى مذاهب اسلامى- جعفرى، حنفى، مالکى، شافعى و حنبلى- در آن اتفاق نظر دارند .

ب)کیفیت شستن صورت
 

بین فقهاى مذاهب اسلامى در کیفیت شستن صورت، نظریات گوناگونى وجود دارد.
فقهاى جعفرى معتقدند: در وضو، باید صورت را از بالاى پیشانى یعنى از جایى که موى سر روییده تا پایین صورت- آخر چانه- شست.
فقهاى حنفى، مالکى، حنبلى و شافعى معتقدند: از جایى که موى سر روییده تا زیر چانه باید شسته شود.
فقهاى جعفرى گفته‏اند: پهناى صورت که باید در وضو شسته شود عبارت است از مقدارى که بین انگشت وسط و شست قرار مى‏گیرد. و شستن زاید بر آن- یعنى سفیدى میان گوش و موى صورت- لازم نیست .
فقهاى حنفى و شافعى علاوه بر مقدار یاد شده، معتقدند گوش نیز جزء صورت به حساب مى‏آید و به هنگام شستن باید آن را هم شست. [19]
‏ امامیه معتقدند: درون دهان و بینى و چشم، جزء صورت نیست،. و نیازی نیست در وضو شسته شود..
ابو حنیفه نیز این قول را پذیرفته است. [20]
مالکیه و شافعیه گفته‏اند: زیر موى صورت و داخل دهان و بینى و قسمت جلو دو گوش هم جزء صورت است و باید شسته شود.[21]
احمد بن حنبل میگوید: داخل دهان و بینی برای کسی که در اول مضمضه و استنشاق نکرده واجب است شسته شود.
امامیه گفته‏اند: باید صورت را از بالا به پایین شست و عکس آن باطل است.
علماى حنفى، مالکى، شافعى و حنبلى گفته‏اند: باید صورت شسته شود و این که شستن از بالا به پایین باشد یا از پایین به بالا فرقى نمى‏کند.[22]

· شستن دستها در وضوء
 

الف) وجوب شستن دستها در وضوء
 

فقهاى مذاهب اسلامى در اصل وجوب شستن دستها با هم هیچ اختلاف نظرى ندارند. [23]

· کیفیت شستن دست ها
 

امامیه معتقدند: مقدار و کیفیت شستن دستها آنست که ابتدا از مرفق (آرنج)شروع کند و تا سر انگشتان بشوید.[24]
حنفیه، مالکیه، شافعیه و حنابله معتقدند: آب را از سر انگشتان به طرف مرفق باید برد.[25]
‏امامیه می گوید: مقدم داشتن دست راست بر چپ واجب است و باقی مذاهب گفته اند: تقدیم دست راست افضل است.[26]

· مسح سر
 

مسح این است که دستانت را به چیزى بکشى مثل اینکه بوسیله دست، عرق پیشانى را پاک کنى. ظاهر این است که مسح تمام سر واجب نیست، زیرا آن کس که قسمتى از سر را مسح کند، او را مسح کننده سر گویند.
امامیه معتقدند: مسح باید بسر باشد و مجرد مسمى کافی است و لو به مقدار یک انگشت و افضل با سه انگشت است به مقدار سه انگشت.[27]
مذهب شافعى باید اندازه‏اى از سر را- که بنظر عرف، مسح بر آن صدق کند- مسح کرد.
مالک گوید: همه سر را باید مسح کرد.
ابو حنیفه گوید: باید یک چهارم سر را مسح کرد. [28]
اما کمال مسح در مذهب شافعى در تکرار است، و مذهب ابو حنیفه در استیعاب(فراگیری تمام سر).[29]
مالکیه و حنفیه و حنابله می گویند گوشها جزء سر هستند و باید مسح شوند و مالکیه و حنابله و شافعیه معتقدند باید با آب دیگری آنها را مسح کرد ولی ابو حنیفه می گوید با همان آب که سر را مسح می کند ، گوشها را مسح کند.[30]
امامیه گفته اند : مسح بر عمامه در هیچ ال جایز نیست.
حنابله مسح بر عمامه را ایز دانسته اند به شرطی که مقداری از عمامه زیر چانه باشد .
حنفیه و مالکیه و شافعیه گفته اند: مسح بر عمامه با داشتن عذر جایز است نه بدون عذر .[31]

· مسح پاها
 

امامیه گفته‏اند: مسح دو پا با رطوبت وضو از سر انگشتان تا دو قوزک واجب است . و به اتفاق مذاهب قوزک دو قبه(کعب) دو پا می باشد. و جایز است که پای چپ را بر پای راست مقدم داریم ، ولی نزد امامیه خلاف احتیاط است و نزد چهار مذهب خلاف اولی.[32]
حنفیان، مالکیان، شافعیان و حنبلیان فتوا بر وجوب شستن پاها داده‏اند.[33]
امامیه مسح از روی کفش یا روی جوراب یا هر چیزی که آن را بپوشاند خواه در سفر یا حضر باشد را جایز نمی داند.
مالکیه نیز (در اواخر عمرش) این قول را پذیرفته است .

· ترتیب
 

ترتیب آن است که ابتدا صورت پس دو دست سپس سر ، بعد دو پا باید وضو داده شود.
امامیه معتقدند: ترتیب در همه اعضای وضو واجب است و همچنین مقدم کردن طرف راست بر طرف چپ .
شافعی و حنابله نیز این قول را پذیرفته ولی مقدم کردن طرف راست بر چپ را قبول ندارد.
حنفیه و مالکیه ترتیب را واجب نمی دانند.[35]

· موالات
 

امامیه و حنابله موالات (پی در پی ) شستن اعضاء وضو را واجب می دانند. که چون از عضوی فارغ شد فورا به عضو بعدی بپردازد و امامیه برشروط موالات افزوده اند که اعضاء سابق قبل از شروع به اعضاء بعدی خشک نشود. و هر گاه خشک شد وضو باطل است.
حنفیه و شافعیه گفته اند: پی در پی واجب نیست ولی مکروه است که بدون عذر بین شستن اعضاء جدایی بیاندازد و با وبا داشتن عذر کراهت برطرف می شود.
مالکیه گفته اند : اگر وضو گیرنده متوجه باشد موالات واجب است و چیزی که در خیال او بوده پیش نیاید ، مانند آبی که برای وضو مها کرده در همان اثنا ریخته شود، اگر چه مدت زمانی طول بکشد ، می تواند بنا را بر آن چه انجام داده بگذارد. [36]

پی‌نوشت‌ها:
 

1. [1] محمد جواد مغنیه ، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه ، مترجم کاظم پور جوادی، بیجا، رسالت قلم،بیتا، ص 35
2. [1] همان، ص 36
3. [1] ابو جعفر محمد بن حسن طوسى، ترجمة الجمل و العقود فی العبادات، محمد واعظ زاده خراسانى، قم، ص:174
4. [1] -علی پناه الاشتهاردی، مجموعه فتاوى ابن الجنید ، بی جا، النشر الاسلامی، 1416 ه ق ، ص 23
5. [1]حسن بن یوسف بن مطهر اسد حلی، تذکرة الفقهاء (ط-الحدیثة)،قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام ،ج‏1، ص103
6. [1] محمد جواد مغنیه، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه، ص 36
7. [1] ر ک ، عبد الرحمن جزیرى و سید محمد غروى ، الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت علیهم السلام‏ ، بیروت لبنان ، دار الثقلین، ‏1419، صص 159-161
8. [1] حسن بن یوسف بن مطهر اسد حلی، ج 1، ص 106
9. [1] محمد جواد مغنیه، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه، ص 36و 37
10. [1]محمد تقى بن مقصود على اصفهانی مجلسى، لوامع صاحبقرانی المشتهر بشرح الفقیه، قم، مؤسسه اسماعیلیان، 1414ه ق، ص331
11. [1] ر ک ، عبد الرحمن جزیرى و سید محمد غروى ، ص 166
12. [1] ابو جعفر محمد بن حسن طوسى ، الخلاف،قم، النشر الاسلامی ،1417 ج 1 ، ص 123
13. [1] محمد جواد مغنیه، الفقه على المذاهب الخمسة، ج‏1، ص33
14. [1] ر ک ، محمد جواد مغنیه ، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه، ص 41
15. [1]بهائى، بهاء الدین محمد بن حسین عاملى و نظام بن حسین ساوجى، جامع عباسى و تکمیل آن (محشى)، مؤسسة منشورات الفراهانی،تهران ج 1، ص 6
16. [1] ر ک ، حسن بن یوسف، علامه حلى، نهج الحق و کشف الصدق- ترجمه‏علیرضا کهنسال؛ مشهد ، عاشورا، 1379 ،ص 439
17. [1] تذکرة الفقهاء (ط-الحدیثة)، ج‏1، ص: 139
18. [1] الخلاف - الشیخ الطوسی ج 1 ص 70 :
19. [1] محمد ابراهیم جناتی شاهرودى، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ص200
20. [1]فضل بن حسن‏ طبرسى، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجمان‏، تحقیق: رضا ستوده‏، تهران‏، فراهانى‏، 1360 ش‏، ج‏6، ص 221
21. [1] ابراهیم‏ عاملى، تفسیر عاملی، تهران‏ ، صدوق‏ ،1360 ش‏، ج‏3، ص229
22. [1]محمد بن احمد قرطبى الجامع لأحکام القرآن، تهران‏ ناصر خسرو 1364 ش‏، ج‏6، ص: 84
23. [1] ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ص: 201
24. [1] مجلسى ، محمد تقى بن مقصود على اصفهان، لوامع صاحبقرانی، قم، اسماعیلیان،1414ه ق، ج‏1،ص 416
25. [1] سید عبد الحجت بلاغى، ‏حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، حکمت‏ قم‏ 1386 ق‏، ج‏2، ص: 133
26. [1] ر ک ، محمد جواد مغنیه ، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه، ص 41
27. [1] سید عبد الحسین طیب، ‏أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران‏، انتشارات اسلام‏، 1378 ش‏، ج‏4، ص 309
28. [1] ر ک ، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏6، ص: 222
29. [1] رک، احمدبن ابى سعدرشیدالدین میبدى ،کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران‏، امیر کبیر،1371 ش‏،ج‏3، ص 39
30. [1] وهبة بن مصطفى زحیلى ‏، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت دمشق‏ ، دار الفکر المعاصر ، 1418 ق‏ ، ج‏6، ص: 112
31. [1] ر ک ، محمد جواد مغنیه ، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه، ص 40
32. [1] محمد جواد مغنیه ، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه، ص 40
33. [1] ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ص: 206
34. [1]ر ک ،علامه حلی، منتهی المطلب فی تحقیق المذاهب، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1373، ج 2، ص 78
35. [1] رک، احمد بن محمد مقدس اردبیلى ،زبدة البیان فی أحکام القرآن، تهران کتابفروشى مرتضوى، بی تا، ‏ص 16
36. [1]ر ک محمد جواد مغنیه ، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه، ص 41
 

منابع و مآخذ
1. الاشتهاردی علی پناه ، مجموعه فتاوى ابن الجنید ، بی جا، النشر الاسلامی، 1416 ه ق .
2. بلاغى سید عبد الحجت ، ‏حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، انتشارات حکمت‏ قم‏ 1386 ق‏، ج‏2، ص: 133
3. بهائى، بهاء الدین محمد بن حسین عاملى و نظام بن حسین ساوجى، جامع عباسى و تکمیل آن (محشى)، الفراهانی،تهران، ج 1.
4. جناتی شاهرودى محمد ابراهیم ، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، بیجا،بیتا، بینا.
5. طبرسى فضل بن حسن‏ ، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجمان‏، تحقیق: رضا ستوده‏، تهران‏، فراهانى‏، 1360 ش‏، ج‏6.
6. طوسى ابو جعفر محمد بن حسن ، الخلاف،قم، النشر الاسلامی ،1417 ج 1 .
7. طوسى ابو جعفر محمد بن حسن ، ترجمة الجمل و العقود فی العبادات، محمد واعظ زاده خراسانى، قم.
8. طیب سید عبد الحسین ، ‏أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران‏، انتشارات اسلام‏، 1378 ش‏، ج‏4.
9. عاملى ابراهیم‏ ، تفسیر عاملی، تهران‏ ،انتشارات صدوق‏ ،1360 ش‏، ج‏3، ص229
10. عبد الرحمن جزیرى و سید محمد غروى ،الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت علیهم السلام‏ ، بیروت لبنان ، دار الثقلین، ‏1419.
11. علامه حلی حسن بن یوسف بن مطهر اسد ، تذکرة الفقهاء (ط-الحدیثة)، قم ، مؤسسه آل البیت علیهم السلام ، ج‏1.
12. ----------------------------------، نهج الحق و کشف الصدق- ترجمه‏علیرضا کهنسال؛ مشهد ، عاشورا، 1379 .
13. --------------------------------------- ،منتهی المطلب فی تحقیق المذاهب، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1373، ج 2
14. قرطبى محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران‏ انتشارات ناصر خسرو 1364 ش‏، ج‏6، ص: 84
15. رشیدالدین میبدى احمد بن ابى سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران‏، انتشارات امیر کبیر، 1371 ش‏، ج‏3.
16. مجلسى اول، محمد تقى بن مقصود على اصفهان، لوامع صاحبقرانی،: قم ، مؤسسه اسماعیلیان،1414 ه ق، ج‏1.
17. مغنیه محمد جواد ، الفقه على المذاهب الخمسة، بیروت، دار الجواد، 1421 ه ق، ج‏1.
18. مغنیه محمد جواد ، فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه ، مترجم کاظم پور جوادی، بیجا، رسالت قلم،بیتا.
19. مقدس اردبیلى احمد بن محمد ،زبدة البیان فی أحکام القرآن، تهران کتابفروشى مرتضوى، بی تا.

ارسال توسط کاربر محترم سایت :fr57371
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان