تأثیرات عقل فلسفی بر کلام شیعه (۴)

۶. کلام جدید: چالشی دیگر   رویارویی ها و جدال های فکری چالش برانگیز درباره مسائل و موضوعات کلامی در دوره معاصر، با توجه به تحولات و دگرگونی های به وقوع پیوسته سده های اخیر در گستره فرهنگ و تمدن غرب، شتاب بیشتری به خود گرفت

تأثیرات عقل فلسفی بر کلام شیعه (4)

6. کلام جدید: چالشی دیگر
 

رویارویی ها و جدال های فکری چالش برانگیز درباره مسائل و موضوعات کلامی در دوره معاصر، با توجه به تحولات و دگرگونی های به وقوع پیوسته سده های اخیر در گستره فرهنگ و تمدن غرب، شتاب بیشتری به خود گرفت. این تحولات، ضرورت موضع گیری های عالمانه را به منظور پاسداری از قداست وحی و حاکمیت اقتدار دینی و تلاش در راه دینی کردن عصر جدید، گریزناپذیر می ساخت. مهم ترین رویکرد در این عرصه، شکل گیری کلام جدید بود. این اصطلاح نخستین بار در فرهنگ اسلامی توسط شبلی شمیل ( 1273-1333ق) با نگارش تاریخ کلام جدید مطرح شد؛ سپس استاد شهید مرتضی مطهری (ره) در مباحث کلام خود بر آن تأکید ورزید. در این راستا، دو جریان مهم و اصلی، شایان طرح و بررسی است.

1-6. اصلاح طلبان کلام فلسفی
 

استاد شهید مطهری (ره) برجسته ترین نماینده این جریان فکری به شمار می رود. ایشان، جدید بودن را وصف شبهات یا مسائل و دلایل یا مؤیدات معرفی می نماید و تحول در علوم را منشأ و سرچشمه این تجدد می داند (خسروپناه، 1381، ص 15).
از نظر ایشان، کلام دو وظیفه مهم دارد: یکی دفاع از کیان مقدس دین و ردّ شبهاتی که به اصول و فروع الهی وارد می شود و دوم، بیان یک سلسله تأییدات عقلی و علمی و نقلی برای دین. از سوی دیگر این اندیشمند اصلاح طلب بر این باور است که در هر دو بخش، دگرگونی هایی پدید آمده و شبهات و تأییداتی رخ نموده که از ویژگی های پیشرفت علمی جدید است؛ از این رو تأسیس کلام جدید را ضروری و لازم دانسته، مسائل ذیل را برای آن برشمرده است:
1. فلسفه دین، علل پیدایش آن از دیدگاه روان شناسان و جامعه شناسان، مسئله فطرت، آورنده دین و مذهب، مهدویت در اسلام؛
2. وحی و الهام از نظر علوم روانی جدید (مسئله نبوت)؛
3. بررسی دوباره ادله توحید، با توجه به ایرادها و شبهه هایی که مادیین جدید بر براهین توحید کرده اند؛
4. بحث امامت و رهبری از جنبه اجتماعی؛
5. مسائل خاص حضرت رسول صلی الله علیه و آله و قرآن و شبهات موجود در این زمینه (مطهری، 1360ش، ص 45-50).
برخی دیگر در تفسیر رایج و مشهور کلام جدید، تجدد را وصف مسائل کلامی دانسته اند؛ به این معنا که در گذشته کلام بیشتر با مسائلی در حوزه خداشناسی و معادشناسی روبرو بوده است، ولی امروزه، مباحث بیشتر به قلمرو انسان شناسی و دین شناسی نظر دارند (سبحانی، 1375ش، ج1، ص10).

2-6. روشنفکران نواندیش مسلمان
 

آرا و دیدگاه های این گروه را می توان به دو بخش اصلی تقسیم نمود: رویکرد نخست که با گونه ای سنت ستیزی و تأثیر از فلسفه های نقادی کانت و نیست انگاری جدید و مبانی هرمنوتیکی هایدگر و گادامر و مسائل زبان شناسی و فلسفه تحلیل منطقی، نگرش و تلقی خاصی از وحی پیدا کرده است. این رویکرد، دارای دو دیدگاه مهم می باشد:
1. دیدگاهی که تنها به اشتراک لفظی در عنوان کلام باور دارد و میان این دو تفاوت جوهری قائل نیست و با توجه به بروز پرسش های جدید و حاکمیت روش ها و مبانی و مبادی و فضایی تازه، ضرورت اتخاذ شیوه ای دیگر را در گفتگو از خدا، نبوت، انسان و وحی و معاد پیشنهاد می نماید.«چون بشر جدید از تفکر رئالیستی دست شسته و به نسبی گرایی روی آورده است و از طرفی کلام قدیم متناسب با فضای رئالیستی تدوین گردیده است، در عصر جدید کارآیی ندارد و باید کلام جدیدی پایه گذاری شود که با نسبی گرایی حاکم بر فضای فکری بشر جدید، هماهنگ باشد». (شبستری، 1375ش، ص 188-192).
2. این دیدگاه، تجدد را وصف شبهات و ابزار معرفی می کند و میان کلام قدیم و جدید تفاوت و اختلاف جوهری قائل نیست.«کلام جدید دنبال کلام قدیم است و اختلاف جوهری با آن ندارد... .علم کلام هم از طریق معارف تازه و هم از طریق مسئله های تازه تغذیه می شود. علم کلام یک وظیفه تازه هم پیدا می کند و بر سه وظیفه دفع شبهات، تبیین معارف و اثبات مبانی، وظیفه دیگری افزوده می شود به نام دین شناسی. دین شناسی نگاهی است به دین از بیرون دین؛ به همین جهت کلام جدید گاهی فلسفه دین نامیده می شود...» (سروش، 1373ش، ص 78-79).
رویکرد دوم، متعلق به کسانی است که در عین گرایش به کلام برون دینی (کلام فلسفی) و پذیرش جنبه های مثبت کلام درون دینی تحولات، تغییرات و دستاوردهای جدید در گستره علم و فلسفه، درصدد تطبیق، اصلاح، رشد و گسترش دیدگاه های کلامی خود برآمده اند. دو نگرش کلی و برگزیده نزد این گروه به چشم می خورد:
الف) این نگرش تمایز میان کلام جدید و سنتی را با توجه به وقوع تحولات سه جانبه در معرفت شناسی، فرهنگ و سیاست، و صنعت و اقتصاد و تأثیری که در ذهن و زبان مخاطبان برجا نهاده است، در اضلاع معرفتی آن می داند. «متکلم در همه شئون معرفتی خویش (فهم و توضیح آموزه های دینی، عرضه و ایمان دینی، اثبات و دفع و...) ابزارهای نوین یافته و از مقدمات جدید آغاز می کند. گاهی پدیدارشناسانه گام بر می دارد و گاهی مورخانه سخن می گوید؛ در مواضعی هوشمندانه تحلیل های روان شناختی را با استفاده از همان ابزارها به نقد می نشیند و به این ترتیب، نظام معرفتی نوینی را شکل می بخشد» (قراملکی، 1378، ص 165-167).
ب) این دیدگاه با جداسازی مقام «تحقق کلام» از «تعریف کلام»، موضوع کلام را گزاره های دینی و حیثیتی متفاوت با سایر علوم دین، و غایت آن را دفاع عقلانی از همان گزاره ها می داند. کلام با برخورداری از روش های مختلف عقلی، نقلی، تجربی و شهودی و نیز هرمنوتیکی و پدیدارشناسی و نوشدن مسائل و مبانی، در عرصه روش و موضوع و مبانی با حفظ اصول گذشته، تحول و دگرگونی یافته است و در مقام تحقق با اذعان به تشکیل آن از نظام های هندسی مختلف که از هیچ سنخیتی با یکدیگر و با کلام قدیم برخوردار نیستند، به تفاوت عمیق نحله های مختلف کلام جدید قائل می گردد. «نگارنده ضمن توجه به کلام جدید در مقام تحقق، براساس تعریف کلام جدید به مسائل آن می پردازد؛ براین اساس کلام جدید تکامل یافته کلام قدیم است.
و بسیاری از مسائل آن با فلسفه دین، اشتراک دارد». (خسروپناه، همان، ص 15-16).

3-6. مسائل کلام جدید
 

در جمع بندی نهایی، مسائل کلام جدید را می توان اینگونه دسته بندی کرد: 1. تعریف و چیستی دین؛ 2. انتظار بشر از دین با نیاز انسان به دین؛ 3. قلمرو دین و گستره شریعت؛ 4. کارکردهای دین؛ 5. منشأ دین؛ 6. گوهر و صدف دین؛ 7. زبان دین؛ 8. تعارض علم و دین؛ 9. تحقق پذیری گزاره های دینی؛ 10. +پلورالیسم دینی و دعوی صدق انحصاری ادیان؛ 11. رابطه عقل و دین؛ 12. صفات خداوند؛ 13. مسئله شر و عدالت الهی؛ 14. ادله عدم اعتقاد به خدا و ادله نگرویدن انسان ها به خداوند؛ 15. مسئله نفس و خلود آن و رویکردهای مختلف جاودانگی انسان؛ 16. تجربه دینی و تفاوت آن با فطرت و وحی و تجربه عرفانی؛ 17. رابطه دین و اخلاق؛ 18.معرفت شناسی دین؛ 19. روش شناسی دین پژوهی (همان، ص 17-18).
همچنین ارائه دو تقسیم فهرست وار از تعریف و چیستی دین، نمایانگر دیدگاه کلی درباره کلام جدید در بحث و بررسی مصداقی و جزئی تر مباحث عام آن خواهد بود:
گفتار اول: تعریف دین: دین در لغت، عنصر مشترک ادیان، تعریف عام و خاص دین، تعریف ذاتی دین، تعریف های غایت انگارانه، تعریف های اخلاق گرایانه دین، تعریف های روان شناختی دین، تعریف های جامعه شناختی دین، تعریف هایی از دین شناسان مسلمان (ربانی گلپایگانی، 1385، ص 7).
گفتار دوم: چیستی دین
انواع تعریف دین: موانع و مشکلات تعریف دین، دسته بندی تعاریف ارائه شده درباره دین.
 
تعاریف درون دینی دین: 1. دین در قرآن؛ 2. دین در روایات.
تعاریف اصطلاحی دین: الف) تعاریف متکلمان غربی از دین؛ ب) تعاریف متکلمان اسلامی از دین؛ ج) تعاریف عالمان علوم انسانی از دین.
نقد و بررسی تعاریف دین (خسروپناه، همان).

7. نگاه پایانی به رویکردهای چالش برانگیز، پیشنهادها و چشم انداز آینده
 

مقصود اصلی نویسندگان این مقاله، بررسی و نقد همه جانبه دیدگاه های مطرح شده نبوده است، بلکه هدف، ارائه گزارشی از رویکردهای گوناگون در حوزه کلام اسلامی و چالش های عقل فلسفی با کلام شیعی در قالب و ساختار دو نگره درون دینی و برون دینی با گرایش به قضاوت علمی و منصفانه و دوری از هرگونه غرض ورزی شخصی است. با توجه به همین نقطه نظر، پیشنهادها و راهکارهایی برای برون رفت از این چالش یا حداقل برخورد منطقی با آن و نیز چشم اندازی از آینده تقدیم می شود:
1. هر مکتب کلامی و جریان فلسفی، برای پاسخگویی به پرسش های انسان و رهایی او از بحران های سخت و دشوار فکری و سازماندهی ذهن و اندیشه و سامان بخشی زندگی فردی و اجتماعی اش، رویکردها و راهکارهایی برخاسته از جهان بینی، ایدئولوژی و جهان شناسی و نظام اخلاقی خاص ارائه می دهد که خود بر پایه یک سیستم معرفتی و روش شناخت استوار گشته است. هرگونه موضع گیری ناآگاهانه و راهکار بی طرح و برنامه در این راستا، برخوردی مقطعی و پاسخی نابسنده به شمار می رود و فرجامی ناخوشایند به دنبال خواهد داشت.
2. متکلم در جایگاه واسطه وحی و مخاطبان، چه هویت دفاعی برای علم کلام قائل شویم و چه هویت معرفت زایی (قراملکی، 1378، صص 59 و 87) و خواه نگرش درون دینی به مسائل آن داشته باشیم و خواه نگرش برون دینی، باید حجیت ذاتی عقل و احکام آن را باور کند و به پیامدهای آن نیز گردن نهد؛ زیرا اعتقاد به ملازمه حکم عقل و شرع و تبعیت عقل از نقل تا هنگامی می تواند استوار و دارای اعتبار باشد که حسن و قبح عقلی پذیرفته شود و مستقلات عقلیه جایگاه شایسته خود را به دست آورد؛ بنابراین اگر کسی مستقلات عقلیه را انکار نماید، دیگر جایی برای قاعده ملازمه میان حکم شرع و عقل باقی نمی ماند.
3. عالم دینی در کسوت متکلم، از دو ساحت برخوردار است: ساحت درون دینی و ساحت برون دینی. در ساحت نخست (درون دینی) او با گروه مؤمنان دین باور روبروست که از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و معصوم علیه السلام فاصله طولانی گرفته اند و برای تعلیم آموزه های وحی و تصحیح ایمان و اعتقاد، به آموزش درست و هدایتگرانه نیازمندند. کلام درون دینی با پایبندی به پیوند پیوسته عقل و نقل و بهره برداری از مؤیدات نقلی در این رویکرد بیشتر می تواند سودمند و راهگشا باشد. در ساحت دوم (برون دینی) نیز با پرسشگرانی مواجه است که یا در مسیر گزینش آیین تازه ای به سر می برند یا در امواج پرتلاطم برخورد آیین های گوناگون دست و پا می زنند و یا در بحران های شدید فکری و روحی گرفتار آمده اند که نظم ذهنی و نظام روانی آنها را نابسامان ساخته است.
در این مرحله، دیگر نمی توان با مجموعه ای از روایات گوناگون و دسته بندی موضوعی آنها و ایراد عنوان ها و شعارهای کلی، به اهداف تبلیغی و هدایتی دست یازید، بلکه کلام برون دینی با نظام معرفتی مستقل و روش شناسی ویژه و دستاوردهای ویژه عقلانی وابسته به‌ آن، یا کلام درون دینی با ساختار اصلاح شده و راهکارهای روزآمد، رویکرد مناسب به نظر می رسد.
4. از آنجا که متکلم با توجه به هویت واسطه ای علم کلام و ثابت و جاودان بودن پیام وحی، مخاطبان وحی را عام و فراگیر و دامنه جغرافیایی و تنوع تاریخی آن را متنوع می داند، باید تحولاتی که در طول دگرگونی های تاریخ تفکر بشری بر ذهن و اندیشه و زبان انسان عارض می گردد و رویکردهای نوین معرفتی را برای او به ارمغان می آورد، پذیرا باشد و با اتخاذ زبان جدید،‌ نظام فکری و فلسفی خود را برای رویارویی های روزآمد و گریزناپذیر سامان بخشد.
5. کلام فلسفی که نظام معرفتی و هستی شناسی ارسطویی را با همه تغییر و تحولات رخ داده در آن، برای تحقق اهداف دینی در طی قرن های پیاپی، دستاویز خود قرار داده است، نباید در روند درگیری ها و نزاع های فکری و عقلانی مدرن، به برج و باروی مذهبی خود پناه ببرد و مقدسات دینی خود را حربه ای برای تکفیر مخالفان سازد، بلکه باید با دقت و وسواس علمی و بردباری فلسفی،‌ از رهاوردهای دانش های نوین (زبان شناسی، هرمنوتیک و..) در جریان ترمیم و بازسازی و گسترش نظام معرفتی جدید و کارآمد بهره گیرد.
متأسفانه در دوره معاصر برخی از متکلمان فلسفه گرا یا فیلسوفان متکلم، با متد و نظام معرفتی و هستی شناسی ارسطویی می اندیشند و آرا و اندیشه های خود را بر پایه آن استوار می سازند، اما در برخوردهای نظری و جدلی، شیوه معلمان اخلاق و مقدسان دین آشنا را در پیش می گیرند و رقیب اعتقادی را با تهمت های دین گریزی، التقاط و مانند آن خلع سلاح می کنند.
6. به نظر می رسد هنگام آن فرا رسیده است که اندیشمندان شیعی به دور از هرگونه حب و بغض شخصی و تعصبات فرقه ای و با درک زمانه و شرایطی که در آن به سر می بریم، به سرمایه های فکری و فرهنگی و میراث فلسفی و کلامی خود رویکردی واقع بینانه و نقادانه داشته باشند و با مقایسه و سنجش و یافتن نقاط قوت و ضعف و نیز بهره جستن از پژوهش ها و کاوش های علمی معاصر، به منظور برپایی یک نظام فکری و عقلی منسجم، روزآمد، پاسخگو و جامع بهره برداری کنند.
فراموش نکنیم معارف و آموزه های والای مکتب اهل بیت علیهم السلام همواره می توانند به عنوان یک منبع غنی و سرشار و تکیه گاه مطمئن، یاریگر ما باشند؛ چه این معارف را از نگاه درون دینی، مفسر و مبین زبان وحی بدانیم و چه از نگاه برون دینی از سرمایه های پایان ناپذیر و سرچشمه های معرفت زای دانش بشری به شمار آوریم.
منابع:
1. ابراهیمی دینانی، غلامحسین؛ ماجرای فکر فلسفی در اسلام؛ تهران: طرح نو،‌1377ش.
2. ابن سینا، حسین بن عبدالله؛ الاشارات و التنبیهات؛‌ قم: بوستان کتاب، 1381ش.
3. ابوزهره، محمد؛ تاریخ المذاهب الاسلامیه؛ قاهره: دارالفکر العربی، [بی تا].
4. دژاکام، علی؛ «علم کلام از دیدگاه استاد مطهری»، از مجموعه مقالات کلام جدید: مبانی و آموزه ها؛ تهران: اساطیر، 1387ش.
5.جوهری، اسماعیل بن حماد؛ معجم الصحاح؛ تحقیق و ترتیب: خلیل مأمون شیحا؛ بیروت: دارالمعرفة، 2007م.
6. حکیمی، محمدرضا؛ مکتب تفکیک، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1375ش.
7.___؛ مقام عقل؛ قم: دلیل ما، 1383ش.
8.حلّی، حسن بن یوسف، نهایة المرام فی علم الکلام؛ قم: مؤسسه امام صادق علیه السلام، 1377ش.
9.____؛ مناهج الیقین فی اصول الدین؛ قم: محقق، 1416ق.
10.خسروپناه، عبدالحسین؛ کلام جدید، چ2، قم: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم، 1381ش.
11. ربانی گلپایگانی، علی؛‌ فرق و مذاهب کلامی؛ قم: مرکز جهانی علوم اسلامی، 1377ش.
12. ____؛ درآمدی بر کلام جدید؛ قم: هاجر، 1385ش.
13. سبحانی، جعفر؛ مدخل مسائل جدید در علم کلام؛ قم: مؤسسه امام صادق علیه السلام، 1375ش.
14. سروش، عبدالکریم، قبض و بسط تئوریک شریعت؛ تهران: مؤسسه فرهنگی صراط، 1373ش.
15. سیوری حلی، فاضل مقداد؛ اللوامع الالهیه؛ قم: بوستان کتاب، 1380ش.
16. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل؛ قم: منشورات رضی، 1367ش.
17. صلیبا، جمیل؛ المعجم الفلسفی؛ بیروت: الشرکة العالمیة للکتاب، 1982م.
18.طوسی، نصیرالدین؛ تجرید الاعتقاد مع کشف المراد؛ بیروت: منشورات الاعلمی، [بی تا].
19. فارابی، ابونصر؛ فصول منتزعة؛ تهران: المکتبة الزهراء، 1405ق.
20. فیروزآبادی،‌ محمدبن یعقوب؛ معجم القاموس المحیط؛ بیروت: دارالمعرفة، 2007م.
21. فیض کاشانی، محسن؛ حق الیقین فی اصول الدین؛ قم: منشورات بیدارتر، 1377ش.
22. مجتهد شبستری، محمد؛ هرمنوتیک، کتاب و سنت؛ تهران: طرح نو، 1375ش.
23. مطهری، مرتضی؛ حوزه های علمیه، اسلام و نیازهای جهان امروز؛ تهران: حزب جمهوری اسلامی، 1361.
24. مفید، محمد بن نعمان؛ اوائل المقالات؛ المجلد الرابع من مصنفات الشیخ المفید؛ قم: المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، 1413ق.
منبع: شیعه شناسی، شماره 29
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر