«انحراف»، کلیدواژهای است که جریان انقلابی در دولت دوم احمدینژاد برای معرفی سیاست های غلط وی انتخاب کرد. سیاست هایی که چه در حوزه فرهنگی و چه در حوزه سیاست خارجی خود را نشان داده بود اما پذیرش و توضیح این اشتباهات برای برخی از حامیان دیروز او سخت بوده است. امری که باعث شده تا کمتر این سیاست ها مورد بازخوانی قرار بگیرد.
رجانیوز قبلا به بررسی سیاست های غلط احمدی نژاد و حامیان فرقه خودساخته او در
مساله سوریه پرداخته بود. اینبار به مناسبت خروج آمریکا از برجام به عملکرد و موضع گیری دروغ وی در خصوص مذاکره و رابطه با آمریکا می پردازیم.
به گزارش رجانیوز محموداحمدی نژاد که در تمام طول مذاکرات هسته ای دولت روحانی سکوت کرده بود با مشخص شدن بی نتیجه ماندن این سیاست کم کم لب به سخن باز کرد. او در آخرین موضع گیری بعد از خروج آمریکا از برجام و شکست آن در بیانیه ای مدعی شد که با این مذاکرات مخالف بوده است! او در این خصوص مدعی شد: «زمانی که قرار بود مذاکرات با آمریکا در عمان شروع شود، در جلسه ای با حضور مقامات ارشد کشور اعلام کردم که مذاکره در شرایطی که دشمن تصور می کند دست بالا را دارد و تحریم ها اثر گذار بوده است، به ضرر کشور تمام می شود و خواهش کردم که شش ماه مهلت دهند تا با اجرای چند برنامه ضربتی اقتصادی و تقویت قدرت اقتصادی مردم، آثار تحریمها کنترل شود و مذاکره در شرایط برابر انجام گیرد. حتی اعلام کردم که حاضرم خانواده ام را به گروگان و تضمین بگذارم که اگر طرحها موفق نبود، خود وخانواده ام را اعدام نمایند»
این صحبت ها در حالی است که عملکرد و صحبت های خود او و نزدیکانش در حلقه بهار خلاف این موضوع را شهادت می دهد.
احمدی نژاد که در سال 91 بیشترین عطش برای مذاکره را از خود نشان می داد در سفر به نیویورک رسما درخواست مذاکره داده بود و در سخنرانی های خود این جملات را تکرار می کرد: «معتقدم این فضا نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند و این شرایط باید در جایی پایان یابد.»، « ما گفتوگو را رد نمیکنیم و اگر بنا به مذاکره در آمریکا باشد، مسائل زیادی برای گفتوگو وجود دارد.»،«ایران جایگاه ایالات متحده آمریکا را می داند و بر این باور است که ما می توانیم با همدیگر رابطه داشته باشیم.»
جوانفکر: احمدینژاد به دنبال شکستن تابوی رابطه با آمریکا بود/ ما هم به دنبال مذاکره بودیم ولی به ما اجازه ندادند/ مذاکره دولت روحانی حاصل زحمات ما در تابوشکنی مذاکره با آمریکا بود!
جوانفکر مشاور رسانه ای احمدی نژاد که در حلقه بهاری ها قرار دارد قبلا در مصاحبه ای پرده از اظهارات منافقانه این روزهای این جریان برداشته بود.
جوانفکر در تیر ماه 93 در مصاحبهای با تایید این نکته که احمدی نژاد در دولت دوم خود به دنبال مذاکره و حتی رابطه با آمریکا بوده می گوید: «در مورد ارتباط با آمریکا هم رویکرد دکتر احمدی نژاد ، دو مشخصه اصلی داشت. رویکرد اول ، نسبت به مردم آمریکا بود... مشخصه دوم رویکرد دکتر احمدی نژاد در قبال آمریکا و شکستن تابوی رابطه با این کشور بود. دکتر احمدی نژاد در عین حال که بی پروا جنایت ها و سیاست های غلط دولت آمریکا را در مجامع بین المللی افشا می کرد و به چالش می کشید، اعتقاد داشت مذاکره با آمریکا باید شفاف و در مقابل دیدگان افکار عمومی باشد و نه پشت درهای بسته و پنهانی»
او به طور واضح از تلاش احمدی نژاد برای تابوشکنی در مورد رابطه با آمریکا خبر داد و در ادامه گلایه کرد که چرا اجازه ندادید دولت ما با آمریکا رابطه برقرار کند!« «چرا از درخواست احمدینژاد برای برقراری رابطه عادلانه با آمریکا استقبال نشد اما روحانی با کمترین هزینه انجام داد؟ باز اینجا هم شاهد تغییر رویکرد در دولت جدید هستیم. اینکه دولت فعلی ایران آشکار شدن رابطه با آمریکا را از ابتدا در دستور کار خود قرار داد به نظر من چیزی نیست جز مطالبه افکار عمومی در ایران و آمریکا که در این سالها شکل گرفت و از حالت یک تابو خارج شد.»
او حتی از پیشنهاد احمدی نژاد برای برقراری رابطه با آمریکا که آن را عادلانه می خواند(!) خبر می دهد و میگوید: «اما باز هم سوال اصلی اینجاست که چرا پیشنهاد دکتر احمدی نژاد برای برقراری ارتباط عادلانه و بر اساس احترام در داخل مورد حمایت قرار نگرفت و برعکس در این دولت با کمترین واکنش و هزینه ممکن انجام شد؟ از مدتها قبل افکار عمومی آماده این قضیه بود اما تغییر موضع سیاسیون چه توجیهی می تواند داشته باشد؟»
عقب نشینی احمدینژاد از مواضع خود در مورد هولوکاست و اسرائیل برای جلب نظر آمریکا به مذاکره مستقیم!
در آخرین سفر احمدینژاد به نیویورک او یک گفتگوی غیررسمی با باربارا اسلاوین خبرنگار مشهور پایگاه آمریکایی المانیتور داشته است که در بخشی از آن در مورد مسئله اسرائیل و هولوکاست گفته است: «میپذیرم که برخی سخنان نباید بیان میشد»
“I do accept that some things may not have been said in their best forms,” he allowed when pressed on his controversial comments about Israel and the Holocaust.
این سخنان دقیقا مقارن با همان سفری است که احمدینژاد در آن پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را بارها مطرح کرد. پیشنهاداتی که هیچگاه از سوی اوباما جدی گرفته نشد و پاسخی دریافت نکرد.
چرخش های احمدی نژاد اما بیشتر از آن چیزی است که تصور می شود. او در بهمن 87 در کرمانشاه گفته بود: «اگر دولت جدید آمریکا به دنبال تغییر سیاست های گذشته است باید از ملت ایران عذر خواهی کند و تلاش کند سابقه سیاه و جنایت هایی که علیه ملت ایران مرتکب شده اند را جبران کند.» و چند ماه بعد در فرودین 88 در یک چرخش آشکار در مصاحبه با اشپیگل میگوید: «ما اصلاً کی گفتیم معذرت خواهی بکنند؟ ما دنبال انتقام جویی نیستیم. ما میگوییم مسیرشان را اصلاح کنند و معلوم بشود که رفتارشان تغییر کرده است.»
این سخنان در تناقض آشکار با بیانات رهبر انقلاب نیز هست که در آبان 87 میفرمایند: «بعد از پیروزى انقلاب - الان، سى سال است - هیچ روزى نبوده است که آمریکا نسبت به ملت ایران نیت خیرى داشته باشد؛ از کارهاى گذشتهى خودش عذرخواهى بکند؛ صادقانه دست از استکبار و طمع ورزى نسبت به ملت ایران بردارد.»
احمدینژاد همچنین در بیانی عجیب میگوید: «ملت ایران، ملت کریمی است و ممکن است که گذشته را فراموش و دوران جدیدی را شروع کند.»
رهبر انقلاب به این تفکر انحرافی اینگونه پاسخ دادند: «مگر ممکن است که ملت ما، دشمنی هاى استکبار و بیش از همه امریکا را فراموش کنند؟ مگر ممکن است طمع ورزی ها و زیاده طلبی ها و تجاوزهاى پنهان و آشکار امریکا را ندیده بگیرند؟» و «مردم نباید هیچ وقت کینه ى شیطانها و شیطان صفتان را از دل خود بیرون کنند. نگویید حالا گذشت و تمام شد و چه لزومى دارد که دیگر به یادمان آوریم.»
احمدینژاد همچنین در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفت «هر کسی با ایران دوست شد فرصتهای فراوانی به دست آورد» و از اوباما درخواست کرد «به ایران به عنوان یک دوست بالقوه نگاه کند و نه یک تهدید.»
محمد البرادعی در کتاب خاطرات خود در موردذ اشتیاق احمدی نژاد برای مذاکره با آمریکا می گوید: «احمدی نژاد طی نامه ای در سال 1388 و از طریق او به اوباما آمادگی ایران را برای مذاکرۀ دوجانبه بدون پیش شرط و بر مبنای احترام متقابل اعلام کرد.»
احمدی نژاد در سفر مهر 1391 خود به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، در مصاحبه با شبکه های تلویزیونی سی بی اس و پی بی اس به آمریکایی ها می گوید: "چرا توان خود را صرف تعامل با یکدیگر نکنیم؟" و در ارتباط با دشمنی آمریکا علیه ایران در موضوع هسته ای گفت: "اگر آمریکایی ها اراده کنند که این مساله تمام شود کمک بزرگی به تفاهم خواهد بود." احمدی نژاد در اظهار نظر دیگری در مصاحبه با شبکه ان اچ کی ژاپن، با تاکید بر اینکه روابط خصمانه میان ایران و آمریکا "باید در جایی پایان یابد"، بدون توضیح بیشتر گفت که "روند امور به سمت حل و فصل شدن مسائل جریان دارد". پر واضح است که اشاره احمدی نژاد به مذاکرات مخفی است که در عمان و زیر نظر وزارت خارجه وی در جریان است
او حتی در دیدار با جمعی از دانشگاهیان آمریکا حتی پیشنهاد عادی سازی روابط تهران و واشنگتن را داد: "جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد تا چنانچه دولت آمریکا قدمی برای ایجاد تفاهم بین دو کشور بردارد در ذهنیت منفی خود نسبت به آمریکا تأمل کرده و کمک کند تا سریع تر روابط دو کشور بهبود یابد."
آنقدر تیم انحرافی دولت وقت بر طبل مذاکره کوبید که رهبر انقلاب به آن واکنش نشان دادند: «اینی که گفته میشود؛ رئیس جمهور محترم و دیگران میگویند ما اهل مذاکرهایم، بله، ما اهل مذاکرهایم؛ اما نه با آمریکا.»
مذاکرات مخفیانه دولت احمدی نژاد در عمان
دم خروس اظهارت کذب احمدی نژاد اما جایی بیرون می زند که وزیرخارجه او یعنی علی اکبر صالحی که بعدها در تیم مذاکره کننده حسن روحانی هم مسئولیت گرفت تلاش های فراوانی برای مذاکره با آمریکایی ها کرد و مذاکرات در دولت احمدی نژاد کلید خورد. احمدی نژاد حتی تلاش فراوانی برای این تابوشکنی کرد.
در ماجرای مذاکرات مسقط، آمریکا ایران را از طریق عمان دعوت به مذاکره می کند. این درخواست از طریق سلطان قابوس به دفتر رهبری میرسد و صالحی وزیر امور خارجه به درخواست خودش برای عملی کردن آن خدمت رهبری میرسد. رهبری نیز با اعلام مخالفت خود درخواست او را رد میکنند و پس از درخواست مکرر صالحی اجازه این اقدام را میدهند.
صالحی در این خصوص از اصرارهای خود به رهبری برای مذاکره و مخالفت های متعدد رهبرانقلاب گفته و سپس می گوید: «در اواسط سال 90 پس از دریافت نامه سلطان قابوس وقت ملاقات خصوصی از حضرت آقا گرفتم.ایشان در این دیدار به بدعهدی ها و عداوت های آمریکا با ایران اشاره کردند. خدمت مقام معظم رهبری گفتم از باب اتمام حجت اجازه مذاکره با آمریکا را صادر بفرمایید؛ مقام معظم رهبری هم بزرگواری کردند و فرمودند با مذاکرات مخالفتی ندارم.»
رهبر انقلاب با چهار پیش شرط این اجازه را صادر میکنند که از قول صالحی عبارتند از: «ایشان 4 شرط را برای مذاکره با آمریکا مطرح کردند. یکی از شروط این بود که این مذاکره در سطح پایین تر از وزیر امور خارجه انجام گیرد. یعنی وزرای خارجه دو کشور با هم ملاقات نداشته باشند. دیگر اینکه، مذاکره برای مذاکره نباشد، مثل مورد 1+5 که سالها مذاکره کردیم و بعد بخواهند سوءاستفاده کنند. دیگر اینکه مذاکره فقط درخصوص مسائل هسته ای باشد نه درخصوص روابط سیاسی و مانند آن.» صالحی شرط چهارم را توضیح نداد.
احمدینژاد هم هیچ مانعی برای صالحی ایجاد نکرد و به قول صالحی «او مانع مذاکرات محرمانه با آمریکا در اوایل تابستان 91 نشد. صالحی حتی از نقش ویژه احمدی نژاد در این خصوص پرده برمیدارد و میگوید دور دوم مذاکرات محرمانه با آمریکا اصلا با رهبری هماهنگ نشده و با اطلاع شخص احمدینژاد صورت گرفته است: «دور دوم مذاکرات محرمانه با آمریکا را به زور رفتیم. دور دوم مذاکرات را فقط با آقای احمدینژاد هماهنگ کردیم و بعد به مسقط رفتیم. این مذاکرات اوایل اسفند 91 انجام شد و بیشتر از 2 روز طول کشید.»
با این وجود احمدی نژاد سعی دارد امروز آن مذاکرات را به رهبرانقلاب منتسب کند و خود را مخالف آن جا بزند. این سیاست وی که همان سیاست آمریکایی هاست را رهبرانقلاب در نوروز سال 92 پاسخ دادند و ضمن تکذیب این موضوع به دولت وقت هشدار دادند که خطوط قرمز را در مذاکرات خود رعایت کند: « همینجا من این را بگویم که از جملهی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائیها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ که ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاکره کردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.»
این شواهد متعدد نشان می دهد که رئیس دولت دهم، شخصا پیگیر مذاکره با آمریکا بوده است.درواقع محمود احمدی نژاد، چند ماه قبل از مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در عمان، و در زمان اوج تحریمهای مالی و نفتی اتحادیه اروپا و ایالات متحده، مکررا برای مذاکره با آمریکا تلاش کرده بود.
پاسخ به مغالطه فرقه انحرافی بهار
فرقه انحرافی بهار درصدد است که رهبرانقلاب را به عنوان حامی مذاکره با آمریکا معرفی کند در حالی که نگاهی دقیق به صحبت های ایشان این مغالطه را رد می کند.
رهبر انقلاب مذاکره با آمریکا را بطور کلی نفی میکنند بجز در مواردی که مصلحت اقتضا کند، ولی احمدینژاد و همچنین باقی روسای جمهور، رابطه با آمریکا را بعنوان یک «راهبرد» و نه یک «مورد» مطرح میکنند. رهبر انقلاب بارها فرمودهاند که مذاکرات ما با آمریکا «موردی» و «اقتضای مصلحت» بوده است نه وسیلهای برای «حل و فصل مسائل» و «بهبود روابط».
رهبر انقلاب «رابطه راهبردی» با آمریکا را همیشه رد کردهاند و میفرمایند:
«حرف مذاکره میزنند. این پیشنهاد البته جدید نیست. از قبل هم دولتهای آمریکا به ما پیشنهاد میدادند برای مذاکره؛ ما هم همیشه این پیشنهاد را رد کردهایم.»
«نه فقط رابطه با امریکا، بلکه مذاکره با دولت امریکا امروز برخلاف مصالح ملی و منافع ملت است.»
«یکی از سیاستهای اساسیمان قطع رابطهی با آمریکاست ... آنجائی که برای ما منفعت ندارد، دنبال رابطه نمیرویم؛ حالا اگر ضرر داشت، به طریق اولی دنبال رابطه نمیرویم.»
و در مورد «مذاکره موردی» میفرمایند:
«نظام جمهوری اسلامی دربارهی موضوعات خاصّی که مصلحت بداند، با این شیطان[آمریکا] برای رفع شرّ او و برای حلّ مشکل، مذاکره میکند.»
«مذاکره در موضوعات خاص اشکالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند.»
«در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم - مثل مسئلهی خاصی که در قضیهی عراق داشتیم، و بعضی از قضایای دیگر»
اما روبکرد فرقه انحرافی خلاف این موضوع است و دقیقا همان حرفی است که جوانفکر میزند. این فرقه با مذاکره با استکبارجهانی مشکلی ندارد بلکه تمام صحبتش این است که باید ما مذاکره کنیم تا به نتیجه برسیم نه دیگران!
حالا مجددا جملات احمدینژاد را مرور کنید:
« ما گفتوگو را رد نمیکنیم و اگر بنا به مذاکره در آمریکا باشد، مسائل زیادی برای گفتوگو وجود دارد.»
«ایران جایگاه ایالات متحده آمریکا را می داند و بر این باور است که ما می توانیم با همدیگر رابطه داشته باشیم.»
«معتقدم این فضا نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند و این شرایط باید در جایی پایان یابد.»
«جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد تا چنانچه دولت آمریکا قدمی برای ایجاد تفاهم بین دو کشور بردارد در ذهنیت منفی خود نسبت به آمریکا تامل کرده و کمک کند تا سریعتر روابط دو کشور بهبود یابد.»
همانطور که مشخص است، رهبر انقلاب هیچگاه مذاکره و رابطه را جز در مواردی که مصلحت نظام و مردم بوده است تایید نکردهاند، اما فرقه انحرافی بهار به دنبال «بهبود روابط» و «پایان دادن به قطع روابط» بودند و هستند!