به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، فیلم سینمایی "تمارض" اولین ساخته "عبد آبست" این روزها در سینمای هنر و تجربه روزهای پایانی اکران خود را پشت سر می گذارد.
عبد آبست بازیگر جوان سینمای ایران که سابقه حضور در فیلم سینمایی "ماهی و گربه" را در کارنامه داشته این بار خودش در مقام کارگردان ظاهر شده و بدون طمع به اکران فیلمش در سینمای بدنه سراغ هنر و تجربه رفته است.
آبست دانسته فیلم "تمارض" را باید در سینمای هنر و تجربه اکران کند زیرا این فیلم با توجه به مضمون خود و همچنین فرم ساخت خود تنها در این بخش شانس دیده شدن داشته است.
"تمارض" از همان آغاز ما را با یک فیلم تئاتر روبرو می کند. فیلم تئاتری که بدون اغراق و زیاده گویی پیگیری و پیشرفت فیلمنامه را در دستور خود قرار داده و همه چیز را در ساختار فیلمنامه غرق کرده است.
همه چیز در این فیلم غیر سینمایی به چشم می آید و عنصر تئاتر به واسطه حضور چندین ساله کارگردان در این رشته بسیار پررنگ است. این فیلم شاید از نزدیک سینما نیست اما دورنمایی به شدت سینمایی دارد. آبست در این اثر به سراغ معجزه سینما رفته است. معجزه ای که مخاطب را در جایی که انتظارش را ندارد شگفت زده می کند.
سادگی یکی از عناصر اصلی فیلم تمارض است. این سادگی که شاید در ابتدا از کم هزینه بودن این فیلم خبر دهد در بطن کار جا افتاده است. لباس ها و گریم به شدت ساده و حتی بدون طراحی هستند. همه چیز در این فیلم یک شکل است و اگر بخواهیم نمونه ای از طراحی را در این فیلم نام ببریم همین یک شکل بودن آن است.
آبست را باید به نوعی شاگرد سینمایی شهرام مکری دانست. وی که در دو فیلم مکری به ایفای نقش پرداخته ناخواسته وامدار این سینماگر است. اتفاقی که به کپی کاری محکوم نمی شود زیرا آبست جوهره کارگردانی خود را به درستی در این فرم سینما تزریق کرده است.
داستان "تمارض" در سه بخش پیش میرود که بخش نخست در ساعات انتهایی شب با ورود چهار جوان به کلانتری آغاز میشود. چهار جوانی که در یک مهمانی با یکدیگر درگیر شدهاند.
این موضوع که چه اتفاقی باعث مداخله نیروی انتظامی و انتقال این جوانان به کلانتری شده است خط اصلی داستان "تمارض" را شکل میدهد. این اولین نکته محاسبه شده و صحیح روایتی است در فیلمنامه رعایت شده، اینکه روایت گذشته در کلانتری برای رسیدگی به پرونده است و این روایت گذشته خود باعث حرکت به سمت جلو در روایت نیز میشود.
این روایت حال حاضر فیلم است و آنچه این روایت را از خامی و سرسری بودن در آورده فلش بک هایی درست به گذشته این اتفاق است. بازگشت هایی که بدون شک با تلفیق درست زمانی مخاطب را در میانه حال، گذشته و آینده غرق کرده و او را به دغدغه اصلی زمان در فیلم می برد.
دوربین کم تحرک است و در عین حال بازی های جالبی می کند. ثابت ماندن دوربین به ترتیب، بر مدیوم کلوزآپ هر چهار شخصیت کار در حالی که کاراکتر دیگری در حال صحبت است از بخشهای خلاقانه ی کار است. بازی های به شدت رئالیستی بازیگران باعث شده است فیلمساز از این نماهای خطرناک و دشوار پاسخ کاملاً مثبتی بگیرد.
فیلم "تمارض" به دور از سینمایی که به دنبال فروش بیشتر است این روزها بدون هیچ توقعی کار خود در سینمای هنر و تجربه را ادامه می دهد. این فیلم شاید برای اثری ابتدایی مشکلاتی در ساختار داشته باشد اما در کل برای یک کارگردان تازه کار رخدادی به واقع مثبت است.