ماهان شبکه ایرانیان

قانون مجازات جایگزین

پسر جوانی که باید ٢ هکتار نهال را آبیاری کند

بیکاری و بی‌پولی انگیزه‌ای شد که یکی دیگر از پرونده‌های قضائی دادگستری گالیکش در مقابل قاضی قرار بگیرد و این پرونده درنهایت به حکمی جایگزین تبدیل شود

پسر جوانی که باید ٢ هکتار نهال را آبیاری کند

 

 

بیکاری و بی‌پولی انگیزه‌ای شد که یکی دیگر از پرونده‌های قضائی دادگستری گالیکش در مقابل قاضی قرار بگیرد و این پرونده درنهایت به حکمی جایگزین تبدیل شود. حکمی که هم خدمت به جامعه است و هم مجرم را به صورت خلاقانه تنبیه می‌کند. بار دیگر قرار است که یک متهم به جای رفتن به زندان و زندگی در کنار مجرمان، به آغوش خانواده‌اش برگردد و به محیط‌زیست خدمتی ارزشمند کند.

پسر ٣٠ ساله‌ای که به خاطر بی‌پولی، با درختان جنگل‌های گالیکش زغال تهیه می‌کرد و آن‌ها را می‌فروخت، بعد از دستگیری با حکم قاضی پرونده‌اش باید نهال‌های یک هکتار از اراضی جنگلی را آبیاری کند. آن هم در دو مرحله و در بهار و تابستان؛ حکمی که اگر با نظر قاضی پرونده‌اش صادر نمی‌شد، او الان باید در زندان و در کنار مجرمان دیگر روزگار می‌گذراند. مجید حالا در کنار خانواده‌اش است.

شغلی جدید برای خودش دست‌وپا کرده و این بار بدون هیچ خلافی سعی می‌کند هزینه زندگی خودش و خانواده‌اش را تامین کند. او که حالا منتظر است تا روز اجرای حکمش فرا برسد، در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» جزییات ماجرای پرونده‌اش را روایت می‌کند:

چی شد که دستگیر شدی؟
من با درختان جنگل زغال تهیه می‌کردم. برای گذراندن زندگی‌ام این کار را انجام می‌دادم، اما از من شکایت شد، یعنی مرا لو دادند. نمی‌دانم چه کسی این کار را کرد، ولی یک روز آمدند و مرا به جرم قطع درختان و آسیب به محیط‌زیست دستگیر کردند.

می‌دانستی کارت جرم است؟
نه اصلا فکرش را هم نمی‌کردم. من درختان را قطع نمی‌کردم، فقط از چوب درختانی که قطع‌شده و روی زمین افتاده بود، زغال تهیه می‌کردم، برای همین فکرش را هم نمی‌کردم که دارم کار خلاف انجام می‌دهم.

چرا این کار را می‌کردی؟
برای گذران زندگی؛ خیلی بی‌پول شده بودم، باید خرج زندگی خانواده‌ام را تامین می‌کردم. نمی‌دانستم باید از چه راهی پول دربیاورم، برای همین این فکر به ذهنم رسید. اگر می‌دانستم کار خلافی است، اصلا انجامش نمی‌دادم.

چرا شغل بهتری را انتخاب نکردی؟
در زندگی‌ام شغل‌های زیادی بود که انجام دادم، اما همه آن‌ها بی‌فایده بود، درآمد نداشت، حتی مدتی به تهران آمدم و به‌عنوان کارگر ساختمانی مشغول به کار شدم، ولی بعد از چند ماه کار پولم را ندادند، کار را هم تعطیل کردند، برای همین دوباره به شهرمان برگشتم. من در شغل و کار خیلی بدشانس هستم. دست به هر کاری می‌زنم، مشکلی پیش می‌آید. تهیه زغال هم به‌طور ناگهانی به ذهنم رسید.

خودت به تنهایی تصمیم به انجام این کار گرفتی؟
بله. تنهایی تصمیم به این کار گرفتم.

حالا درآمد خوبی برایت داشت؟
نه. خیلی زیاد نبود، اما در حدی بود که بتوانم هزینه زندگی خودم و خانواده‌ام را تامین کنم، تقریبا روزی ٢٠‌هزار تومان برایم درآمد داشت.

چند وقت بود که این کار را انجام می‌دادی؟
تقریبا دو ماه بود.

بعد از این‌که دستگیر شدی، به زندان رفتی؟
مدتی در بازداشتگاه بودم، تا این‌که پرونده‌ام به دادگاه گالیکش رفت. آن‌جا قاضی عموزاد وقتی صحبت‌هایم را شنید و متوجه شد قصد خلاف‌کردن ندارم، به من کمک کرد. با حکم دادگاه من باید به زندان می‌رفتم، ولی قاضی به من تخفیف داد و آزادم کرد. او به جای زندان مرا محکوم کرد که درختان جنگل را آبیاری کنم.

از این حکم راضی هستی؟
چرا راضی نباشم. من الان در کنار خانواده‌ام هستم. آن‌ها به من احتیاج دارند. اگر به زندان می‌افتادم، معلوم نبود تکلیف خانواده‌ام چه می‌شد. خودم هم از زندگی عقب می‌ماندم. اما حالا دارم آزادانه زندگی می‌کنم، به محیط‌زیست هم کمک می‌کنم. اتفاقا این حکم را دوست دارم، چون می‌تواند جبرانی برای ضرری که به جنگل و درختان وارد کردم، باشد.

از کی این حکم اجرا می‌شود؟
به من گفتند برو و منتظر باش تا با تو تماس بگیریم. من هم منتظرم که آن‌ها تماس بگیرند تا بروم و درختان را آبیاری کنم.

الان چه کار می‌کنی؟
دست‌فروشی می‌کنم. درآمدم زیاد نیست، اما خدا را شکر می‌کنم.

مجردی؟
بله. با پدر و مادر و خواهرم زندگی می‌کنم.

چند خواهر و برادر داری؟
سه خواهر دارم و دو برادر که همه ازدواج کرده‌اند، فقط من و یکی از خواهرانم با پدر و مادرم زندگی می‌کنیم.

خرج خانواده‌ات را تو می‌دهی؟
بله. پدرم خیلی پیر شده و دیگر نمی‌تواند کار کند. او دامداری داشت، اما مجبور شد آن را بفروشد و الان بیکار است. خواهر و مادرم هم خانه‌دار هستند. برادر‌ها و خواهر‌های دیگرم هم هرکدام زندگی خودشان را دارند و نمی‌توانند به ما برسند، برای همین تنها کسی که خرج خانواده را تامین می‌کند، من هستم.

مستاجرید؟
نه. یک خانه گلی در روستای قوشه چشمه داریم.

دیگر برای کسب درآمد دست به خلاف نمی‌زنی؟
نه من به اندازه کافی تنبیه شدم، همان کار را هم نمی‌دانستم که خلاف است. وقتی دستگیرم کردند، خیلی ترسیده بودم. از این‌که در کنار خانواده‌ام نباشم و به زندان بروم، خیلی واهمه داشتم. خدا به من کمک کرد، برای همین دیگر دست به هیچ کار خلافی نمی‌زنم.

مجازات جایگزین از نوآوری‌های قانون مجازات اسلامی است

محمدرضا عموزاد خلیلی، قاضی این پرونده است. او وقتی دید که این پسرجوان از کار خودش پشیمان است و به خاطر مشکلات اقتصادی که داشته دست به چنین کاری زده است، به او تخفیف داد. این قاضی از نوآوری‌های قانونی مجازات اسلامی استفاده کرد و پسرجوان را به آبیاری درختان جنگل محکوم کرد.

قاضی پرونده مجید از جزییات ماجرای این پرونده گفت: «روز ٢٥ مرداد سال گذشته بود که این پسر را به پلیس معرفی کردند. از او شکایت شده بود که درختان جنگل را قطع کرده و با چوب آن زغال تهیه می‌کند. این پسرجوان دستگیر شد و پس از طی مراحل قانونی‌اش با سپردن وثیقه او موافقت کردم. این پسر تا صدور رأی آزاد شد. روز دادگاه وقتی صحبت‌هایش را به‌طور دقیق شنیدم و متوجه شدم که از کارش بشدت پشیمان است، تصمیم گرفتم به او تخفیف بدهم.

وقتی گفت که به خاطر مشکلات بد اقتصادی‌اش و این‌که خرج خانواده‌اش را تأمین کند، دست به این کار زده، نخواستم که او به زندان برود. گفتم اگر این پسر زندانی شود، مشکلات مالی خانواده‌اش هم بیشتر می‌شود.

وقتی هم آزاد شود، معلوم نیست دیگر بتواند برای خودش شغلی دست‌وپا کند. وقتی تمام جوانب را سنجیدم و از پشیمانی او اطمینان پیدا کردم، به جای زندان از مجازات جایگزین استفاده کردم.

من این پسرجوان را به دو مرحله آبیاری نهال و درختان در بهار و تابستان محکوم کردم. قرار است در دو مرحله نهال‌های یک هکتار زمین را آبیاری کند. او به این حکم اعتراضی نکرد و خیلی هم خوشحال شد از این‌که در کنار خانواده‌اش می‌ماند. به دلیل اعتراض‌نکردن او حکمش تأیید شد و درحال حاضر هم در مرحله اجراست.
به زودی زیرنظر اداره منابع طبیعی و شعبه اجرای احکام اجرا خواهد شد. به نظر من ما باید در مرحله اول دقت

کنیم که داریم برای یک انسان تصمیم می‌گیریم. برای همین باید تمام جوانب را بسنجیم. مجازات جایگزین از نوآوری‌های قانون مجازات اسلامی است، برای همین وقتی می‌شود که از آن استفاده کرد، نباید آن را نادیده گرفت.

این‌که چنین فردی در کنار خانواده خودش مجازات شود، خیلی بهتر و مفید‌تر خواهد بود تا این‌که به زندان برود و در کنار محکومان دیگر و به دور از خانواده‌اش زندگی کند. مجازات حبس برای این فرد بازدارنده و مفید نخواهد بود، بلکه این مجازات می‌تواند هم آموزش خوبی برای او باشد و هم به روش مناسب چنین فردی را از کرده‌اش پشیمان کند.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان