ماهان شبکه ایرانیان

رفاه از دیدگاه علی بن ابی طالب در نهج البلاغه

علی بن ابی طالب به عنوان تنها امام شیعیان که توانست حکومتی تشکیل دهد مطرح است. زندگی ایرانیان نیز به گونه ها و درجات گوناگون چه در سطح اعتقادی و فرهنگی و چه در سطح سیاستگذاری و برنامه ریزی دست کم به صورت نظری الهام گرفته از زندگی و حکومت ایشان میباشد

رفاه از دیدگاه علی بن ابی طالب در نهج البلاغه

بیان مساله[1]

علی بن ابی طالب به عنوان تنها امام شیعیان که توانست حکومتی تشکیل دهد مطرح است. زندگی ایرانیان نیز به گونه ها و درجات گوناگون چه در سطح اعتقادی و فرهنگی و چه در سطح سیاستگذاری و برنامه ریزی دست کم به صورت نظری الهام گرفته از زندگی و حکومت ایشان میباشد. با توجه به این که در سطح توجه به نیازهای رفاهی در برنامه ریزیهای کلان و خرد با مشکلاتی مواجه هستیم و نظر به این که خیلی از ایرانیان ایشان را به عنوان یک الگو میشناسند و رهنمودهای ایشان را چراغ راه زندگی خویش میدانند، ضروری است تا بررسی شود که ایشان در زمینه مفاهیم رفاهی و مقولات مرتبط چه دیدگاه هایی داشته اند.

بنابراین به منظور مطالعه دیدگاه های علی بن ابی طالب و یادآوری آن ها به جامعه ایران و بهره بردن از آن ها در راستای ساخت الگویی مطابق با ضرورت ها و نیازهای جامعه ایران ، بررسی سیاست های رفاهی حکومت ایشان لازم است. همچنین نظر به رهنمودهای اخلاقی و دنیاگریزی انعکاس یافته در نگرش ها و دیگاه های علی ابن ابی طالب ما قادر خواهیم بود تا فرهنگ مصرفی و دیگر جنبه های فرهنگ زندگی امروزین را که با بحران ارزش ها و اخلاقیات مواجه است را نقد کنیم تا بتوانیم از این اصول در راستای یک زندگی بهتر مادی و معنوی همراه با آرامش روحی و روانی که چشم انداز جدیدی را در مورد رفاه میگشاید، سود بریم. مساله اصلی این است که علی بن ابی طالب در مجموع نهج البلاغه به کدام مفاهیم رفاهی مدرن و پیشا مدرن و چگونه توجه کرده است و عدالت و حقوق که بیشتر در دوران جدید مطرح است و مبارزه با فقر که سابقه ای طولانی تر دارد جایگاهش در نظر ایشان چگونه بوده است .

در مورد شیوه زندگی و حکومت داری ایشان کتاب ها و مقالات زیادی در زوایای گوناگون نوشته شده است اما آن چه ضرورت انجام آن حس میشود ارائه یک کار نسبتا جامع در مورد سیاست های رفاهی در جهت زندگی بهتر شهروندان و چگونگی نهادینه کردن حق و عدالت و توجه به محرومیت ها در شیوه حکومت داری و سخنان ایشان است.

در این راستا بهترین منبع برای پژوهش کتاب نهج البلاغه میباشد که حاوی خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار ایشان است که در این مطالعه به تحلیل محتوای مضمونی آن خواهیم پرداخت.

اهداف تحقیق

به طور کلی میتوان اهداف اساسی پژوهش حاضر را این گونه خلاصه نمود:

١- جستجوی مفاهیم عام رفاهی که همیشه در طول تاریخ مطرح بوده در دیدگاه های علی بن ابی طالب که در نهج البلاغه انعکاس یافته است.

٢- درک دیدگاه های ایشان راجع به مسائل رفاهی، خواه این دیدگاه ها در عمل به اجرا در آمده باشد و یا به علت موانع اجتماعی، سیاسی و غیره به مرحله عمل نرسیده باشد. به این معنا که دیدگاه های علی بن ابی طالب را نه از زمانی که ایشان زمامدار حاکمیت شد بلکه از همان زمان رحلت پیامبر اسلام مد نظر قرار میدهیم که در همین راستا حتی سکوت بیست و پنج ساله ایشان را در راستای یک سیاست اجتماعی میدانیم. در این مطالعه ما تنها خود را به نهج البلاغه محدود کرده ایم و آن دسته از دیدگاه های انعکاس یافته در این منبع را استخراج خواهیم نمود.این دیدگاه ها با این هدف بررسی میشوند که چه مفاهیم مدرن رفاهی در اجتماعی پیشا مدرن مطرح بوده است و به عبارتی دیگر این هدف دنبال خواهد شد تا این امر به چالش کشیده شود که آیا مفاهیم امروزین رفاهی، مختص جوامع مدرن است؟

پیشینه تحقیق

آن چه وجه تمایز این مطالعه از مطالعات مشابه است تمرکز بر روی یک بعد از حکومت داری علی بن ابی طالب یعنی رفاه با مراجعه به معتبرترین منبع منسوب به ایشان، یعنی نهج البلاغه و تحلیل محتوای آن میباشد.

جدول ١ گونه شناسی انواع آثار در مورد علی بن ابی طالب را نشان میدهد؛

دسته                    موضوع و تمرکز

 

دسته اول             زندگانی و بعد امامت و جوانب معنوی.

دسته دوم            مفاهیم اجتماعی، سیاسی و حقوقی عام.

دسته سوم           مفاهیم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خاص.

دسته چهارم         تحلیل محتوا و یا تحقیق بر روی نهج البلاغه.

(به PDF  نگاه شود)

لازم به یادآوری است که بخشی از آثار در دو دسته از چهار دسته بالا جای میگیرند، مانند: حقوق بشر در نهج البلاغه که عنوان یک رساله دکتری دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی (محمدصادق علمی سولا) میباشد که در دسته های دوم و چهارم جای میگیرد. از مجموع کارهای انجام شده چنین بر میآید که بسیاری از این آثار فاقد عمق مطالعاتی بوده (رساله دکتری نامبرده از این امر مستثنا است ) و آن هایی که به صورت عمیق انجام گرفته اند غالبا اجتماعی نبوده اند. وجه تمایز این تحقیق از موارد مشابه جستجو کردن ردپای مفهوم رفاه در نهج البلاغه است. این مفهوم چندبعدی بوده و بنابراین دقت نظر و مطالعه عمیقی را میطلبد. بنابراین، مطالعه حاضر در دسته های سوم و چهارم جای میگیرد.

چارچوب مفهومی تحقیق

نظر به این که این مطالعه در پی آزمون و پیش بینی نیست چارچوب نظری شکل نگرفته است، بلکه چون در پی توصیف است تنها دارای چارچوب مفهومی است. برای پرهیز از بحث در مورد این که آیا درست است که بگوییم دولت علی بن ابی طالب یا نه، در این جا از واژه حکومت که گستره مفهومی وسیع تری دارد و میتوان آن را در مورد دوران ما قبل مدرن نیز به کار برد استفاده کرده ایم.

در طول تاریخ رویکردهای گوناگونی به مقوله رفاه وجود داشته است. هر چه از دوران گذشته به سمت دوران مدرن حرکت میکنیم از مفهوم رفاه به عنوان احساس امنیت کاسته و بر مفهوم آسایش و آرامش و بهره مندی از لذت های زندگی افزوده میشود. به عبارت دیگر میتوان گفت که مفهوم رفاه از برآوردن نیازهای اولیه به تامین نیازهای ثانویه تغییر پیدا میکند (موسوی و محمدی، ١٣٨٨: ٩). در جوامع سنتی رفاه شامل اقدامات خیریه ها و تعاونیها و کمک های مردمی همراه با حداقلی ارائه شده از سوی حکومت ها برای راضی نگهداشتن مردم بوده است .

برای آن که بتوانیم نگاه درستی به حکومت علی بن ابی طالب از این باب داشته باشیم تا بتوانیم چارچوب مفهومی رفاه در حکومت ایشان را به درستی بیان نماییم ضمن استفاده از مفهوم رفاه به معنای تامین نیازهای اولیه، از مفاهیم دیگر مطرح شده در نظریات رفاهی و صاحب نظران رفاه که در حکومت و دیدگاه های ایشان نیز انعکاس یافته برای ساختن چارچوب مفهومی  استفاده مینماییم.

علاوه بر تامین نیازهای اولیه (خوراک، پوشاک، مسکن، امنیت )، مفاهیم رفاهی انعکاس یافته در نظریات رفاهی، با در نظر گرفتن افق زمانی و شیوه ای که علی بن ابی طالب آن ها را مطرح کرده و مورد توجه قرار داده است، چارچوب مفهومی تحقیق ما را شکل میدهند.

مفهوم اصلی ما در این مطالعه رفاه است، به دنبال این هستیم که دیدگاه ها و اقدامات رفاهی را استخراج کنیم. نظر به این که دامنه مورد بررسی ما در چند قرن پیش است باید از سوء برداشت و قیاس های مع الفارق اجتناب نماییم. بنابراین در سایه نظریات جدید و نیز با توجه به آن چه در تاریخ گذشته به عنوان رفاه و شاخص های آن مطرح بوده است، چارچوب مفهومی را می سازیم.

این شاخص ها میتوانند به عنوان مقوله هایی که تعیین کننده رفاه در یک اجتماع پیشامدرن هستند به کار گرفته شوند. به این معنا که گسترش، عملی شدن و توجه بیشتر به هر یک از شاخص ها در صورتی که معنای مثبت داشته باشند منجر به افزایش رفاه میشود و برعکس . این چارچوب مفهومی ما دو منبع دارد: نظریات رفاهی یعنی آن چه با توجه به نظریات، در یک اجتماع پیشامدرن مد نظر علی بن ابی طالب بوده است و آنچه به عنوان رفاه در طول تاریخ مورد توجه حکومت ها قرار گرفته است. بنابراین در ابتدا با استفاده از مهمترین شاخص های بدست آمده از دو منبع یاد شده و سپس با مراجعه به نهج البلاغه و به صورت رفت و برگشتی چارچوب مفهومی اصلی شکل گرفته است.

دو تفکر اصلی سنگ بنای دو نظریه بنیادی رفاه اجتماعی را شکل میدهند که یکی نظریه معروف اصالت فردی و دیگری نظریه اصالت جمعی ست. اگر چه لازم است گفته شود که هیچ یک از این دو نظریه استقلال کامل ندارند. بر همین اساس دو نظریه بنیادی رفاه اجتماعی وجود دارد: نظریه ترمیمی و نظریه نهادی.

نظریه اول از تفکر اصالت فردی سرچشمه گرفته و بر آزادی افراد در تمام شئون زندگی اجتماعی تکیه میکند و بیان می دارد که افراد باید آزاد باشند که هر گونه مایلند در زمینه رفاه اجتماعی سرمایه گذاری کنند و دولت تنها نقش کمک رسانی و ترمیمی دارد، یعنی به «دولتِ حداقل» معتقدند و بنابراین وظیفه اصلی به عهده بخش خصوصی و نهادهای آن میباشد.

در مقابل این نظریه ، نظریه دوم که بر مبنای تفکر اصالت جمعی شکل گرفته بیان میدارد که وظیفه اصلی و اساسی در مقوله رفاه به عهده دولت و نهادهای وابسته به آن میباشد که شکل گیری دولت رفاه محصول این تفکر است . این نظریه بیان میکند که دولت باید اقدام به برنامه ریزی، سیاست گذاری و اجرای برنامه های گوناگون خدمات اجتماعی نماید و در اجرای این وظیفه میتواند موسسات و سازمان های گوناگون را تاسیس نماید (زاهدی اصل، ١٣٨٨: ٢٣-٢٤).

بر مبنای این دو نظریه، رفاه دو وجه دارد: وجه فردی که خود انسان ها و کنشگران باید در جهت رسیدن به آن تلاش کنند و بعدی دیگر که مسئولیتش با حکومت است و باید دولت ها  در جهت رفع برخی نیازهای آن ها و برقرای امنیت و عدالت و نهادینه کردن آن ها تلاش نماید. در این مطالعه به هر دو بعد رفاه که از این دو نظریه سرچشمه گرفته اند توجه شده است، یعنی مقولات رفاهی و شاخص های آن  در نهج البلاغه که با توجه به این دو نظریه به صورت توامان به دست آمده اند.

بنابر آن چه گفته شد چارچوب مفهومی با رفت و برگشت میان نظریات و متن نهج البلاغه به صورت مقابل شکل می گیرد : (رفاه = رفاه عام + رفاه خاص)

رفاه عام = آن چه در طول تاریخ همیشه مدنظر حکومت ها بوده است مانند تامین نیازهای اولیه مانند خوراک، پوشاک، مسکن و امنیت.

رفاه خاص = آن چه در دوران مدرن و در قالب نظریات رفاهی بیان شده است؛ مانند عدالت و حقوق و سرمایه اجتماعی و غیره.

بنابراین منظور از رفاه عام آن دسته از نیازهای اولیه ای است که در طول تاریخ چه پیش از دوران مدرن و چه بعد از آن حکومت ها به درجات و طرق گوناگون در پی رفع آن ها بوده اند. اما در مورد رفاه خاص مقصود آن دسته از مفاهیم و مقولات رفاهی است که با گذار از دوران پیشامدرن به مدرن، مطرح و برجسته گشته اند. این امر بدین معنا نیست که قبل از دوران مدرن وجود نداشته اند بلکه بدین معناست که مفهوم پردازی و نظریه سازی و چالش های گوناگون پیش روی حکومت ها در آن موارد عمدتا با ظهور دوران مدرن شکل گرفته است.

لازم به ذکر است که برای استخراج مفاهیم رفاهی که طریقه انجام آن توضیح داده خواهد شد از مضامین متضاد نیز استفاده شده است. به عنوان مثال ممکن است در جایی مضمون ستمگری باشد و یا از دشمنی نهی شده باشد که به ترتیب مربوط به مقوله های عدالت و ستم و اتحاد، دوستی و اعتماد میباشد. به بیان دیگر در برخی جاها از مضمون متضاد مقوله های تعریف شده استفاده شده است که در ذیل همان زیرمقولۀ رفاهی قرار گرفته است.

روش تحقیق

گاهی در برخی پژوهش ها مرز میان پژوهش کمی و کیفی به روشنی مشخص نیست.  روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل محتوای مضمونی است که از نوع توصیفی - استنباطی است. تحلیل محتوای مضمونی بدون داشتن فرضیه انجام شده است و تنها پیش فرض هایی در ذهن محقق شکل گرفته است. بیان نتایج داده ها به صورت جداول و فراوانی و درصدگیری صورت گرفته است. تحلیل محتوا از نوع «موردپژوهی» است، چون تنها به یک منبع یعنی کتاب نهج البلاغه اکتفا شده است. می توان عنوان کرد که نظر به وجود جداول فراوانی و درصدگیری از یک سو و تحلیل مضمونی داده های بدست آمده از سوی دیگر، روش مورد استفاده تلفیقی است. علاوه بر آن، بعد از ارائه نتایج به صورت جداول فراوانی، تحلیل نتایج به صورت کیفی انجام شده است و دلالت های ضمنی زیر مقوله های رفاهی مطرح شده در منظر علی بن ابی طالب تفسیر شده اند و به نوعی پژوهش به تحلیل محتوای استنباطی سوق داده شده است.

جدول ٢- تحلیل محتوا

منبع داده ها                نهج البلاغه

واحد تحلیل                  مضمون

مقوله اصلی                رفاه

تعداد زیر مقوله ها        9

واحد ثبت                     بند تحلیل مضمونی

اصول                          عینیت - انتظام -عمومیت -انحصار متقابل

(به PDF  نگاه شود)

در مورد این تحقیق جامعه آماری تحلیل محتوا، متن تمامی خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار میباشد. در این پژوهش نمونه گیری صورت نگرفته و تمام خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار مورد تحلیل واقع شده اند، به عبارتی دیگر نمونه بدست آمده و جامعه آماری یکی هستند.

در این پژوهش به دلیل استفاده از تحلیل محتوا، داده ها موجود بودند و نیازی به استفاده از روش های گردآوری اطلاعات نبود که خود مزیتی برای این تحقیق میباشد و احتمال خطا را نیز کمتر میکند. به بیان دیگر از نهج البلاغه که توسط سید رضی گردآوری شده و حاوی سخنان گوناگون علی بن ابی طالب میباشد در تحلیل محتوا استفاده گردیده است. نهج البلاغه مورد استفاده در این مطالعه ترجمه محمد دشتی، انتشارات موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمنین (تابستان ٨٩) است که به صورتی روان همراه با فهرست موضوعی ترجمه شده است.

کار شماره گذاری بندهای تحلیل (با مضامین گوناگون ) به صورت خودکار توسط این ترجمه صورت گرفته است به این صورت که هریک از خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار شماره گذاری شده و هریک نیز به نوبه خود در صورتی که بیش از یک مضمون دارند، توسط بندهای گوناگون که مضمون های متفاوتی را شامل میشوند از یکدیگر تفکیک شده اند. بنابراین هر بند تحلیل مضمونی در این تحلیل محتوا، یک واحد ثبت میباشد که به طریق بالا شماره گذاری شده است. با توجه به چارچوب مفهومیمطرح شده و به صورت رفت و برگشتی میان متن و چارچوب مفهومی زیر مقوله های رفاهی مورد نظر، تعیین گردیدند.

بعد از انتخاب زیر مقوله ها با استفاده از بندهای تحلیلی و استفاده از فهرست مضمونی، شمارش واحدهای ثبت مضمونی آغاز گردید و بعد از اتمام شمارش ، نتایج به صورت فراوانی و درصدگیری در جداول مربوطه درج شد. سپس در ادامه نتایج کیفی تحلیل محتوا به صورت استنباطی بیان شده است.

 

تعاریف عملیاتی مفاهیم

مفاهیمی که لازم است تا تعریف عملیاتی آن ها در اینجا ارائه شود با توجه به عنوان و روش تحلیل محتوا و مقوله های تعیین شده در تحلیل محتوا از این قرار می باشند که تعریف هر یک را در ادامه بیان می کنیم:

١- رفاه ٢- دیدگاه رفاهی ٣- سیاست رفاهی و نیز نه شاخص رفاهی استخراج شده:

١- فقر و نیازمندی ٢- صدقه، بخشش و انفاق ٣- علم و فراگیری ٤- عدالت و ستم و مساوات ٥- حق و باطل ٦- شور و مشورت ٧- تعقل ، خرد و تدبیر ٨- قناعت و طمع  ٩- اتحاد، دوستی و اعتماد.

حکومت در اینجا به دوران زمامداری حدودا پنج ساله ایشان محدود نمیشود.

بسیاری از دیدگاه های ایشان در خارج از زمان زمامداری بیان شده اند و بررسی این موضوع که کدام یک نسبت به دوران زمامداری تقدم زمانی دارند تا از این پژوهش حذف شوند نه عاقلانه و منطقی و سودمند است و نه آسان. بنابراین مراد از حکومت علی بن ابی طالب هم دوران حاکمیت بالفعل ایشان و هم دوران پیش تر از آن است. به عبارت دیگر از زمان رحلت پیامبر (ص ) تا شهادت علی بن ابی طالب (ع ) دوران حکومت ایشان در این تحقیق میباشد.

منظور از واژه رفاه در اینجا تامین نیازهای اساسی زندگی انسان چه از بعد مادی و چه از بعد غیر مادی میباشد. نیازهای اساسی مادی خوراک، پوشاک، مسکن، اشتغال و تامین درآمد و نیازهای غیرمادی عدالت ، حقوق ، آزادی، توانمندی و غیره میباشند. به عبارت دیگر تمام شرایط لازم برای داشتن یک زندگی بدون دغدغه و فشارهای جسمی و روحی- روانی که اخلاقیات را در راستای زندگی مطلوب در این دنیا به کار میگیرد شامل رفاه میشود.

در اینجا سیاست رفاهی با سیاست اجتماعی به یک مفهوم گرفته شده اند و منظور از آن اقدامات عملی انجام شده در راستای رسیدن به شرایط مطلوب یعنی همان رفاه، توسط حاکمیت تعریف میشود.

سیاست های رفاهی اقدامات عملی در زمان زمامداری را شامل میشود اما دیدگاه ها که در سخنان انعکاس یافته، پیش از این دوران زمامداری را نیز دربر میگیرند. گرچه این دیدگاه ها پیش از دوران زمامداری بیان شده اند اما در تار و پود حکومت ایشان مانند هر زمامدار دیگری وجود داشته است و اجرا نشدن آن ها دلیلی بر نبودن دیدگاه های ارائه شده پیش از آن زمان در بطن حکومت ایشان نیست .

مقصود از فقر و نیازمندی در این پژوهش همان فقر و یا محرومیت اقتصادی، یا عدم توانایی تامین نیازهای مادی است به شرط آن که حاصل تنبلی نباشد. بنابراین هرجا که در ترجمه نهج البلاغه کلمه فقر آمده است و یا مضمونی دال بر آن میباشد مراد ماست .

صدقه ، بخشش و انفاق در اینجا به معنای کمک های داوطلبانه مادی مردم به نیازمندان میباشد و همچنین زکات را نیز در بر میگیرد. بنابراین هرجا که کلمه صدقه و یا بخشش به عنوان بخشش مادی، انفاق و زکات در ترجمه نهج البلاغه آمده است، آن را در بر میگیرد.

علم به معنای دانایی و دانستن چیزی و فراگیری، تلاش در جهت دانا شدن به امور، حقایق و علوم است. در هر جا که کلمه دانش، علم، فراگیری، آموختن، دانایی و جهل (در نقطه مقابل دانایی) و حکمت استفاده شده یا مضمونی دال بر آن ها وجود داشته است در این مقوله جای میگیرد.

مراد از عدالت، دادن حق هر نفر به اوست و گرفتن حق مظلوم از ظالم و بازگرداندن به او و نیز رفتار یکسان در قضاوت. مساوات نیز بردن سهم یکسان از بیت المال و از هر چیز دیگری که حق همگان است. در نقطه مقابل عدالت، ستم قرار دارد. بنابراین کار برد این مفاهیم و یا به کار رفتن واژه های عدالت، عدل، ستم، برابری و یا مضامینی دال بر آن ها، در این مقوله جای میگیرد.

حق در این جا به معنای آن چه درست است، یا آن چه باید باشد و یا همان حقیقت است و نیز سهمی از امور مادی و معنوی که کسی جایز و شایسته داشتن آن است نیز شامل حق میشود. به بیان دیگر این مقوله حقوق، اعم از حقوق مردم، حاکم و حتی حیوانات را شامل میشود. بنابراین اگر سخن از حقیقت در تقابل با امر باطل است در این مقوله جای میگیرد. همچنین حق که جمع آن حقوق است نیز در این مقوله جای گرفته است . اما در مواردی که مضمون به دادن و گرفتن حق بر میگردد مورد مربوطه در مقوله عدالت جای داده شده است.

منظور از مشورت نیز رایزنی و دوری از خودرایی و پرسیدن نظر و حاصل فکر  دیگران است. استفاده از واژه های شور، مشورت و رایزنی مقصود ما را میرساند. تعقل و تدبیر، استفاده از عقل در تصمیم گیریها و اندیشه و تفکر کردن است که ابزار آن نیز خرد است.

قناعت در نقطه مقابل طمع به کار رفته و منظور از آن بسنده کردن به سهم بدست آمده از تلاش و راضی بودن به آن چه نصیب شخص شده است میباشد و طمع همان آزمندی و حرص برای برخورداری هرچه بیشتر مادی در نظر گرفته شده است . کاربرد واژه های طمع و آزمندی و حرص مادی و قناعت و یا مضمونی دال بر آن، مقصود ما را میرساند.

دوستی به عنوان رابطه برادرانه میان مردم استفاده شده است و اعتماد به معنای قبول اعتبار یک نفر در سپردن چیزی یا کسی به اوست. اتحاد نیز در مقابل تفرقه و پراکندگی و چند دستگی استفاده شده است. چون هر سه این موارد به مفهوم سرمایه اجتماعی که امروزه استفاده میشود نزدیک هستند هر سه در یک شاخص قرار گرفته اند.

در نهایت زیرمقولات به دست آمده به این صورت و در نه دسته جای گرفتند که طریق رسیدن به آنها در انتهای چارچوب مفهومی توضیح داده شده است:

جدول ٣- زیر مقولات رفاهی

١- فقر و نیازمندی

٢- صدقه و بخشش

٣- علم و فراگیری

٤- عدالت و مساوات

٥- حق و باطل

٦- مشورت

٧- تعقل، خرد و تدبیر

٨- قناعت و طمع

٩- اتحاد، دوستی و اعتماد

(به PDF  نگاه شود)

روایی و پایایی

در مورد روایی تحقیق حاضر از روایی صوری استفاده شده است که صاحب نظران و اسادان دانشگاه در مورد آن نظر داده اند و آن را دارای اعتبار دانسته اند.  برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد یا همان پایایی از فرمول زیر که ویلیام اسکات برای مقیاس اسمی ساخته است استفاده شده است (بیکر، ١٣٨٣): (به  PDF نگاه شود)

در این پژوهش ده درصد از کل بندهای تحلیل با قرعه کشی انتخاب شدند یعنی ١٢٠ بند از ١١٨٠ بند تحلیل جهت رمز گذاری به داور اول و داور دوم داده شد که آنها در ١١٠ مورد توافق داشتند که در نتیجه توافق مورد مشاهده شده این گونه به دست  آمد:

2 ×110 / 120+120 = 0/91

جدول ٤- درصد نسبی مقوله ها

- مقوله                                      درصد نسبی مقوله

 

١- فقر و نیازمندی                         % 3/65

٢- صدقه و بخشش                       % 8/97

٣- علم و فراگیری              % 10/29

٤- عدالت و مساوات                      % 17/27

٥- حق و باطل                             % 22/59

٦- مشورت                                 % 2/65

٧- تعقل ، خرد و تدبیر                   % 8/97

٨- قناعت و طمع                          % 8/30

٩- اتحاد، دوستی و اعتماد            % 17/27

(به PDF  نگاه شود)

که بعد از به توان دو رساندن هریک و جمع آن ها در صد توافق مورد انتظار ٠/١٤ به دست آمد. در نتیجه ضریب قابلیت اعتماد این گونه محاسبه شد: (0/91 – 0/14) / (1 – 0/14) =0/89 

عدد ٠/٨٩ پایایی کل ابزار تحقیق را نشان میدهد که نشان از سطح مطلوب قابلیت اعتماد دارد. در مورد هر یک از مقوله ها نیز به همین ترتیب عمل شد و پایایی هر یک از آن ها عددی نزدیک به عدد بالا بدست آمد.

تحلیل داده ها و یافته های تحقیق

با کاربرد روش مربوطه و در نظر گرفتن چارچوب مفهومی مقوله های مربوطه در نه دسته جای گرفته اند: ١- فقر و نیازمندی ٢- صدقه، بخشش و انفاق ٣- علم و فراگیری ٤- عدالت و ستم و مساوات ٥- حق و باطل ٦- شور و مشورت ٧- تعقل، خرد و تدبیر ٨- قناعت و طمع  ٩- اتحاد، دوستی و اعتماد.

یافته های تحلیل محتوا به تفکیک خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار وجود دارد. نظر به خلاصه کردن نتایج ، از ارائه نتایج تفکیک شده اجتناب کرده و ادغام نتیجه تحلیل محتوا را در جدول زیر نشان داده ایم:

جدول ٥- تحلیل محتوای کل نهج البلاغه شامل خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار

 

مقوله رفاهی (مضمون ) --- فراوانی---درصد نسبت به کل بندهای تحلیل (چه با مضمون رفاه و چه غیر از آن )---

درصد نسبت به کل بندهای تحلیل ثبت شده با مضمون رفاهی

 

١- فقر و نیازمندی       11                                   % 0/  93                              % 3/65

٢- صدقه و بخشش                27                                   % 2/28                                % 8/97

٣- علم و فراگیری                  31                                   %   2/62                                          % 10/29

٤- عدالت و مساوات              52                                    % 4/40                               % 17/27

٥- حق و باطل                      68                                  % 5/76                                 % 22/59

٦- مشورت                          8                                    % 0/67                                            % 2/65

٧- تعقل ، خرد و تدبیر             27                                  % 2/28                                 % 8/97

٨- قناعت و طمع                  25                                   % 2/11                                 % 8/30

٩- اتحاد،دوستی واعتماد       52                                   % 4/40                                 % 17/27

جمع                                 301                                  % 25/45                               % 100

(به PDF  نگاه شود)

مجموعا ٢٤١ خطبه، ٧٩ نامه و ٤٨٠ کلمه قصار مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند که جمعا شامل ١١٨٠ بند تحلیلی میباشد، که از این تعداد ٣٠١ بند تحلیل مرتبط با مقوله های رفاهی تعریف شده بودند که حدود ٢٦ درصد از کل بندهای تحلیل را تشکیل میدهند. بیشترین فراوانی در میان مقوله ها مربوط به حق و باطل با ٦٨ فراوانی و سپس عدالت و مساوات و اتحاد، دوستی و اعتماد هر یک با ٥٢ فراوانی میباشد.

همان گونه که مشاهده میشود بیشترین واحدهای ثبت شده در این مقوله ها مربوط به حق و باطل و عدالت و مساوات و اتحاد، دوستی و اعتماد میباشد که نشان دهنده تاکید ایشان بر این سه مقوله در بهروزی جامعه میباشد. همچنین تاکید ایشان بر اتحاد، دوستی و اعتماد نشان دهنده توجه به آن چیزی است که امروزه با عنوان سرمایه اجتماعی از آن نام برده میشود.حال بعد از ارائه بحث های کمیبه سراغ بحث مضمونی و محتوایی میرویم.

نتیجه گیری و بحث

در مجموع چنین بر میآید که علی بی ابن طالب رفاه را بر پایه حقوق و مسئولیت های حاکم بر مجموعه زیر حاکمیت خویش و در یک ارتباط چندبعدی با مادیات، اخلاقیات و روابط انسانی بر پایه مساوات، حقوق برابر، دوستی و اتحاد و بخشش میدانسته است و نه تنها بعد مادی صرف را کارگشا ندانسته بلکه در اصل وجود آن را بدون اخلاق و آزادی بی ثمر و پوچ میدانسته است. مهمترین موارد مورد توجه ایشان محرومیت، عدالت، آزادی، برابری و اخلاقیات است. در این راستا نتایج دیگری که میتوان گرفت در ادامه میآید.

ایشان فرمودند: «جدال، تدبیر را ویران کرده و بزرگترین پشتیبان، مشورت است»(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره های ٥٤ و ١٧٩). این گفتار ما را با اهمیت رایزنی و پرهیز از جدال و اهمیت تدبیر در امور به پشتیبانی شور و مشورت آشنا میکند.

اشاره ایشان به فریفته شدن والی در صورتی که او سواره و دیگران پیاده باشند (نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ٣٢٢ ) نشان دهنده اهمیت وافر و دقیق ایشان به مساله رعایت حقوق مردم است که تنها در آن صورت است که حاکم میتواند عدالت را برقرار نموده و از دام های پیش رویش حذر کند. همچنین گویای این مطلب است که نبایستی فاصله ای میان حاکم و توده مردم از نظر برخورداری از امکانات رفاهی باشد.

در مورد ایجاد حق بر گردن مانده و در جهت نهادینه کردن اعتماد میان مردم که از آن با عنوان سرمایه اجتماعی نام برده میشود این گفته ایشان که هرکس تا وعده نداده آزاد است (نهج البلاغه ، کلمات قصار، شماره ٣٣٦) نشان دهنده این است که به منظور انسجام اجتماعی، در صورت وعده دادن، فرد اسیر وعده خویش است و تا زمانی که وعده را محقق نکرده آزاد نمیشود، زیرا تنها در این صورت است که اعتماد متقابل افزایش مییابد.

در مورد نهادینه شدن اخلاق و چگونگی پدیدار شدن ارزش های اخلاقی، ایشان دیدگاه ها و رفتارهای عملی متعددی در زندگی و حکومت خود داشته اند. نباید فراموش کرد که نهادینه شدن اخلاق یکی از کوتاه ترین راه ها برای ایجاد زیرساخت های مورد نیاز برای انسجام، اعتماد، مشارکت، برقراری عدالت و ادا کردن حق مردم است که خود میتواند به رفاه منجر شود. علی بن ابی طالب اخلاق را برای زندگی بهتر در هر دو جهان مطرح کرده است. به عنوان مثال ایشان فروتنی توانگران در برابر مستمندان را بسیار نیکو می شمارند (نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ٤٠٦ ). موارد متعدد دیگری را در مورد توجه ایشان به مسائل اخلاقی می توان مثال زد که در جای جای کتاب نهج البلاغه به آن ها اشاره شده است که خود گویای این مطلب است که افزایش کیفیت زندگی، خود بستگی به اخلاق دارد.

با استفاده از آنچه گفته شد میتوان به نقد برخی رفتارها و الگوهای جامعه معاصر پرداخت. میتوان به وضوح مشاهده کرد که دنیای حاضر شاهد مشکلات بسیار زیاد رفاهی- اجتماعی حتی در کشورهای پیشرفته صنعتی میباشد. شاید بتوان گفت ریشه مهمترین این مشکلات از منظر علی بن ابی طالب احیا نکردن حقوق و برقرار نکردن عدالت است. ایشان به خوبی و بیش از هر مورد دیگری در سراسر زندگی خویش به این دو مفهوم یعنی حقوق و عدالت پرداخته اند.

علاوه بر آن میتوان گفت اخلاقی که ایشان از آن صحبت میکند اخلاقی است که طالب دنیا و دنیا پرستی نیست اما لازمه زندگی بهتر و آرامش است . با سستی و تنبلی منافات دارد و به کار و همت افراد بستگی دارد. اما دنیای کنونی ما تجلی زندگی برای دنیا، کار برای مصرف و مصرف برای کسب حیثیت و جایگاه اجتماعی است که به دلیل فراموش کردن ارزش ها اخلاقی و عدم توجه به معنای زندگی است. زیرا معنا در مصرف هر چه بیشتر و بهره کشی از تعداد بیشتری از مردم رقم میخورد. این دیدگاه های معاصر نقطه مخالف آن چیزی است که در کلام و سیره علی ابن ابی طالب مشاهده میکنیم. در این مورد نمیتوان گفت که چون شرایط زندگی آن زمان با این زمان متفاوت بوده است پس امروزه چون مصرف گرایی و دنیا گرایی و اخلاق گریزی مورد پسند است پس خوب است و باید به کار گرفته شود. البته که شرایط زمانه فرق کرده است، اما نمیتوان از آن به عنوان بهانه و یا توجیهی در جهت نیکو جلوه دادن معضلات جامعه معاصر سخن گفت.

در میان متغیرهای ساختی[2] که تالکوت پارسونز[3] برای جامعه مدرن بیان میکند

یک گروه از آن ها ماهیت - دستاورد (یا اکتسابی-انتسابی) میباشد (نیک گهر، ١٣٧٦: ٧١). این گفته علی بن ابی طالب که " آن که کرده وی، به جاییاش نرساند، نسب، او را پیش نراند " و یا " آن که گوهر خویشش از دست شود، بزرگی تبار، وی را سود ندهد " (نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ٣٨٩) اگر چه در زمانی دور و در یک اجتماع پیشا مدرن بیان شده است اما گواه بر اهمیت بیشتر متغیر دستاورد یا اکتساب در جهت تعیین شرایط یک فرد در جامعه از منظر ایشان است . به این معنا که پیشرفت فرد در هر دو حالت بستگی به دستاورد خود او دارد. این مورد، تنها مثالی است از موارد متعددی که به همین طریق میتوان آن ها را با توجه به دیدگاه های ایشان مورد بررسی و نقد قرار داد.

همان طور که اشاره شد این گفته ایشان که فقر را از مرگ بزرگتر میدانند (نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ١٦٣ ) نشان دهنده این است که مرگ پیش از مرگ، نداری و تهیدستی است یا مهمترین بلا پس از بیماری دل و جسم، فقر است (نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ٣٨٨) که باید با آن مبارزه کرد. از همین گفته این نکته دریافت میشود که ایشان بزرگترین بلا را بیماری روح و روان و سپس بیماری جسم و در مرتبه سوم فقر میدانند. این مثلث شومی است که آفت زندگی فرد است و نبود آن ها سعادت یک فرد در جامعه را به دنبال دارد و معنای رفاه از منظر علی ابن ابی طالب میتواند همین باشد. میتوان این نکته را نیز گفت که آرامش و سلامتی روحی و روانی سنگ بنای زندگی بهتر افراد میباشد و در مرتبه بعد، سلامت جسمانی قرار دارد.

سرانجام باید به همان شکاف میان حقیقت و واقعیت باز گردیم و بدانیم که با توجه به آن چه در مورد دنیای معاصر گفته شد و نظر به این که جامعه ما نیز با مشکلاتی دست به گریبان است، رفع مشکلات در سایه توجه به پر کردن فاصله میان حقیقت مطلوب و واقعیت نامطلوب است و چون حقیقت مطلوب جامعه ما فرهنگ تشیع است که از دیدگاه ها و سیره عملی علی بن ابی طالب الهام میگیرد، به نوبه خود بر مبارزه با مثلث شومی که در بالا ذکر شد و برقراری حق و عدالت تمرکز دارد، بنابراین باید واقعیات تلخ جامعه را با توجه به آن و پر کردن شکاف میان حقیقت و واقعیت، برطرف نمود.

تاکید ایشان بر دوستی با دیگران و مشورت و پرهیز از خودرایی و ایجاد، اتحاد نزدیک به همان چیزی است که امروزه از آن با عنوان سرمایه اجتماعی که دارای سه مولفه اعتماد، انسجام و مشارکت میباشد، یاد میشود. تاکید ایشان بر صدقه دادن و انفاق که هردو بدون اجبار و داوطلبانه صورت میگیرد ما را با اهمیت این نوع کمک آشنا کرده و سازمان های مردم نهاد وخیریه امروزی را وارد بحث میکند که امروزه مطرح هستند. تفکر کردن و تدبیر نمودن در دیدگاه های ایشان مفاهیمی هستند که ما را به استفاده از خرد و خرد جمعی در تصمیم گیریها و برنامه ریزیها رهنمون میکنند (امروزه بحث استفاده از برنامه ریزی و استفاده از نظر کارشناسان مطرح میباشد).

برای آن که بتوانیم میان نتایج تحلیل محتوا و رفاه، ارتباطی منطقی برقرار کنیم باید کمیبیشتر توضیح دهیم. مواردی که به عنوان مقوله های رفاهی در تحلیل محتوا آورده شده اند دلالت بر وجود بسترهای مناسب برای رسیدن به سطح مطلوب تری از رفاه در یک جامعه، در صورت برآوردن آن ها، میکنند. همان طور که میدانیم عطش بشر برای داشتن یک زندگی هر چه بهتر سیری ناپذیر است و از همین رو حتی اگر در یک سطح مطلوبی از زندگی قرار داشته باشد باز به دنبال سطحی بهتر میگردد و در جستجوی ارتقای استانداردها و کیفیت زندگی خویش است. اما برای آن که حداقل های رفاهی یک جامعه که در بقای جامعه و زندگی مسالمت آمیز شهروندان آن نقش دارد برآورده شود باید بسترها و زمینه های مناسب برای رشد مولفه های لازم در این جهت فراهم گردد. مواردی که بسترهای لازم به این منظور را فراهم میکنند میتوانند به عنوان پیش نیازها و در مواردی پیش فرض های رفاه و زندگی مطلوب در یک جامعه مثلا ارزش ها و هنجارهایی که از فرهنگ یک جامعه سرچشمه میگیرند به شرط وجود عوامل دیگر میتوانند رفاهی متناسب با فرهنگ همان جامعه به حساب آیند. را نهادینه کنند. به عبارت دیگر ارزش ها و هنجارها پتانسیل لازم رفاهی یک جامعه را در خود پنهان دارند و شرط لازم هستند، اما کافی نمیباشند.

توجه علی بی ابی طالب در نهج البلاغه به موارد یاد شده و تاکید بسیار بر دوستی و نگاهداشت آن و برقراری عدل و پرهیز از ستم و ادا کردن تمام حقوقی که بر گردن افراد و حکومت هاست از همین جهت میباشد. میتوان این گونه گفت که زیربناهای لازم در جهت برقراری سطح قابل قبولی از رفاه، برقراری عدالت ، ادای حقوق شهروندان، علم آموزی، تعقل، پرهیزاز طمع و بسنده کردن به روزی بدست آمده، پرهیز از خود رایی، رفع محرومیت های اقتصادی، بخشش و سخاوتمندی و محبت و دوستی با مردم میباشد.

باید در این جا خاطر نشان کرد که آن چه از مجموع تحلیل محتوا نیز بر میآید این است که برای رسیدن به سطح قابل قبولی از رفاه ، همکاری همگان لازم است؛ یعنی فرد به تنهایی نمیتواند استانداردهای زندگی خویش در یک جامعه را ارتقا ببخشد. اما از سویی دیگر باید این مساله را در نظر گرفت که برقراری رفاه تنها وظیفه حاکمیت نیست ، از آن رو که برخی از مقوله های رفاهی بیشتر به شخص بستگی داشته تا به دولت ها، مثلا میتوان از پرهیز از طمع، دوستی با مردم و کار و تلاش خود فرد، سخن گفت. بنابراین در یک رابطه متقابل میان فرد و جامعه، رفاه حاصل میشود و سطح آن میتواند در صورت حفظ بسترها و پیش نیازها، با اقدامات و سیاست های همگام با تغییرات صورت گرفته در جامعه بالا رود.

منابع

-   ادیب حاج باقری، محسن؛ پرویزی، سرور؛ صلصالی، مهوش. (١٣٨٦)، روش های تحقیق کیفی، تهران: انتشارات بشری.

-   بیکر، ترز ال. (١٣٨٣)، روش تحقیق نظری در علوم اجتماعی، مترجم: هوشنگ نائبی، تهران: دانشگاه پیام نور، چاپ ششم.

-   جورج، ریتزر. (١٣٨٧)، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، مترجم: محسن ثلاثی، تهران: نشر علمی.

-   روشه، گی. (١٣٧٦)، جامعه شناسی تالکوت پارسونز، مترجم: عبدالحسین نیک گهر، تهران: موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان.

-   زاهدی اصل، محمد. (١٣٨٨)،. مبانی رفاه اجتماعی، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی.

-   علی بن ابی طالب. (١٣٨٩)، نهج البلاغه ، مترجم : محمد دشتی، قم: موسسه

فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، انتشارات اتقان.

-   فیتزپتریک، تونی. (١٣٨١)، نظریه رفاه، مترجم: هرمز همایون پور، تهران: موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی .

-   موسوی، میرطاهر؛ محمدی، محمدعلی، (١٣٨٨ )، مفاهیم و نظریه های رفاه اجتماعی، تهران: نشر دانژه.

 

-   هولستی، ا.آر. (١٣٨٠)، تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، مترجم: نادر سالارزاده، تهران: دانشگاه علامه طباطبائی، چاپ دوم .

-   محقق داماد، مصطفی؛ وصالی، سعید. (١٣٨٩)، نهج البلاغه و حقوق عمومی، فصلنامه النهج، شماره ٢٩.

-   وصالی، سعید. (١٣٨٥)، تحلیل محتوای دیدگاه اجتماعی حکمت های نهج البلاغه، فصلنامه النهج، شماره ١٣.

 (به PDF  نگاه شود)

پی نوشت

[1] - برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان; بررسی دیدگاه ها و سیاست های رفاهی علی بن ابی طالب (ع; که در شهریور ماه ٩١ با راهنمایی دکتر سعید وصالی و مشاوره دکتر محمدحسین پناهی از آن دفاع شده است .

[2] Pattern Variables

[3] Talcott Parsons

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان