ماهان شبکه ایرانیان

اولین گام برای مدیریت زندگی پس از جدایی

بپذیرید که طلاق گرفته‌اید

وقتی دو نفر پیشینهٔ زندگی مشترک دارند، ‌وقتی مدت‌های زیادی را با هم در یک خانه سپری کرده‌اند و همه چیزشان تا مدت‌ها مشترک بوده و بعد به واسطه طلاق این اشتراک از بین رفته، ‌گاه مرزگذاشتن بسیار سخت است

بپذیرید که طلاق گرفته‌اید

وقتی دو نفر پیشینهٔ زندگی مشترک دارند، ‌وقتی مدت‌های زیادی را با هم در یک خانه سپری کرده‌اند و همه چیزشان تا مدت‌ها مشترک بوده و بعد به واسطه طلاق این اشتراک از بین رفته، ‌گاه مرزگذاشتن بسیار سخت است. بعضی‌ها برای همیشه می‌گذارند و می‌روند. کاری هم به کار هم ندارند؛ ‌اما وقتی پای فرزندی در میان باشد، مجبورند هر از گاهی با هم تعامل داشته باشند، دربارهٔ فرزندشان به تصمیم مشترک برسند و طبیعتاً هر از گاهی با هم مواجه شوند.

در این میان برخی از این طرف بام می‌افتند، یعنی آن‌قدر در کارهای هم دخالت می‌کنند، آن‌قدر به هم گیر می‌دهند،‌ آن‌قدر در زندگی هم سرک می‌کشند که باز درگیر چالش و تنش می‌شوند، ‌فرصت رابطه‌های جدید را از هم می‌گیرند و زندگی‌شان در بلاتکلیفی سپری می‌شود. عده‌ای هم هستند که از آن طرف بام می‌افتند؛ سعی می‌کنند طوری رفتار کنند، انگار کلاً همدیگر را نمی‌شناسند، انگار با یک غریبه یا حتی گاهی یک دشمن طرف هستند. پذیرش طلاق، یعنی یک حد میانه، یک ‌حد تعادل. پذیرش این که زمانی با کسی زندگی مشترک داشته‌ام، ولی حالا از او جدا شده‌ام؛ یعنی تعادلی در احساسی که نسبت به او دارم: نه می‌توانم او را مثل سابق دوست داشته باشم و او را در زندگی‌ام شریک بدانم و نه قرار است از او متنفر باشم و به هر روشی از او دوری کنم یا اینکه او را آزار بدهم.

رعایت حریم شخصی
وقتی دو نفر از هم جدا می‌شوند، بسیار مهم است که حریم‌های تازه‌ای برای خودشان تعریف کنند. این دو نفر دیگر به هم محرم نیستند، پس در بسیاری از مسائل، ‌باید مانند دو فرد غریبه، برای دیگری حریم شخصی قائل شوند و وارد حریم هم نشوند. از طرف دیگر، بسیاری از مسائل مانند مسائل کاری،‌ مسائل مالی، برنامه‌ریزی‌های شخصی برای زندگی و… دیگر به اشتراک گذاشته نمی‌شوند و نباید انتظار داشت که طرف مقابل سیر تا پیاز زندگی‌اش را تعریف کند. اگر تمایلی در خودتان می‌بینید که می‌خواهید دائم از زندگی همسر سابقتان سر در بیاورید، بهتر است آن را برای خودتان باز کنید و ببینید دقیقا موضوع چیست، ‌هنوز احساس می‌کنید حق دارید بدانید؟! یا ته دلتان امید به بازگشت دارید و او را هنوز همسر خود می‌دانید؟! یا اینکه خودتان را آزاد می‌بینید، اما حس می‌کنید او هنوز باید به شما تعهدی داشته باشد؟! گاهی لازم است برای کنار آمدن با این نوع حس‌ها به مشاور مراجعه کنید تا ریشه‌یابی‌اش کنید و مدیریت آن را یاد بگیرید.

سطح انتظارات
موضوع مهم دیگری که باید مراقبش باشید، انتظاراتی است که از هم دارید. وقتی دو نفر با هم ازدواج کرده‌اند، تعهداتی به هم دارند و این تعهدات، مجوزِ داشتن انتظاراتی از یکدیگر است، از نوع پوشش و ساعت رفت‌وآمد گرفته، تا بی‌خبرنماندن از‌ آن‌چه در زندگی طرف مقابل می‌گذرد و حمایت‌گرفتن؛ اما وقتی طلاق می‌گیرید، تعهدات هم از بین می‌روند و در نتیجه انتظاری هم نمی‌توانید از هم داشته باشید. مراقب باشید انتظاراتتان را در لباس وظایف پدرومادری پنهان نکنید؛ مثلاً نمی‌توانید بگویید: «یه مادر باید قبل از تاریک‌شدن هوا خونه باشه!» یا نمی‌توانید بگویید: «تو اگر پدر خوبی بودی، وقتی می‌دونستی ما می‌خوایم بریم فرودگاه، ما رو می‌رسوندی.»

در این بین مواظب باشید از آن طرف بام هم نیافتید. همدیگر را مطلق نادیده نگیرید. هر حرف طرف مقابل را به حساب انتظار و دخالت و مانند آن ندانید. فکر کنید یک دوست یا یکی از اقوام اگر چنین برخوردی می‌کرد یا در چنین موقعیتی بود چه واکنشی می‌داشتید. همان کار را انجام بدهید؛ مثلاً ممکن است شما خانم همسایه را سر خیابان با فرزندش ببینید و او را برسانید، دربارهٔ همسر سابق و فرزندتان هم می‌تواند همین اتفاق بیافتد؛ ممکن است به پسرخالهٔ مادرتان که وکیل است زنگ بزنید و سوالی از او بپرسید، دربارهٔ همسر سابقتان هم همین طور است؛ پسرخالهٔ مادرتان ممکن است جواب ندهد یا این‌که بگوید نمی‌دانم، همسر سابقتان هم ممکن است همین پاسخ را بدهد.

فرصت‌های تازه برای دو طرف
وقتی دو نفر از هم جدا می‌شوند، احتمال زیادی دارد که کم‌کم وارد رابطه‌های جدیدی بشوند. اگر زیاد با هم درگیر باشید، فرصت رابطهٔ جدید برای دو طرف تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد. خودتان را بگذارید جای زن یا مردی که می‌خواهد وارد رابطه با شما یا همسرتان بشود. معلوم است که برایش قابل‌پذیرش نخواهد بود که شما و همسرتان دائم با هم درگیر باشید.

برای بسیاری از زوج‌هایی که از هم جدا شده‌اند، دیدن اینکه همسر سابقشان با فرد جدیدی بیرون می‌رود یا بد‌تر از آن قرار ازدواج می‌گذارد، خیلی دشوار است. به خودتان حق بدهید و خودتان را سرزنش نکنید. چندین‌سال عادت داشته‌‌اید طرف مقابلتان فقط به شما اهمیت بدهد و فقط به شما فکر کند. حالا، دیدن این‌که فرد دیگری برایش مهم شده، خیلی سخت است. پس خودتان را سرزنش نکنید؛ اما بدانید که نباید این احساستان منجر به رفتاری شود. باید با آن کنار بیایید و بپذیرید که جایگاه شما دو نفر در زندگی هم تغییر کرده است. مراقب باشید که با بهانه‌جویی‌های متفاوت، با پرکردن گوش فرزندتان، یا مانند آن، رفتاری نکنید که دردسرساز شود. شاید بتوان گفت در غیر این صورت بیشترین آسیب را فرزندتان خواهد دید.

والدگری برای فرزند
حتما می‌دانید که اگرچه جدا شده‌اید،‌ همیشه پدر و مادر فرزندتان باقی خواهید ماند؛ اما اینکه در عمل هم بر همین مبنا رفتار کنید، مهم است. فرزند شما به پدر و مادر نیاز دارد و طلاق شما از سهمتان در پدری و مادری کم نمی‌کند. برای تصمیم‌هایی که به فرزندتان مربوط می‌شود، باید با هم مشورت کنید و فقط و فقط منفعت فرزندتان را در نظر بگیرید. این‌که بتوانید بدون درنظرگرفتن خشمی که نسبت به هم دارید، ‌منطقی و آرام دربارهٔ فرزندتان حرف بزنید، شاید کار ساده‌ای نباشد. بسیاری از زوج‌ها دست‌کم در ماه‌های اول به کمک یک مشاور نیاز دارند تا به فرزندشان آسیبی نرسد.

احترام متقابل
مهم نیست که چه‌قدر از طلاقتان افسرده و ناراحتید. شاید همسرتان را مقصر بدانید یا اینکه از او خیلی عصبانی باشید. ممکن است احساس کنید او فرد خیلی بدی است و در حق شما ظلم کرده؛ اما یادتان باشد که زمانی او انتخاب شما بوده است. او بخشی از هویت شما است و اگر می‌خواهید او را آن قدر بکوبید و بد نشان بدهید، حواستان باشد که دارید بخشی از تاریخچهٔ زندگی خودتان و انتخابتان را زیر سوال می‌برید. به خصوص اگر از او فرزندی دارید، ‌باید به احساس او دربارهٔ پدر یا مادرش احترام بگذارید و کاری نکنید که اطرافیان دربارهٔ والد دیگر او بد حرف بزنند؛ چون احساساتش، ‌هویتش و اعتمادبه‌نفسش را جریحه‌دار می‌کنید. در هر صورت نگذارید احترام بینتان از بین برود. مرز احترام را از بقیه مسائل جدا و محفوظ نگه دارید. شما طلاق گرفته‌اید. قبول کنید که این یک تصمیم است و دلیلی برای انفجار از خشم و نفرت نیست. اوضاع را بد‌تر نکنید.

به خودتان فرصت بدهید
برای حفظ تعادل بعد از یک بحران سخت، حتما به زمان و فرصت نیاز دارید. به خودتان به اندازهٔ کافی زمان بدهید. شاید لازم باشد مدتی از همسر سابقتان کاملا دور باشید تا بتوانید با آرامش و منطق بیشتری اوضاع را بپذیرید و متناسب‌تر رفتار کنید. از خودتان انتظار غیرواقع‌بینانه نداشته باشید. اگر می‌خواهید مدتی فاصله بگیرید و به دلایل مالی یا مسائل مربوط به فرزندتان نمی‌توانید کاملا دور باشید، یک واسطه تعیین کنید و دلیل فاصله‌گرفتنتان را هم مطرح کنید که طرف مقابل احساس نکند او را با کوهی از درد و ناراحتی و بار مسئولیت فرزند گذاشته‌اید و فرار می‌کنید؛ وگرنه او را عصبانی‌تر خواهید کرد. فقط توضیح بدهید که دلیلتان چیست و یک واسطه برای رسیدگی به امور تعیین کنید تا اوضاع آرام شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان