الهام فلاح نویسنده و برگزیده جایزه ادبی پروین اعتصامی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه بزرگترین مشکل معرفی یک نویسنده ایرانی در بازار جهانی موضوع کپیرایت و پایبند نبودن ایران به آن است، عنوان کرد: نبودن ایران در این معاهده مشروعیت لازم را از نویسنده و ناشر ایرانی گرفته است. وقتی ناشر خارجی می بیند کتابش در ایران با جرح و تعدیل و بدون دریافت حق ناشر و مولف در دست انتشار است چرا باید برای کار با ناشر و مولف ایرانی پیش قدم شود. به باور من در این وضعیت فعلی رجوع ما به ناشران خارجی برای موضوع کپیرایت نیز نوعی زیاده طلبی است. این مساله آنقدر بزرگ است و مهم که شاید باید ریشه اصلی مشکلاتمان در مطرح شدن ادبیات ایران در جهان را باید در آن جست.
وی ادامه داد: در کنار کپیرایت باید موضوع مهجور بودن زبان فارسی را هم مورد توجه قرار دهیم. در کشورهای اروپایی مترجمانی که بتوانند اثری را از زبان فارسی ترجمه کنند کم داریم. از سوی دیگر دایره لغات فارسی نیز بسیار متنوع است و مترجمی که زبان فارسی را به صورت بومی بداند و بتواند از آن به زبانی دیگر ترجمه کند بسیار کم است. در کنار این موضوع ما در کتابهایمان به ویژه در حوزه ادبیات دو نوع زبان داریم. یکی معیار و دیگری محاوره و مترجمی که به هر دو زبان مسلط باشد در خارج از ایران کم است.
این نویسنده افزود: من یک تجربه شخصی در عرضه کتاب دارم. یکی از کتابهای ترجمه شده من در حوزه ادبیات جنگ است. در یک نمایشگاه اروپایی با یک ناشر فرانسوی دیدار داشتم که کتابی از یک نویسنده ایرانی را برای انتشار در اختیار داشت که از قضا آن هم در حوزه ادبیات جنگ بود و به صورت اورژینال به زبان فرانسه نوشته شده بود. با او صحبت کردم و گفتم که من هم یک کتاب در این ژانر نوشتهام و پرسیدم که مایل به ترجمه و انتشار اثری مشابه هست که پاسخی تامل برانگیز دارد. او گفت: ما به کیفت آثار ادبی ایرانی بدبین هستیم. کتابهایی در ایران چاپ میشود که از ممیزی و سانسور دولتی رد میشود. ما این را ادبیات ناب نمیدانیم. به ویژه درباره جریانهای اجتماعی و سیاسی که برای جهان جالب است چون نویسنده باید از دولت مجوز بگیرد حتما باید اثرش به گفتمان مسلط دولت نزدیک باشد و برای من نمیصرفد که روی این اثر سرمایهگذاری کنم.
فلاح ادامه داد: این پیش فرض ناشران اروپایی است مگر اینکه نقیض آن صادر شود. واقعیت این است که تلقی درستی از ادبیات و سینمای ما در دنیا وجود ندارد و اثری پذیرفته میشود که حس شود اعتراضی است و یا سیاهنمایی است. این مساله مهم است و باید برایش فکر کنیم. نمیگویم ممیزی یا سانسور را حذف کنید بلکه میگویم باید سازوکاری برای اصلاح چهره فرهنگی ایران در جهان باشد. اینطور نباشد که اگر هر نویسندهای در ایران اثر منتشر میکند در حال بیان حرفی سفارشی و باب دل دولت است.
فلاح ادامه داد: به باور من خود ناشران باید در صف اول این مساله باشند اما متاسفانه در بخش بینالملل خیلی ناتوان هستند و اصلا دغدغهشان نیست که چهرهشان را پاک کنند. منزه کردن چهرهشان در جهان چون حسابی روی این بازار نمیکنند برایشان دغدغه نیست. بخش دولتی ایران در سالهای اخیر مسیر خوبی را طی میکند برای اصللاح این موضوع اما مسیر طولانی است و شاید حتی به عمر من هم قد ندهد. در این راه انداختن بار همه این مشکلات به دوش دولت اشتباه است. دولت زمینه ساز حضور جهانی نشر ایران میتواند باشد اما بخش خصوصی هم باید پای کار بیاید وگرنه واسپاری همه امور به بخش دولتی کار را سخت و کند میکند همچنان که الان هست.