کمتر کسی از خودنمایی و قپی آمدن دیگران خوشش میآید، اما همه دوست دارند دستکم کمی از خودشان تعریف کنند و تواناییهایشان را بهنمایش بگذارند. گاهی خودنمایی اتفاقی است و گاهی هم با برنامه و با هدف تحتتأثیر قرار دادن دیگران انجام میشود. در هر دو حالت ممکن است کمی ازخودراضی یا متکبر بهنظر برسید. در این مطلب به شما میگوییم چطور از این امتیاز در برابر دیگران استفاده کنید؛ بدون اینکه خودمتشکر و ازخودراضی بهنظر برسید.
بهترین روش خودنمایی، خودنمایی نکردن است! درواقع بهتر است کاری کنید تا دیگران از شما تعریف کنند. هرچند برای تقویت عزتنفس و اعتمادبهنفس خوب است که به موفقیتها و دستاوردهایتان افتخار کنید و حتی برای خودتان دربارهی آنها لاف بزنید. این نهتنها اشکالی ندارد، بلکه کاری سودمند است. خوب است که خودتان به خودتان آفرین بگویید، حس کارآمدی خود را تقویت و خودتان را برای موفقیتهای بیشتر آماده کنید. این کار حتی میتواند جلوی افسردگی را بگیرد. لازم نیست همیشه فروتن باشید، گاهی لازم است پردهها را کنار بزنید تا دیگران درخشندگیتان را ببینند.
مایهی شگفتی است که در علم روانشناسی پژوهشهای زیادی دراینباره انجام نشده است اما تا دلتان بخواهد دربارهی خودشیفتگی تحقیق شده است. همچنین پژوهشهای زیادی دربارهی مسائل جنبی خودنمایی مانند افسردگی و عزتنفس پایین انجام شده است. خوشبختانه روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه منچستر «سوزان اسپیر» (Susan Speer) مقالهای در این زمینه ارائه کرد و به مفهوم کمتر موردتوجهِ «خودستایشگری» پرداخت. او در پژوهشهایش به روشهای نامناسب و همچنین روش درست و قابلقبول خودنمایی پرداخته است. او دو مفهوم را مبنای کارش قرار داده است: شناختشناسی (epistemology) و هنجارهای اجتماعی.
خودنمایی از بُعد شناختی به این میپردازد که آیا آنچه دربارهی خودتان میگویید تأییدشدنی است یا خیر. دیگران چطور بفهمند آنچه دربارهی موفقیتها و دستاوردهایتان میگویید، حقیقت دارد؟ آیا باید بدون سند و مدرک حرفتان را بپذیرند؟ خودنمایی تنها با تکیه بر حرف خودتان و بدون ارائهی پشتوانه، احتمال این را که دیگران باورتان نکنند افزایش میدهد.
هنجار اجتماعی به این اشاره دارد که در بیشتر فرهنگها از آدمها انتظار میرود که فروتن باشند. این هنجار اجتماعی وجه ویژهای هم دارد. مدیریت تأثیرگذاری یعنی کاری کنیم که دیگران دید خوبی نسبت به ما داشته باشند. اگر مخاطبتان احساس کند زیادی تقلا میکنید، از شما دلزده میشود و نتیجهی برعکس میشود؛ بهویژه اگر تواناییهایی که بر آنها تأکید میکنید برای مخاطب جذابیت نداشته باشد.
سرراست توجه دیگران را به ویژگیهای شگفتانگیزتان جلب کنید
این روش کمترین اقبال را دارد. بر مبنای پژوهش «اسپیر» این روش کماقبالترین روش خودستایشگری است و بهاحتمال زیاد هنجارهای اجتماعی را زیر پا میگذارد. پذیرش گفتهی شما مبنی بر باهوشی، بااستعدادی و موردعلاقه بودن، بدون سند و مدرک ساده نیست. حتی وقتی امکان تأیید گفتهتان باشد (مثلا درمورد زیبایی و جذابیت)، این روش با هنجارهای اجتماعی همخوان نیست. همچنین به دلایلی که روشن نیست، اعتراف به برخی عیبها و نقصها مسئلهای پذیرفتهشده است. گویا اعتراف به اینکه چندان باهوش نیستید، بهتر از ادعای زرنگی و زیرکی است! البته باید در بهکارگیری این ترفند احتیاط کنید، چون ممکن است اینطور بهنظر برسد که میخواهید کاری کنید که دیگران از تواضعتان تعریف کنند و این شاید بهاندازهی خودنمایی مستقیم آزاردهنده باشد.
سرراست توجه دیگران را به کردهها و دستاوردهایتان جلب کنید
اینطور بهنظر میرسد که تأکید بر اینکه چه آدم فوقالعادهای هستید، متکبرانه است اما اشکالی ندارد به کارهای فوقالعادهای که انجام دادهاید اشاره کنید. اگر مدالآور المپیک هستید، بنابر استاندارد بیشتر آدمها، پذیرفتنی است که به آن افتخار کنید و حتی در معرفی خود به آن اشاره کنید. البته اینکه مدال را به گردنتان بیندازید، با آن در شهر بچرخید و خودتان را «دارندهی مدال المپیک» و مانند آن معرفی کنید، صورت خوشی ندارد. حرف زدن کودکی نوپا دربارهی اینکه بلندترین ساختمان را با لگو ساخته، دلنشین است؛ اما احتمالا پیش از اینکه کودک به پیشدبستانی برسد، پدر و مادرش به او آموختهاند که بد نیست کمی از افتخاراتش را پیش خودش نگه دارد! به مثال زیر که برگرفته از برنامهی تلویزیونی «کارآموز» است، نگاه کنید:
شرکتکننده: بهنظرم، در طول مدت حضورم توی این برنامه فوقالعاده بودم!
سِر آلن شوگر: خیلی هوا برت نداره! فکر نکن بیل گیتسی.
غیرمستقیم توجه دیگران را به ویژگیهای شگفتانگیزتان جلب کنید
بهجای اینکه بگویید چه تواناییها و قابلیتهای خوبی دارید، شاید بهتر باشد حرفتان را از زبان کس دیگری بزنید. بدون اینکه نقلقول مستقیمی بهکار ببرید، به این اشاره کنید که رئیستان از زرنگیتان تعریف کرده و معتقد است برای تیم کاریاش خیلی مهم هستید. اینجا هم مشکل شناختی پیشین باپرجاست؛ شما میگویید رئیستان اینطور گفته است و مخاطب باید به حرفتان اعتماد کند. احتمال پذیرش حرفتان خیلی بیشتر میشد اگر توصیهنامهای کتبی از رئیستان داشتید، اما با این کار هنجار اجتماعی فروتنی را نقص میکنید، اگر چنین توصیهنامهای را اینور و آنور ببرید و به این و آن نشان دهید. همچنین دیگران را هم دلزده میکنید. پذیرفتنی است اگر آن را به نزدیکانتان نشان دهید، اما در این حالت هم ممکن است کمی دافعه ایجاد شود.
غیرمستقیم توجه دیگران را به دستاوردهایتان جلب کنید
فرض کنید بهعنوان رئیس انجمن خیریهی محلی انتخاب شدهاید و هیجانزدهاید. بهجای اینکه این خبر را در فیسبوک جار بزنید، لینک سایت انجمن را دربارهی انتخابشدنتان بهاشتراک بگذارید. این کار معمولا قابلقبول است، مگر اینکه دوستان و آشنایانتان اصلا درک اجتماعی نداشته باشند. بنابراین این کار احتمالا در نظر دوستانتان فروتنی بیموردی است! فقط حواستان باشد ادعای دروغ نکنید. اگر بعدا مشخص شود حقیقت چیز دیگریست، نهتنها بهعنوان لافزن شناخته میشوید، بلکه به فریبکاری متهم میشوید.
توجه دیگران را با عبارتی انکاری جلب کنید
شاید گمان کنید اشکالی ندارد از ویژگیهای مثبت و موفقیتهایتان بگویید، به شرطی که یک عبارت انکاری به آغاز کلامتان اضافه کنید؛ «نمیخوام پُز بدم ولی…»، «نمیخوام از خودم تعریف کنم اما…» گویی اینگونه به دیگران ثابت میکنید حرفتان درست است! احتمالا برای لحظهای تردید مخاطب فروکش میکند، اما عبارت انکاری تأکیدی است بر اینکه میدانید دارید برخلاف هنجار اجتماعی موردپذیرش رفتار میکنید. مثل این است که بگویید «من اینو دزدیدم با اینکه میدونم کار اشتباهیه!» در حقیقت کاربرد عبارت انکاری کار را بدتر میکند. بهتر است بهسادگی بگویید «من اول شدم و بهخاطرش خوشحالم!» اینگونه روراست حرفتان را میزنید و معمولا دیگران رضایتمندی صادقانهتان را از خودتان میپذیرند. حتی رقبایتان هم ممکن است کمی پس بکشند و تشویقتان کنند.
زیر سایهی افتخارات دیگران از خودتان تعریف کنید
در این روش تلاش میکنید مخاطب را نه با ابراز ویژگیها و دستاوردهای خودتان، بلکه با موفقیتهای دیگران تحتتأثیر قرار بدهید. پدربزرگهاومادربزرگها و حتی پدرومادرها این روش را با خوشحالی تمام، بسیار بهکار میگیرند. هیچکس مادربزرگی را که پُز نوهی دکترش را میدهد سرزنش نمیکند! مسئله وقتی بیخ پیدا میکند که تلاش کنید با وصل کردن خودتان به آنها، خودتان را مانند آنها خوب جلوه دهید. فرض کنید همکاری که زیروبم کار را از شما آموخته، ترفیع بگیرد و به جایگاه بالایی برسد. اشکالی ندارد این موضوع را با دیگران در میان بگذارید که «حیدری رو میشناسید که قائممقام مدیر شده؟ من بهش کار یاد دادم!» اما هرچه بیشتر این را تکرار کنید، بیشتر این برداشت را ایجاد میکنید که موفقیت «حیدری» برایتان اهمیت چندانی ندارد! میتوانید از عبارتهای بهتری استفاده کنید مثلا «من افتخار میکنم کسی که من بهش آموزش دادم، الان قائممقام مدیرعامل شده!» البته اینجا هم ممکن است توجه دیگران را به این نکته جلب کنید که چندان مطابق هنجارهای اجتماعی رفتار نکردهاید و بهدنبال راهی بودهاید که بگویید «پُز نمیدهید». همچنین ممکن است مشکل شناختی هم در میان باشد. تا زمانیکه «حیدری» تأیید نکند آموزش شما تأثیر چشمگیری در موفقیت او داشته است، احتمالا دیگران چندان روی حرفتان حساب نمیکنند.
ارائهی گزارشی همراه با شواهدی تأییدشدنی مبنی بر اینکه دیگران از شما تمجید کردهاند
بهنظر «اسپیر» تنها روش خودستایشگریِ تااندازهای پذیرفتنی این است که از دیگران نقلقول کنید، بهعبارتی حرفتان را از زبان دیگران بزنید. اینگونه مخاطب میتواند وضعیتی را تصور کند که شخص دیگری حرفهای مثبتی دربارهی شما میزند؛ بهویژه اگر جزئیات کافی برای پشتیبانی و تأیید این نظرات ارائه کنید. بنابراین مشکل شناختی رفع میشود، حتی تااندازهای با هنجار اجتماعی فروتنی همخوانی دارد. اگر میخواهید میختان را محکم بکوبید، بهتر است مخاطبتان مدارکی در اختیار داشته باشد که گزارشتان را تأیید میکنند. مثل وقتی کدبانویی از این میگوید که همه از دستپختش تعریف میکنند؛ درحالیکه مهمانها درحالِ میلکردن غذایی هستند که او پخته است. مهمانها دلیلی برای نپذیرفتن این حرف ندارند، زیرا خودشان غذا را چشیدهاند و میدانند خیلی خوشمزه است.
آیا هیچوقت نباید از موفقیتهایمان به دیگران بگوییم؟ آیا بهتر است بر نقصهایمان تأکید کنیم؟ آیا دارندهی مدال طلا باید مدالش را در پستو پنهان کند؟
با توجه به اینکه از 7 روش ارائهشده تنها یک روش قابلقبول برای خودنمایی وجود دارد، احتمال اینکه خودنماییتان به مذاق اطرافیانتان خوش نیاید زیاد است. اگر میخواهید خودنمایی کنید، روش هفتم را انتخاب کنید؛ بهشرطی که گفتهی قابلتعریفی داشته باشید و همچنین مدارکی برای اثبات آن. همچنین اگر باعث رنجش و آزردگی افراد، مثلا رقیب یا همکار سابقتان نمیشود، اشکالی ندارد از موفقیتهایتان تعریف کنید. همانطور که پیشتر گفتیم هیچکس شما را بهخاطر خوشحالی و رضایت از تلاشهای موفقیتآمیزتان سرزنش نمیکند. شما با خودنمایی نکردن دربارهی آنها باعث میشوید دیگران از موفقیتهایتان خوشحالتر شوند و برایتان موفقیتهای بیشتری آرزو کنند.