این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، بیان کرد: در حال حاضر دو بحث میان نویسندگان درباره این مسئله وجود دارد؛ یک عده به شدت مدافع بازنویسی و سادهنویسی آثار کهن هستند که معتقدند چون بچهها این آثار را نمیخوانند باید آنها را ساده کنیم و یک عده دیگر هم میگویند این ادبیات آنقدر محکم است که نیازی ندارد با سادهنویسی آن را خراب کنیم، چرا که ما در بازنویسی خیلی از مضامین را خراب میکنیم.
او افزود: حتی من هم هنوز به نگاه بینابینی نرسیدهام اما کمی با دسته دوم موافق هستم؛ بعضی وقتها نیازی به سادهنویسی و بازنویسی این آثار نیست و باید کاری کنیم تا بچهها بتوانند بخشهایی از ادبیات را بهشکل دقیق و همانطور که هست بخوانند.
رجبی با اشاره به جایگاه ارزشمند و غیرقابل انکار بازنویسیهای انجامشده بیان کرد: من اصلا منکر کارهای خوبی که انجام شده نیستم اما بعضی ناشران و پدیدآورندگان از این مسئله سوءاستفاده کردهاند و دیده میشود تعداد زیادی از ناشران، یک موضوع از «شاهنامه» را همزمان به یک شکل بازنویسی کردهاند.
این نویسنده با بیان اینکه میتوان از برخی مضامین متون کهن در آثار امروز استفاده کرد گفت: من فکر میکنم میتوان از این متون گرتهبرداری کرد و با رابطه بینابینی آثار امروز با متن اصلی از آثار کهن استفاده کرد، اما اینکه بخواهیم خود متن اصلی را ساده یا بازنویسی کنیم کار دشواری است و ممکن است حتی مخاطب کودک و نوجوان را به اشتباه بیندازیم.
مهدی رجبی در پایان افزود: اگر بتوان شرایطی را فراهم کرد که به جای ساده کردن متون، اصل اثر را برای کودک و نوجوان خواند یا در خواندن او را همراهی کرد میتوان ارتباط این نسل را با آثار کهن بهتر حفظ کرد چرا که یک اتفاق بد در بازنویسی این است که بچهها با خواندن متون سادهشده دیگر به سمت متون اصلی نمیروند.