حسن بصری به امام (ع) نامه نوشت: اما بعد شما خاندان نبوت و جایگاه حکمت هستید و خداوند شما را کشتی های حرکت کننده در موج های سهمگین قرار داد. پناهنده به شما پناه گرفته و غلو کننده به ریسمان شما چنگ می زند. هر که از شما پیروی کند هدایت یافته و نجات می یابد و هر که تخلف ورزد هلاک گردیده و گمراه می شود، و در زمان سرگردانی امت در مورد قضا و قدر به تو نامه می نویسم. آنچه خداوند به شما اهل بیت نازل فرموده را نزد ما بفرست تا آنرا برگزینیم.
امام (ع) در پاسخ نوشت:
اما بعد، ما همچنانکه گفتی در بین خدا و اولیایش اهل بیت هستیم. اما نزد تو و یارانت اگر ما همچنانکه گفتی بودیم، بر ما کسی را مقدم نداشته و کسی را با ما عوض نمی کردید. سوگند به جانم مَثَل شما را خداوند در قرآن کریم زده و می فرماید: «آیا کسی که در نیکی برتر است را تبدیل می کنید»؟ این برای یارانت می باشد در آنچه سؤال کردید و تبدیلتان نیز برای خودتان.
و اگر به خاطر احتجاج نزد تو و یارانت نبود، پاسخ نامه را نمی نوشتم و از آن چه نزد ماست، تو را آگاه نمی کردم و اگر نوشته ام به دست تو رسید، می یابی که دلیل بر علیه تو و یارانت مؤکد می گردد؛ چرا که خداوند می فرماید: «آیا کسی که به سوی حق دعوت می کند، شایسته تر است برای پیروی یا کسی که هدایت نیافته جز آنکه هدایت شود و شما را چه شده است و چگونه حکم می کنید؟»
آنچه در مورد قضا و قدر برایت می نویسم را پیروی کن، چرا که هر که به خیر و شرِّ قضا و قدر ایمان نیاورد، کافر شده است و هر که گناهان را به خداوند نسبت دهد، به خطا رفته است.
خداوند با اجبار اطاعت نشده و کسی که گناه می کند بر او غالب نگردیده است و بندگانش را نیز مهمل و بیهوده رها ننموده است بلکه او مالک آنچه به آنان داده است، می باشد و بر آنچه آنان را توانا ساخته است، توانا است. اگر اطاعت او را بنمایند، مانع و جلوگیر آنان نشده است و اگر نافرمانی او را نمایند، اگر خواست که مانع انجام گناه شود، این کار را می کند و اگر چنین نکرد، او باعث انجام گناه نیست و آنان را به انجام آن وادار و اجبار ننموده است، بلکه متمکّن کردن آنان به انجامش و بر حذر داشتنشان راه را برای انجام دادن گناه برای ایشان باز نموده است. پس راه را برای پیروی از آنچه بدان امر فرموده و ترک آن چه از آن نهی کرده است، آماده نموده است و تکلیف و وظیفه را از آنانکه از جهت عقلی ناقصند یا بیماری دارند، برداشته است.[1]
پی نوشت
[1] کلامه للحسن البصری فی التوحید
کتب الحسن البصری الی الحسن بن علی علیهما السلام: اما بعد فانتم اهل بیت النبوة و معدن الحکمة، و ان الله جعلکم الفلک الجاریة فی اللجج الغامرة، یلجأ الیکم اللاجیء، و یعتصم بحبلکم الغالی، من اقتدی بکم اهتدی و نجا و من تخلف عنکم هلک وغوی، و انی کتبت الیک عند الحیرة و اختلاف الامة فی القدر، فتفضی الینا ما افضاه الله الیکم اهل البیت، فنأخذ به.
فکتب الیه الحسن بن علی علیهما السلام:
اما بعد، فانا اهل بیت کما ذکرت عند الله و عند اولیائه، فاما عندک و عند اصحابک فلو کنا کما ذکرت ما تقدمتمونا، و لا استبدلتم بنا غیرنا.
و لعمری لقد ضرب الله مثلکم فی کتابه حیث یقول: «ا تستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر»، هذا لاولیائک فیما سألوا و لکم فیما استبدلتم.
و لولا ما ارید من الاحتجاج علیک و علی اصحابک ما کتبت الیک بشیء مما نحن علیه، و لئن وصل کتابی الیک لتجدن الحجة علیک و علی اصحابک مؤکدة، حیث یقول الله عزوجل: «افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن لا یهدی الا ان یهدی فما لکم کیف تحکمون.»
فاتبع ما کتبت الیک فی القدر، فانه من لم یؤمن بالقدر خیره و شره فقد کفر، و من حمل المعاصی علی الله فقد فجر.
ان الله عزوجل لا یطاع باکراه، و لا یعصی بغلبة، و لا یهمل العباد من الملکة، ولکنه المالک لما ملکهم، والقادر علی ما اقدرهم، فان ائتمروا بالطاعة لن یکون عنها صادا مثبطا، و ان ائتمروا بالمعصیة فشاء ان یحول بینهم و بین ما ائتمروا به فعل، و ان لم یفعل فلیس هو حملهم علیها، و لا کلفهم ایاها جبرا، بل تمکینه ایاهم و اعذاره الیهم طرقهم و مکنهم.
فجعل لهم السبیل الی اخذ ما امرهم به و ترک ما نهاهم عنه، و وضع التکلیف عن اهل النقصان و الزمانة، و السلام.