مقدمه
خشنود زیستن در دورانی که تغییرات سریع اجتماعی و فناوری به وقوع می پیوندد کار آسانی نیست. افزایش داروهای آرام بخش، قرص های خواب آور، الکل، جنایت های خشونت بار و توسل روزافزون به مراقبه و انواع شیوه های درمانگری برای دستیابی به تسکین خاطر دلیل این مدعاست (یوسفی، ١٣٩١).
تغذیه صحیح و سالم از عوامل مؤثر در سلامت عمومی و پیشرفت اقتصادی جوامع به شمار می رود. کشورهایی که از این دانش شناخت بهتری دارند و آن را به نحو صحیح به کار می برند، از فواید مثبت آن - حفظ بهداشت و سلامت بدن و درنهایت افزایش طول عمر انسان ها- نیز بهره مند می شوند، زیرا بر این حقیقت مسلم واقف اند که تغذیه ی نامطلوب، با کاهش رشد و نمو، افزایش کسالت و بیماریها، کاهش قدرت خلاق جسمی و فکری، بیتفاوتی و نبود دل بستگی همراه است که علاوه بر کاهش نیروی انسانی سالم و تندرست، تعداد افراد سربار جامعه را افزایش می دهد (دل پیشه، ١٣٧٠).
«تغذیه، علاوه بر تأمین سلامت جسمانی، نقش بسیار مهمی در پیشگیری و مدیریت بسیاری از اختلالات رفتاری، یادگیری و روانی ایفاء می نماید که بر شرایط رشد مدار زندگی کودکان و نوجوانان، رفتار آنان در مدرسه، فرآیند مراحل مختلف تحصیل، و رفتار و روحیۀ بزرگ سالان، در ابعاد گوناگون زندگیشان، از خانه تا محل کار و جامعه اثر می گذارد.
ازجمله مهم ترین وجوه اختلالات رفتار انسانی نیز رفتارهای ضداجتماعی، انحراف و بزهکاری هستند. ارتباط تنگاتنگ تغذیه و عادات غذایی با جنبه های مختلف حالات روانی و رفتار انسان، توجه به کیفیت تغذیه، را به عنوان یکی از مهم ترین رویکردهای مبارزه با رفتارهای ضداجتماعی و جرم مطرح کرده است. مداخلات تغذیه ای در مورد افراد مستعد خشونت و بزهکاری، به ویژه کودکان، ازجمله مؤثرترین راهکارهای این رویکرد، در راستای پیشگیری از بزهکاری و کاهش نرخ آن، به شمار می آید. عدم موفقیت رویکردهای پیشگیرانه سنتی، در کنار تغییرات چشمگیر عادات غذایی جوامع مختلف، در چند دهۀ گذشته و گرایش فزاینده به غذاهای محرک و مضر، نشان دهنده ضرورت و فوریت به کارگیری این مداخلات است» (محسنی، ١٣٩٣).
بزرگان دین و ائمه ی معصومین علیهم السلام به همان نسبت که به روح توجه داشتند به جسم و بدن نیز عنایت کرده اند؛ زیرا جسم و روح همواره، تکامل بخش یکدیگر و در راستای هماهنگ و تکامل یکدیگرند. سعادت دنیا و آخرت نیز در پرتو همین همسازی و هم آوایی است. وجود نسخ معتبر پزشکی که توسط امامان و حکیمان مسلمان و شیعه نگاشته شده تأییدی بر این گفته است. کتبی مانند طب ارضا و طب الصادق علیها السلام که در پاسخ به نامه ی مأمون خلیفه ی عباسی از طرف امام رضا علیه السلام نگاشته شد؛ و خصوصا هزاران گزاره ی پزشکی از امامان معصوم که کتب اربعه شیعی و نسخ متقدم و نزدیک به عصر معصوم به صورت پراکنده موجود است (دریایی، ١٣٩٣).
تغذیه صحیح در حفظ و تداوم سلامت روح و جسم انسان اهمیت زیادی دارد؛ یک برنامه غذایی مناسب، مقوی و مغذی علاوه بر تندرستی جسم و تقویت سیستم دفاعی بدن و ایجاد نشاط و شادابی در مبارزه با بیماریها نقش اساسی دارد. هر قدر انسان سالم تر و قوی تر باشد به امراض روحی و روانی کمتری مبتلا می شود؛ چه بسا به همین دلیل و ده ها دلیل ناشناخته دیگر حفظ سلامتی بدن ازنظر اسلام یک امر واجب محسوب می شود و گاهی بعضی از واجبات الهی مثل روزه، وضو و غسل از انسان بیمار ساقط شده و یا با تخفیف انجام می گیرد. امروزه به اثبات رسیده که سجایای اخلاقی و صفات پسندیده با تغذیه صحیح قابل رشد و تقویت اند (خدائی، ١٣٨٧).
خداوند مهربان در آیه در قرآن کریم می فرمایند: «فلینظر الانسان علی طعامه»؛ انسان باید به غذای خویش (و آفرینش آن) بنگرد (عبس، ٢٤). روشن است که منظور از «نگاه کردن» تماشای ظاهری نیست، بلکه نگاه به معنی دقت و اندیشه در ساختمان این مواد غذایی، و اجزاء حیات بخش آن، و تأثیرات شگرفی که در وجود انسان دارد، و سپس اندیشه در خالق آن ها است؛ و اینکه بعضی احتمال داده اند مراد نگاه ظاهری است، نگاهی که باعث تحریک غده های بزاقی دهان، میشود، درنتیجه کمک به هضم غذا میکند، بعضی نیز معتقدند که منظور از نگاه کردن به مواد غذایی این است که انسان هنگامی که بر سر سفره مینشیند دقیقا بنگرد که آن ها را از چه راهی تهیه کرده؟ حلال یا حرام؟ مشروع یا نامشروع؟ و به این ترتیب جنبه های اخلاقی و تشریعی را موردتوجه قرار دهد (مکارم شیرازی، ١٣٧٦).
در آیه ٥١ سوره مؤمنون می خوانیم: «یا ایها الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا...
ای پیامبران! از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید.»، ذکر این دو (خوردن غذاهای پاک و انجام عمل صالح) پشت سر یکدیگر دلیل بر وجود یک نوع ارتباط بین این دو است؛ و اشاره به این است که غذاهای مختلف آثار اخلاقی متفاوتی دارد. غذای حلال و پاک، روح را پاک می کند و سرچشمه ی عمل صالح می شود؛ و غذاهای حرام و ناپاک، روح و جان را تیره و سبب اعمال ناصالح می گردد (مکارم شیرازی، ١٣٧٦).
در روایات زیادی که در کتاب کافی باب «اطعمه و اشربه» آمده است، رابطه ای میان بسیاری از غذاها و اخلاق خوب و بد، بیان گردیده، به عنوان نمونه؛ در حدیثی از امام صادق علیه السلام میخوانیم: که از کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه آله و سلم چنین نقل میکند: «من سره ان یقل غیظه فلیاکل لحم الدراج»؛ کسی که دوست دارد خشم او کم شود گوشت دراج را بخورد. (کلینی، ١٣٦٩)، از این تعبیر به خوبی استفاده میشود که رابطه ای میان تغذیه و خشم و بردباری وجود دارد.
در روایات متعددی که در کافی درباره ی انگور آمده است رابطه ی میان خوردن انگور و برطرف شدن غم و اندوه دیده می شود؛ ازجمله، در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «شکی نبی من الانبیاء الی الله عزوجل الغم فامره الله عزوجل باکل العنب؛ یکی از پیامبران الهی از غم و اندوه (و افسردگی) به پیشگاه خداوند متعال شکایت می کند و خداوند متعال به او دستور داد که انگور بخورد.» (کلینی، ١٣٦٩).
بنابراین شناخت و پژوهش درزمینه نقش تغذیه و غذاهای مختلف در به وجود آوردن رفتارهای انسانی میتواند گام بسیار مهمی در سلامتی جسم و اندیشه باشد.
توجهی جامع به گزاره های اسلام در موضوع تغذیه نشانگر این مطلب است که اسلام پس از بیان اهمیت و نقش تغذیه در حالات روانی و خلقیات آدمیان در مقام عمل به بیان سبک و برنامه مشخصی برای رسیدن به این امر مهم پرداخته است. به نحویکه دارای ساختار و نظامی جالب توجه است که خروجی آن سبک مصرف غذایی است.
در این پژوهش سعی شده است که با ارائه یک دسته بندی جدید در سبک مصرف غذا در اسلام نشان داده شود که نگاه اسلام به غذا یک نگاه یک بعدی نیست، بلکه جایگاه بسیار والایی برای غذا قائل است و فقط غذایی که دردهانمان میگذاریم مهم نیست ؛ بلکه نگاه و بینش ما به غذایی که میخوریم چگونه است؟ از کجا آمده؟ چه باید بخوریم؟ در چه زمان و حالتی باید بخوریم؟ چگونه باید خورده شود؟ چه مقدار بخوریم؟ بعد از خوردن غذا چه باید کرد؟ نیز مهم است. نگاه اسلام به غذا بستر را مهیا میسازد که سایر اصول تربیتی بر اساس آن چیده شود.
هدف اصلی ما در این پژوهش تبیین و معرفی سبک مصرف غذا در تعلیم و تربیت اسلامی، است؛ که به صورت جزئی به تبیین مؤلفه های سبک تغذیه ای اسلام یعنی الگوی شناختی در تغذیه، الگوی اخلاقی در تغذیه، الگوی رفتاری-آدابی در هنگام مصرف تغذیه، الگوی عملیاتی-آثاری در تغذیه است؛ و انتظار می رود بتوانیم در پایان این پژوهش به این پرسش که سبک مصرف غذا در اسلام چگونه است؟ پاسخ دهیم.
روش پژوهش
این پژوهش در زمره پژوهش های بنیادی است. به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی است. این پژوهش به روش کتابخآن های است. جامعه موردپژوهش ما کلیه آیات و روایات معصومین که به موضوع تغذیه پرداخته اند. کتاب ها، مقالات، پایان نامه های مربوط به تغذیه در اسلام، شناسایی و جمع آوری شده و موردمطالعه قرار گرفته است و همچنین با استفاده از امکانات رایآن های مطالب از کتابخانه های دیجیتالی و مقالات علمی در نشریات دیجیتالی و صفحات وب جمع آوری شده است و همچنین با استفاده از امکانات لوح فشرده برای جستجو مطالب، موضوعات مورد کاوش قرار گرفته است و با استفاده از روش های نوین فیش برداری متنی از روی سند، مطالب استخراج شده است.
در این پژوهش سبک مصرف غذا در تعلیم و تربیت اسلامی به وسیله آیات و روایات مربوطه به موضوع در تفاسیر و کتب حدیثی موردبررسی قرار می دهیم. به طور خلاصه ابزار مورداستفاده در این پژوهش به شرح زیر است:
* استفاده از تفاسیر و ترجمه های قرآنی نوشته شده و گفته های اندیشمندان اسلامی که با موضوع پژوهش در ارتباط است.
* استفاده از کلیه منابع حدیثی و ترجمه های آن ها و نوشته ها و گفته های مفسرین که با موضوع پژوهش در ارتباط هستند.
* استفاده از کتب پزشکی و مقالات و نوشته های مختلف در همین زمینه
* استفاده از نرم افزار کتابخانه قائمیه که شامل کتاب های جامعی در این خصوص است.
* استفاده از کتابخانه های دیجیتالی و نمایه نشریات کشور.
اطلاعات در روش کتابخانه ای به روش فیش برداری گردآوری می شوند. فیش ابزاری است که پژوهشگر بخشی از یک متن موردمطالعه را که در رابطه با موضوع پژوهش خود می یابد، روی آن ثبت می کند (حافظ نیا، ١٣٧٧).
از طریق کامپیوتر متن موردنظر را، جستجو کرده و نشانه گذاری[1] می کند و در صورت نیاز، مطالب موردنظر خود را هم اضافه کرده. متن موردنظر ممکن است: ١- عین مطلب به طور نقل قول مستقیم باشد.٢ - برداشت پژوهشگر از موضوع باشد. ٣- به صورت نقل قول غیرمستقیم باشد. ٤- ترجمه از متن به زبان دیگری باشد.
پس از جمع آوری مطالب و نشانه گذاری آن ها و اضافه کردن مطالب، اطلاعات را دسته بندی کرده و هرکدام از اطلاعات را با توجه به شرایط و اقتضای محتوایی در دسته بندی مشخص جای می دهیم؛ تا اینکه پژوهش موردنظر به اثبات فرضیه و پاسخ سؤال اصلی خود برسد.
از طریق استدلال قیاسی و استقرایی، نشانه یابی، تجرید، تشخیص تفاوت و تمایز، مقایسه که جملگی به کمک تفکر و تعقل و منطق صورت می پذیرد، داده های گردآوری شده را ارزیابی و تجزیه وتحلیل کرده و نتیجه گیری کند (حافظ نیا، ١٣٧٧).
ازآنجاییکه این پژوهش فاقد جنبه های آماری بوده و متکی به اسناد و مدارک و شهود و ادراک و تحلیل عقلانی است لذا باید از روش های مناسب کیفی استفاده کرد. به این صورت که پژوهشگر با استفاده از عقل و منطق و غور و اندیشه باید اسناد و مدارک را موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار داده، حقیقت و واقعیت را کشف و درباره فرضیه ها اظهارنظر نماید.
یافته های پژوهش
از نگاه قرآن سلامت تغذیه از جایگاه بالایی برخوردار است و برای نیل به آن ضرورت دارد تا از گذرگاه معنوی و جهان بینی توحیدی عبور شود. اگر انسان ها با الهام گیری از دستورات حیات بخش قرآن به کنترل و مدیریت غذایی بپردازند و به جنبه های اعتدال در تغذیه، ارتزاق از روزی های حلال و خوردن طیبات و افراط نکردن در آن و پرهیز از خوردنی های حرام و غیرمجاز و توصیه های دیگر ازاین دست توجه کنند و هدف از زیستن سالم و مطلوب در این دنیا را بشناسد و این را اعتقاد داشته باشند که همه چیز به خواست و اراده خداوند در اختیار انسان ها قرار گرفته، به طور یقین به زندگی سالمی خواهند رسید. رعایت دستورات بهداشتی در خوردن و آشامیدن مهم ترین گام برای نیل به این هدف به شمار می رود کنترل غذایی و اینکه انسان بداند که چه باید بخورد و چه نباید بخورد و اینکه اگر جایز به خوردن باشد، چه میزان و چگونه باید خورده شود، بی تردید رعایت این گونه آداب غذایی، موجب پیشگیری از ابتلا شدن به انواع بیماری های جسمی و به دنبال آن آلام روحی می شود. انسان ها باید در مسیر تلاش برای کسب شناخت و آگاهی لازم در امر مدیریت تغذیه سالم و رسیدن به تندرستی و زندگی سالم قرار گیرند که هرگونه غفلت از آن موجب هلاکت آن ها خواهد بود (غفاری، ١٣٩٣).
توجهی دقیق و جامع به گزاره های اسلام در موضوع تغذیه نشانگر این مطلب است که اسلام پس از بیان اهمیت و نقش تغذیه در روح و خلقیات آدمیان در مقام عمل به بیان سبک و برنامه مشخصی برای رسیدن به این امر مهم پرداخته است. به بیان دیگر مطالب و گزاره های اسلام در حوزه ی تغذیه صرفا توصیه هایی پراکنده نیستند بلکه دارای ساختار و نظامی جالب توجه است که خروجی آن برنامه و سبک غذایی مناسب و جامعی است.
مؤلفه های برنامه و سبک مصرف تغذیه در اسلام. پس از تبیین اهمیت و نقش تغذیه در تعلیم و تربیت آدمی، با نگاهی به روایات و آیات مبارک حکایت گر این نکته ی مهم است که در موضوع تغذیه بخشی از آیات و روایات نگاهی شناختی و معرفتی به این امر دارند. برخی دیگر از منظر نوع رفتارهای تغذیه ای آورده شده است. یا برخی از این آیات و روایات به آثار غذاها و دستورات مصرف آن ها اشاره کرده است و حتی در برخی موارد درباره دستورات اخلاقی که توجه به آن ها می تواند بسیار در تربیت انسان ها مؤثر باشد اشاره شده است، که با جمع بندی این موارد سعی شده است دسته بندی در سبک مصرف غذا در اسلام ارائه گردد. درواقع این گونه می توان گفت که از منظر اسلام سبک مصرف غذا در چند الگو قابل ارائه است:
الگوی شناختی در تغذیه. در الگوی شناختی، هدف دانستن و فهمیدن است و بیانگر این مفهوم است که در تعلیم و تربیت اسلامی یک مسلمان در مواجهه با موضوع تغذیه و نعمت آن، قبل از هر چیز باید یک مسائلی را بداند و نگاهش را به غذا و روزی مادی این گونه کند.
مثلا باید بداند و بشناسد مالک و روزی دهنده ی این غذا را (ذاریات، ٥٨) و بداند این غذا نعمتی است از جانب مالک و خالقش (هود، ٦) و اینکه کم و کیف آن هم تضمین شده است (ابن ابی الحدید، ١٣٨٥ ق).
اگر انسان واقعا خداوند متعال را رازق بداند برای کمی یا زیادی رزق حسرت نمیخورد، چراکه این خداوند است که رزق او را تعیین میفرماید و به او عطا میکند؛ قرآن کریم در سوره الذاریات درباره رازق بودن خداوند متعال میفرماید: «إن الله هو الرزاق ذو القوة المتین» خداوند روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است. (ذاریات، ٥٨) هرکسی در پی رزق و روزی است، برای تهیه غذا تلاش می کند، باید بداند که رزق و روزی مقسوم است و نباید برای آن حرص بزند و خویش را تباه کند. از ثمرات ترک کردن حرص، زیادشدن روزی است چنانچه حضرت علی علیه السلام در این زمینه میفرمایند: «ترک الحرص یزید فی الرزق»؛ ترک کردن حرص، رزق را زیاد میکند (ابن بابویه، ١٣٨٢). امام حسین علیه السلام در حتمی بودن روزی و رسیدن آن به انسان را در هر شرایطی بیان می کنند و اینکه حرص در زیادشدن آن اثری ندارد: لیست العفة بمانعة رزقا و لا الحرص بجالب فضلا و إن الرزق مقسوم و الأجل محتوم و استعمال الحرص طالب المأثم ؛ نه خودداری از حرام و ناپسند، مانع روزی می شود و نه حرص روزی بیشتر می آورد، که روزی تقسیم شده و اجل حتمی است و حرص به سوی گناه می کشد (دیلمی، ١٣٦٦).
از عواملی که می تواند در تمامی امور دنیوی و اخروی ما اثرگذار باشد مسئله حق الناس است پس باید بدانیم اموالی که از دیگران رضایت در آن نیست نباید مورداستفاده قرار گیرد تا جایی اجازه تصرف در مال دیگری بر اساس روایات به هیچ فردی داده نشده است، حضرت مهدی ارواحنا فداه می فرمایند: لایحل لأحد أن یتصرف فی مال غیره الا باذنه؛ کسی حق ندارد در مال دیگری بدون اجازه او دخل و تصرف نماید (مجلسی، ١٣٦٤). امام جعفر صادق علیه السلام تصویر حق الناس در قیامت را این چنین ارائه می کنند: من اکل من مال اخیه ظلما و لم یرده الیه اکل جذوة من النار یوم القیامة؛ کسی که از مال برادر دینی خود به ناحق بخورد و آن را به صاحبش برنگرداند خوراک او در روز قیامت شعله های آتش خواهد بود (حر عاملی، ١٣٧٤).
یکی از مهم ترین عواملی که می تواند اثرات بسیار زیادی بر روح و تربیت ما داشته باشد، مسئله لقمه حلال و حرام است و در این مسیر باید کوشش خود را بکند که کسب حلال داشته باشد و جز از اموال حلال نخورد (طبرسی، ١٣٧٠) و بداند که تغذیه را حلال و حرامی است معین شده از جانب خالق (مجلسی، ١٣٦٤). اثر لقمه حلال حتی بر تربیت فرزندان در رحم مادران نیز اثر می گذارد. رسول الله صلی الله علیه آله می فرمایند: فرزندانتان را در رحم مادرانشان تربیت کنید. عرض شد این چطور ممکن است یا رسول الله؟ فرمودند: با خوراندن غذای حلال به مادرانشان (قمی نژاد، ١٣٨٠). همان طور که لقمه حلال اثرات مشخص و خوبی دارد لقمه حرام نیز اثرات سوء و بدی را برای انسان دارد به طوری که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: من أکل لقمة حرام لم تقبل له صلاة أربعین لیلة؛ نماز کسی که لقمه اش حرام است تا چهل روز از ارزش چندانی برخوردار نیست و لم تستجب له دعوة أربعین صباحا و تا چهل روز دعای او مستجاب نمی گردد و کل لحم ینبته الحرام فالنار أولی به و هر مقدار از بدن که پرورش یافته لقمه حرام باشد سزاوار آتش و سوختن است (مجلسی، ١٣٦٤). حرام خواری و قساوت قلب ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند که اگر کسی حرام خورد قلبش سخت شده و در برابر حق، نرمش نخواهد داشت و این همان سخنی است که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا به سپاه کوفه فرمود. آن حضرت وقتی دید که کلام حقش در دل سخت تر از سنگ کوفیان اثر نمی کند علت را این سخت دلی و عدم کرنش در برابر حق را لقمه های حرامی برشمرد که شکم های کوفیان از آن پر شده بود: فقد ملئت بطونکم من الحرام و طبع علی قلوبکم... ویلکم ما علیکم أن تنصتوا إلی فتسمعوا قولی؛ شکم هایتان از حرام پر شده و بر قلبهایتان مهر خورده است... چرا ساکت نمی شوید تا حرفم را بشنوید؟ (مجلسی، ١٣٦٤).
خداوند متعال به بندگان دستور میدهد که شکر نعمت ها را به جای آورند و از طرف دیگر از بندگان شکور، تعریف و تمجید کرده بندگان غیر شکور را مورد سرزنش قرار میدهد، شکر را موجب زیادشدن نعمت و کفران را موجب حرمان نعمت میداند (مجلسی، ١٣٦٤). وظیفه هر بنده قدردان و شاکر این است که شکر نعمت های آفریدگار خود را به جای آورده و هنگام خوردن روزی، سپاس گزار او باشد. هرگاه خدا نعمتی به بنده اش عطا کند، خرد باشد یا کلان، و به پاس آن بگوید «الحمدلله» شکر آن نعمت را به جا آورده است.
(مجلسی، ١٣٦٤) از اثرات شکر نعمت های الهی راضی شدن خدا از بنده اش است ؛ إن الله لیرضی عن العبد أن یأکل أکلة أو یشرب شربة فیحمده علیها؛ خداوند از بنده ای که پس از خوردن لقمه ای غذا و یا آشامیدن جرعه ای او را سپاس می گوید، خشنود می گردد (ورام، ٦٠٥ ق).
فطرت انسانی گرایش به خوردن پاکها دارد اما ممکن است انسان با مسائلی مواجه شود که لازم است بداند که چه غذایی حلال و طیب و مناسب برای خوردن است (اعراف، ١٥٧).
آیات مربوط به غذا معمولا با دو قید «حلال» و «طیب» همراه است. «حلال» چیزی است که ممنوعیتی نداشته باشد و «طیب» به چیزهای پاکیزه گفته می شود که موافق طبع سالم انسانی است، نقطه مقابل «خبیث» که طبع آدمی از آن تنفر دارد. (مکارم شیرازی، ١٣٧٦) اما رجوع می کنیم به آیات قرآن تا این مسئله را در آیات قرآن بررسی نماییم: «یا أیها الناس کلوا مما فی الأرض حلالا طیبا ولا تتبعوا خطوات الشیطان إنه لکم عدو مبین»؛ ای مردم! از آنچه در زمین، حلال و پاکیزه است بخورید و از گام های (وسوسه انگیز) شیطان، پیروی نکنید.
به راستی که او دشمن آشکار شماست (بقره، ١٦٨). این آیه دلیل بر این است که اصل اولی در همه غذاهایی که در روی زمین وجود دارد حلیت است، و غذاهای حرام جنبه استثنائی دارد، بنابراین حرام بودن چیزی دلیل می خواهد، نه حلال بودن آن و ازآنجاییکه قوانین تشریعی باید با قوانین تکوینی هماهنگ باشد، طبع آفرینش نیز این چنین اقتضا می کند. به عبارت روشن تر آنچه خدا آفریده حتما فایده ای داشته و برای استفاده بندگان بوده است ؛ بنابراین معنی ندارد که اصل اولی تحریم باشد. درنتیجه هر غذایی که ممنوعیت آن با دلیل صحیح ثابت نشده، مادام که منشأ فساد و زیان و ضرری برای فرد و اجتماع نباشد طبق آیه شریفه فوق حلال است (مکارم شیرازی، ١٣٧٦).
الگوی اخلاقی در تغذیه. بیانگر این مفهوم است که در باید در ورای مصرف غذا به چه عواملی که بر روی اخلاق ما تأثیرگذار است، توجه نماییم. درواقع پس از شناخت کلیاتی در حوزه غذا باید یک سری امور را در برخورد با غذا بر خود لازم بدانیم و به اجرا ببندیم تا اثرات طبعی آن ها را بر خود مشاهده نماییم. مثلا اینکه اسراف و تبذیر چه اثراتی بر رزق و غذای ما دارد و توجه اسلام به گرسنگی و پرهیز و مخالفت با پرخوری بدانیم.
تبذیر آن است که مال در غیر موردش مصرف شود هرچند کم باشد، و اگر در موردش صرف شود تبذیر نیست هرچند زیاد باشد. (مکارم شیرازی، ١٣٧٦)، «و لا تبذر تبذیرا» (اسراء، ٢٦)؛ و هرگز اسراف و تبذیر نکنید. امام صادق علیه السلام پایین ترین مرتبه اسراف را این گونه معرفی می کنند: ١- دور ریختن آبی که از آشامیدن اضافه آمده است. ٢- اینکه لباس کار و لباس بیرونی، یکی باشد. ٣-به دور انداختن هستۀ خرما پس از خوردن خرما (چون از هسته خرما مادة غذایی برای شتران تهیه می شد.) (حر عاملی، ١٣٧٤). پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله اثر اسراف در زندگی را این گونه فرمود: اسراف فقر و تنگدستی می آورد (فاسی، ١٤٢٥ ق). کسی که از اسراف دوری کند اثرش را در زندگی خواهد دید و حتی اهمیت دادن به تکه و خرده های غذا نیز همین گونه است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که جستجو کند و آنچه از سفره افتاده بردارد و بخورد، فقر و تنگدستی از خودش و اولادش تا هفت پشت رخت برمی بندد (فاسی، ١٤٢٥ ق).
گرسنه بودن، به معنای احتیاج به خوردن داشتن (عمید، ١٣٣٥) و در مقابل سیری است.
(دهخدا، ١٣٥٩)، «جوع» در لغت مقابل «شبع» به معنای سیری و پر بودن از خوراک آمده است (ابن فارس، ١٤٠٤ ق) و مراد از آن رنج و دردی است که انسان در اثر خالی بودن معده از طعام احساس میکند، چنان که گفته شد: «الجوع الألم الذی ینال الحیوان من خلو المعدة من الطعام» (راغب اصفهانی، ١٤١٢ ق). بنابراین به نظر میرسد برخی خالی بودن معده از طعام را که خود عاملی برای گرسنگی است به معنای گرسنگی به کاربرده اند (بیهقی، ١٣٧٥).
افراط در خوردن را ثقل معده، تفریط در خوردن را الم گرسنگی می دانند، اما در اینکه حد وسط خوردن چیست؟ معتقد است حد وسط هر شخصی متفاوت از دیگری است؛ معیار اعتدال در خوردن را خوردن به وقت گرسنگی و دست کشیدن قبل از سیری دانسته است.
بااین حال، حد اعتدال را غذا خوردن یک بار در شبانه روز و آن هم هنگام سحر و اگر میسر نبود دو دفعه سحر و عشاء میداند که به تعبیری این حالت همان «صوم» است (نراقی، ١٣٨١).
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: نحن قوم لاناکل حتی نجوع و اذا اکلنا لا نشبع، ما قومی هستیم که تا گرسنه نشویم غذا نمی خوریم و پیش از سیری، دست از غذا می کشیم (طباطبائی، ١٣٨٥). ازنظر اسلام یکی از مصادیق گناه این است که انسان بدون احساس گرسنگی، غذا بخورد. از اسرار این عالم این است که دانش را در گرسنگی و رنج و تلاش قرار داده شده است؛ أوحی الله تعالی إلی داوود: یا داوود إنی... طز وضعت العلم فی الجوع والجهد، وهم یطلبونه فی الشبع والراحۀ فلا یجدونه؛ خداوند متعال به داوود علیه السلام این گونه وحی فرستاد: «ای داوود!... من دانش را در گرسنگی و رنج و تلاش نهاده ام؛ اما آنان آن را در سیری و آسایش میجویند و درنتیجه آن را نمییابند» (مجلسی، ١٣٦٤).
کسی که می خواهد به تقوا و پاکدامنی و زهد و ورع برسد و مسیر الهی را به درستی بپیماید و سالک میدان معرفت شود می بایست از گرسنگی به عنوان بهترین یاور و کمک کننده بهره گیرد. امام علی علیه السلام درباره نقش گرسنگی در این زمینه می فرماید: نعم عون الورع التجوع؛ گرسنگی کشیدن، چه نیکو یاوری برای ورع و پاکدامنی است! (آمدی، ١٣٧٨).
الگوی آدابی و رفتاری در مصرف تغذیه. در آموزه های دینی ما خوردن آداب بسیاری دارد که نشان دهنده توجه دین مقدس اسلام به مسئله غذا و غذا خوردن است. در این قسمت به آداب اسلامی غذا خوردن می پردازیم که آن ها را در سه بخش معرفی کرده ایم:
١- آداب قبل از خوردن غذا، ٢- آداب هنگام خوردن غذا، ٣- آداب بعد از خوردن غذا؛ که البته باید ذکر نمود که در هر قسمت بعضی از آداب به صورت ایجابی بیان شده و بعضی دیگر از آداب به صورت سلبی و نهی آمده است.
آداب و نکاتی که قبل از غذا خوردن به انجام آن ها توصیه شده است این موارد است: بیرون آوردن کفش ها (برقی، ١٣٧١)، شستن دست ها (کلینی، ١٣٦٩)، پهن کردن سفره (متقی، ١٤١٩ ق)، گذاشتن غذا بر روی زمین (احمد بن حنبل، ١٣٨٢)، صدقه دادن از غذا (ابن بابویه، ١٣٨٢)، تفکر بر غذا (عبس، ٢٤-٣٢)، سرد کردن غذای داغ (کلینی، ١٣٦٩).
آداب و نکاتی که قبل از غذا خوردن به دوری از آن ها توصیه شده است این مورد است: عیب گزاری بر غذا (نیشابوری، ١٣٣٤ ق).
آداب و نکاتی که در هنگام غذا خوردن به انجام آن ها توصیه شده است این موارد است: نام خدا را بر زبان جاری کردن، بسم الله گفتن (کلینی، ١٣٦٩)، نشستن فروتنانه (همان)، با دست راست خوردن (ترمذی، ١٤٢٠ ق)، شروع غذا با نمک (کلینی، ١٣٦٩)، خوردن با انگشتان (مجلسی، ١٣٦٤)، برداشتن لقمه های کوچک (کلینی، ١٣٦٩)، از غذای مقابل خود خوردن (همان)، از کنار ظرف خوردن (همان)، طولانی نشستن در کنار سفره (طبرسی، 1370)
آداب و نکاتی که هنگام غذا خوردن به دوری از آن ها توصیه شده است این موارد است: از وسط غذا خوردن (کلینی، ١٣٦٩)، زود برخاستن از کنار سفره (حافظ، ١٤٣٠ ق)، خوردن غذای داغ (متقی، ١٤١٩ ق)، دمیدن و فوت کردن به غذا (ابن بابویه، ١٣٦٧)، خوردن با دست چپ (کلینی، ١٣٦٩)، خوردن در برخی حالات (برقی، ١٣٧١)، خوردن در برابر بیننده (زمخشری، ١٤١٢ ق)، تنها خوردن (کلینی، ١٣٦٩).
آداب و نکاتی که بعد از غذا خوردن به انجام آن ها توصیه شده است این موارد است : پاک کردن ظرف از غذا (مجلسی، ١٣٦٤)، لیسیدن انگشتان (کلینی، ١٣٦٩)، شکرگزاری (کلینی، ١٣٦٩)، یادآوری گرسنگان (ورام، ٦٠٥ ق)، خوردن غذای بر زمین ریخته شده در کنار سفره (ابن بابویه، ١٣٨٢)، جارو کردن اطراف سفره (متقی، ١٤١٩ ق)، خلال کردن دندان (کلینی، ١٣٦٩)، شستشوی دست ها (مجلسی، ١٣٦٩)، مسح صورت با رطوبت دست (کلینی، ١٣٦٩)، دراز کشیدن بر پشت (همان)، شستشوی ظرف ها (ابن بابویه، ١٣٨٢).
آداب و نکاتی که بعد از غذا خوردن به دوری از آن ها توصیه شده است این مورد است: آروغ زدن با صدای بلند (مجلسی، ١٣٦٩).
آداب و نکاتی که قبل از آشامیدن به انجام آن ها توصیه شده است این موارد است: بسم الله گفتن (کلینی، ١٣٦٩).
آداب و نکاتی که قبل از آشامیدن به دوری از آن ها توصیه شده است این موارد است : نوشیدن از ظرف بدون درب (متقی، ١٤١٩ ق)، نوشیدن از ظرف شکسته (کلینی، ١٣٦٩)، دمیدن در آب (متقی، ١٤١٩ ق)، کراهت نوشیدن از ظرف خاص (نیشابوری، ١٣٣٤ ق).
آداب و نکاتی که هنگام آشامیدن به انجام آن ها توصیه شده است این موارد است: با میل نوشیدن (برقی، ١٣٧١)، با دست راست نوشیدن (حافظ، ١٤٣٠ ق)، مکیدن آب (ابن نعمان، ١٣٨٣)، در سه مرحله نوشیدن (مجلسی، ١٣٦٤)، ایستاده نوشیدن در روز (ابن بابویه، ١٣٦٧).
آداب و نکاتی که هنگام آشامیدن به دوری از آن ها توصیه شده است این موارد است: بسیار نوشیدن آب (فضیل بن عیاض، ١٤٠٠ ق)، با یک نفس نوشیدن (طوسی، ١٣٦٥)، سرکشیدن و بلعیدن آب (کلینی، ١٣٦٩)، با دهان از جوی آب نوشیدن (متقی، ١٤١٩ ق)، نشسته نوشیدن در شب (کلینی، ١٤١٩ ق).
آداب و نکاتی که بعد از آشامیدن به انجام آن ها توصیه شده است این موارد است:
یاد امام حسین (علیه السلام) پس از آشامیدن آب (کلینی، ١٣٦٩)، ستایش خدا کردن (کلینی، ١٣٦٩).
آداب و نکاتی که بعد از آشامیدن به دوری از آن ها توصیه شده است این مورد است: خوردن غذا بعد از آشامیدن (مجلسی، ١٣٦٤).
الگوی آثاری و عملیاتی در تغذیه. با توجه به آیات و روایات می توان دسته بندی مواد غذایی را این گونه معرفی نمود و مواد غذایی مربوط به هر یک از گروه های ایجاد شده، به همراه مستندات آن ها ارائه نمود.
لحم (واقعه، ٢١- طور، ٢٢- نحل، ١٤- فاطر، ١٢) همان دسته گوشت ها که شامل گوشت شتر (طبرسی، ١٣٧٠)، گوشت گوسفند و قوچ (همان)، گوشت کبک (کلینی، ٣٢٩ ق)، گوشت مرغ (همان)، گوشت ماهی (همان) است.
شراب (الانسان، ٢١- نحل، ٦٩- ص، ٤٢- ص، ٥١- بقره، ٢٥٩) که همان دسته نوشیدنی ها است که شامل ؛ آب (واقعه، ٢٨)، سرکه (یمنی، ١٤٠٤ ق)، شیر (کلینی، ٣٢٩ ق)، عسل (نحل، ٦٩) است.
ثمرات (نحل، ٦٧) که همان دسته میوه جات است که شامل؛ مرکبات (برقی، ١٣٧١)، بادنجان (طبرسی، ١٣٧٠)، خربزه (مجلسی، ١٣٦٤)، سیب (کلینی، ٣٢٩ ق)، خرما (برقی، ١٣٧١)، انجیر (طبرسی، ١٣٧٠)، گردو (کلینی، ٣٢٩ ق)، انار (برقی، ١٣٧١)، مویز (طبرسی، ١٣٧٠)، زیتون (متقی، ١٤١٩ ق)، به (مجلسی، ١٣٦٤)، انگور (کلینی، ٣٢٩ ق)، سنجد (ابن بابویه، ١٣٧٧)، خیار (برقی، ١٣٧١)، گلابی (ابن بابویه، ١٣٨٢)، کندر (طبرسی، ١٣٧٠)، کدو (ابن بابویه، ١٣٧٧) است.
قضبا (عبس، ٢٨) که همان دسته سبزیجات است که شامل؛ کاسنی (مجلسی، ١٣٦٤)، قارج (برقی، ١٣٧١)، کرفس (کاشف الغطاء، ١٣٧٠)، تره (ابن بابویه، ١٣٨٢)، برگ چغندر (کلینی، ٣٢٩ ق)، ترب (همان)، خرفه (برقی، ١٣٧١)، شلغم (همان)، آویشن (طبرسی، ١٣٧٠)، کاهو (کلینی، ٣٢٩ ق)، سیر (طبرسی، ١٣٧٠)، پیاز (مجلسی، ١٣٦٤) است.
حبه (عبس، ٢٧) که همان دسته دانه ها و غلات است که شامل؛ برنج (کلینی، ٣٢٩ ق)، باقلا (برقی، ١٣٧١)، هزار اسپند (حیون، ١٣٨٣)، نخود (کلینی، ٣٢٩ ق)، نان و گندم (طبرسی، ١٣٧٠)، جو (همان)، عدس (ابن بابویه، ١٣٨٢)، لوبیا (کلینی، ٣٢٩ ق)، ماش (طبرسی، ١٣٧٠) است.
مواد و غذاهایی که خداوند در قرآن کریم در سوره مائده آن ها را بر ما حرام کرده است،
عبارت اند از:
«حرمت علیکم المیتۀ والدم ولحم الخنزیر وما أهل لغیر الله به والمنخنقۀ والموقوذة والمتردیۀ والنطیحۀ وما أکل السبع إلا ما ذکیتم وما ذبح علی النصب وأن تستقسموا بالأزلام ذلکم فسق الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الإسلام دینا فمن اضطر فی مخمصۀ غیر متجانف لإثم فإن الله غفور رحیم»؛
اما آن گوشت ها و چیزهایی که خوردنش بر شما حرام شده گوشت مردار و خون و گوشت خوک و گوشت حیوانی که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن برده شده، و حیوانی که خفه شده، و یا به وسیله کتک مرده، یا سقوط کرده، و یا به وسیله ضربت شاخ حیوانی دیگر مرده، و یا درنده از آن خورده، مگر آنکه آن را زنده دریابید، و ذبح کنید، و آنچه به رسم جاهلیت برای بت ها ذبح شده، و نیز اینکه اموال یکدیگر را به وسیله اوتار (با چوبه تیر) قسمت کنید، امروز است که دیگر کفار از ضدیت با دین شما مأیوس شدند، دیگر از آن ها نترسید، و تنها از من بترسید امروز است که دین شما را تکمیل کردم، و نعمت خود بر شما تمام نمودم، و امروز است که دین اسلام را برای شما پسندیدم - و آنچه گفتیم حرام است در حال اختیار حرام است - اما اگر کسی در محلی که قحطی طعام است به مقداری که از گرسنگی نمیرد نه زیادتر که به طرف گناه متمایل شود میتواند بخورد، که خدا آمرزگار رحیم است (مائده، ٣).
بحث و نتیجه گیری
سبک زندگی اسلامی ازآن رو که متصف به قید اسلامی و در جوهره اسلامی است. سبک زندگی اسلامی مبتنی بر فرمان ها و آموزه های اسلامی به منظور ارتقای و تعالی بندگان خدا است (خواجه سروری و اقبالی، ١٣٩٢). که می توان یکی از این فرمان ها و دستورات را برنامه و سبک مصرف غذا دانست.
دین اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین ادیان آسمانی که دارای برنامه ی جامع و گسترده ای برای سعادت انسان ها هست، و در حوزه تعلیم و تربیت انسان ها دارای الگویی نظام مند و همه جانبه است. یکی از مؤلفه های مهم برنامه ی تربیتی اسلام توجه و اهمیت به تغذیه و تأثیرپذیری این مهم بر حالات روانی و اخلاقی آدمیان است. طبق این مفاهیم اسلام آداب و نکات متنوع و جامعی را پیرامون موضوع بیان کرده است.
تغذیه و خوردن غذا نیز یکی از کارهای جسمی است که بنا بر قاعده یادشده و نیز بنا بر آیه های قرآن کریم و روایات ذکرشده بر اخلاق بسیار تأثیرگذار است؛ و گرچه تغذیه، تنها عامل شکل گیری نوع اخلاق نیست و به بیانی علت تامه آن نیست، ولی به عنوان یکی از عوامل بسیار مؤثر در پدید آمدن هویت درونی انسان ها و ایجاد شدن اخلاق پسندیده و ناپسند در آن هاست. در متون اسلامی به وضوح دیده می شود که رابطه ی نزدیکی میان تغذیه و روحیات و خلقیات بشر وجود دارد. آری بین تغذیه و خصلت های اخلاقی مانند بدخلقی (مجلسی، ١٣٦٤) و خوش خلقی (همان)، غم و اندوه و افسردگی (طبرسی، ١٣٧٠)، رقت قلب و سخت دلی (ورام، ٦٠٥ ق) و حتی توفیق و قبولی نماز و روزه و عبادات (مائده، ٩١) رابطه ای برقرار است. این سخن به این معنا نیست که تغذیه، علت تمام و کامل برای اخلاق خوب یا بد باشد، بلکه «تغذیه» یکی از عوامل زمینه ساز اخلاق است؛ هم ازنظر نوع غذاها و هم ازنظر مقدار مصرف و حلال و حرام بودن آن ها.
به هراندازه که مزاج ها سالم تر باشند، نیروی روح و روان نیز سالم تر و کامل تر است، قوای انسانی مانند قوه تفکر، حواس و اعضاء بهتر کار می کنند. سلامتی روح و روان می تواند تابع سلامتی جسم باشد و سلامتی بدن نیز می تواند تابع غذا و تغذیه سالم باشد، پس سلامتی روح و روان، می تواند تابع غذا و تغذیه سالم باشد (امیرصادقی، ١٣٧٧).
هر عملی که از روی قصد و اراده از انسان سر بزند، به ویژه اگر مستمر باشد و به آن عادت کند و آن را دوست بدارد، آن عمل به نفس انسان شکل ویژه ای می بخشد، چه آن عمل شنیدنی باشد، یا گفتنی، یا خوردنی، یا معاشرت با دیگران باشد. پس عمل خوب و بد در طول زندگی دنیایی اوست (صدر المتاهلین، ١٣٦٨).
با توجه به مطالبی که گذشت سبک مصرف در تغذیه نشانگر این مطلب است که اسلام پس از بیان اهمیت و نقش تغذیه در روح و خلقیات آدمیان در مقام عمل به بیان سبک و برنامه ی مشخصی برای رسیدگی به این امر مهم پرداخته است. به بیان دیگر مطالب و گزاره های اسلام در حوزه ی تغذیه صرفا توصیه هایی پراکنده نیستند بلکه دارای ساختار و نظامی جالب توجه است که خروجی آن برنامه ی غذایی مناسب و جامعی است، که عمل به این دستورات و سبک مصرف می تواند انسان را در بهره مندی کامل از فواید و آثار تغذیه مناسب که علاوه بر جسم بر روح و روان آدمی است، کمک نماید.
به علت عدم توجه به موضوع پژوهش تا این زمان و تعداد اندک پژوهش های مشابه امکان چارچوب بندی مناسب در موضوعات و ارتباط کامل آن با تعلیم و تربیت نبوده است.
این تحقیق بر اساس احساس نیاز در بررسی موضوعات سبک مصرف غذا و رابطه آن با تغذیه تنظیم شده که ممکن است خالی از خطا نباشد و نیازمند عنوان بندی دقیق در پژوهش های آینده باشد.
در صورت صرف هزینه و زمان می توان نمونه هایی در سطح جامعه پیدا کرد و زمینه های تغذیه آن ها را مطالعه کرد و ارتباط آن را با رفتارها و خلق وخو و سایر ویژگی افراد موردبررسی کرد و الگوهای تغذیه مطلوب را استخراج کرد و به جامعه معرفی کرد تا در زندگی خود موردتوجه قرار دهند. به طوری که بهترین برنامه، با توجه به شرایط و اقتضائات امروز جامعه برای تغذیه آن ها جهت کمک به اصلاح رفتارها و رشد و پیشرفت انسان ها در مسیر تعلیم و تربیت اسلامی، ارائه گردد.
جا دارد پژوهش هایی زیادی در این مورد صورت گیرد و به صورت تخصصی در هرکدام از موضوعات این پژوهش به پژوهش پرداخته شود. تا زوایای مختلف این موضوع روشن شود و بسترهای مناسب علمی برای برنامه ریزی تغذیه ای در خانه و خانواده، در مدرسه، و دانشگاه ها و به صورت کلی اجتماع به وجود آید. پیشنهاد می شود، پژوهش هایی با عنوان تغذیه و تأثیرات آن در زمان بارداری و بر اخلاق و خلق وخوی کودکان انجام شود. همچنین پژوهشی در موضوع گرسنگی و روزه و اثرات آن بر روح و روان انسان و تعلیم و تربیت انسان صورت پذیرد.
منابع
ابن شعبه، حسن بن علی. (١٣٨٠). تحف العقول عن آل رسول الله. (بهراد جعفری مترجم)، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق). (١٣٦٧). من لایحضره الفقیه. صدوق.
ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق). (١٣٧٧). عیون اخبار الرضا. تهران: جهان.
ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق). (١٣٨٠). علل الشرایع. (محمدجواد ذهنی تهرانی مترجم). قم: مؤمنین.
ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق). (١٣٨٢). الخصال. قم: نسیم کوثر.
ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق). (١٣٨٢). ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. (محمدرضا
انصاری محلاتی مترجم)، قم: نسیم کوثر.
احمد بن حنبل، (١٤٢٠ ق). الزهد. بیروت : دارالکتب العلمیه.
احمد بن فارس بن زکریا. (١٤٠٤ ق). معجم مقاییس اللغه. قم: مکتب الاعلام الاسلامی.
آخوندی، مصطفی. (١٣٨٨). غذا و تغذیه در آموزه های دینی و یافته های علمی. قم: زمزم هدایت.
آمدی، عبدالواحد. (١٣٧٨). غررالحکم و درر الحکم. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
برقی، احمد بن محمد بن خالد. (١٣٧١). المحاسن. قم: دارالکتب الاسلامیه.
بیهقی، احمد بن حسین. (١٤٢١ ق). شعب الایمان. بیروت : دار الکتب العلمیه.
ترمذی، محمد. (١٤٢١ ق). سنن ترمذی. بیروت: دارالفکر.
حافظ، ابوعبدالله قزوینی. (١٤٣٠ ق). سنن ابن ماجه. دار احیاء الکتب العربیه.
حر عاملی، محمد بن حسن. (١٣٧٤). وسائل الشیعه. قم : مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث.
حلم سرشت، پریوش و دلپیشه، اسماعیل. (١٣٧٠). اصول تغذیه و بهداشت مواد غذایی. تهران : چهر.
حیون، نعمان. (١٣٨٣). دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام عن اهل بیت رسول الله. قم: موسسه آل البیت.
خواجه سروری، غلامرضا و اقبال، اقدس. (١٣٩٢). مختصات سبک زندگی مطلوب در نظام مردم سالاری اسلامی. فصلنامه علمی- پژوهشی فرهنگ مشاوره و روان درمانی، ٤(١٣)، ٣٥٥٥
دیلمی، حسن. (١٣٦٦). اعلام الدین فی صفات المومنین. قم: موسسه آل البیت.
زمخشری، محمود بن عمر. (١٤١٢ ق). ربیع الابرار و نصوص الاخبار. بیروت: موسسه العلمی للمطبوعات.
سید رضی. (١٣٥٩). نهج البلاغه. ترجمه محمد دشتی. تهران: بنیاد نهج البلاغه.
صدر المتاهلین، صدرالدین محمد قوام شیرازی (ملاصدرا). (١٣٦٠). حکمت متعالیه فی اسفار العقلیه الاربعه. (میر لطف الله حسینی سلامی مترجم). تهران: جاویدان.
طباطبائی، سید محمدحسین. (١٣٨٥). سنن النبی. قم: بوستان کتاب.
طبرسی، حسن. (١٣٧٠). مکارم الاخلاق. قم: نشر شریف رضی.
طبرسی، فضل بن حسن. (١٣٥٠). تفسیر مجمع البیان. ج ٤.
طبری، محمد بن جریر. (١٤١٢ ق). جامع البیان. بی جا: دارالمعرفه.
طوسی، محمد بن حسن. (١٣٦٥). تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه. تهران: فراهانی.
عاشوری لنگرودی، حسن. (١٣٨٩). نقش تغذیه در اخلاق. فرهنگ کوثر، ٨٣، ١٦٣-١٤٩.
عباس نژاد، محسن. (١٣٨٦). قرآن و طب. بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه.
عبده، محمد. (١٣٧٦). شرح نهج البلاغه. (علیاصغر فقیهی مترجم). تهران: صبا.
علی بن موسی علیه السلام. (١٤١٩ ق). طب الرضا علیه السلام. بیروت: دار المحجه البیضاء.
فاسی، ابو مدین بن احمد. (١٤٢٥ ق). مستعذب الاخبار باطیب الاخبار. بیروت : دار الکتب العلمیه.
فضیل، ابن عیاض. (١٤٠٠ ق). مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه. موسسه الاعلمی للمطبوعات.
قمی نژاد، مهدی. (١٣٨٠). جنگ مهدوی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
کاشف الغطاء، محمدحسین. (١٤٢٦ق). الفردوس الاعلی. قم : دار انوار الهدی.
کلینی، محمد بن یعقوب. (١٣٦٩). الکافی. (جواد مصطفوی مترجم)، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
متقی، علی بن حسام الدین. (١٤١٩ ق). کنز العمال فی سنین الاقوال و الافعال. لبنان: انتشارات دارالکتب العلمیه.
مجلسی، محمدباقر. (١٣٦٤). بحارالانوار لدرر اخبار الائمه الاطهار. بیروت: مؤسسه الوفاء، چاپ ١١٠ جلدی.
محسنی، فرید. (١٣٩٣). تأثیر تغذیه بر کج روی و رفتار مجرمانه با نگاهی به آموزه های دین اسلام. پژوهشنامه حقوق اسلامی، ١٥(٣٩)، ٢١٢-١٨١.
مکارم شیرازی، ناصر. (١٣٧٦). تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
نراقی، ملأ احمد. (١٣٨١). معراج السعادة. قم: هجرت، چ هشتم.
نوری، محمدرضا. (١٣٨٧). تغذیه در قرآن کریم. چاپ اول. مشهد: واقفی.
نیشابوری، مسلم بن حجاج. (١٣٣٤ ق). صحیح مسلم. استانبول: دارالطباعه العامره.
ورام، مسعود بن عیسی. (٦٠٥ ق). تنبیه الخواطر و نزهه النواظر (مجموعه ورام). قم: مکتبه الفقیه.
یوسفی، ناصر. (١٣٩١). تأثیر شناخت درمانی مذهب محور معنا درمانگری بر کاهش نشانگان
افسردگی، اضطراب و پرخاشگری دانشجویان. فصلنامه علمی-پژوهشی فرهنگ مشاوره و روان درمانی، ٣(١٠)، ١٥٨ -١٣٧.
پی نوشت