حقّ امام جماعت

امّا حقّ امَامکَ فِى صَلاتکَ، فَاءَن تَعلَمَ اَنَّهُ قَد تَقَلَّدَ السّفارَة فیما بینک و بینَ الله ، و الوفَادَةِ الى ربِّکَ، و تَکَلَّم عَنک و لَم تَتَکَلَّم عنه ، و دَعا لک و لم تَدع له ، و طَلب فیک و لَم تَطلب فیه ، و کَفَاکَ هَمَّ المَقَام بَینَ یَدَىِ الله ، والمُساءَلَة لَه فیک و لَم تَکفِه ذلک ، فان کانَ فى شَى ء مِن ذلِکَ تَقصِیر کانَ ...

حقّ امام جماعت

امّا حقّ امَامکَ فِى صَلاتکَ، فَاءَن تَعلَمَ اَنَّهُ قَد تَقَلَّدَ السّفارَة فیما بینک و بینَ الله ، و الوفَادَةِ الى ربِّکَ، و تَکَلَّم عَنک و لَم تَتَکَلَّم عنه ، و دَعا لک و لم تَدع له ، و طَلب فیک و لَم تَطلب فیه ، و کَفَاکَ هَمَّ المَقَام بَینَ یَدَىِ الله ، والمُساءَلَة لَه فیک و لَم تَکفِه ذلک ، فان کانَ فى شَى ء مِن ذلِکَ تَقصِیر کانَ بِهِ دونَک ، و ان کانَ آثِما لم تکن شَریکه فیه ، و لم یکن لکَ عَلَیهِ فَضل ، فَوَقَى نَفسکَ بِنَفسِهِ، و وَقَى صَلاتَکَ بِصَلاتِهِ، فَتَشکُرَ لَهُ على ذلکَ، و لا حَولَ و لا قُوَّةَ الا باللهِ.
((و اما حق امام جماعت این است که بدانى او سفارت و وساطت میان تو و خداى تو را به عهده گرفته و نماینده تو در درگاه پروردگار است . او از جانب تو سخن مى گوید و تو از طرف او سخنى نمى گویى . او براى تو دعا مى کند و تو براى او دعا نمى کنى . او براى تو طلب مى کند و مى خواهد و تو چنین نمى کنى . او از جانب تو اهمیت ایستادن در پیشگاه پروردگار و تقاضا و حاجت خواستن از درگاه ربوبى را کفایت مى کند و اگر در انجام این کار نقصانى باشد، به عهده او است و نه تو. اگر گناه و عصیانى صورت بگیرد، تو در این کار شریک نیستى و او هم خود و هم نمازش را وسیله صیانت از تو و نمازت قرار داده است . پس ضرورى است که تو او را بر این کار سپاس ‍ گویى و شکرگزار باشى )).
این حق نیز شبیه به حق قبلى - حق مؤ ذّن - است ؛ یعنى حق کسانى که به نوعى انسان را به سمت یک عمل مستحب هدایت و کمک مى کنند که یادآور ذکر و یاد خدا است . همان گونه که مؤ ذّن ، انسان را در یادآورى و ذکر خدا یادآورى مى کند، امام جماعت هم انسان را در انجام واجبى مانند نماز، که جماعت بودن آن مستحب مؤ کّد است ، یارى مى کند؛ بنابراین ، نسبت به انسان ، حقوقى پیدا مى کند.
امام علیه السلام از باب این شکرگزارى و حق شناسى کسى که براى انسان خدمتى انجام مى دهد، یک وظیفه و فریضه عقلى است ، مؤ منان را به اداى این حقوق تنبه و توجه مى دهند.
پاداش و فضیلت نماز جماعت
در تبیین فرمایش امام سجاد علیه السلام نکات قابل بحث متعددى مى توان یافت ، اما در این جا، به روایت هایى که در فضیلت نماز جماعت وارد شده ، اشاره مى کنیم .
در روایتى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمودند: جبرئیل بعد از نماز ظهر بر من نازل شد و هفتادهزار ملک او را همراهى مى کردند و فرمود:
یا محمَّد! انَّ ربّکَ یُقرِؤُکَ السَّلام ، و اءَهدى اِلَیکَ هَدیَّتَین ، لَم یَهدِهِما الى نبىّ قَبلک ، قلت : ما الهدیَّتان ؟ قال : الوَترُ ثَلاثُ رَکَعَات ، و الصَّلاة الخمس فى جَمَاعَة ، قُلتُ: یَا جبرَئِیل و مَا لاُمَّتى فى الجماعة ؟ قال : یا محمّد! اذا کانا اثنَین ، کَتَبَ الله لکُلّ واحد بِکُلِّ رَکعَة مِائَةَ و خَمسِینَ صَلاة (1).
((اى محمد! خداى سبحان به تو سلام رسانده و براى تو دو هدیه فرستاده است که به هیچ پیغمبرى قبل از تو نداده است . حضرت فرمودند: که من از جبرئیل سؤ ال کردم آن دو هدیه چیست ؟ او گفت : یکى ، سه رکعت نماز شب است - که در پایان هشت رکعت نماز خوانده مى شود و در مجموع یازده رکعت است . توصیه ها و سفارشهایى که براى به جا آوردن نماز شب به مؤ منان شده به خاطر آن است که هدیه الهى است - و دیگرى جماعت نمازهاى پنج گانه است . حضرت مى فرمایند من گفتم : چه حاصلى دارد که امت من نماز را به جماعت بخوانند؟ جبرئیل فرمودند: اگر این جماعت دو نفر باشند، خدا براى هر یک از این امام و ماموم و براى هر رکعتى ، اجر یکصد و پنجاه نماز قرار مى دهد)).
و اذا کانوا ثلاثة ، کَتَبَ الله لکُلّ مِنهم بکلِّ رَکعة سِتَّمِائَة صلاة ، و اذا کانوا اَربعة ، کَتَبَ الله لکُلِّ واحد بکلِّ رَکعة اَلفا و مِائَتى صَلاة ، و اذا کانوا خَمسَة ، کَتبَ الله لکلِّ واحد بکُلِّ رکعة اَلفین و اَربَعَمائة صَلاة ، و اذا کانوا سِتَّة ، کَتَبَ الله لکلِّ واحِد مِنهُم بکلِّ رَکعة اَربعة آلاف و ثَمَانَمائة صَلاة ، و اذا کانوا سَبعة ، کَتبَ الله لکلِّ واحد منهم بکلِّ رکعة تِسعَة آلاف و ستَّمائة صلاة ، و اذا کانوا ثَمانیة کَتَبَ الله لکلِّ واحد مِنهم تِسعَة عَشَر اَلفا و مِائَتى صَلاة ، و اذا کانوا تسعة ، کتبَ الله تعالى لکلِّ واحد منهم بکلِّ رَکعة ستة و ثلاثین الفا و اربعمائة صلاة ، و اذا کانوا عشرة ، کتبَ الله تعالى لکلِّ واحد بکلِّ رکعة سبعین الفا و الفین و ثمانمائة صلاة ، فان زادوا على العشرة ، فلو صارَت بحار السَّموات و الارض کلّها مِدادا و الاَشجار اَقلاما و الثقلان مع الملائکة کُتّابا، لم یقدروا ان یکتبوا ثَواب رکعة واحدة (2).
((و اگر سه نفر باشند، به ازاى هر رکعتى ثواب ششصد نماز براى آنها مى نویسد. اگر چهار نفر شدند، خدا به ازاى هر رکعتى ثواب یک هزار و دویست نماز براى آنها قرار میدهد و اگر پنج نفر شدند، در قبال هر رکعت ثواب دو هزار و چهارصد نماز به آنها مى دهد و اگر شش نفر بودند، در ازاى هر رکعت ثواب چهار هزار و هشتصد نماز به آنها پاداش مى دهد و اگر هفت نفر باشند، هر رکعت را براى هر یک از آنها نه هزار و ششصد نماز به حساب مى آورد و براى جماعتى که با هشت نفر برگزار شود براى هر یک ، یک رکعت را نوزده هزار و دویست نماز حساب خواهد کرد و اگر این جماعت به نه نفر برسد، ثواب هر رکعت نماز آنها ثواب سى و شش هزار و چهارصد نماز خواهد بود و اگر این عده ده نفر باشند، ثواب هر رکعت نماز آنها، هفتاد و دو هزار و هشتصد نماز خواهد بود. و چنانچه این عده از ده نفر تجاوز کند، اگر همه دریاهاى زمین و آسمان مرکب شوند و همه درختان قلم شوند و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، قدرت نخواهند داشت که پاداش و اجر یک رکعت از این نماز را بنویسند)).
((یا محمد! تکبیرة یدرکها المومن مع الامام ، خیر له من ستین الف حجّة و عُمرة ، و خیر من الدنیا و ما فیها سبعین الف مرّة ، و رکعة یصلیها المومن مع الامام ، خیر من مائة الف دینار یتصدّقُ بِهَا على المساکین ، و سجدة یسجدها المؤ من مع الامام فى جماعة ، خیر من عتق مائة رقبة (3).
((اى محمد! هر تکبیرى که مومن همراه با امام باشد، براى او بهتر از شصت هزار حج و عمره است و هفتادهزار بار از دنیا و آنچه در آن است براى او بهتر است و هر رکعتى که مومن همراه با امام به جا آورد، براى او از صدهزار دینار که به فقرا صدقه بدهد بهتر است و هر سجده اى که مومن همراه با امام به جا آورد، از آزاد کردن صد بنده ارزشمندتر است )).
در منابع روایى ما، درباره اهمیت نماز جماعت روایت بسیارى یافت مى شود. حتى عبدالله بن مسعود مى گوید که روزى دیر به نماز جماعت رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم رسیدم ؛ یعنى حضرت تکبیرة الاحرام را فرموده بودند که من وارد مسجد شدم و چون این فضیلت را درک نکردم یک بنده آزاد کردم ، بعد خدمت رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم آمدم و عرض کردم :
یا رسول الله ! فاتتنى تکبیرة الافتتاح یوما، فاءعتقت رقبة ، هل کنت مدرکا فضلها؟ فقال : لا، فقال ابن مسعود: ثم اءعتق اءخرى ، هل کنت مدرکا فضلها؟ فقال : لا یا بن مسعود، و لو اءنفقت ما فى الارض جمیعا لم تکن مدرکا فضلها(4).
((من تکبیرة الاحرام را درک نکردم و به همین دلیل یک برده آزاد کردم . آیا با این عمل اجر تکبیرة الاحرام را درک کرده ام ؟ حضرت فرمودند: نه . ابن مسعود مى گوید: آیا اجر تکبیرة الاحرام را درک مى کنم یا نه ؟ حضرت فرمودند: نه . بعد فرمودند: اگر هر چه روى زمین هست متعلق به تو باشد و همه را در راه خدا انفاق کنى ، باز هم فضیلت یک تکبیرة الاحرام را به دست نخواهى آورد)).
پیامدهاى سوء ترک نماز جماعت
از مجموع روایت هایى که درباره نماز جماعت آمده است استفاده مى شود که نماز جماعت فوق العاده مورد اهتمام و توصیه شرع مقدس است ؛ به صورتى که در بعضى از روایت ها درباره کسانى که نماز جماعت را ترک مى کنند، به خصوص اگر به مسجد نزدیک باشند، چنین آمده است :
لا صلاة لجار المسجد الّا فى مسجده (5).
((نماز همسایه مسجد کامل نیست ، مگر که آن را در مسجد به جاى آورد)).
در روایتى که مرحوم حرّ عاملى در ((وسایل الشیعه )) آورده است ، امام صادق علیه السلام مى فرمایند:
اشتَرَطَ رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم على جِیرانَ المسجد شهود الصّلاة (6).
((حضرت شرط کردند بر همسایه مسجد که براى نماز باید در مسجد حاضر شوند)).
در روایتى دیگر آمده است :
لَتَحضُرُنَّ المسجد اءو لاءُحرقَنَّ علیکم منازلکم (7).
((اگرکسى از حضور نماز جماعت کوتاهى کند، خانه اش را باید آتش ‍ زد)).
این دستور رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم حکایت از شدت اهتمام به نماز جماعت دارد.
حتى روایتى را نقل مى کنند که نابینایى خدمت رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم آمد و عرض کرد:
یا رسول الله ! انّى ضریر البصر و رُبَّما اءسمع النِّداء و لا اءجد مَن یَقُودُنى الى الجماعة و الصّلاة معک ، فقال له النبى صلى الله علیه وآله و سلم : شُدَّ من منزلک الى المسجد حبلا واحضُر الجماعة (8).
((یا رسول الله ! من نابینا هستم و چه بسا صداى اذان را مى شنوم ، اما کسى نیست که مرا کمک کند و براى نماز به مسجد بیاورد حضرت فرمودند: ریسمانى یا طنابى را از منزلت به مسجد مى کشى و موقع نماز دستت را به این ریسمان مى گیرى که تو را هدایت کند و به مسجد برساند)).
سرّ اهتمام به نماز جماعت همان طور که قبلا نیز بدان اشاره کردیم این است که :
مَن خلع جماعة المسلمین قدر شبر، خلع ربق الایمان من عنقه (9).
((هر کسى به اندازه یک وجب از نماز جماعت مسلمانان دور شود پیوند خود را با ایمان بریده است )).
یعنى شرط ایمان ، حضور در جماعت مسلمانان و همراهى با جمع آنان است . حتى در روایت دیگرى آمده است که :
من سمع النداء من جیران المسجد فلم یجب فلا صلاة له (10).
((از همسایگان مسجد، کسى که صداى مؤ ذّن را بشنود و در مسجد شرکت نکند، نمازش کمال ندارد و مقبول نیست )).
آیات قرآن و حضور در نماز جماعت
علاوه بر روایت ها، از بعضى آیه هاى قرآن نیز، تاءکید بر حضور در جماعت استفاده مى شود: مثل این آیه شریفه در سوره مبارکه بقره که مى فرماید:
وارکعوا مع الرَّاکعین (11).
((همراه با رکوع کنندگان رکوع کنید)).
توصیه خاصى است که در سوره آل عمران به حضرت مریم علیه السلام شده است :
وارکعى مع الرَّاکعین (12).
((با رکوع کنندگان رکوع کن )).
یا در سوره مبارکه اعراف مى فرمایند:
و اءَقیموا وجوهکم عندَ کلّ مسجد(13).
((توجه خویش را در هر مسجد - و به هنگام عبادت - به سوى او کنید)).
از این آیه ها هم توصیه به اقامه نماز با جماعت استفاده شده است . اما سر اهتمام به نماز جماعت چیست و چرا این همه مساءله جماعت در نمازهاى واجب ، مورد تاءکید و توصیه واقع شده است ؟ کاملترین و جامع ترین دلیل را مرحوم صدوق به نقل از امام هشتم حضرت اباالحسن الرضا علیه السلام در عیون اخبارالرضا بیان کرده که حضرت فرموده اند:
فلم جُعل الجماعة ؟ قیل لئلّا یکون الاخلاص و التوحید و الاسلام و العبادة لله الا ظاهرا مکشوفا مشهورا، لاءنَّ فى اظهاره حجة على اءهل الشرق و الغرب لله وحده عزّوجلّ و لیکون المنافق و المستحفُّ مؤ دّیا لما اءقَرَّ به بظاهر الاسلام و المراقبة و لیکون شهادات الناس بالاسلام بعضهم لبض ‍ جائزة ممکنة مع ما فیه من المساعدة على البرِّ و التقوى و الزبد عن کثیر من معاصى الله عزّوجلّ(14).
خداوند نماز جماعت را قرار داد تا اسلام ، توحید و عبادت خداوند متعال و اخلاص در تدین به دین و عبادت هاى دین ، پنهان نماند و مطلوب شارع مقدس ، کشف و ظهور دین و عبادت هاست .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر