حجتالاسلام علیرضا قائمینیا، نویسنده کتاب «معناشناسی شناختی قرآن»، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که پیشینه رویکرد هرمنوتیک به قرآن در ایران چیست؟ و آیا این جریان در کشورمان متاثر از جهان عرب بوده است؟ گفت: در ایران مباحث هرمنوتیک مستقل از جهان عرب صورت گرفته و در جهان عرب به این شکلی که ما در کشورمان شاهد آن هستیم، نیست و دستهبندی خاص خود را میطلبد.
طرح هرمنوتیک پس از انقلاب سرعت بیشتری گرفت
قائمینیا ادامه داد: مباحث هرمنوتیکی در ایران به صورت اجمالی چند سال پیش از انقلاب آغاز شده، اما طبیعی است بعد از انقلاب یک انفتاحی در فضای فکری کشورنسبت به مباحث غربی پیدا شد و خیلیها به مباحثی جدید از جمله معرفتشناسی روی آوردند. البته در دوره پیش از انقلاب نیز این مباحث مطرح بود، اما پس از انقلاب سرعت خوبی پدید آمد. دوره بعد از انقلاب ویژگیهای خاصی دارد، علاوه بر ویژگیهایی که خود انقلاب داشت، به نوعی یک نهضت ترجمه صورت گرفته و مباحثی جدید مانند هرمنوتیک با جدیت بیشتری مطرح شده است و به ایران انتقال پیدا کرده است.
نویسنده کتاب «معناشناسی شناختی قرآن»، تصریح کرد: من پیشتر ذکر کردهام که مباحث هرمنوتیک در ایران به صورت ناقصی متولد شده، یعنی قبل از اینکه این مباحث در ایران طرح شود و رویکردهای مختلفی به وجود بیاید، به سرعت تطبیقاتی انجام شد که این تطبیقات هم درست نبوده است. در عین حال، خود فهم هرمنوتیک فلسفی معضلی است که باید میزان درستی این فهم از هرمنوتیک فلسفی را بررسی کنیم.
قائمینیا ادامه داد: خیلی از آقایان فهمی از هرمنوتیک را مطرح میکنند که این فهم درست نیست و در همین حد نمیتوان گفت که هرمنوتیک فلسفی ادعا میکند که فهمهای ما مبتنی بر پیشفرضهاست و یا چنانچه برخی از دوستان در مقابل این دیدگاه عنوان کردهاند، یک نوع ذهنیتگرایی وجود دارد و به نظرم هر دو دیدگاه نادرست است.
وی افزود: باید به آن تاکیدی که گادامر بر تاریخیت دارد توجه کرد بر این اساس تاثیر تاریخ در فهم و نقش سنت در فهم بسیار مهم است و فهمها در یک سنت خاصی شکل میگیرند و این نگرش هر دو دیدگاه پیشگفته را نفی میکند. البته من نمیخواهم وارد بحث تفصیلی شوم. البته باید خاطرنشان کرد که ترجمههای اندکی بعد انقلاب در هرمنوتیک صورت گرفت.
تولد ناقص هرمنوتیک در ایران
قائمینیا در پاسخ به این پرسش که چطور شد که این ترجمهها انجام شد و بر اساس چه نیازی این کار صورت گرفت؟ گفت: این کارها بیشتر بر اساس نیاز شخصی و دغدغههایی بود که مترجمان داشتند. کتابهایی که نوشته شد خیلی مغلق بودند یا ترجمههایی که از برخی آثار هرمنوتیکی صورت گرفت، خیلی مفهوم نبودند و خود مترجمان به واسطه علایق شخصی به سراغ هرمنوتیک رفته بودند و همانطور که گفتم هرمنوتیک به صورت ناقص در ایران متولد شد.
نویسنده کتاب «بیولوژی نص»، تصریح کرد: دلیل تولد ناقص هرمنوتیک در
ایران این است که هرمنوتیک مانند خیلی از دانشهایی که در غرب شکل گرفته است و حتی
بیشتر ازآنها، کلگرایانه است و در سیاق دانشهای دیگر، نقد و نظرهای متعددی پیرامون
آن شکل گرفته است و ما نمیتوانیم یک فاز از هرمنوتیک را مستقل از فازهای دیگر و
با ذهنیت خودمان مطرح کنیم.
وی افزود: اینکه حقیقت و روش در غرب نوشته میشود، متاثر از فلسفه هایدگر است و از سیطرهای ناشی میشود که از زمان شکلگیری فلسفه دکارت تا امروز شاهد بودهایم و واکنشی نسبت به آن بوده است. مسائلی در تفکیک علوم طبیعی و انسانی مطرح شده است و البته مسائل زیاد دیگری وجود دارد که در شکلگیری مباحث هرمنوتیکی موثر بوده است. ما نمیتوانیم اینها را فارغ از این ماجراها دیده و بر این اساس استفادههایی کرده و نتایجی بگیریم، زیرا کار ما ابتر خواهد بود.
نویسنده کتاب «معناشناسی شناختی قرآن»، ادامه داد: هرمنوتیک بر اساس علائق و دغدغههای شخصی مترجمان در ایران مطرح شد و باید این مسئله در نظر گرفته شود که این مترجمان یا بر این اساس که این مباحث مد روز بوده و یا اینکه احساس میکردند مسئله مهمی در این دانشها مطرح است، به هرمنوتیک روی آوردند و به نگارش آثار و ترجمههایی در این زمینه پرداختند.
به آینده هرمنوتیک در ایران امیدوارم
قائمینیا در پاسخ به این پرسش که با توجه به پیشینه هرمنوتیک در ایران که قدری جدید است، آیا ورود ایرانیان به حوزه هرمنوتیک موجهای متعددی داشته است یا ما در اول راه هستیم؟ گفت: مباحث هرمنوتیکی البته نه با این عنوان در سنت اسلامی سابقه دیرینه دارد.
وی ادامه داد: هرمنوتیک هم در روش تفسیر و هم مباحث دیگر در دانشهای مختلف اسلامی از جمله عرفان به صورت گستردهای مطرح شده است و هم در فلسفه، ادبیات و اصول سابقه داشته و مباحث هرمنوتیک برای جهان اسلام جدید نیست.
نویسنده کتاب «بیولوژی نص» با بیان اینکه البته استفاده از هرمنوتیک جدید متاخر است، گفت: هرمنوتیک فلسفی بعد از انقلاب به صورت جدی مطرح شده است و مشکل من با این تطبیقها این است که بر اساس یک رویکرد انتقادی صورت نگرفته است. ما میتوانیم از هرمنوتیک استفاده کنیم و در متن فعالیتی هرمنوتیکی قرار بگیریم و با یک رویکرد انتقادی، آن مباحثی را که قویتر است گزینش کرده و مورد استفاده قرار دهیم.
وی ادامه داد: درست است که مباحث هرمنوتیکی چالشی برای ما ایجاد کرده است، اما من به آینده آن در ایران امیدوارم و آینده آن را روشن میبینیم. این جریانات وارد فضای فکری ما خواهند شد و البته پس از جرح و تعدیل، بومی شده و قابلیت این را پیدا خواهد کرد که مورد استفاده قرار بگیرند. شما تنها این جنبه هرمنوتیک فلسفی را نگاه نکنید که دارد نقد میکند. از لحاظ فلسفی عصاره خیلی از فلسفههایی که در آلمان و ... شکل گرفته است را میتوان در هرمنوتیک یافت.
قائمینیا در پایان گفت: از افلاطون بگیرید تا فلسفه هگل و شلایرماخر و دیلتای در مباحث هرمنوتیک حضور دارند، از اینرو ورود این مباحث هم تفکر فلسفی ما را تقویت خواهد کرد و هم فهم متن ما را میتواند تغییر دهد و ما میتوانیم استفادههای مثبتی از این دانش بکنیم، اما این کار بازه زمانی طولانی را میطلبد که فعالیت علمی لازم در این خصوص صورت بگیرد.