ماهان شبکه ایرانیان

نیم نظر

آیا شود که نیم نظر سوی ما کنی
تا پر گشوده، کوچ نماییم از این قباب
ای جلوه ات جمالْ دهِ هرچه خوبرو
ای غمزه ات هلاکْ کنِ هرچه شیخ و شاب
به نام تو ای محبوب که جان های اولیا و مقربان درگاهت همواره سر آن دارند که این تخته بندِ تن را درهم شکنند و به جوار قربت مأوی گزینند فی مقصد صدق عند ملیک مقتدر و «اگرنبود اجل محتوم و وقت معین که خداوند بر ایشان مقرّر فرموده در یک چشم بر هم زدن روان از کالبدشان پر می گشود.»
* * *
انسان به لطف شخصیت خدادادیِ خویش، با تلاش و تکاپویی آگاهانه، مراحل زندگی را یکی پس از دیگری طی می کند تا در «جَذْبه ربوبی» افتد و به کمال مطلوبش نایل آید یا ایهاالانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه . و هنرمند دینی، که از سرچشمه دین سیراب شده، با بارقه های ذهنی خویش، پیمودن راه را برای او آسان تر می کند.
بر همین اساس، هنر دینی هنری جذّاب است اما جاذبه ای که انسان را به فطرت خویش نزدیک می کند نه دور. جاذبه ای که عقل انسان را زیر سلطه وهم و غضب و شهوت بکشاند، جاذبه کاذب است. که متأسفانه در برخی از نشریات، فیلم های سینمایی و برنامه های تلویزیونی، گاه شاهدیم. کسی با تفنن و سرگرمی که متناسب با اهداف کمال طلبانه باشد مخالفتی ندارد اما ایجاد غفلت از هدف اصلی ظلمی است نابخشودنی. جذابیتِ یک برنامه شرط لازم است نه کافی. باید دید «برای چه» برنامه ساخته می شود؟
اصولاً نوع بینشِ فیلم ساز یا برنامه ساز، در مفهوم «جذابیت» تأثیر گذار است. اگر وی به ماهیت و حقیقت «انسان» و هدف از خلقت او پی نبرده باشد و فرهنگ دینی در وی رسوب نکرده باشد چه برداشتی از «جذابیت» خواهد داشت؟! شاید مطلبی را که اخیرا معاونت امور سینمایی کشور در جلسه شورای عالی توسعه درباره توسعه فساد در سینمای جمهوری اسلامی گفته اند، حاکی از همین واقعیت باشد، هر چند ویروس این فساد از سال ها قبل بر اثر غفلت، سهل انگاری، بی برنامگی و گاه خیانت برخی مسؤولین مربوطه وارد سینمای انقلاب شد. در هر حال از میان فیلم ها و برنامه های سازنده می توان حتی در قالب طنز راه کارهای مناسب برای حل مسائل زندگی، به عموم مردم و به ویژه جوانان ارائه داد. به دیگر سخن، سینما و به ویژه تلویزیون ما که مخاطبان آن 32 جمعیت کشور را تشکیل می دهند باید مانند قطب نما و رادار در دل شب های تاریک، کشتیِ ذهن متلاطم جوانان را روی امواج سهمگین، به مقصد راه بنمایاند. و از هدر رفتن نیروی بسیار قیمتی آن ها جلوگیری کند و باعث شود تا در هدف از زندگی تمرکز پیدا کنند و به پیش روند و در مقابله با حوادث غافل گیر نشوند و با انتخاب مؤثر در موقعیت های پیش آمده، از فرصت ها به نحو احسن استفاده نمایند و در یک کلام، پاسخِ نیازهای فرهنگی خویش را بیابند.
رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در مورد نیازهای فرهنگی جوانان که بایستی معیاری در ساخت برنامه ها باشد، در نامه خود به ریاست سازمان صدا و سیما چنین مرقوم داشته اند:
«... (نیازهای آن ها) عمدتا عبارت است از: استحکام بنیانهای اعتقادی و دینی، آشنایی با مبانی معرفتی اسلام و قرآن، شناخت تاریخ کشور و افتخارات ملت خود بویژه در دوران های نزدیک به امروز، شناخت درست امام خمینی قله بلند تاریخ معاصر و اندیشه های سیاسی تابناک و پایه های حرکت عظیم انقلابی او، احساس عزت و سربلندی به خاطر درسی که ایرانیان در دوران پیروزی انقلاب و دفاع مقدس به جهان دادند، فرا گرفتن خصلت هایی که می تواند نسل کنونی را به اعتلا و عظمت برساند مانند: دینداری و دانش پژوهی، وجدان کار و انضباط، شجاعت و پاکدامنی و جوانمردی، آگاهی سیاسی و خلوص انقلابی، امانت و محبت و برادری و استقلال و آزادمنشی و ....»
و در قسمت دیگری از نامه شریف خویش از فیلم ها و سریال ها و برنامه هایی که جوانان را مجذوب خواسته های غلط و انحرافی می سازد پرهیز داده و در بیان علت آن می فرماید: «این برنامه ها، جوانان را به بی بندوباری و معاشرت های نامشروع یا خشونت های خونین که امروز آفت جوامع غربی بخصوص آمریکا است می کشاند و در رفتار و پوشش و معاشرت و آرمان گزینی، مقلد بیگانگان بار می آورد یا حقایق گذشته و حال کشور را واژگونه می نماید و مخاطبان را به یأس از خود و فریفتگی به بیگانه یا به سرگرمی ها و عادت های ناسالم و مهلک یا به اسراف سوق می دهد.»
* * *
در پاسداشت سال امام علی علیه السلام کلامی از امام خمینی قدس سره در بیان عظمت روحی امیرالمؤمنین علیه السلام زینت بخش این بخش از سخن است: «من واقعا نمی دانم راجع به حضرت امیر از کجا شروع کنم. مسأله بغرنجی است، مسأله ای نیست که انسان بتواند بفهمد این همه ناله هایی که ایشان می زده است، سر در چاه می کرده، ناله می کرده، هر جا می رسیده ناله می کرده، این دعاهایی که از ایشان وارد شده است که در آن، آن همه ناله است، این ها چی است؟
آیا حضرت امیر علیه السلام برای خاطر این که توجه به این دنیا دارد و از مرتبه وحدت به سوی کثرت آمده است این قدر فریاد می زند؟ آیا توجه به کثرت موجب این همه فریاد ایشان هست؟ آیا در آن ناله های شب و در آن چاه ها که ایشان ناله می زده است و در آن مواردی که ایشان با خدای تبارک و تعالی مناجات می کرده است راجع به این معنا بوده است؟ راجع به این بوده است که خدایا مرا از جوار خودت برگرداندی به عالم کثرت و همان حرفی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند، از ایشان نقل است که: «لیُغان علی قلبی و انّی لاستغفراللّه فی کل یوم سبعین مَرَّة».
این «یغان علی قلبی» یعنی، من، همین طوری یک کدورت حاصل می شده یا همین رجوع به کثرت کدورت بوده؟ توجه به این عالم طبیعت با این که در نظر آن ها جلوه خداست مع ذلک از آن جلوه باطنی و از آن مرتبه غیر حضرت الوهیت آن ها را واداشته است، از این جهت ناله می زدند.
این مسأله ای است که ما نمی توانیم ادراکش را بکنیم.»
* * *
در پایان، از همه شما عزیزانی که با فرستادن نظرها و پیشنهادها و نوشته های ارزنده خود ما را یاری می رسانید، کمال تشکر و قدردانی را داریم و دستِ لطف شما را به گرمی می فشاریم و آغوشمان را برای محبت شما می گشاییم.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان