ماهان شبکه ایرانیان

قرآن و مستشرقان (در گفت و گو با حجت الا سلا م والمسلمین)

آقای زمانی : شروع کار شرق شناسی - به معنای عام - نزد غربیان به شش قرن پیش از میلا د بر می گردد. اما خصوص قرآن پژوهی غربیان و مسیحیان و یهودیان که یک رشته ی اشراق است از سال های اول هجری شروع شد

پژوهه:مستشرقان از چه تاریخی کارهای قرآنی را شروع و تاکنون درچه عرصه هایی از قرآن فعالیت کرده اند؟

آقای زمانی : شروع کار شرق شناسی - به معنای عام - نزد غربیان به شش قرن پیش از میلا د بر می گردد. اما خصوص قرآن پژوهی غربیان و مسیحیان و یهودیان که یک رشته ی اشراق است از سال های اول هجری شروع شد. آنچه که در این پرسش مورد نظر شماست، مسایل قرآنی می باشد. شاید در آن زمان کار تخصصی انجام نگرفته باشد، بنابراین آغاز رسمی کار آنان قرن دوازدهم میلا دی است. دلیل انتخاب این زمان به خاطر این است که نخستین بار، در سال 1143م، قرآن کریم توسط کشیش بزرگ کلیسای کاتولیک به زبان لاتین ترجمه شد و مورد نقد و بررسی کلیسا قرار گرفت.

این کشیش، «پیترونریبل» (Pitter Venlerabl) یعنی کشیش عالی قدر «بطرس المئجل» می گویند. ایشان به اندلس آمد و نخستین جرقه ی قرآن پژوهی را زد. وی با کمک دو کشیش دیگر و با استفاده از یکی از مسلمانان، توانست قرآن را به زبان لا تین ترجمه کند. این ترجمه چهارصد سال در خزانه ی محرمانه ی کلیسا قرار داشت و تنها کلیساییان به آن مراجعه می کردند. آنان به نقادی می پرداختند و مبلغان را تربیت می کردند تا اشکالا ت را یاد بگیرند و به کشورهای اسلا می بروند. این جریان آغاز قرآن پژوهی استشراق است. اما راجع به قرآن پژوهی غربیان در تحقیقی که بنده انجام دادم، به این نتیجه رسیدم که مستشرقان و دانشمندان مسیحی و یهودی در هشت عرصه ی قرآن پژوهی کار کردند و به فعالیت پرداختند. در حال حاضر نیز به کار خود ادامه می دهند. فهرست زمینه های کاری آنان چنین است:

ترجمه قرآن به زبان های اروپایی، چاپ قرآن کریم؛ معجم نگاری لفظی قرآن؛ تدوین دایره`المعارف؛ تصحیح و احیای کتب خطی قرائات و نشر آنها؛ پژوهش های علمی؛ تألیف کتب و مقالا ت درباره ی قرآن پژوهی؛ معارضه با تحدی قرآن و آوردن سوره های جدید.

پژوهه: فرمودید که نخستین ترجمه قرآن به طور رسمی از قرن دوازدهم آغاز شد. امروزه چند ترجمه از قرآن به زبان لا تین و زبان های دیگر اروپایی وجود دارد؟

آقای زمانی : تاکنون بیش از صد ترجمه ی قرآن توسط مستشرقان به زبان های مختلف برای استفاده و مسیحیان و یهودیان تهیه شده است. طبق یک آمارگیری چند دهه قبل؛ آلمانی 14 ترجمه، انگلیسی 10 ترجمه، ایتالیایی 10 ترجمه، روسی 10 ترجمه، فرانسوی 9 ترجمه، اسپانیایی 9 ترجمه، لا تین 7 ترجمه و هلندی 6 ترجمه از قرآن فراهم آمده است. غیر از این زبان ها، قرآن توسط غیرمسلمانان تاکنون به سی زبان بزرگ دنیا ترجمه شده است و آمار فعلی خیلی بیش از این ها است.

پژوهه: هدف مترجمان و مستشرقان از ترجمه ی قرآن کریم به زبان های اروپایی چه بوده است؟

زمانی : اگر بخواهیم واقع بینانه برخورد کنیم، نباید بگوییم همه، مغرضانه یا همه ناصحانه ترجمه کرده اند. واقعیت این است که مترجمان و مستشرقان - در مجموع - انگیزه های گوناگونی داشتند. بنده تمامی اسلا م شناسان و قرآن پژوهان غربی را در سه دسته قرار داده ام:

دسته ی اول مستشرقانی هستند که از کلیسا برآمدند. این افراد کشیش بودند یا در ابتدا، دوره های درسی خود را در مدارس کلیسایی گذراندند و فارغ التحصیل شدند. برخی از آنان نیز افرادی بودند که از طرف کلیسا به کارهای قرآنی مأموریت یافتند. من به این دسته، اسلا م شناس و قرآن پژوه صلیبی می گویم. هدف آنها تنها تأمین اهداف صلیبی ها بوده است . این افراد در صدد بودند تا بفهمند با شناخت اسلا م و قرآن چه نقاط ضعفی را می توانند پیدا کنند تا با ثابت کردن آن، مسیحیت را گسترش دهند.

دسته ی دوم مستشرقانی هستند که به طور رسمی از سوی

وزارت خانه های مختلف دولت های اروپایی و غربی وارد کار شدند. ما شاهد اسلا م شناسانی از غرب هستیم که مأمور وزارت جنگ یا وزارت خارجه بوده که مأمور اسلا م شناسی و قرآن شناسی شده اند.

طبعاً کسی که کارمند وزارت جنگ فرانسه است، برای اسلا م شناسی حقوق می گیرد، معلوم است که کار او باید برای مسایل امنیتی و کشورگشایی های فرانسه، منافعی داشته باشد. بسیاری از مستشرقانی که در حوزه اسلا م شناسی قرآن پژوهی فعالیت کرده اند یا مستقیماً کارمند و مأمور بودند یا مأموریت رسمی از طرف وزارت امنیتی نداشتند، ولی از سوی دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و شرق شناسی به قرآن پژوهی واسلا م شناسی مأمور می شدند. حقوق مورد نیاز آنها نیز از سوی دولت های اروپایی تأمین، و برای قرآن پژوهی، نشر، شرح و تفسیر قرآن و مقالا ت مصرف می شد.

هنگامی که برای انجام چنین کاری، که ظاهراً ربطی به دولت ندارد، بودجه ای تخصیص می دهند، به یقین سودی در میان خواهد بود. بنابراین بیش تر اسلا م شناسان و قرآن پژوهان غربی به این جریانات وابسته هستند. من اسم این کار را اسلا م شناسی و قرآن پژوهی و استشراق استعماری می گذارم.

طیف سومی از اسلا م شناسان و قرآن پژوهان در غرب هستند که بی طرف می باشند. آنان حق جویانه به پژوهش مشغول شدند. این اشخاص از سوی هیچ سازمانی مأموریت رسمی ندارند و خودشان وارد کار شده و فعالیت کرده اند. البته به نتایج متفاوتی رسیده اند؛ برخی از آنها وقتی با قرآن و اسلا م آشنا شدند و حقانیت اسلا م و برتری قرآن بر انجیل را دریافتند، به سرعت مسلمان شدند. تعداد چنین افرادی کم نیست. در کتاب آقای خوروش اصفهانی (ره) اسامی دوهزار نفر از دانشمندان غربی، که مسلمان شدند، آمده است. ایشان در طی بیست سال این اسامی را جمعآوری و چاپ نمود. از سوی دیگر، افرادی مانند آقای «هانری کربن»، گرچه جزو مسلمان شده ها نبود، ولی دیدگاه وی نشانه ای از انگیزه های حق جویانه ی ایشان و تمایلا ت فراوانش به اسلا م می باشد.

با این حساب برخی از افراد دسته ی سوم مسلمان شدند و برخی دیگر در گروه مدافعان اسلا م و قرآن جای گرفتند. برای نمونه «ایزوتسو» یکی از این دانشمندان غیر مسلمان و مستشرقان قرآن پژوه بود و کتاب هایی در دفاع از قرآن، فرهنگ و معارف قرآن نوشته است. یکی از آنها کتابی است به نام "خدا و انسان در قرآن" که واقعاً مانند یک عالم مسلمان نوشته است.

دنیای غرب دوست دارد که ما همه مستشرقان را از گروه سوم بدانیم، ولی حقیقت چیز دیگری است. من دو مورد را نقل می کنم: یکی «آبراهام هنکلمان»، راهب بزرگ هامبورگ آلمان، که در سال 1692م فوت کرد. ایشان ترجمه ی مهمی از قرآن نوشت. وقتی ترجمه اش چاپ شد، مورد اعتراض کشیشان دیگر قرار گرفت که چرا شما فرهنگ قرآن را در اروپا گسترش داده اید؟! برای همین ناچار شد در مقدمه ی ترجمه اش تصریح کند که نشر این کتاب، در راستای بررسی های زبان عربی و قرآن می باشد.

«لرد فیشو ماراشی»، مترجم دیگری است که قرآن را در اواخر سال 1698م به لا تین ترجمه کرد. وقتی مورد اعتراض قرار گرفت، اعلا م کرد که جوهره ی انتشار این ترجمه، حرکت دفاعی از ناحیه ی کاتولیک بر ضد اسلا م است. بطرس المیجل راجع به ترجمه قرآن نیز تصریح کرد که دست کم علمای مسیحی می توانند با کشف نقاط ضعف قرآنی، ایمان پیروان مسیحیت را در برابر تبلیغ اسلا م واکسینه کنند تا جاذبه های ناچیز قرآن در دیدگاه آنها تغییری ایجاد نکند! چنین سخنانی نشان دهنده ی انگیزه ی منفی آنها از انجام این عمل به ظاهر خوب می باشد.

پژوهه: آیا چاپ قرآن کریم نخستین بار توسط مستشرقان انجام گرفته یا مسلمانان؟

زمانی : قرآن برای نخستین بار در دنیا توسط دستگاه های کلیسا چاپ شد. پیش از آن درمیان مسلمان ها تکثیر قرآن توسط نسخه برداری های کاتبان انجام می گرفت و به هرحال سیر تطور خط را در پی داشت. این جریان به شکوفایی خطوط اسلا می منجر شد. به اعتقاد من تطورات خطوط اسلا می، مرهون برکت استنساخ قرآن بوده و بدون آن شاهد چنین جریانی می بودیم.

پژوهه: آیا تاریخ نخستین چاپ قرآن توسط مستشرقان مشخص است؟

زمانی : این امر نخستین بار در سال 1499م (اواخر قرن پانزدهم) یعنی پانصدسال پیش، انجام شد و نخستین چاپ در بندقیه (شهر ونیز ایتالیا، که پایگاه کاتولیک است) انجام گرفت.

نسخ آن پس از چاپ بلا فاصله به دست کلیسا جمعآوری شد. آنان استدلا ل کردند که چاپ قرآن، برای آنها اثر منفی خواهدداشت. پس از جمعآوری نیز همه را سوزاندند. چاپ و انتشار قرآن مدتی ممنوع بود.

در سال 1518م، یعنی نزدیک به نوزده سال پس از آن جریان، باردیگر گفت وگوهای بین سران کلیسا سرگرفت و به این نتیجه رسیدند که چاپ قرآن، با ترجمه هایی که می شود، می تواند مورد استفاده کلیسا قرار بگیرد. به همین دلیل دوباره در بندقیه اقدام به چاپ شد و این روند ادامه پیدا کرد. این کتاب آسمانی تا سال 1800م - متأسفانه - در جهان اسلا م چاپ نگردید! قرآن برای نخستین بار در سال 1803م در غازان (از مراکز دینی روسیه) چاپ گردید. پس از آن در کلکته، قاهره، بمبئی، استانبول و سپس ایران (در تبریز و پس از آن در تهران) این کار انجام گردید. با این حساب کشورهای اسلا می سیصد سال پس از غربی ها اقدام به این کار کردند!

پژوهه: آیا ترجمه های مستشرقان، از دیدگاه محتوایی، مورد نقد قرار گرفته است؟

زمانی : ترجمه هایی که از طرف مستشرقان صورت گرفته باید دسته بندی شود. برخی از ترجمه ها هم ترجمه ی گزیده هایی از قرآن کریم است. این گزینش ها به دو صورت انجام گرفته است؛ یکی گزینش هدف دار و دیگری گزینش بخش هایی از قرآن.آنهایی که هدف دار بوده، طبیعی است که منفی می باشد. اما ترجمه های کامل، به نظر من سه دسته هستند: نوع اول، ترجمه های معاندانه می باشند که بیش تر برخی از مطالب را غلط ترجمه کردند و به جامعه ارائه دادند. نمونه های چنین ترجمه هایی جمعآوری شده است. بخش دوم ترجمه هایی است که جاهلا نه انجام گرفته است؛ یعنی خطاهای زیادی در آن وجود دارد که از ناآگاهی مترجم غربی نسبت به ویژگی های زبان عربی یا ویژگی های مفاهیم و معارف اسلا می سرچشمه می گیرند؛ بیش ترین ترجمه ها در این بخش قرار دارند. بخش سوم، ترجمه هایی است که تلا ش گردیده تا درست باشد. اگر خطا هم داشته باشند، اندک است. از این ترجمه ها تعداد کمی وجود دارد.

پژوهه: آیا مستشرقان نقشی در معجم های قرآن داشته اند؟

زمانی : متأسفانه آغازگران معجم نویسی برای قرآن مستشرقان بوده اند. در گذشته هرگاه طلا ب ما می خواستند درباره ی یکی از موضوع های قرآن تدبّری داشته باشند، به مشکل بر می خوردند. ورق زدن تمام قرآن کار مشکلی بود. به عنوان مثال باید آیاتی را که در مورد «صبر» آمده، جمع می کردند و ارائه می دادند؛ این کار برای آنها مشکل بود.

برای چنین تحقیقی لا زم بود که واژه ی صبر در قرآن تتبع شود و مشتقات آن کنار هم قرار بگیرد تا بتوان مفهوم صبر در قرآن را به طور کامل دریافت کرد. چنین پژوهشی را در گذشته نداشته ایم و علمای قدیم ما عمیقانه وارد این موضوع نشده اند. نخستین کسی که وارد این کار شد آقای «فلوگل» آلمانی است که نزدیک به دویست سال پیش اقدام کرد. با استفاده از کتاب ها و ترجمه های قرآنی تلا ش کرد تا به این مفاهیم دست پیدا کرده و نخستین معجم الفاظ قرآن را تهیه کند.این کتاب در سال 1842، یعنی نزدیک به 160 سال پیش، چاپ شد. سپس به عربی ترجمه گشت و با نام نجوم القرآن، در لا یپزیک آلمان، چاپ شد. هفتاد، هشتاد سال از این جریان گذشت و ما نیز کاری در این زمینه انجام ندادیم. سرانجام آقای محمد فؤاد عبدالباقی به این مجموعه دست رسی پیدا کرد و مشاهده نمود که معجم بسیار خوبی است. ایشان این کتاب را ویرایش کرد و به عربی کامل در آورد. سپس با نام المعجم المفهرس لا لفاظ القرآن الکریم چاپ کرد و در اختیار امت اسلا می داد.

اما این کار برای قرآن پژوه کافی نبود. برای نمونه، اگر محقق بخواهد آیه ای درباره ی جهاد پیدا کند، این معجم فقط می تواند لفظ جهاد و مشتقات آن را پیدا نماید، در حالی که جهاد به تعبیرات گوناگونی مانند قتال، صلح، ولا یت و بطانه در قرآن آمده است. آنها فکر کردند باید معجم موضوعی هم نوشته شود. من در دوران طلبگی ام دوست داشتم آیاتی راجع به موضوعات قرآن جمعآوری کنم. سرانجام آنچه را که می خواستم، در کتابی به نام تفصیل آ یات القرآن الکریم یافتم و این کتاب را خریدم؛ و از آن استفاده می کردم. روی جلدکتاب به نام آقای محمدفؤاد عبدالباقی می باشد. چندی پیش که کتب مستشرقان را بررسی می کردم و زندگی نامه ی «ژول لابوم» فرانسوی را می خواندم. مشاهده کردم که یکی از تألیفات ایشان کتاب تفصیل آیات قرآن کریم می باشد. به کتاب مراجعه کردم؛ دیدم آقای عبدالباقی در مقدمه به این نکته اشاره کرده است که ژول لابوم فرانسوی کتاب خوبی نوشته است و به درد علما می خورد. من نیز آن را به عربی ترجمه نمودم. البته پس از چندی به فارسی هم ترجمه شد؛ در سال 1313 هجری قمری (نزدیک به 110 سال پیش) آقای محمدحسن خان صنیع الدوله این کتاب را با نام کشف المطالب از فرانسه به فارسی ترجمه کرد. پس از آن هم بار دیگر آقای کیکاوس ملک منصور آن را با نام تفصیل الا یات ترجمه نمودند. جای تأسف بسیار دارد که ما در این رشته از علوم قرآنی نیز عقب هستیم.

پژوهه: دانشمندان غربی و مستشرقان درباره ی قرآن پژوهی چه کتاب هایی نوشته اند؟

زمانی : در این باره آمار بسیار مفصلی وجود دارد. بایستی اسامی کتب و مقالا تی که راجع به اسلا م و قرآن داشته اند، در مجموعه ای جمعآوری کرد. دکتر «ادوارد سعید»، استاد دانشگاه کلمبیای نیویورک با بیش از 35 سال تدریس زبان های شرقی، نوشته بود که بدانید غربیان و مستشرقان کار علمی بزرگی انجام داده اند. آنان تا سال 1850م نزدیک به 000/60 عنوان کتاب درباره ی شرق و اسلا م نوشته اند.

از کارهای سنگینی که استشراق درباره ی اسلا م انجام داد، تدوین کتاب(Encyclopedia of islam) دایره`المعارف اسلا م بود. این کتاب در سال 1913م، یعنی نزدیک به نود سال پیش، در لیدن چاپ شد. لیدن، از شهرهای علمی و پرکار اسلا م شناسی دنیای غرب است که در هلند قرار دارد. هم زمان تصمیم گرفتند که به سه زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی منتشر کنند و به تمام مراکز اسلا م شناسی ودانشگاه های دنیا بفرستند تا این منبعی برای اسلا م شناسی در جامعه باشد. مهم ترین مرجع اسلا م شناسی دنیا، همین کتاب است. دنیا، اسلا می را می شناسد که مسیحیان و یهودیان ترسیم کرده اند! ما تا سال 1950م بی خبر بودیم. در این سال الا زهر تلا ش کرد تا این کتاب را به زبان عربی ترجمه کند. گروهی از اساتید الا زهر مشغول به کار شدند و این دایره المعارف را به عربی ترجمه کردند.

این ترجمه هم اکنون در پانزده جلد بزرگ جمعآوری شده است. جالب این است که هنوز موفق نشده اند به اتمام برسانند و تا حرف «ع» ترجمه کرده اند و هم اکنون در کتاب خانه ی بزرگ قم وجود دارد. مایه ی تأسف است که بسیاری از طلا ب از جایگاه عظیم چنین دایره المعارفی در سطح دنیا آگاهی ندارند. در دایره المعارف مذکور مقالا ت متعددی درباره ی شیعه و قرآن وجود دارد. وقتی ترجمه ی این کتاب به عربی آغاز شد، مترجمان اندکی در پاورقی ها نقد زدند، ولی نقدها جرقه ای شد تا مؤلفانش آگاه شوند که باید مفصل تر بنویسند. به همین دلیل روش جدیدی را از سال 1950م آغاز کردند؛ آنان تصمیم گرفتند تمامی دایره المعارف را بازنویسی و حدوداً دوبرابر کنند. ویرایش جدید این کار انجام شد و به دو زبان انگلیسی و فرانسه منتشر گردید. این جریان از پنجاه سال پیش آغاز گردیده، در حالی بسیاری از که ما کاملا ً بی خبریم که این دایره المعارف چه مطالب اشتباهی را به نام اسلا م به جهان ارائه می دهد.

پیش نهاد من این است که همه ی فضلا ، نویسندگان و مسؤولا ن این دایره المعارف را، با جدیت تمام، در دستورکار ترجمه و نقادی خود قرار دهند. جا دارد که به اندازه ای که آنها نوشته اند، ما نیز بنگاریم.

این، یکی از کارهای آنان بود. کارهای دیگری هم در بخش قرآنی انجام شده که مورد نقد قرار نگرفته است. برای نمونه ی «نولوکه» آلمانی نزدیک به دو قرن پیش کتابی درباره ی تاریخ قرآن نوشت. ایشان در بیست سالگی دکترای خود را گرفت و پایان نامه ی خود را، «تاریخ قرآن کریم» قرار داد. آن چنان در تاریخ قرآن کارکرد که تفکّر نوین و روش جدیدی در نقادی آیات قرآنی، به اروپا تقدیم نمود. به اعتقاد من تمام محققانی که در این دویست سال د رغرب درباره ی تاریخ قرآن کار کردند و صدها کتاب نوشتند، براساس کتاب نولوکه بوده است. تمام این تلا ش ها در بحث تاریخ قرآن به این قصد بوده که اثبات کنند قرآن وحی خدا نیست، بلکه برگرفته از شرایط خاص و رخدادهای 23 ساله ای می باشد که در زمان ادعای در جامعه رخ داده و به آن آیات تبدیل شده است! این جریان، حرکت قوی ای است که دویست سال روی آن کار شده و از کارهایی می باشدکه هنوز نقدی بر آنها انجام نگرفته است.

آقای «گلدزیهر»، مستشرق مجارستانی و یهودی است. ایشان «روش های تفسیری» قرآن را تأسیس کرد. وی کتاب المذاهب التفسیریه فی الا سلا م را نوشت که دو بار به زبان عربی چاپ شد. این کتاب به زبان های متعدد دنیا ترجمه شده است. چندی پیش نیز یکی از فضلا ی قم آن را به فارسی ترجمه کرده و نقد مختصری هم درباره اش نوشته است. این فرد رشته ی جدیدی را در علوم قرآنی تأسیس نمود و تا جایی که توانست، مغرضانه کار کرد. این امر مهم، از کارهای سنگین مستشرقان است. این چند نمونه از کارهایی است که توسط مستشرقان درباره قرآن کریم صورت می گیرد. از این دست، موارد بسیاری وجود دارد.

پژوهه: با توجه به این که از جناب عالی، در مجلا ت مقاله ای در نقد دایره المعارف قرآن لیدن چاپ شده است، توضیحی در این باره بفرمایید؟

زمانی : غربیان، مستشرقان، مسیحیان و یهودیان مشاهده کردند که دایره المعارف اسلا م در دنیا جا باز کرده؛ بر کرسی تدریس اسلا م شناسی در جهان نشسته اند و موفق شده اند اسلا م را معرفی کنند. فهمیدند که مردم دنیا، نام قرآن را شنیده اند، ولی آن را ندیده اند. گرچه ترجمه شده، ولی به دلیل این که ساختار زبان امروزی را ندارد و تنگناهای ترجمه در آن اعمال می شود، نمی تواند برای محقق غیرمسلمان کافی باشد. احساس کردند که قرآن به این شکل به جامعه ی بشری شناسانده نمی شود و برای این کار باید معارف قرآن استخراج و تنظیم شده و به دایره المعارف تبدیل گردد. بنابراین مستشرقان تصمیم گرفتند در تدریس حوزه ی قرآن و تفسیر آن بکوشند و قرآن را برای جهان تفسیر کنند. از این رو از سال 1993م، یعنی نزدیک به حدود ده سال پیش، خانمی از اساتید یکی از دانشگاه های آمریکا به نام(jane Dammen Macavliffe) پیش قدم شد؛ ایشان تعدادی از قرآن پژوهان دنیای غرب و چندین کشور را دعوت کرد و موضوع را با آنها در میان گذاشت. آنان نیز استقبال کردند. مرکز این کار علمی در لیدن قرار دارد.

بدین ترتیب تألیف دایره المعارف قرآن، در لیدن، آغاز شد. آنان موفق شدند نخستین جلد آن را در سال 2000م به زبان انگلیسی منتشر کنند. جلد دوم در سال 2001م چاپ شد و در سال بعد جلد سوم آن عرضه گشت.

من مقاله ای را به عنوان آشنایی و نقدی بر دایره المعارف قرآنی لیدن نوشتم که در مجله ی پژوهش های فلسفی و کلا می دانشگاه قم، در شماره ی جدید آن، چاپ شد. به اعتقاد من تمام مقالا ت این دایره`المعارف باید نقادی و ترجمه شوند و به زبان انگلیسی منتشر گردند، زیرا خانم مک اولیف در مقدمه ی جلد نخست نقل می کند که من امیدوارم این دایره المعارف قرآن، عطش جامعه ی بشری را نسبت به قرآن شناسی تأمین کند و بتواند بهترین مرجع برای قرآن شناسی در جهان باشد.

پژوهه: ظاهراً در ایران هم دایره المعارف قرآنی در حال شکل گیری و تدوین بوده و جلد نخست آن نیز منتشر گردیده است.

زمانی : بله، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، وابسته به دفتر تبلیغات اسلا می، از چندسال پیش مشغول به کار شده است و جلد اول آن را منتشر کرده اند. امیدوارم که این گروه بتواند مجموعه ی قوی و کاملی را بنگارد که قوی تر از کار لیدن باشد. برای اثرگذاری بیش تر پیش نهاد می شود که این اثر به عربی و انگلیسی ترجمه گردد.

پژوهه: از این که در این گفت وگو شرکت کردید، متشکریم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان