ماهان شبکه ایرانیان

گزارشی از مؤسسه و مسابقه

مؤسسه ی تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق علیه السلام که تقریبا بیست سال از تاسیس آن می گذرد، از معدود مراکز علمی و فرهنگی چشم گیر حوزه ی علمیه ی قم می باشد که توجه بازدید کنندگان داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است;و آنان تحسین وتقدیر خود را چه به صورت شفاهی و چه به صورت کتبی ابراز داشته اند.

مؤسسه ی تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق علیه السلام که تقریبا بیست سال از تاسیس آن می گذرد، از معدود مراکز علمی و فرهنگی چشم گیر حوزه ی علمیه ی قم می باشد که توجه بازدید کنندگان داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است;و آنان تحسین وتقدیر خود را چه به صورت شفاهی و چه به صورت کتبی ابراز داشته اند.

مؤسسه در طول این بیست سال علاوه بر احیای دهها اثر خطی در رشته های مختلف، و نشر آنها در جهان، بر پرورش صدها محقق در کلام اسلامی که بتوانند از حوزه ی اسلام دفاع علمی کنند، همت گمارده و صدها تن فارغ التحصیل در این رشته تحویل جامعه اسلامی داده است.

در این دو ماه گذشته از سال 79، شخصیت هایی از مصر و سوریه از برنامه های آموزشی و پژوهشی مؤسسه دیدن به عمل آورده و نظریات خود را در دفتر خاطرات مؤسسه منعکس نموده اند که به گزارش برخی از آنها می پردازیم:

×××

استاد«دمیر داش » حقوقدان مصری

استاد الدمیرداش العقالی » از حقوق دانان مصر است که مدتی در دیوان عالی آن کشور انجام وظیفه کرده و زمانی نیز مشاور حقوقی رئیس جمهور فعلی مصر (حسنی مبارک) بوده است.

×××

خاطره ای از استبصار

او در نشستی که با آیت الله سبحانی در مؤسسه داشت، انگیزه ی پیروی خود را از مذهب اهل بیت علیهم السلام به طور مشروح بیان کرد که خلاصه آن را در این جا می آوریم:

من قاضی دادگاه خانواده بودم (آن روزی که دادگاه خانواده در مصر جدا از دیگر دادگاه هابود).

زن و مردی وارد دفتر کار من شدند و مرد متقاضی طلاق بود و می گفت مدتها است که از همسرم دوری جسته و عمل جنسی انجام نگرفته است (بنابراین طلاقش مانع ندارد) در حالی که زن به تکذیب او پرداخت و گفت: تو ده روز پیش با من همبستر شدی؟

من در حیرت فرو رفتم، از هر نوع داوری خودداری کردم، سپس با استادم، مرحوم دکتر ابو زهره که در نقطه دور از قاهره زندگی می کرد، تماس گرفتم و جریان را شرح دادم. او در پاسخ سؤال من چنین گفت:

اگر من در این نوع مسایل اختیار داشتم به فتوای امام صادق علیه السلام عمل می کردم.

گفتم فتوای او چیست؟ گفت: فتوای او این است که طلاق در حالت طهر زن صحیح است نه دوران قاعدگی، آن هم طهری که در آن عمل جنسی انجام نگرفته باشد، و صیغه طلاق در حضور عدلین اجرا گردد.

من برای اولین بار بود که نام امام صادق را از استادم شنیدم، و به دنبال دلیل فتوا رفتم دیدم آیات سوره ی طلاق به روشنی بر صدق فتوای استاد گواهی می دهد، سپس با خود گفتم، چگونه علما و امامان مذاهب چهارگانه مفاد این آیات را نادیده گرفته اند، و به صحت طلاق در حال حیض و طهری که در آن نزدیکی صورت گرفته باشد بدون حضور عدلین فتوا داده اند.

این جریان تنشی در من نسبت به فقهای اهل سنت پدید آورد، بسان برقی بود که افق را یک لحظه روشن می سازد، و در من نوعی علاقه به مطالعه آثار علمی اهل بیت پدید آورد.

من در حالت تردد و حیرت بودم که در عصر پادشاهی «فیصل » به عنوان مشاور حقوقی به کشور سعودی اعزام شدم، و در دفتر وزیر کشور وقت «فهد» مشغول کار شدم.

در ایام حج، کتابهای برخی از شیعیان را مصادره کرده و به وزارت کشور در ریاض آورده بودند، و ماموران وزارت کشور از من می خواستند که مهر ضلالت و باطنی بودن بر آن کتابها بزنم، من از چنین کار خودداری کردم زیرا کتابها را اصلا مطالعه نکرده بودم و آنان می خواستند که من بدون مطالعه بر این کار صحه بگذارم. سلفی های متعصب و بی اطلاع، از دست من به فهد شکایت کرده او بنده را خواست و جریان را بازگو کرد، گفتم: قربان ! بنده این کتابها را اصلا ندیده ام چگونه مهر باطنی بر آنها بزنم، امر بفرمایید کتابها را در اختیار من بگذارند، و پس از مطالعه نظر خود را بنویسم. به دستور «فهد» کتابها را در اختیار من قرار دادند و در میان آنها کتاب «شرائع الاسلام » محقق حلی بود که من گمشده خود را در آن کتاب یافتم، سپس نامه ای تنظیم کردم و به عرض وزیر کشور رسانیدم که کتاب های مصادره شده فقه اهل بیت است، و ارتباطی به کتابهای باطنیه ندارد،و او نیز پذیرفت و قرار شد که کتابها را به صاحبانشان بازگردانند، متاسفانه ویا خوشبختانه ایام حج سپری شده بود و صاحبان کتابها کشور را ترک کرده بودند.

از همین جا اندیشه مذهب شیعه (امامی) در ذهن من قوت یافت و به مرور زمان، بر اثر مطالعات به واقعیت مذهب اهل بیت علیهم السلام پی برده و هم اکنون مبلغ آن می باشم و افراد زیادی بر اثر تبلیغ اینجانب پذیرای مذهب جعفری شدند.

استاد «دمیرداش »، هنگام بازدید از کتابخانه ی مؤسسه در بخش تفسیر ، جلد اول، تفسیر قرطبی را طلبید و گفت: قرطبی در این تفسیر در بحث استعاذه حدیثی نقل می کند و من آن را به بزرگان « ازهر» ارایه کردم و مایه ی شگفتی آنها شده است.

اینک ترجمه متن حدیث:

«اعمش » به سندی از عبد الله بن عباس یا (عبد الله بن مسعود) نقل می کند که علی علیه السلام فرمود: من پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم را در نزد صفا دیدم که حیوانی را که به صورت فیل بود لعن می کرد.

گفتم: ای رسول خدا این کیست؟

پیامبر در پاسخ فرمود: آن شیطان رجیم است.

در این هنگام رو به آن حیوان کرده گفتم: به خدا سوگند تو را می کشم، و امت را از شر تو خلاص می کنم.

آن موجود مجسم گفت: علی; کشتن من پاداش من نیست.

به او گفتم: پس پاداش تو چیست؟

او در پاسخ گفت: به خدا سوگند احدی تو را دشمن نمی دارد مگر این که من شریک پدر او در انعقاد نطفه اش می باشم. (1)

×××

وضوی پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم

کرارا سؤال می کنند پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم هر روز چند بار در حضور مردم وضو می گرفت و مسلمانان نیز در محضر وی وضو می گرفتند از این جهت نباید در کیفیت وضو اختلافی رخ دهد در حالی که درباره ی پاره ای از اعضای وضو اختلاف عمیقی وجود دارد شیعه ی امامیه به پیروی از اهل بیت علیهم السلام بر پاها مسح می کشند در حالی که اهل سنت می شویند. این اختلاف از کی و از چه زمانی پدید آمده است.

در این باره رساله های متعددی نوشته و ریشه ی اختلاف، بیان گردیده است ولی آنچه که وادار کرد این مطلب را اینجا مطرح کنیم این است که مهمان محترم مؤسسه «دمیرداش »این نکته را یادآور شد. وی گفت: ابن قدامه حنبلی در کتاب «المغنی » ریشه اختلاف را حجاج بن یوسف می داند، می گوید:

به انس بن مالک صحابی پیامبر گفتند حجاج می گوید ظاهر و باطن پاها را بشویید و میان انگشتان را تمیز گردانید چون چیزی آلوده تر از پاها در بدن فرزند آدم نیست.

انس در پاسخ گفت: خدا راست گفته و حجاج دروغ می گوید :سپس آیه وضو را خواند: «وامسحوا برؤوسکم وارجلکم » یعنی باید پاها را مسح کرد نه اینکه شست و لذا در تیمم آنچه که در وضو شسته می شود باقی است و آنچه مسح می شوند یعنی سر و پاها ساقط است. (2)

مهمان عزیز برداشت خود را از کارهایی که در مؤسسه صورت گرفته است، در دفتر خاطرات نوشت وبا اهداء کتابهایی از انتشارات مؤسسه ، مؤسسه را ترک گفت.

×××

دکتر علی عقله عرسان(نویسنده ی بزرگ سوری)

دکتر علی عقله عرسان اندیشمند سیاسی و نویسنده و شاعر سوری و دبیر اتحادیه نویسندگان عرب می باشد، او در ادبیات و داستان نویسی و شعر منزلت والایی دارد، وی از طریق وزارت ارشاد اسلامی جهت دیدار از مؤسسه امام صادق علیه السلام معرفی گردید.

در نشستی که با آیت الله سبحانی داشت از برنامه های کلامی و فلسفی مؤسسه آگاه گردید، و در میان سخنانش جمله ای را یادآور شد که خاورشناسان آن را درباره ی فلسفه ی اسلامی می گویند و آن این که فلسفه در میان مسلمانان با کندی آغاز شد و با ابن رشد (متوفای 598) پایان یافت.

او در حالی که این جمله را بازگو می کرد جمله دیگری بر آن افزود و گفت: حق این است که دوست و دشمن بر فلسفه اسلامی ستم کرده اند، یعنی فلسفه با مرگ ابن رشد از سیر تکامل باز نیایستاد.

وقتی سخن او به این نقطه منتهی شد آیت الله سبحانی رشته سخن را به دست گرفت پس از تبریک مجدد و خوش آمد، یادآور شد: درست است که فلسفه اسلامی در برخی از نقاط ازحرکت بازماند و این همان مناطقی بود که ابن رشد در آن نقاط زندگی کرد یعنی «قرطبه و غرب سرزمینهای اسلامی » ولی فلسفه اسلامی با ورود قرن هفتم به وسیله مرد دانش و فلسفه یعنی خواجه نصیر الدین طوسی (متوفای 672) حرکت مجدد خود را آغاز نمود و بزرگانی را در فلسفه و کلام مانند دبیران معروف به کاتبی قزوینی(متوفای 675) و علامه حلی (متوفای 726) و قطب الدین رازی (متوفای 766) پرورش داد،و در قرون بعد در اوایل قرن 11 دانش عقلی در ایران و بلاد مجاور در حال سیر و تکامل بود تا این که در اوایل قرن یازدهم انقلابی در اصول فلسفه پدید آمد و مشعل دار انقلاب دو فیلسوف عظیم الشان محقق میرداماد(متوفای 1041) و صدرالمتالهین شیرازی(متوفای 1050) است.پس از این دو فلسفه اسلامی در اصفهان حالت تمرکز به خود گرفت و فلاسفه بزرگ در هر عصری پدید آمد که به تکامل این علم همت گماشته اند، این سیر همچنان تا به امروز ادامه دارد، و هم اکنون فلسفه و کلام از دروس رسمی درحوزه ی علمیه و دانشگاههای بزرگ کشور است.

آقای رصافی یکی از محققان مؤسسه که در مجلس حضور داشتند یادآور نکته ای شدند و گفتند فلسفه اسلامی به هنگام انتقال از یونان 200 مساله بیش نبود ولی اکنون بر اثر تلاشهای پیگیر فلاسفه اسلام به 700 مساله رسیده است، و اگر این مسایل به صورت هندسی تنظیم شود بازدهی این علم دو چندان می شود و غربیان از عظمت آن آگاه می گردند.

سپس تعدادی از انتشارات مؤسسه به عنوان هدیه تقدیم مهمان گرامی و هیئت همراه شد و او در دفتر خاطرات کتابخانه ی مؤسسه پس از سلام و تحیت چنین نوشت:

اسعد اللحظات تلک التی تقضیها مع عالم فقیه، وفی دار علم تصنع مستقبل الانسان بوحی من الایمان والاخلاق وحب المعرفة.

کانت تلک لحظات لا تنسی قضیناها فی قم بتکرم من الشیخ السبحانی الذی افاض علینا من علمه بعربیة مبینة، ومکننا من الاطلاع علی انجازات المؤسسة التی یشرف علیها فکان لنا فی رحاب علم الکلام والرد علی المسائل الجدیدة وقت استفدنا منه الکثیر.

التحیة والمحبة والتقدیر لاولئک الرجال الذین نذروا انفسهم للعلم والمعرفة وخدمة الحقیقة بایمان یعززه الحب، وباقتدار علی الاداء یزینه تواضع واصرار علی المثابرة.

تحیة للشیخ الکبیر (الدکتور) السبحانی ولفریق العمل الذی یساعده وکل التمنیات الطیبة بالازدهار والنجاح، له و لقم و لایران و للاسلام الذی ینصره.

والسلام علی من خدم الحق والدین باخلاص فذاک یربح ما لا یستطیع احد انتزاعه منه او منازعته علیه.

1/5/2000

علی عقلة عرسان

الامین العام للاتحاد العام

للادباء و الکتاب العرب

مسابقه ادبی و اجتماعی

حضرت والد دامت برکاته فرمودند:

در سال 1355ه.ش در دیداری که با مرحوم آیة الله شیخ محمد جواد مغنیه (1321 1400) لبنانی در قم داشتیم، سخن از هر دری به میان آمد و سرانجام سخن به ددمنشی دولتهای غربی و برخی از ملتهای دور از تقوا و ایمان منتهی گشت که چگونه به خاطر حرص بر دنیا تمام اصول اخلاقی و انسانی را زیر پا می نهند.

ایشان فرمودند : روحیات این نوع زمامداران را شاعر عرب زبانی (گویا از معاصران) در سه بیت بیان کرده آنگاه هر سه را تلاوت کردند سپس آنها را نوشتند وبه اینجانب دادند.

و این سه بیت عبارتند از:

قولوا عن الذئب ما شئتم فسامعکم

بمثل شر ذئاب الناس ما سمعا

الذئب یترک شیئا من فریسته

للجائعین من الذئبان ان شبعا

والمرء وهو یداوی المرء من بشم

یسعی لیسلب طاوی البطن ما جمعا

درباره گرگ هر چه می خواهی بگویید ولی شنونده شما در بدی و شرارت گرگی مانند گرگهای انسان نما را نشنیده است.

گرگ اگر سیر شد باقیمانده شکار خود را برای دیگر گرگهای گرسنه رها می کند.

ولی کسی که بیماری پرخوری دیگری را معالجه می کند می کوشد غذایی را که گرسنه ای گرد آورده، از او برگیرد.

حضرت والد نیز افزودند که در آن مجلس مرحوم آیة الله حاج میرزا عبدالله مجتهدی(1320 1398) تشریف داشتند، و از نظر احاطه بر ادب عربی، نادره زمان بود، پس از استماع ابیات یاد شده فرمودند: این مضمون در برخی از ابیات لامیة العرب «شنفری ازدی » وارد شده ، آنگاه ابیات مورد نظر را قرائت کردند و به عنوان یادگار زیر دست خط مرحوم مغنیه، همه را نوشتند و همگان از اطلاع وسیع این شخصیت در شگفت ماندند.

×××

هیئت تحریریه مجله به آن دسته از خوانندگان گرامی که قریحه شعری و ذوق ادبی دارند، پیشنهاد می کند که مضمون سه بیت را در قالب شعر نغز فارسی ریخته و به دفتر مجله ارسال فرمایند، به بهترین شعر جایزه تعلق خواهد گرفت.

پی نوشت ها:

1. تفسیر قرطبی:1/91، چاپ دارالفکر.

2. مغنی ابن قدامه:1/131.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان