معرفی کتاب الإدارة و النظام الإداری عند الإمام علی علیه السلام

کتاب «الادارة و النظام الاداری عند الامام علی(ع)» با عنوان: اداره و ساختار اداری از دید امام علی علیه السلام در 1419 ق./1998 م. توسط مرکز پژوهشهای اسلامی غدیر، در بیروت به چاپ رسیده است.
نویسنده کتاب، دکتر محسن باقر موسوی، در مورد این اثر می گوید:
پیشتر کتاب «اندیشه اقتصادی در نهج البلاغه» را منتشر کردم؛ از این رو پیشنهاد شد در باره دیگر موضوعات عصر کنونی که اسلام در مورد آنها شیوه و راهکارهایی برای چاره اندیشی مشکلات عرضه می کند، مطالبی بنگارم که کتاب «نظام اداری از دید امام علی» یکی از دستاوردهای این تصمیم است. این اثر در پاسخ به یکی دیگر از نیازمندیهای حیاتی امت اسلامی برای دستیابی به پیشرفت و ترقی است، زیرا نقش ساختار اداری در پیشرفت ملتها از جمله ژاپن و رشد تمدن آن، مورد اذعان همگان است؛ همچنان که عقب ماندگی از این نظام، سبب به وجود آمدن ملتهای جهان سوم و نابرخوردار و محروم شده است.
نهج البلاغه از آن رو که دربردارنده مجموعه خطبه ها و نامه هایی است که امام علی به کارگزاران خویش نگاشته، به اثری غنی در باره اندیشه ها و شیوه ها و قوانین اداری تبدیل شده، به رغم جمله های گاه کوتاه، از محتوای ارزنده ای برخوردار است.
برای عرصه این رهنمودها، از نهج البلاغه و نیز سیره رفتاری آن حضرت استفاده شد. جنبه قانونی و فنی و شرعی این راهکارهایِ حیاتی و ضروری بیان شده است پیشتر امثال «ماوردی» و «فراء» و «ابن طقطقی» در کتاب خویش «الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیه» اندیشه های اداری و سیاسی نهج البلاغه را ستوده، گفته اند: مردم به این کتاب، پیوسته مراجعه کرده اند، زیرا اثری است که از آن حکمت و موعظه و توحید و شجاعت و زهد و بلندهمتی، آموخته می شود.[1]
و «حمدی امین عبدالهادی» نویسنده کتاب «الادارة العامة فی الدول العربیه» می گوید: امام علی، با فصاحت و بلاغت، جدیدترین شیوه های اداری و حکومتی را در اختیار کارگزاران قرار می داد و از آن جمله، رهنمودهای ارزنده ای است که در عهدنامه مالک اشتر و دیگر سخنان و نوشتارهای حکمت آمیز نهج البلاغه آمده است.[2]
در عمل، امام کمتر از 5 سال 35 تا 40 هجری حکومت کرده و در بدترین اوضاع سیاسی که همراه با جنگها و تنشهای بسیاری بود نظام اداری متینی را پایه گذاری کرد. ویژگیهای این نظام که گواه مدعای نگارنده است، در فصل سوم کتاب آمده است.

شیوه پژوهش در کتاب
نگارنده می گوید: قصد ندارم نهج البلاغه را به عنوان کتابی اداری معرفی کنم، همچنان که دیگر منابع اسلامی، مانند قرآن و احادیث را نمی توان گفت فقط در اقتصاد یا اداره و یا جامعه شناسی و یا سیاست است، چرا که معتقدیم تمامی آموزه های دینی برای زندگی شایسته و بایسته ای است، که در حد نیاز و ضرورت، دربردارنده برخی دانشها است. ضمن اینکه برای استنتاج و به دست آوردن علوم و معارف، می بایست با ذهنی فارغ و بی هیچ گونه پیش ذهنی، به سراغ این منابع رفت، مبادا افکار و نظریات خود را بر آن تحمیل کنیم.
در این اثر کوشش شده است ساختار اداری مطرح شده در نهج البلاغه و سیره عملی امام، پس از برداشت، با نظریات معاصر شرقی و غربی و اندیشه های قدیم مطابقت داده شود و بی هیچ تأثیرگیری و انفعال، رأی صواب به دست آید.
این کتاب دارای چهار فصل است. در فصل اول، معنای اداره و واژههای به کار گرفته شده توسط حضرت امیر علیه السلام در این باره و نیز ویژگیهای اداره از دید امام بررسی شده است. مبحث اول این فصل، دربردارنده مطالب ذیل است:
مفهوم اداره نزد مسلمانان؛ که «ابی یعلی فرّاء» و «ابن خلدون» و «فارابی» و «ماوردی» از آن تعبیر به «تدبیر» در مقابل «حکم» به معنای سیاست کرده اند و «ابن سینا» کتاب خود را در این باره، با عنوان «تدابیر المنازل او السیاسات الأهلیه» نگاشته، که به معرفی قواعد اداری از اداره خانواده تا اداره مملکت می پردازد.
مفهوم اداره در کلمات امیر مؤمنان(ع)؛ واژه هایی همچون: تدبیر، اِمْره، قدرت، سید و سیادت، سیاست و راعی توسط نصوص اسلامی به کار گرفته شده است:
تدبیر: لا فقر مع حُسن التدبیر[3]؛ سبب التدمیر سوء التدبیر[4]؛ حسن التدبیر و تجنب التبذیر من حُسن السیاسه[5]؛ قوام العشیر حُسن التقدیر و ملاکُه حُسن التدبیر.[6]
امره: الکریم یعفو مع القدرة و یعدل فی الإمرة[7]؛ جمال السیاسة العدل فی الإمرة و العفو مع القدرة[8]؛ العدل نظام الإمرة.[9]
قدرت: حُسن السیرة جمالُ القدرة[10]؛ عند کمال القدرة تظهر فضیلة العفو.[11]
سیادت و سید: السید مَن تحمّل المؤنة و جاد بالمعؤنة[12]؛ السید لا یُصانع و لا یخادع و لا تغرّه المطامع[13]؛ لا سیادة لمن لا سخاء له.[14]
سیاست: که به معنای حِقْن دماء و حفظ اموال و منع شرور و قمع دعّار و مفسدان و منع از نظام منجر به فتنه و اضطراب است[15]، در فرمایش امام، به معنی اداره مردم، و در روایات چنین آمده است:
فضیلة الرئاسة حُسن السیاسة[16]؛ ملاک السیاسة العدل[17]؛ مَن حسنت سیاستُه دامت رئاستُه[18]؛ مَن ساس نفسَه ادرک السیاسة[19]؛ الإحتمال زین السیاسة.[20]
راعی: که به معنای رعایت و حفاظت است و هر که نَفْس خویش یا دیگری را راه بَرَد، به او «راعی» گویند.[21]
حضرت امیر علیه السلام از این واژه بسیار استفاده کرده است:
فاستجیبوا الداعی و اتبعوا الراعی[22]؛ مِن حق الراعی ان یختار لرعیته ما یختاره لنفسه[23]؛ العادل راعٍ ینتظر أحد الجزائین.[24]

ویژگیهای اداره از نظر امام علی علیه السلام
این مبحث، بخش دوم فصل اول است. نگارنده معتقد است: ویژگی اندیشه اداری امام علی علیه السلام، قواعد منطقی آن است و در نظر حضرت، مؤسسه اداری، جامعه کوچکی است که دربردارنده تمامی مقوّمات اجتماعی است و «اداره» دستگاه منظمی است بدون آشوب و بهم ریختگی که دارای اهداف عالی حیاتی است؛ سازمانی انسانی گروهی و هدفدار.
نویسنده در ادامه به توضیح ویژگیهای برشمرده می پردازد:
ویژگی سازمانی؛ چگونه سازماندهی و سامان بخشی شود؟ سازمان را چه استوار می کند؟ چگونه سامان دهی و نظم پاشیده می شود؟
ویژگی انسانی؛ انسان متشکل از عقل و هوای نفس است. عقل و هوی، به نظر امام چیست و منبع فضائل و رذائل کجاست؟ و تقوا چیست و متقیان کیانند و نشانه های آنان چیست؟
ویژگی گروهی؛ ضرورت وجود اجتماع، چگونگی شکل گیری گروه، دسته بندی گروه ها، گروه گرایی، دستیابی به اجتماع شایسته و صالح.
ویژگی هدفمند بودن؛ آیا آفرینش، بیهوده است؟ آیا خلقت بشر بی هدف است؟ هدف از آفرینش آدمی چیست؟ دنیا وسیله است، نه هدف؛ بهشت از آنِ کیست؟ مؤمن چه کسی است؟ عقل و حلم و علم به چه معنا است و بهره های آن چیست؟

فصل دوم، با عنوان: مدیر و صفات و وظایف او، و در سه بخش: صفات مدیر، وظایف وی و پیروی و حرف شنوی است.
بخش اول: صفات مدیر از دید افلاطون، ارسطو، فارابی، صاحب نظران غربی و حضرت امیر(ع)، با بهره گیری از منابعی، همچون: الجمهوریة، السیاسة، آراء اهل المدینة الفاضله، ادارة الناس فَنٌّ، غرر الحکم و دُررَالکلم، الحسبة، السیاسة الشرعیة فی اصلاح الراعی و الرعیة، مقدمة فی الإدارة المحلیة، نظام الحکم و الإدارة فی الإسلام، مبادئ الإدارة العامة و قضایاها فی النظریة و التطبیق، ادارة الأفراد و العلاقات الإنسانیة، قوانین الوزارة و سیاسة الملک؛ و منابع فارسی: سازمان و مدیریت، اصول مدیریت علمی، مدیریت جدید و مدیریت و رهبری آموزشی.
نگارنده معتقد است، از جمله صفات شایسته مدیر از نظر امام علی ویژگیهای ذیل است:
1. وقار: جمال الرجال الوقار[25]؛
2. نرمخویی و سعه صدر: آلة الرئاسة سعة الصدر[26]؛ من لان عودُه کثفت أغصانُه[27]؛
3. خویشتن داری و مدارا: الحلم و الأناة توأمان ینتجها علوّ الهمة[28]؛ رأس الحکمة مداراة الناس[29]؛
4. گذشت: اولی الناس بالعفو أقدرهم علی العقوبة[30]؛
5. همه جانبه نگری در صدور حکم: مِن الخرق المعاجلة قبل الإمکان و الأناة بعد الفُرصة[31]؛
6. سخت کوشی: مَن بذل جُهْد طاقته، بلغ کُنه إرادته[32]؛ فهم لا یرضون مِن اعمالهم القلیل و لا یستکثرون الکثیر[33]؛ قدر الرجل علی قدر همته[34]؛
7. وقت شناسی: اخرم الناس رأیاً من أنجز وعده و لم یؤخّر عَمَل یومِه لِغَده[35]؛
8. زیرکی و آینده نگری: یومه خیراً مِن أمسه[36]؛
9. جلب رضایت مردم، با تشویق و احسان: زین الرئاسة الإفضال[37]؛ و عدل و انصاف: و أشعر قلبک الرحمة للرعیة و المحبة لهم و اللطف بهم، و لا تکونن سَبُعاً ضاریاً تغتنم أکلهم، فانهم صنفان: إمّا اخٌ لک فی الدین أو نظیرٌ لک فی الخَلق ... فَاعْطهم مِن عفوک و صفحک مثل الذی تحبُّ و ترضی ان یعطیک الله مِن عفوه و صَفْحِهِ[38].
در نظر امام علی، این صفات، از جمله ویژگیهای هر مدیر است. امام می فرماید: «الولایات مضامیر الرجال»؛ اداره و تدبیر، مجالی برای پدیدار شدن شایستگی ها و توان آدمی است، همچنان که سواران لایق در میدان مسابقه شناخته می شوند.
بخش دوم: وظایف مدیر؛ برای مدیر، وظایفی چند، از جمله: برنامه ریزی، سازماندهی، جهت دهی و نظارت و گاه، شناسایی نیرو و ابزار و هماهنگی برمی شمردند؛ همچنان که تصمیم گیری از دیگر امور مهم هر مدیر است.
امیر مؤمنان وظایف رییس و مرئوس را برمی شمرد و وظایف ذیل را لازم و مفید می داند:
اندیشه و مشورت، به منظور برنامه ریزی و نتیجه گیری؛ مراقبت و نظارت و سازماندهی.
در شرح محورهای فوق، نگارنده به بیان مطلب ذیل از دید امام پرداخته است:
اهمیت اندیشه، فواید آن، شیوه اندیشه، تقویت آن، موانع تفکر و اندیشه، خط قرمز در برنامه ریزی و اندیشه و رابطه برنامه ریزی و اداره.
در محور دوم (مشورت) این مطالب آمده است:
اهمیت شورا، فواید آن، شروط مشورت، پی آمدهای عدم مشورت یا مخالفت با آن.
در ادامه مطالب، سیره عملی امام در مشورت بررسی شده و نمونه هایی از مشورتهای حضرت در ابقای حکمرانی موسی اشعری، عزل قیس بن سعد از ولایت مصر، رفتن به شام، جنگ با خوارج، رویارویی با «خرّیت بن راشد» و نصب «زیاد بن ابیه» بر فارس ذکر شده است.
مباحث بعدی: تصمیم نهایی با کیست؟ تفاوت شورا و دموکراسی، شورا و تدبیر است.
در محور سوم (برنامه ریزی) مطالب زیر را می خوانیم:
آشنایی با شرایط زمان و مکان، اولویتها و تقدیم و تأخیر، آمادگی برای آینده، تقسیم وقت و زمان بندی. و در محور چهارم (نظارت) مباحث آتی وجود دارد:
تعریف نظارت، مراحل آن (مراقبت ذاتی و خارجی و ارزش گذاری) و راههای مراقبت.
بخش سوم: در اطاعت و پیروی و لزوم و نقش آن و انگیزه ها و پیامدها است.

فصل سوم، با عنوان «نظم اداری در زمان امیر مؤمنان» و در دو بخش: اداره مرکزی و اداره منطقه ای است.
بخش اول: اداره مرکزی در زمان امام، متشکل از سه مؤلفه: امام و کارگزاران و منشیان است؛ یعنی امام و خلیفه چگونه برگزیده می شود؛ ویژگیهای امام: دوراندیشی، توانمندی، اعتبار نظر او، عدالت، دانایی و آگاهی، اندرز و ارشاد، عدم دلبستگی به دنیا، پاسخگوی امت، تأمین کننده خواسته ها، صلابت و متانت وی، خوش برخوردی، گرامیداشت دین باوران، رسیدگی به نیازمندان و خداباوران عبادتگر.
در قسمت کارگزاران که با عنوان «وزرا» آمده است تعریف وزیر و مساعد و نیاز به کارگزار و کارگزاران و مشاوران پیامبر و امام علی علیه السلام ذکر شده است.
و در ادامه: منشیان و کُتّاب، نیاز به آنان، ویژگی منشیان، وظایف کُتّاب و کاتبان امام آمده است.
بخش دوم: اداره منطقه ای و محلی، شامل: کارگزاران و والیان، مسؤول بیت المال (صندوق دار)، قاضیان، محتسبان و عسکریان، دادرسان، منشیان و دفترداران و فرمانده هان ارتش و پیک و نامه رسانان، و در ادامه سیر و دگرگونی نظام محلی و شرحی در مورد افراد برشمرده فوق آمده است.

فصل چهارم، با عنوان «مقایسه و ارزیابی اندیشه اداری نزد امیر مؤمنان و نظریه های کلاسیک معاصر» و در سه بخش: نظریات کلاسیکی در سازماندهی، تجارب اداری معاصر و اصلاح اداری است.
در بخش اول و در دنباله مباحث، از نظریه پردازان غربی و آرای آنان در سازماندهی و ارزیابی این اندیشه ها، شرحی ذکر شده است. نگارنده می افزاید: امام علی علیه السلام در نظام اداری بر نکات ذیل تأکید می ورزید:
عنصر انسانی، آگاهی و دانش، رابطه رییس و مرئوس، رویارویی با جمودگرایی و رقابت آگاهانه.
بخش دوم به بیان تجارب اداری معاصر، از جمله کشور ژاپن می پردازد و از جمله تجارب، تصمیم گیری شورایی و اشتغال مادام العمر آموزش پیگیر ضمن خدمت و تجربه اندوزی برشمرده می شود. سپس به بیان دیدگاه نهج البلاغه در این سمت و سو پرداخته و موارد ذیل بیان می شود: شور و مشورت در تصمیم گیری و حُسن انتخاب مدیر و عمل مقرون به علم و پیشگامی در کار از لحاظ وقت شناسی و جزم در کار و روزآمدی و بکارگیری تجربه و دلسوزی و تفقد پدرانه مدیر.
مطلب بعدی در باره مرکزیت گرایی اداری و مرکزیت زدایی است. مزایا و مشکلات هر یک از این دو شیوه از جهات سیاسی و فرهنگی و جغرافیایی و اداری و اجتماعی بررسی شده، در ادامه، به بیان توزیع وظایف میان مرکز و مناطق در برنامه ریزی و سازماندهی و بودجه و اجرا و نظارت پرداخته شده است. سپس این شیوه از نظر امام علی(ع) بررسی شده است. نگارنده بیان می دارد: گویا امام به «مرکزیت سیاسی و حکومتی» و «غیر متمرکز بودن اداره» توصیه و عمل می کرده است، اما اختیارات گسترده ای که امام به والیان خود می داده است که امروزه از آن به «اتحادیه کنفدراسیون» تعبیر می شود نشانگر قدرت اداری استانداران در تصمیم گیری و تعیین کارگزاران و تشکیل مجالس مشورتی و گردآوری و تجهیز سپاه و ترسیم سیاست خارجی در جنگ و صلح و نیز حفظ امنیت داخلی و تشکیل دستگاه قضایی و اداری و نفقات مالی بوده است؛ به گونه ای که می توان گفت حکومت و سیاست، غیر متمرکز بوده است.
شرح و ذکر نمونه هایی از محورهای مختلف برشمرده شده، در دنباله مطالب کتاب آمده است.
بخش سوم، «اصلاح اداری» به وسیله تأمین امنیت شغلی؛ تنظیم ساعات و قانون کار؛ مراقبت و کنترل؛ آموزش ضمن خدمت؛ دوری از پارتی بازی و روآوری به شایسته سالاری؛ صندوق رسیدگی به شکایات؛ بالا بردن معنویات در کارکنان و ... است.
بیان صد توصیه اداری از نظر نهج البلاغه، پایان بخش مباحث کتاب است. از جمله این سفارشها:
لازم است مدیر پیشگام در اجرای قوانین باشد: من نصب نفسه للناس إماماً فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره[39]؛
سخت کوشی، پوشاننده خطا است: عیبک مستورٌ ما أسعدک جِدّک[40]؛
هر کس مرهون عمل خویش است: من أبطأ به عمله لم یُسرع به نسبه[41]؛
رازنگهداری: الرأی بتحصین الأسرار[42]؛
واقع نگری و دوری از آرزوهای دست نیافتنی: من أطال الأمل أساء العمل[43]؛
مهارت و کفایت: قیمة کل امرءٍ ما یحسنه[44]؛ هلک امرؤٌ لم یعرف قدره[45]؛
کم کاری موجب پشیمانی است: من قصّر فی العمل ابتلی بالهمّ[46]؛
شکیبایی و بردباری: لا یعدم الصبور الظفر و إن طال به الزمان[47]؛
آزادمنشی: من استبد برأیه هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولها[48]؛
هدف، وسیله را توجیه نمی کند: أتأمرونّی أن أطلب النَّصْرَ بالجور[49]؛
دوری از زیاده روی: ثمرة التفریط الندامة و ثمرة الحزم السلامة[50]؛
برنامه متنوع روزانه: ان للقلوب شهوة و اقبالاً و ادباراً فأتوها من قِبَل شهوتها و إقبالها فانّ القلب اذا کره عمی[51]؛
خویشتن داری و نرمی: من لان عودهُ کثفت أغصانه[52]؛
یکپارچگی و یکرنگی: الخلاف یهدم الرأی[53]؛
نزاکت در برخورد: و اخفص لهم جناحک[54]؛
اخذ حقوق به مقدار ضرورت، نه بیشتر از همه: و امسک من المال بقدرِ ضرورتک[55]؛
یکدل و یکزبان: و أمره ألایعمل بشی ءٍ من طاعة الله فیما ظَهَر فیخالف الی غیره فیما أسرَّ[56]؛
مساوات با همگان: و آسِ بینهم فی اللحظة و النظرة[57]؛
وقت شناسی: و أوقع کلّ أمر موقعه[58]؛
کار را به کاردان سپار: فضع کل امرءٍ موضعه[59]؛
تماس و ارتباط مستمر: فلاتطولنّ احتجابک عن رعیتک فانّ احتجاب الولاة عن الرعیة شعبةٌ من الضیق و قلة علم بالامور[60]؛
کار امروز را به فردا مینداز: و امضی لکلِّ یوم عَمَله[61]؛
گاه دخالت مستقیم: ثم امور من امورک لابّد لک من مباشرتها[62]؛
ملاقات و ارتباط مستقیم با ارباب رجوع: و اجعل لذوی الحاجات منک قسماً تفرّغ لهم فیه شخصک و تجلس لهم مجلساً عاماً فتتواضع فیه لله الذی خلقک[63]؛
نظارت و مراقبت: و ابعث العیون من أهل الصدق و الوفاء علیهم فانّ تعاهدک فی السرِّ لأمورهم حدوة لهم علی استعمال الأمانة و الرفق بالرعیة[64].
* * *
این کتاب در 320 صفحه و در اندازه وزیری است و مراجع و مصادر فارسی و عربی و انگلیسی آن که قریب صد عنوان است، در پایان کتاب ذکر شده است. فهرست دقیق کتاب، به بازیابی آسان مطالب کمک می کند. شایسته می نماید این کتاب برای فارسی زبانان بویژه اقشار اداری ترجمه شود و در اختیار سازمانها و ادارات قرار گیرد، زیرا در قالب و طرحی نو بوده، از نمونه های همسنگ خویش، طراوت و تنظیم و محتوای بهتری دارد.
پینوشت ها:1 آداب السلطانیه، ص12.
2 الادارة العامة فی الدول العربیه، ص26.
3 غرر الحکم، شرخ خوانساری، 6/437.
4 همان 4/126.
5 همان، 3/385.
6 همان 4/515.
7 همان، 2/126.
8 همان، 3/375.
9 همان، 1/198.
10 همان، 3/391.
11 همان، 4/324.
12 همان، 2/839.
13 همان، 2/137.
14 همان، 6/403.
15 ابن طقطقی، فخری فی الآداب السلطانیه، ص20.
16 غررالحکم، 4/423.
17 همان، 6/116.
18 همان، 5/294.
19 همان، 5/209.
20 همان، 1/197.
21 راغب، مفردات، ص198.
22 نهج البلاغه، خطبه 154.
23 غررالحکم، 6/25.
24 همان 2/19.
25 همان، 3/362.
26 نهج البلاغه، کلمات قصار، ش176.
27 همان، ش214.
28 همان، ش460.
29 غررالحکم، 4/52.
30 همان، ش52.
31 نهج البلاغه، کلمات قصار، ش363.
32 غررالحکم، 5/368.
33 نهج البلاغه، خطبه 193.
34 نهج البلاغه، کلمات قصار، ش47.
35 غررالحکم، 2/472.
36 همان 2/50.
37 همان 4/108.
38 نهج البلاغه، نامه ها، ش53.
39 همان، کلمات قصار، ش73.
40 همان، ش51.
41 همان، ش23.
42 همان، ش48.
43 همان، ش36.
44 همان، ش81.
45 همان، ش149.
46 همان، ش127.
47 همان، ش153.
48 همان، ش؟.
49 همان، خطبه 126.
50 همان، کلمات قصار، ش181.
51 همان، ش193.
52 همان، ش214.
53 همان، ش215.
54 همان، نامه 46.
55 همان، 21.
56 همان، 26.
57 همان، 27.
58 همان، 53.
59 همان، 53.
60 همان.
61 همان.
62 همان.
63 همان.
64 همان. 
دفتر دوم
ویژه نامه حکومت علوی
منتشر می شود.

شماره بعدی مجله حکومت اسلامی نیز به مناسبت بزرگداشت سال امیرالمؤمنین(ع) اختصاص به مباحث حکومت علوی دارد.دفتر دوم که به عنوان شماره زمستان منتشر می گردد، از جمله شامل این مباحث می باشد:
عدالت اجتماعی در حکوت علوی
نظام قضایی امیرالمؤمنین(ع)
حقوق مردم در نگاه علی(ع)
قهر و مدارا در حکومت علوی
انگیزه های مخالفت با حکومت علوی(ع)
وظایف و مسؤولیتهای حاکم در نگاه علی(ع)
موقعیت جغرافیایی و کارگزاران حکومت علوی
عدالت و خودکامگی ستیزی در اندیشه سیاسی علی(ع)
آزادی مخالفان سیاسی در حکومت علوی(بخش دوم)
تحلیل علی(ع) از حکومتهای پس از پیامبر(ص)
حکومت علوی و اهتمام به سازندگی جامعه و رفاه مردم
... و مطالب متناسب دیگر
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان