علی رغم عادت دیرینه جاهلی در مورد تبعیض بین دختران و پسران در بین خانواده ها، اسلام به حقوق انسانی و اجتماعی هرکدام، اشاره کرده و با این سنت زشت و ناپسند مبارزه کرده است .
تبعیض ممنوع
ما باید با دیگران آنچنان رفتار نماییم که انتظار داریم مردم با ما برخورد نمایند . اگر ما از دیگران انتظار داریم در برخورد خود بین ما و اشخاص دیگر تبعیض قائل نشوند و فرق نگذارند، ما نیز در طرز رفتارمان باید تبعیض قائل نشویم . چرا که تبعیض و فرق گذاشتن های غیر منطقی و غیر عاقلانه و غیر عادلانه در همه موارد و همه جا از بدترین و تلخ ترین خاطره های زندگی انسان به شمار می رود . که شاید انسان تا زنده است فراموش نکند .
اگر انسان ببیند یک معلم، مدیر، استاد، برادر، خواهر و سایر فامیل یا کلیه کسانی که انسان با آنها برخورد دارد، طرز رفتار تبعیض آمیز است، شدیدترین ضربه روحی به انسان وارد می شود که در تمام مراحل زندگی تاثیر منفی خود را می گذارد و دود این ناهنجاری روحی به چشم دیگران هم خواهد رفت و از طرف چون روح بچه ها و کودکان لطیف تر و تاثیرپذیرتر و شکننده تر می باشد، لذا اگر این فرق گذاشت نها در مورد کودکان اعمال شود، بسیار اثر نامطلوبی در روحیه و رفتار آنها خواهد گذاشت و عقده ای به بار خواهد آمد . و بدتر و شدیدتر از همه اینها وقتی است که این تبعیض و فرق گذاشتن از طرف پدر و مادر نسبت به فرزند اعمال شود که اثر منفی آن به مراتب بیشتر از رفتار تبعیض آمیز سایرین است . همچنین این یک مساله عقلی است که پدر و مادر به طریق اولی نباید بین فرزندان خود فرق بگذارند، زیرا اولین مدرسه تربیت و انسان سازی کانون خانواده است که معلم و استاد این کانون، پدر و مادر می باشند لذا در اسلام هم روی این مساله تاکید زیادی شده و با کسانی که رفتار تبعیض آمیز داشته اند، عملا برخورد شده است . چنانکه در حدیثی می خوانیم:
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله مردی را دیدند که آن مرد دو فرزندش در کنار خود داشت یکی را بوسید بدون آنکه آن دیگری را نیز ببوسد، پیامبر فرمود: چرا بین فرزندانت فرق گذاشتی؟ (1) .
آیا پسر و دختر فرق دارند؟
اگر فرق گذاشتن میان فرزندان بد است، باید بدانیم که بدتر از آن این است که انسان بین فرزندان به خاطر جنسیت (پسر و دختر) آنها تبعیض قائل شود . چرا که می بینیم براساس یک سنت جاهلی که از پیش از اسلام در میان مردم جاهل و بی فرهنگ جاهلی رایج بود، و فرزند دختر را برای خود ننگ و عار و مایه سرشکستگی به شمار آورده و زنده بگور می کرد، همچنان این سنت و عادت زشت و ناپسند گرچه از شدت آن کاسته شده و دیگر هیچ دختری مستقیما زنده بگور نمی شود، ولی هنوز در بسیاری از خانواده ها - حتی جامعه های متمدن و به خیال خود پیشرفته و فمینیست های امروزی که خود را به وجود آورنده قانون برابری و مساوات دختر و پسر - این سنت ناپسند با شکلهای متفاوت و به ظاهر متمدنانه وجود دارد و با تولد فرزند پسر بیشتر خوشحال می شوند تا تولد یک دختر! چنانکه خداوند متعال می فرماید:
«در حالی که هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه می شود، و به شدت خشمگین می گردد» (2) .
اگر امروز فمینیستهای به اصطلاح متمدن برابری دختر و پسر را علم کرده اند، خداوند متعال هزار و چهار صد سال پیش به حقوق انسانی و اجتماعی دختر و پسر اشاره کرده و جایگاه هرکدام را بر اساس خلقت و توانائی جسمی و روحی و روانی و ... آنان تعیین کرده است . چرا که برابری ظاهری زن و مرد از نظر حقوق اجتماعی نه تنها دردی را دوا نمی کند، بلکه مایه سستی کانون خانواده و جامعه خواهد بود زیرا خالق دانا و توانا زن و مرد را قطع نظر از حقوق انسانی که برابرند، از لحاظ اجتماعی نسبت به جسم و کارآئی هرکدام وظیفه ای را تعیین کرده است .
ویل دورانت در این زمینه می نویسد:
«جسم زن امروزی در این میان چه تغییراتی یافته است؟ آیا روی گردان شدن از خانه و روی آوردن به کارخانه وضع او را بدتر ساخته است؟ به احتمال قوی چنین است . زن امروزی مانند مادر پزرگ خانه دار یا کشاورز خود سالم به نظر نمی رسد، رنگش پریده است و دوران بارداری و وضع حمل، که در نظر زن دهاتی اینهمه کوچک و حقیر است، در او با رنج و بیچارگی دائمی همراه است و ...» (3) .
اما اسلام با این روش سرسختانه مبارزه کرده و به مساوی بودن حقوق انسانی دختر و پسر دعوت کرده و این رفتار غی رانسانی را محکوم کرده و در آیه 59 سوره نحل می فرماید:
«به خاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری می گردد، (او نمی داند) آیا او را با قبول ننگ نگه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم می کنند» (4) .
همچنین روایات زیادی که در این زمینه وارد شده است، معلوم می شود اسلام با این عادت و روش زشت جاهلی مبارزه کرده و پیروان خود را نه تنها به عدم فرق بین فرزند پسر و دختر دعوت کرده، بلکه فرزندان دختر را «حسنه » و فرزندان پسر را «نعمت » معرفی کرده که به عنوان نمونه طی حدیثی از امام صادق می خوانیم:
«البنات حسنات وء البنون نعمة، فالحسنات یثاب علیها و النعمة یة سال عنها» (5) .
«دختران به منزله حسنه می باشند و پسران نعمت هستند . که خداوند برای حسنه و کار نیک ثواب می دهد و از مت بازخواست خواهد کرد» .
همچنین در حدیث دیگری می خوانیم:
«روزی به پیامبر خبر آوردند که خداوند به او فرزند دختری عطا فرموده است پیامبر به چهره اصحاب خود نگاه کرد و دید آنها ناراحت شدند فرمود: چرا ناراحت شدید خدا ریحانه ای به من داده که می بویم و روزی آن به عهده خداست » (6) .
پی نوشت:
1) طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 220 .
2) و اذا بشر احدهم بالانثی ظل وجهه مسود و هو کظیم » (سوره نحل، آیه 58) .
3) لذات فلسفه، ترجمه عباس زریاب خوئی، ص 165 .
4) یتواری من القوم من سوء ما بشر به ایمسکه علی هون ام یدسه فی التراب الا ساء ما یحکمون » .
5) تحف العقول، ص 403 .
6) و بشر النبی بابنة د فنظر فی وجوه اصحابه فرای الکراهیة فیهم فقال: ما لکم! ریحانة اشمها و رزقها علی الله » . (طبرسی، همان، ص 219) .