سه ماهه اول
طی ثلث اول بارداری فقط نظرات شما نسبت به وضعیت زندگی تان رنگ تازه ای به خود می گیرد.
1- آیا با تصمیم قبلی باردار شده اید؟
2- آیا از شوهرتان جدا شده اید؟
3- آیا شما ( شما یا شوهرتان) شاغل هستید؟
4- تاثیر بارداری روی موقعیت کاری شما چگونه است؟
5- آیا مشکل اقتصادی دارید؟
6- آیا با شوهرتان روابط خوبی دارید؟
7- آیا خود را برای تغییرات حاصل از بارداری، خیلی پیر و یا خیلی جوان می دانید؟
واکنش های عاطفی حاصل از بارداری، از شادمانی تا تردید و افسردگی متفاوت هستند. شاید بارداری غیر واقعی به نظر آید! شاید این حالت قبل از اینکه قبول کنید باردار هستید، برایتان اتفاق بیفتد! اگر در این مرحله، نگران سلامت بچه و مراقبت از او باشید، کاملا طبیعی است. همچنین اگر نگران تحمل درد زایمان و آمادگی لازم برای مادر و پدر شدن باشید هم، امری عادیست. در ضمن وقوع تغییرات ناگهانی خلقی، مثل گریه یا خنده زیاد هم کاملا طبیعی می باشند.
شاید افکار و خیالاتی پیدا کنید که تا به حال نداشته اید. شاید احساس کنید به توجه و محبت بیشتری نیاز داشته و نسبت به دیگران خیلی وابسته شده اید. شاید گاهی خیلی تحریک پذیر وخودخواه شوید، که بهتر است در این حالت اصلا فکرتان را مشغول نکنید. در مورد افکار و نقطه نظرهایتان با شوهر خود و با یک دوست صحبت نمایید.
سه ماهه دوم
اگر در سه ماهه اول بارداری، حاملگی شما حتی به ظاهر هم غیر واقعی به نظر بیاید، واقعی بودن آن در سه ماهه دوم ثابت خواهد شد. بدون شک در آن هنگام حس می کنید که دارید بچه دار می شوید. در اینجا نگرانی های مربوط به حس کردن جنین و شنیدن صدای قلب او پیش می آید. بهتر است از دکتر بخواهید اجازه دهد تا شما و همسرتان این صدا را بشنوید. شاید وجود بچه برایتان جالب تر شود و مرتب تصور کنید او چه اندازه و شکلی دارد. هرچند نگرانی های قبلی شما کاملا ناپدید نمی شوند، اما ذهن شما کمتر مشغول آنها خواهد بود.
سه ماهه سوم
با پیشرفت بارداری شاید نگران عمل زایمان شده و بخواهید به نوعی بر آن غلبه کنید. اگر اضطراری روند زایمان و درد ناشی از آن باعث تنش در شما می شود، باید روی تکنیک های خاص آرام سازی و تنفس هایی که برای آمادگی و مقابله با درد زایمان داده می شوند تمرکز کنید. شما و بچه هر دو از آرامش داشتن نفع می برید، چون وجود تنش باعث طولانی شدن دوره درد زایمان می گردد.
به حالت کرچ ( حالتی که پرندگان روی تخم می خوابند) فرو رفتن، که بسیاری از مادران در این دوره آن را تجربه می کنند نیز، برای آماده شدن شما جهت تحمل درد زایمان و بچه دار شدن کمک می کند. برقراری ارتباط با این دوره، احساس لذت بخشی است.
فراز و نشیب های عاطفی دوران بارداری، مراحل بارداری، مراحل مادر شدن را الزاما آسان تر نمی کند. هر چند حمایت نزدیکان در دوران های سخت کمک چشمگیری خواهد بود، ولی تحمل دوران بارداری فرد را آسیب پذیر می سازد. توجه داشته باشید که مراقبت های اصولی شما از خودتان، تولد که نوزاد سالم را تضمین می کند و تعداد بسیار کمی از پدرها و مادرها مواردی مانند سقط، حاملگی خارج رحمی، زایمان نوزاد، یا مسائل خاص متعاقب زایمان بچه شان را از دست می دهند. اما به هر حال با بروز چنین حوادثی، عواطفی مانند اندوه، احساس گناه و ناامیدی ایجاد می شود که بسیار مشکل ساز خواهد بود. در این موقعیت ها دانستن زمان مناسب برای اعلام خبر و حمایت اطرافیان، واجد اهمیت است. پزشک با آگاهی دادن و شاید مشاوره و ارجاع زوج به بیمارستان، می تواند به آنها کمک کند. همیاری مددکاران اجتماعی، پرستاران و امثال آنها نیز مفید خواهد بود.
مشکل دیگر خانم ها در این دوره احساس، آزار و اذیت شوهرانشان است. شوهری که قبلا با گفتار یا اعمالش همسر خود را آزار می داده، حالا شاید بدتر عمل کند و این می تواند به علت افزایش تنش در روابط فیمابین یا حسادت نسبت به بچه باشد. شاید همسر او قبلا این قبیل سوء رفتارها را تحمل می کرده، اما حالا باید به دنبال کمک باشد. چون حالا تنها خود او در خطر نیست، بلکه موقعیت بچه نیز در خطر است. پس بهتر آن خواهد بود که با پزشک و پرستار در این رابطه صحبت کند، چون مشکلات عاطفی دوران بارداری با وجود اختلافات خانوادگی تشدید می شوند.
روابط جنسی طی دوران بارداری
" از وقتی حامله شده ام، اصلا تمایلی به روابط جنسی ندارم... هر چند شوهرم می گوید که موضوع را درک می کند، اما به نظرم او خیلی ناراحت است."
" از وقتی حامله شده ام شوهرم روابط جنسی را فراموش کرده، در حالی که من بیشتر از همیشه تمایل دارم و این واقعا برای ما مسئله ای شده است!... شوهرم می ترسد مبادا باعث سقط جنین و آسیب دیدن بچه یا ناراحتی دیگری شود!"
در زندگی زناشویی کمتر عاملی به اندازه روابط جنسی، احساس برانگیز، گیج کننده و مشکل ساز است، خصوصا اگر در رابطه با بارداری و شیردهی باشد.
لازم به ذکر است که هیچ واقعه ای به اندازه کم شدن و یا قطع شدن روابط جنسی، زوج ها را ناراضی و ناراحت نمی کند.
خوشبختانه در این رابطه حد متوسطی وجود دارد، چون زن و شوهر می توانند در طول دوران بارداری، رابطه ی صمیمی داشته باشند و حتی برای روابط جنسی خود اولویت قائل شوند!
یکی از باورهای اصلی در مورد داشتن روابط جنسی در طول دوران بارداری این برداشت است که عمل نزدیکی باعث آسیب دیدن جنین، سقط یا زایمان زودرس شود. حقیقت این است که در اکثر موارد روابط جنسی را می توان تا اواخر دوران بارداری نیز ادامه داد. هرچند شرایطی مثل داشتن سابقه سقط، خونریزی، درد یا نشت مایع از رحم، روی روابط جنسی تاثیر می گذارد. البته باید تمام این مسائل را به پزشک اطلاع داد. ولی طبق نظر یکی از صاحب نظران: معمولا هرگونه توصیه پزشکی برای محدود کردن روابط جنسی، فقط شامل نزدیکی می شود، در صورتی که برای لذت بردن راه های متنوعی وجود دارد که شاید به ارضاء کامل منتهی شوند، اما همه ی آنها فرصتی برای نزدیکتر شدن زوج ها می باشند.
گو این که اغلب دلایل اجتناب از روابط جنسی در طول دوران بارداری، بیش از آن که جسمانی باشد، فرهنگی یا اجتماعی هستند، چون در برخی فرهنگ ها در رابطه با روابط جنسی در طی دوران بارداری عقاید خرافاتی یافت می شود و بسیاری از ما به طور ناخواسته این عقاید را به ارث می بریم. حتی در بعضی مذاهب زنان باردار را همچون حائض، ناپاک می دانند. یکی از مکاتب روان پزشکی، مادر را فاقد جنسیت می داند، یعنی زن طوری خلق شده که وقتی مادر می شود برای مراقبت از کودک خود از جنسیتش جدا خواهد شد!
خوشبختانه این مکتب منسوخ شده و امروز عقیده عمومی بر این است که بارداری و بچه داری، جنسیت زن را ارتقاء داده و احساس وی را به جسم و تمایلات خودش معطوف می دارد.
در حمایت از این نظر، " شیلاتیکزنگر"، که نویسنده کتاب های متعددی درباره بارداری و زایمان است، خانم ها را تشویق می کند تا در طول دوران بارداری روابط جنسی نیز داشته باشند، چون این عمل باعث آرامش، شادی و رضایت آن ها می شود. او می گوید: این قبیل احساسات بهترین فضای عاطفی را برای مادر شدن فراهم می کنند، چون روابط جنسی گرم و پر احساس باعث آرامش مادر می شود. در واقع این حالت، مادر را برای مقابله با ناراحتی های دوران بارداری آماده می کند و بهترین روش آمادگی برای تحمل زایمان تلقی می شود.
ولی اگر زن تمایل به نزدیکی نداشته، یا تهییج نشود و یا نتواند ارضاء شود، چه اتفاقی می افتد؟
در بسیاری از زوج ها، دیده شده که زن تمایلی به داشتنم روابط جنسی ندارد دوران سه ماهه ی اول بارداری، زمان حساسی است و تطبیق جسمی کارساز نمی باشد. شاید زن خیلی خسته باشد و از حالت تهوع رنج ببرد و با روابط جنسی بی میل برخورد کند. در سه ماهه سوم نیز خانم از اضافه وزن شدید در عذاب است. همچنین شاید دچار سوزش سردل و بی خوابی باشد که باز هم تمایلی به رابطه جنسی نخواهد داشت. البته همه خانم ها دچار این تغییرات نمی شوند و بعضی خود را بیش از پیش راحت، مشتاق حس می کنند!
وقتی شوهر با این تغییرات مواجه می شود، باید آنها را با روی باز بپذیرد و به خانم ابراز محبت نموده و او را حمایت نماید. این نیز طبیعی خواهد بود که اگر خانم میل جنسی اش کم شود، راه های دیگری را برای ابراز محبت به شوهرش پیدا کند. مرد اگر تصور کند که از بارداری همسرش مغبون شده و نگران باشد که این مسافر کوچولو چقدر در زندگی زناشویی اش دخالت دارد، احتیاج او به محبت باعث می شود که نسبت به توان باروری همسرش حسادت ورزد. اما خانم می تواند با ابراز همدردی، بگو و بخند، پختن غذاهای خوشمزه، ابراز محبت ظاهری، نوازش و انواع دیگری روابط جنسی، " در واقع با آنچه که در توان اوست" به شوهرش ابراز علاقه نماید. حفظ رابطه عاشقانه، بعد از زایمان نیز باید ادامه یابد. در این رابطه دکتر استیونسون عقیده دارد: اکثر زوج ها می فهمند که تغییراتی رخ داده، اما در تطبیق دادن خود با این تغییرات مشکل دارند و این باعث می شود نتوانند با مسائل حادث شده برخوردی سازنده داشته باشند."
برخی تغییرات، جسمی هستند. خانمی که در هنگام وضع حمل اپیزیوتومی شده باشد، تا خوب شدن جای برش، درد دارد. بعضی از خانم ها نیز به دلیل کاهش سطح هورمون ها، که خود سبب کاهش میل جنسی و نازک شدن دیواره های واژن و نیز کاهش نرم کننده های طبیعی بدن می شود، ممکن است درد داشته باشند ( در این موارد باید از نرم کننده های محلول در آب یا کرم های ضد بارداری استفاده کرد.) هرچند شیردهی هم باعث کم شدن نرم کننده های طبیعی بدن می شود، ولی تحقیقات نشان می دهند که شیردهی باعث می شود تا امیال جنسی مادر، زودتر به حالت اولیه بازگردد.
اکثریت پزشکان توصیه می کنند که مادر تا شش هفته پس از زایمان ( زمان لازم برای بازگشت بدن به حالت پیش از حاملگی) نزدیکی نداشته باشد. اما برای اکثریت زوج ها صبر کردن تا این مدت لازم نخواهد بود. شاید زن و شوهر پس از تولد نوزاد به هم تمایل پیدا کرده باشند، خصوصاً اگر مرد در اتاق زایمان حاضر بوده باشد. به هر حال وقتی ترشحات رحمی پس از زایمان ( لوشا) دیگر قرمز نبوده و " ایپزیوتومی" یا پارگی های ناحیه شرمگاهی بهبود یافته و مادر راحت و بدون درد باشد، دیگر دلیل ندارد که زوجین برای برقراری روابط جنسی صبر کنند. حتی اگر نزدیکی ناراحت کننده باشد، زن و شوهر می توانند به طرق مختلف دیگر میل جنسی و محبت خود را ابراز نمایند ( مثل نوازش و...)
عوامل دیگری هم هستند که می توانند مشکل ساز شوند. شاید مادر به دلیل احساس به مخاطره افتادن زندگی اش تمایل به روابط جنسی نداشته باشد. شاید چون باید از نوزاد، شوهر و بچه های دیگرش مواظبت نماید، احساس خستگی کند. شاید پس از تغییرات جسمانی، که به دلیل زایمان به وجود آمده، احساس کند که دیگر اندامش جذابیت قبل را ندارد. پس به خاطر ترس از امتناع شوهر، میل جنسی خود را سرکوب کند. در این حالت او نیاز به مراقبت دارد و شوهرش باید به او دلگرمی بدهد که هنوز زیبا و دوست داشتنی است.
از طرف دیگر، شاید پدر حس کند که نوزاد جانشین وی شده و او دیگر مهم ترین شخص زندگی همسرش نمی باشد. حتی شاید حس کند که پس از تولد بچه، از نظر عاطفی تخلیه شده است. شاید در نقش خود به عنوان حامی، هرگز فرصتی برای ابراز احساسات واقعی اش پیدا نکرده است. شاید بخواهد به همسرش ابراز علاقه کند، اما بترسد که به او صدمه بزند، یا شاید همسرش وقت نداشته باشد. پس شوهرش نیاز دارد بداند که احساساتش متناسب هستند، یعنی نیاز او به محبت و دلگرمی از جانب شوهرش پذیرفته می شود و علاقه همسرش نسبت به بچه باعث کاهش توجه به وی نشده است. اولین سال پس از زایمان برای هر دو طرف یعنی زن و شوهر، بسیار تنش آور است. اما همانطور که دکتر استیونسون می گوید: اگر زوج ها به یکدیگر بگویند که ارتباطشان به حدی محکم است که مشکلات را برطرف خواهند کرد و هر دو می خواهند نیازها و نگرانی های یکدیگر را بدانند و برای حفظ رابطشان تلاش نمایند، به حل مشکل کمک خواهند کرد.
پس نباید بترسند. به نظر او شرکت توأمان زن و شوهر در کلاس های آموزشی قبل از زایمان، تاثیر بسیار مثبتی روی روابط جنسی ایشان خواهد داشت. با این کار حس مشارکت و قوی بودن رابطه شان بیشتر احساس می شود. پس حتی اگر مشکل جنسی هم در میان باشد، احتمال مبادرتشان به آن عمل بیشتر خواهد شد. پدر و مادرهای جوان باید بدانند که اگر نگران روابط جنسی شان هستند، می توانند در این رابطه از پزشک، پرستار یا یک فرد مورد اعتماد کمک بخواهند.
برای مقابله با تغییراتی که به همراه تولد نوزاد صورت می گیرد، زن و شوهر باید از اتمام منابع ذهنی و عاطفی خود کمک بگیرند. در واقع آنها نباید خودشان را فراموش کنند. در این رابطه شیلاکیت زینگر تاکید می کند: پدر و مادرها هم، همان زن و شوهر عاشق هستند و حقوق جنسی دارند.
اما متاسفانه آنها پس از بچه دار شدن و توجه به وی، به آسانی خودشان را فراموش می کنند. در این مورد دکتر استیونسون حرف آخر را می زند: این با هم بودن، برقراری حس تفاهم، بچه دار شدن و تمایل به ادامه زندگی مشترک، دلایل مهم و معنی داری بین زن و شوهرها است. پس نمی توانند این قسمت از رابطه را فراموش کنند و باید آن را حفظ نمایند.
منبع مقاله :
گنجی، مبین؛ پورفخاران، محمد؛ حجاران، مریم؛ (1391)، رموز طلایی بارداری موفق، قم: ابتکار دانش، چاپ ششم .