ماهان شبکه ایرانیان

انسان، دین و آینده جهان

بدون تردید، بشر در حال ورود به عصری جدید و دوره ای نوین از دانش و تکنولوژی است. هم اینک دانش بیوتکنولوژی به سرعت رو به رشد است

سرمقاله

بدون تردید، بشر در حال ورود به عصری جدید و دوره ای نوین از دانش و تکنولوژی است. هم اینک دانش بیوتکنولوژی به سرعت رو به رشد است. برخی از شرکت های چند ملّیتی با بهره وری از این دانش جدید، در پی دست کاری و تغییر در طبیعت و خلقتِ نباتات، حیوانات و انسان ها هستند و می خواهند موجودات جدیدی در عرصه حیات نباتی، حیوانی و انسانی بیافرینند! این پدیده ها و فرایندهای نوین در عرصه علم و تکنولوژی گرچه از سویی باعث افتخار و غرورند، اما از سوی دیگر و با نگاهی عمیق تر، زنگ خطری برای اعلام تهدیدها و خطراتِ جدیدی هستند که بالقوّه آینده بشریت را به خود مشغول خواهند کرد!!

ما به عنوان یک انسانِ مسلم بایسته است که دغدغه های فراوانی نسبت به آینده جهان داشته باشیم. برخی از صاحب نظران عصر ما را صرفا «عصر اطلاعات» نامیده اند، اما حقیقت آن است که در ساحت اقتصادِ جهانی نیز تغییرات و تحولات فراوانی در حال رخ دادن هستند. یکی از جامعه شناسان امریکایی به نام جرمی ریفکین گفته است: «هم اینک رایانه ها و ژن ها در حال تلفیق شدن می باشند تا به نیروی اقتصادی و تکنولوژیکی واحد و مؤثری که در حقیقت، زیربنای قرن بیوتکنولوژی را شکل می دهد، تبدیل شوند. هم اکنون از رایانه ها به نحوی فزاینده با هدف رمزگشایی، اداره و سامان دادن اطلاعات ژنتیکی گسترده و دامنه داری که به مثابه منابع خام اقتصادِ عالمگیر جدید هستند، استفاده می شود... هم اینک شاهد ظهور منافع و مزیّت های عظیم و کوتاه مدتی همچون خلق گیاهان و حیوانات جدید، فرآورده های دارویی نوین و منابع بدیع انرژی هستیم.»(1)

این رخدادهای تازه افق های نوینی در برابر فلسفه، فقه و دین شناسی باز می کنند و عالمان دینی و حکیمان و فقیهان را به ورود در عرصه های جدیدی از مباحث دعوت می کنند. حوزه های علمیه هم اینک رسالت سنگینی در مباحث علوم انسانی بر عهده دارند.

آقای جرمی ریفکین در ادامه مطالب خود می گوید: «بسیار ساده لوحانه است که تصور نماییم چنین مزایایی بدون هیچ هزینه ای باشند. پیامدها و پیچیدگی های اجتماعی، اخلاقی و زیست محیطی این علم [بیوتکنولوژی [حقیقتا تکان دهنده است. آیا خلقِ گونه های «کلونی»، «شمیری» [موجوداتی که مرکّب از چند موجود متفاوت هستند، فی المثل یک "شتر گاو پلنگِ" واقعی و یا "انسان خوک"!] و دارای ژن پیوندی نمی تواند به معنای پایان طبیعت محسوب گردد؟ آیا رهایی گسترده موجوداتِ مهندسی شده ژنتیکی در زیستِ کره [زمین] نمی تواند به مثابه یک آلودگی ژنتیکی و خسارتی جبران ناپذیر در قرن بیست ویکم تلقّی شود؟ و واقعا سؤال جدّی دیگر آن است که مخاطرات خلق یک کودکِ "کامل" چه خواهد بود؟»(2)

از بُعد کلامی و از منظر مباحث عقیدتی نیز در آینده ای نه چندان دور ما با انبوهی از مسائل مستحدثه روبه رو خواهیم شد. اگر دانش بیوتکنولوژی بتواند یک کودک «کامل» خلق کند و در جمادات، حیاتِ حیوانی و انسانی بیافریند، آیا بدین معناست که آدمی، خودْ حیات آفرین است؟! و آن گاه جایگاه احیای الهی و تبیین صفت «مُحیی» برای او چگونه خواهد بود؟

آنچه بدیهی است این که مسائل مستحدثه آینده و سؤالاتِ شرعی آیندگان با سؤالاتِ گذشته و پیشینیان تفاوت های عمده ای خواهند داشت. نکته قابل توجه این است که ببینیم ما چه مقدار خود را برای چنین آینده ای آماده کرده ایم؟ آیا علوم و دانش هایی که هم اینک بدان ها مشغولیم، پاسخگوی این نیازها خواهند بود؟ آیا سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های کنونی ما در حوزه های علمیه و سایر مراکز علمی در جهت پاسخ گویی و مواجهه منطقی و عقلایی با این نیازها رقم می خورند؟

بسیار ضروری و پراهمیت است که ما در پژوهش های دینی خود هم اینک نگاهی به آینده انسان و جهان داشته باشیم و جهت گیری تحقیقات و مطالعات خود را به گونه ای تنظیم کنیم که عن قریب در مواجهه با پدیده های نوین عصر جدید، گرفتار تحیّر نشویم، بل پاسخی برای ارائه و حرفی برای گفتن داشته باشیم. والسلام.

سردبیر

··· پی نوشت ها

1و2 ماهنامه سیاحت غرب، ش 4، ص 76و77.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان