آرزو به زانتیای سفیدی نگاه کرد که میخواست جلو لبنیات فروشی پارک کند. زیر لب گفت: «شرط میبندم گند بزنی، پسر جان!» و آرنج روی لبه پنجره و دست روی فرمان منتظر ماند.
راننده ریش بزی رفت جلو. آمد عقب. رفت جلو. آمد عقب و از خیر پارک گذشت.
آرزو زد دنده عقب. دست گذاشت روی پشتی صندلی بغل و به پشت سر نگاه کرد. جوان ریش بزی داشت نگاه میکرد. مردی دم در لبنیاتی کیک و شیر کاکائو میخورد و نگاه میکرد. جیغ لاستیکها درآومد و رنو پارک شد.
مرد کیک و شیر به دست بلند گفت: «بابا دست فرمون!» و رو به راننده زانتیا داد زد: «یاد بگیر، جوجه!»
Credit: Gulf
این چند خط حکایتی که از خاطرتان گذشت مربوط میشود به شروع رمان "عادت میکنیم" نوشته خانم زویا پیرزاد که به شکل زیرکانهای در همان ابتدای کار به خواننده خود ـ به خصوص اگر مرد باشد ـ میفهماند که مثل همیشه بنا دارد تا کتابی با گرایشها و مایههای تبیین جایگاه زن در جامعه بخواند (دلم نیامد اسمش را فمینیسم بگذارم!) چون باز قلم در دست زنی افتاده است و وقتاش شده تا رویی از مردها کم کند!
آن اوایل که تازه جهان درگیر انقلاب صنعتی شده بود (یعنی اواخر قرن نوزده میلادی)، مراکز صنعتی و کارخانههای مثل قارچ یک شبه از زیر زمین بیرون میزدند و نیروی کار میخواستند و در این راه حتی از به کارگیری زنها و بچهها ابایی نداشتند. الحق و الانصاف هم زنها در این عرصه خیلی خوب خودشان را نشان دادند و ثابت کردند پایش که بیفتد چیزی که کم ندارند هیچ بلکه از نظر بسیاری چیزها از آقایان سر هستند. حداقل نمونهاش را همین حالا در قصه ابتدای همین مطلی دیدیم!
کار بالا گرفت و رفته رفته به جایی رسید که زنها ادعا کردند چون دوشادوش مردها کار میکنیم پس باید از نظر حقوق و مزایا هم برابر باشیم. مردها که مدیریت جهان از دیرباز تا به امروز به نظر میآید در دستهایشان بوده چون از این حرف به حق زنها جا خورده بودند و جوابی برایش نداشتند اسم این خواسته آنها را گذاشتند "فمینیسم" و به هر زنی که تابع چنین تفکری بود گفتند "فمینیست".
Credit: Gulf
این انگ و دنگها اگرچه روشنفکرانه بود اما ماهیت توهینآمیز خودش را داشت تا آن جا که اکبر آقا بقال و همسرش زری خانم هر بار دعواشان میگرفت برای این که نشان بدهند تومنی ثنار با بقیه فرق دارند از این جور القاب نثار هم میکردند. مثلا اکبر آقا به زری خانم میگفت: «جون به جونت کنن فمینیستی!» زری خانم هم برای این که کم نیاورده باشد، درمیآمد که: «نیست تو ابلوموفیست (تنبل و تنپرور) نیستی!»
قصه کوتاه این که میخواهیم کمی از رانندگی زنها برایتان بگوییم. درست است که خانمها در رانندگی اعتماد به نفس اندکی دارند؟ راست است که وقتی زمان آزمون رانندگی فرامیرسد چو بید بر سر آموختههای خویش میلرزند؟ آیا به راستی بزرگراه رانندگی جولانگاه تاخت و تاز مردان است؟
بیشتر آقایان بر این باورند که رانندگی اتومبیل مختص به خودشان است و بس اما چنین حرفی دست کمی از شعارهای نژادپرستی ندارد چون به همان اندازه که آقایان حق رانندگی اتومبیل دارند خانمها نیز حق رانندگی دارند.
شاید باورتان نشود اما بیشترین درصد تصادفات رانندگی اتومبیلها مربوط به رانندگی آقایان است. شاید خیلی از آقایان بگویند دلیلش تعداد کم رانندگان خانمها است اما اگر یک روز سوار تاکسی شوید و به راننده تاکسی توجه کنید، حق را به ما میدهید.
Credit: Gulf
ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که خانمی را در حال پارک دوبل اتومبیل دیده باشید. شاید باعث شادی و سرگرمی شما شده باشد اما به راستی پارک دوبل از تصادفات منجر به مرگ بدتر است!؟
برخی از متخصصان اتومبیل بر این عقیدهاند که اتومبیلها را بر اساس اندام مردها میسازند و این خود باعث به و وجود آمدن برخی مشکلات در رانندگی خانمها میشود.
برخی از آقایان بر این باورند که خانمها بیش از اندازه به مقررات رانندگی پایبند هستند اما این حرف اصلا پایه و اساس ندارد چون رعایت مقررات در هر زمینهای ضروری است. برای مثال وقتی یک نفر تابلو ورود ممنوع را میبیند طبیعی است که باید رعایت کند. آیا میشود گفت این کار رعایت بیش از حد قانون و مقرارت است!؟
از نظر آقایان راننده خوب به کسی میگویند که با سرعت زیاد رانندگی کند و میان ماشینها ویراژ دهد. انجام ندادن این کارها شاید فقط از عهده خانمها برآید اما مهمترین دلایل ترس خانمها از رانندگی این است که مسؤولان آموزش رانندگی نظارتی به مربیهای آموزش رانندگی ندارند.
Credit: Gulf
نمیشود منکر این شد که خانمها نسبت به آقایان ترس بیشتری برای رانندگی اتومبیل دارند که با کمی صبر و تامل برطرف میشود. به طور حتم سبک آموزش دادن به خانمها نسبت به آقایان فرق دارد و از همین رو است که بسیاری از خانمها به سطح آموزش رانندگی معترض هستند.
دو عامل عمده و مهم رانندگی عبارت از آرامش و تمرکز است. با رعایت این دو عامل نه تنها خانمها بلکه آقایان هم میتوانند درصد تصادفات را پایین آورند. همچنین خانمها با از بین بردن استرس بیش از اندازه که خودشان هم خبر ندارند میتوانند دیگر بهانهای به دست آقایان ندهند.
تحقیقات نشان داده است که بیشتر خانمها در حین رانندگی و در زمان به همراه داشتن سرنشین استرس بیشتری دارند. شاید دلیلش این باشد که نگران این هستند که مبادا اشتباهی از آنها سر بزند و باعث سرخوردگی آنان شود. حال آن که خانمها هرگز نباید فراموش کنند که هیچ کس حق دخالت در رانندگی آنان را ندارد. یادتان نرود که راننده مسؤول جان خود و سایر سرنشینان است.
Credit: Gulf
توجه کردن به رانندگان دیگر و پایین کشیدن شیشه ماشین به منظور جواب دادن به رانندگان معترض یکی دیگر از معظلات رانندگی است. برخی از آقایان به محض دیدن راننده خانم شروع به مزاحمت میکنند. تنها کمی تمرکز و آرامش میتواند خانمها را از این شرایط نجات دهد. بهترین راه برای از بین بردن استرس این است که به روانشناس مراجعه کنند تا استرس ناشی از رانندگی را از بین ببرند.
خانمها با کمی اعتماد بنفس میتوانند رانندگانی خوبی شوند. مهم نیست دیگران در مورد آنها چه قضاوتی میکنند بلکه مهم این است که همیشه اعتماد به نفس داشته باشند تا بتوانند در حین رانندگی و حتی گذراندن آزمون رانندگی بهترین تصمیم را بگیرند.
قبول شدن در امتحان رانندگی مهم است اما مهمتر از آن این است که ما رانندگی را یاد بگیریم. قبول شدن به هر قیمتی باعث میشود که در آینده دچار آسیبهای جبرانناپذیری شویم. مهم نیست که چند بار در امتحان رد شویم بلکه مهم این است که با قوانین آییننامه و رانندگی آشنایی کامل پیدا کنیم.
Credit: Gulf
خلاصه کلام این که مثل دیگر عرصههای زندگی که خانمها ممکن است در هر کسوتی در آن ظاهر میشوند ـ از دوران دخترانه گرفته تا زمانه مادرانه ـ لازم است تا اندکی ریسک را به جان بخرند و به این نیم بیت گوش جان بسپرند که: "خود راه بگویدت که چون باید رفت!"
منبع: بنیتا