سالمندان یا افراد میانسالی که از رایانه استفاده میکنند یا فعالیتهایی انجام میدهند که مغز و ذهن را تحریک میکند کمتر به مشکلات مربوط به حافظه و تفکر در سنین بالاتر دچار میشوند.
تحقیقات جدید نشان میدهد سالمندان امریکایی که سن آنها 70 سال و بالاتر است و هفتهای یک یا دو بار درگیر فعالیتهای ذهنی محرک مغز هستند در مقایسه با آنهایی که خیلی با فعالیتهای محرک مغز سر و کار ندارند، کمتر مبتلا به اختلالات شناختی خفیف در 4 سال آتی میشوند. اختلال شناختی خفیف (MCI) عارضهای است که در اثر آن افراد کاهش قابل توجهی در حافظه و مهارتهای فکر کردن را تجربه میکنند اما هنوز هم میتوانند فعالیتهای روزمره خود را انجام دهند.
تحقیقات جدید نشان میدهد که انجام فعالیتهای محرک مغز در سالهای پایان عمر میتواند افرد را در برابر ابتلا به اختلال شناختی خفیف محافظت کند.
مطالعاتی که در گذشته انجام شد نشان میداد انجام فعالیتهای محرک ذهن و مغز با کاهش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر یا اختلال شناختی خفیف در ارتباط است. با این حال، بسیاری از این مطالعات اطلاعات افراد در یک مقطع زمانی خاص را تحلیل کرده است. این نوع طرح تحقیقاتی برای محققان کار را سختتر میکند زیرا باید تشخیص دهند که آیا فعالیتهای محرک مغز واقعاً خطر ابتلا به مشکلات شناختی را کمتر میکند یا خود افرادی که این مشکلات را دارند کمتر احتمال دارند دلشان بخواهد خود را در فعالیتهای محرک ذهنی درگیر کنند.
در یکی از پژوهشهای جدید، محققان اطلاعات حدود 2 هزار سالمند با متوسط سنی 77 سال را که در مینِسوتا زندگی میکردند مورد تحلیل و بررسی قرار دادند. شرکتکنندگان تحت غربالگری و آزمایش قرار گرفتند تا مشخص شود مشکلات شناختی در شروع مطالعه ندارند. سپس، هر 15 ماه یک بار در طی این تحقیقات آزمایش شدند. از آنها پرسیده شد که هر چند وقت یک بار در فعالیتهای محرک ذهن شرکت میکنند؛ مثلاً بازی کردن، استفاده از کامپیوتر، کاردستی درست کردن یا شرکت در فعالیتهای اجتماعی.
شرکتکنندگانی که یکی دو بار در هفته فعالیتهای محرک ذهن انجام میدادند 20 تا 30 درصد کمتر از آنهایی که تنها چند بار در ماه یا حتی کمتر درگیر چنین فعالیتهایی میشدند به اختلال شناختی خفیف در طی این دوره تحقیقاتی مبتلا شدند.
با این حال، پژوهشگران نتوانستند مشخص کنند که چرا این فعالیتهای محرک ذهن خطر ابتلا به اختلال شناختی خفیف یا MCI را کاهش میدهد و تحقیقات بیشتری برای رسیدگی و رسیدن به پاسخ نیاز است.
علاوه بر این، در این تحقیق، به عوامل دیگری که میتواند در خطر ابتلا به اختلال شناختی خفیف دخیل باشد، مانند رژیم غذایی و ورزش، توجهی نشده است.
این پژوهش فعالیتهای ذهنی محرکی که افراد در اوایل زندگی خود و در دوران جوانی انجام میدهند را نیز نادیده گرفته است و مشخص نیست که آیا این فعالیتها بر نتیجه نهایی تأثیر دارد یا خیر.