یکی از مهمترین عوامل سازنده در روابط عاشقانه و سالم، گذشت متقابل و در نظر گرفتن نیازهای همسر یا طرف مقابل است؛ یعنی گاهی از خواستهها یا نیازهای خود گذشتن و آنچه شریک احساسی میطلبد را مدنظر قرار دادن. اما گاهی این مسیر دو طرفه و متقابل، به عدم تعادل دچار میشود و فقط یکطرفه اتفاق میافتاد. تحقیقات جدید روانشناسی از عواقب زیان بار این حالت در رابطه میگویند که سلامت احساس و ارتباط را به خطر میاندازد. افراد بسیاری در جلسات مشاوره گفته اند که احساس میکنند به خدمت همسرشان درآمده اند و از فداکاری بی پایان آنها، هیچ قدردانی نمیشود.
اما کی حمایت، پشتیبانی و فداکاری دوطرفه، تبدیل به سلاحی یکطرفه برای مسموم کردن رابطه میشود؟
مفهوم "سازش" در یک رابطه دربرگیرنده بسیاری از اعمال حیاتی جهت حفظ سلامت آن است. چنانچه دو نفر با آگاهی کامل و اراده شخصی، در مقابل برخی خواستههای همسرشان از خود گذشتگی کنند و در مقابل موارد بسیاری هم از خود گذشتگی شریک احساسیشان را ببینند، راهی میانه برای رسیدن به سلامت در رابطه انتخاب کرده اند که یکی از مهمترین نمودهای سازش است.
هرچند که این حالت در بسیاری از موارد امکان پذیر نیست. چرا که تعریف افراد از سازش یا فداکاری، ارتباط مستقیم با خاطرات، تجربیات و نحوه رشد شخصی آنها دارد. بخصوص آنچه در روابط والدین خود تجربه میکنند، تاثیری مهم در این زمینه دارد.
دو مورد نخست و اصلی در شکلگیری پشیمانی از فداکاری یا از خود گذشتگی یک طرفه و مخرب به شرح زیر است:
- احساس بی ارزش بودن یا نا آگاهی از اهمیت خود
- عدم اطمینان از عشق، حمایت و اعتماد به همسر
در چنین شرایطی، از خود گذشتگی همه جانبه و یک طرفه به ابزاری برای برقراری ارتباط با طرف مقابل و جذب اعتماد یا علاقه بدل میشود.
عواقب:
بر هم خوردن تعادل رابطه، اختلال سلامت رابطه، تجمع احساسات منفی و سرخوردگی
و در نهایت، فرد از خود گذشته یا فداکار به دلیل آنکه احساس میکند از او قدردانی نمیشود یا ارزش کارش معلوم نیست، نه راضی، افسرده، و تا حدی پرخاشگر میشود.
روانشناسان کلید حّل مشکل را "خود آگاهی" میدانند. معتقد آن که فرد اگر به ارزش درونی و شخصی خود پی ببرد و هدف صحیح از روابط عاشقانه و زناشویی را درک کند، کمتر اجازه بر هم خوردن تعادل را میدهد و بنابراین به آن میزان که از خود گذشتگی میکند انتظار هم دارد. در چنین شرایطی احساس پشیمانی به دلیل فداکار بودن کمتر رخ خواهد داد.