به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه داستان «میزنیم/ میخوریم» نوشته مجتبی موسوی کیادهی در برنامه «ترنم قلم» و در فرهنگسرای گلستان مود نقد و بررسی قرار گرفت.
علیرضا موحد رحیمی، در نقد مجموعه داستان به هم پیوسته «میزنیم/ میخوریم» گفت: این مجموعه، یک مضمون مشترک را دنبال میکند و آن طنز و بهطور مشخص هجو باست. هجو، وارونگیهای جهان پیرامون ما را آشکار میکند. به این معنی که یک وارونگی نهفته در دنیای آشنایی که ما در آن زندگی میکنیم وجود دارد که بهواسطه هجو روشن میشود.
او در ادامه بیان کرد: جهان ما، جهان قانونهاست و ما براساس این قوانین به سامان دادن جهان میپردازیم. اما این قانونها، هر چه قانونتر میشوند، تضاد درونشان آشکارتر شده و ما را به هجو نزدیکتر میکنند.
موحدرحیمی خشونت را یکی دیگر از موضوعاتی دانست که در این مجموعه به هجو کشیده میشود و گفت: این خشونت، ابزاری است که ترس آدمها را پنهان میکند. آدمهایی که در این مجموعه تصویر میشوند نه دیالوگی با هم دارند نه دنیای اطراف خود را میشناسند. آنها تماممدت درگیر زد و خورد هستند و ما حجم این خشونت را در قالب هجو میبینیم و توان نویسنده در نمایش این وارونگیهاست.
این منتقد ادبی گفت: ما در این مجموعه با داستانی که جنبه طنزآمیز داشته باشد، کمتر مواجه میشویم. اما این مجموعه داستان به گروه خاصی تعلق ندارد و همه افراد و گروههای سنی میتوانند آن را بخوانند.
محمدرضا گودرزی هم دو داستان «مه» و «تالاب» را بهترین داستانهای این مجموعه دانست و افزود: در این مجموعه 11 داستان کوتاه گنجانده شده که 9 داستان، هجوآمیز و دو داستان فانتزی است. اما این داستانها، به جز «مه» میتوانند، داستانهای به هم پیوستهای باشند چرا که مکان و شخصیتهای کلیدی مثل راوی، پدر، دایی و نصراله، مشترک هستند.
به گفته این منتقد ادبی، داستانهای «میزنیم/میخوریم»، اقلیمی- بومی است و ارزش مطالعات فرهنگی دارند. اگر ما با مارکز درباره رئالیسم جادویی صحبت میکردیم میگفت: جادویی وجود ندارد هرچه هست رئالیسم است. در ارتباط با این داستان ها هم همین است؛ آنچه هست واقعیت آن منطقه است.
گودرزی با اشاره به ویژگیهای آثار رئالیستی گفت: این آثار، چکیدهای از زندگی هستند و مسایل زیباشناختی دراین گونه آثار به حداقل میرسد و میخواهند واقعیت جهان را نشان دهند. داستانهای این مجموعه در ژانر رئال میگنجند.
این منتقد ادبی در ادامه بیان کرد: بعضی منتقدان که نشانهشناس هم هستند معتقدند هر داستان فضای خاص خود را دارد و در جهان داستان همه چیز یک نشانه است و برای بررسی هر داستان باید به خود آن استناد شود اما برخی از دیدگاه روانشناسی به نقد و بررسی داستانها میپردازند و میگویند که داستان، انعکاسی از واقیت است برخی هم به تلفیق این دو باور دارند.