فکر می کنید که سرسخت ترین آدم ها از لحاظ ذهنی، چه کسانی هستند؟ پاسخ این سوال کاملا درونی است؛ اما ارتش را می توان به عنوان یکی از نمونه های بارز سرسختی ذهنی دانست.
در این مقاله در یوکن می خوانید که اینقدرت ذهنی و شکیبایی در آنها، چگونه به وجود می آید؛ فراموش نکنید که همیشه باید از بهترین ها بیاموزید!
1. فیل را بخورید! (برای رسیدن به هدف بزرگ، گام به گام حرکت کنید)
برای اینکه بتوانید عضو موثری در تیم خود باشید، باید بدانید که تمامی تلاش ها و زحمات کوچک شما نیز در حرکت رو به جلوی گروه و دستیابی به اهداف بزرگ تر، تاثیر گذار است. کاری که پرسنل ارتش انجام می دهند، این است که "فیل را می خورند!" برای خوردن یک فیل، باید آن را به ذرات کوچک تر تبدیل کرد؛ آنها نیز به همین شکل عمل می کنند؛ یعنی یاد می گیرند که اهداف بزرگ را به وظایف کوچک تر و عملی تری تبدیل کنند.
برای اینکه بتوانید در هر کاری، شکیبایی ذهنی داشته باشید، لازم است که یک گام به عقب بازگردید و به هدف کلی و گام های کوچکی که برای محقق کردن آنها برداشته اید، نگاهی بیاندازید. اگر تنها روی هدف کلی متمرکز شوید، تا ابد روی ابرها زندگی خواهید کرد و در نهایت احساس خستگی به شما دست می دهد؛ چرا که هیچ کاری برای شما، شدنی یا عملی نبوده است. عکس این روند نیز امکان پذیر است؛ اگر تنها روی گام های کوچک تمرکز کنید، هیچگاه نمی توانید هدف کلی خود را ببینید. این امر باعث می شود که سرخورده شوید، چرا که احساس می کنید دائما به دور خود چرخیده اید.
شما باید روی هر دو مورد تسلط کامل داشته باشید. از کارهای کوچک شروع کنید و در عین حال، هدف بزرگی که برای آن تلاش می کنید را در ذهن پرورش دهید. ایجاد این تعادل به تمرین و زمان نیاز دارد.
2. تجسم موفقیت؛ این مورد را در ذهن خود تمرین کنید.
نویسنده ی این متن از تجربیات خود می گوید: "زمانی که کودک بودم، اغلب کابوس می دیدم. تصور می کردم که اگر شبانه یک دزد به خانه ی ما حمله کند، باید چه کار کنم. یکی از همان شب ها بود که به ناگاه صدایی را از طبقه ی پایین خانه شنیدم و تصور می کردم که کابوسم به واقعیت تبدیل شده است. در آن زمان تنها 7 سال داشتم. به خاطر دارم که دور تا دور اتاق را به دنبال وسیله ای می گشتم که بتوانم از آن به عنوان اسلحه استفاده کنم و نقشه ای که طراحی کرده بودم را در ذهن می پروراندم. قصد داشتم که پشت در اتاق پنهان شوم و تا زمانیکه فرد سارق سرش را از در وارد کند، منتظر بمانم و سپس بوووووووووم..."
این ماجرا کمی دراماتیک است؛ اما از شوخی گذشته، این بخشی از پروسه است که باید در لحظاتی که استرس شدیدی دارید، ذهن خود را پاک کرده و آرامش خود را حفظ کنید. شما باید ساعت های زیادی را سپری کنید و سناریوهای مختلف را در ذهن خود تمرین کنید؛ در این صورت است که می توانید در لحظه ی وقوع حوادث پر اضطراب، آرامش خود را حفظ کرده و برخورد مناسبی با شرایط داشته باشید.
3. کنترل احساسی؛ بر اضطراب خود نظارت کنید.
نیروی دریایی از روشی استفاده می کند که به آن، 4 در 4 در 4 می گویند:
1. 4 ثانیه دم
2. 4 ثانیه بازدم
3. تکرار این روند به مدت 4 دقیقه
این روش در حقیقت با تمرین های تنفسی مدیتیشن، تفاوت چندانی ندارد و هدف از آن، چیز پیچیده ای نیست: آرام کردن ذهن. تمام رهبران خوب می دانند که در لحظات پر تنش، هیچ تصمیمی نگیرند. این قانون در شرایط جنگی و کسب و کار، یکسان است. هر زمان که احساس استرس شدیدی دارید، احتمالا زمان آن رسیده که به خودتان رجوع کنید؛ یکی از ساده ترین روش ها برای این کار، تمرین های تنفسی است.
4. بدون واکنش؛ ساخت دوباره ی شرایط.
همیشه نیمی از لیوان خالی است و نیم دیگر پر؛ با شماست که تصمیم بگیرید روی کدام نیمه تمرکز کنید.
آدم هایی که ذهن سرسختی دارند، استعداد جالبی در دیدن نیمه ی پر لیوان دارند؛ اما چرا؟ آنها به خوبی می دانند که تمرکز روی نیمه ی خالی یا منفی، آنها را به جایی که باید، نمی رساند.
کادر بندی یا ساخت دوباره ی شرایط به شکل بهینه، تنها یک تمرین برای داشتن احساس خوب نیست؛ بلکه یک روش فوق العاده موثر برای تغییر موقعیت فعلی و حرکت به سمت مقصدی است که آن را انتخاب کرده و برای آن برنامه ریزی کرده اید. رهبران کاری از این روش درک درستی دارند؛ آنها به خوبی می دانند که ساختن دوباره ی شرایط، برای حفظ انگیزه و برقراری ارتباط کارکنان، اجتناب ناپذیر است. اگر شما بدانید که چگونه می توان شرایط را به نفع خود تغییر داد، شکیبایی و تحمل شما در برابر موانع و چالش ها، افزایش خواهد یافت.
5. پیروزی های کوچک؛ قدردان دستاوردهای کوچک باشید.
مردمی که می توانند فشار بیشتری را تحمل کنند، این قابلیت را دارند که هرچه بیشتر، از مسیر لذت ببرند. آنها می توانند تا مدت های طولانی، مسافت های دور و دراز را طی کنند؛ چرا که اشتیاق خود را با موارد کوچکی که در مسیر وجود دارند، حفظ می کنند. آنها به جای اینکه دائما به خود گوشزد کنند که "هنوز به هدف نرسیده ام"؛ دستارودهای کوچک را نیز جشن می گیرند و از آنها قدردانی می کنند.
این احتمال وجود دارد که با تکرار عبارت "هنوز به هدف نرسیده ام"، این احساس به شما دست دهد که گویی هرگز به چیزی نرسیده اید. این حرف به شما انگیزه نمی دهد و در نهایت احساس می کنید که شکست خورده اید.
از اینکه گاهی اوقات در طول مسیر توقف کنید و به مسیر خود نگاه کنید، هراس نداشته باشید؛ قطعا ممکن است که هنوز به مقصد نرسیده باشید، اما به یاد داشته باشید که مسیر زیادی را پیموده اید. قدردان خودتان باشید. عادت نگاه کردن به نیمه ی پر لیوان و جوانب مثبت را در خود تقویت کنید؛ انرژی ناشی از آن باعث می شود که به راحتی از تمامی موانع عبور کنید.
6. همسفران خود را پیدا کنید؛ هیچکس به تنهایی پیروز نخواهد شد.
مهم نیست که چقدر با استعداد، موفق یا نابغه هستید، به یاد داشته باشید که هیچ کس به تنهایی پیروز نخواهد شد.
این امر در ارتش، نمود بیشتری دارد. تمام ذهنیت، بر مبنای ، اعتماد و ارتباط ساخته می شود. واقع بین باشید، زمانیکه با دیگران همکاری می کنید، در مقایسه با زمان هایی که به تنهایی فعالیت می کنید، کارهای بیشتری را به سرانجام می رسانید. علاوه بر این، زمانی که اطراف شما را افرادی با عادت های مشابه تشکیل می دهند، سریع تر رشد می کنید، چیزهای بیشتری یاد می گیرید و می توانید هرچه سریع تر، روی خودتان تسلط پیدا کنید.
"رشد شخصی" زمانی محقق می شود که در تعامل با دیگران باشید. کسانی که ذهنی شبیه به شما دارند را در اولویت قرار دهید. شما باید افراد شبیه به خود را پیدا کنید تا در سرتاسر مسیر با شما همراه باشند؛ اما فراموش نکنید که تفاوت نیز الزامیست، چرا که باید شما را به چالش بکشند و چیزهایی را به شما آموزش دهند. اینگونه از افراد در "بهتر شدن" به شما کمک می کنند. این افراد حس اجتماعی و پذیرشی را در شما ایجاد می کنند که همه ی انسان ها ذاتا به آن نیاز دارند.
منبع: inc