حسن و قبح از دیدگاه آخوند خراسانی (۲)

تحلیل نظر اشاعره در عدم وجود قبح در افعال   آخوند خراسانی در ادامه بحث، در مورد قبح، نظر اشاعره را ذکر می کند

حسن و قبح از دیدگاه آخوند خراسانی (2)

تحلیل نظر اشاعره در عدم وجود قبح در افعال
 

آخوند خراسانی در ادامه بحث، در مورد قبح، نظر اشاعره را ذکر می کند. از نظر اشاعره فعل خداوند تصرف در ملک خود و به حق است؛ پس قبحی ندارد. در فعل بندگان نیز به دلیل آنکه از سر جبر است (نه از روی اختیار)، حسن و قبحی در کار نیست. ایشان می گوید: «کلا البنائین باطلان»؛ اما در مورد خداوند، علم و استغنای او مانع از آن می شود فعلی که جهت کمال بر نقص و شر غلبه ندارد صادر شود. در مورد افعال بندگان، فعلی
اختیاری است که مسبوق به مقدمات اختیار باشد و اگر فعلی، با این مقدمات، به صورت وجوب و ضرورت از فاعل صادر شود، این ضرورت، به اختیار ضرری نمی رساند، وگرنه هیچ فعلی، حتی در مورد خداوند متعال به اختیار نخواهد بود.(30) گرچه خداوند مالک تمام اشیاست و زمام همه امور به دست اوست؛ وی از جهت حکمت و کمال مطلق و عدم نیاز به ظلم و فعل قبیح، مرتکب هیچ فعل قبیحی نمی شود. پس ملاک حسن و قبح در همه جا هست؛ حتی در فعل خداوند؛ ولی خداوند با آنکه قدرت انجام فعل قبیح را دارد، آن را انجام نمی دهد. پس به طور کلی این گونه نیست که فعل قبیح در مورد خداوند امکان تحقق نداشته باشد. بنابراین بحث حسن و قبح در مورد افعال خداوند نیز جریان دارد و باید دانست که کمال حسن در آن است که فاعل بتواند قبیحی را انجام دهد و با این حال آن را مرتکب نشود و حسن را برگزیند، اما در مورد بندگان خداوند، با توجه به مباحث کلامی و ارجاع آن به بداهت، وجود اختیار اثبات و یا به عبارت دیگر، بنابر قول به بدیهی بودن اختیار، وجودش واضح، و جبر به طور کلی باطل می شود. از این رو، در مورد افعال انسان نیز به دلیل اختیاری که دارد، می توان بحث حسن و قبح را مطرح ساخت.

2. هستی شناسی حسن و قبح
 

همان طور که در دیدگاه عدلیه، حسن و قبح، ذاتی افعال بوده و دارای واقعیت است، این مسئله در قضایا و جملات اخلاقی موجب واقع نمایی آنها می شود و آنها را از اعتباری بودن خارج می سازد. ارزش های اخلاقی ذاتی اند؛ یعنی واقعیت دارند و احکام و جملات مشتمل بر خوب و بد، بیان کننده رابطه حقیقی و واقعی میان افعال اختیاری و کمال مطلوب انسان می باشند.(31)
با توجه به اینکه ملاک حسن و قبح از نظر آخوند، ملایمت و منافرت افعال با قوه عاقله است که آن هم مربوط به سعه و ضیق وجودی آنهاست، ارتباط هستی شناسانه به خوبی مشاهده می شود. هر چه افعال سعه بیشتری داشته باشد، سازگاری افزون تری با قوه عاقله خواهد داشت و حسن بالاتری پیدا می کنند. در میان نظریه های حسن و قبح ذاتی، نظریه آخوند، رویکرد واقعیت گرایی شدیدتری دارد و این معنا به خوبی از نظریه ایشان محسوب است. بر اساس این نظریه معلوم می شود ارزش افعال در ذات آنها نهفته است و
از ذات افعال شروع می شود و دیگر هیچ نیازی به قرارداد یا اعتبار و یا احساس و امور دیگر نیست و احساسات و عواطف، بازتابی از همین واقعیت ذاتی حسن و قبح است. آخوند می گوید افعال مراتب مختلفی در وسعت و تنگی دارند که موجب اختلاف مراتب در درک عقلی شده و به صورت سازگاری و ناسازگاری جلوه می کنند و مدح و ذم فاعل را نیز در پی دارند.(32)
از سوی دیگر، به خوبی می توان تشکیکی بودن میان امور حسن و به همین صورت امور قبیح را دریافت؛ زیرا همه اینها به درجه سعه وجودی (در امور حسن) و یا ضیق وجودی (در امور قبیح) مربوط می شود. مفهوم خوب و بد که از این ملایمت و منافرت فهمیده می شود و از سعه و ضیق وجودی افعال اخذ می شود، معقول ثانی فلسفی است که منشأ انتزاع آن واقعی بوده و عروضش ذهنی است، ولی اتصاف آن در خارج است. پس در بعد ثبوتی و نفس الامری، حسن و قبح افعال، واقعیت داشته و با سعه وجودی افعال ارتباط مستقیم دارد.
با توجه به نظریه آخوند، مطلق گرایی در قضایای اخلاقی نیز به سادگی اثبات می شود؛ زیرا ذوات افعال با آنهاست و اگر احکام و محمولات نیز ثابت و لایتغیر است؛ یعنی اگر «عدل حسن است» به دلیل واقعیت خارجی است که در نحوه تحقق فعل عادلانه وجود دارد و به علت سعه وجودی اش، عقل آن را ملایم می بیند و حکم به حسن بودن آن می کند.
این نظریه در برابر نظریه اعتباری است که از طریق مرحوم محمدحسین اصفهانی تأکید شده است که صحت مدح و ذم، واقعیتی جز توافق آرای عقلا بر آن ندارد.(33)
نظریه های واقع گرایانه (مثل نظر آخوند) پشتوانه محکمی برای مخاطبان خود در الزام و پایبندی دارند؛ اما دیدگاه های غیر واقع گرایانه عمدتاً چنین ویژگی ای ندارند و به نسبت گرایی و کثرت گرایی می انجامند که در جای خود با تفصیل بحث و رد شده است.(34)

3. معرفت شناسی حسن و قبح
 

همان طور که پیش از این بیان شد، در مسئله حسن و قبح باید بین ذاتی و عقلی بودن فرق گذاشت؛ اولی به بحث ثبوتی و هستی شناسانه، و دومی به موضوع اثباتی و معرفت شناسانه مربوط است.(35) معرفت شناسی قضایای اخلاقی با دیدگاه شخص درباره هستی شناسی در اخلاق ارتباط مستقیمی دارد؛ به این صورت که در مکتب واقع گرایی اخلاقی مسیربرای معرفت شناسی باز می ماند؛ اما در غیر واقع گرایی، این موضوع تا حدودی مسدود می شود. برای مثال، در نظریه احساس گرایی، قضیه اخلاقی اصلاً واقعیت و هستی ندارد تا مورد شناخت قرار گیرد؛ هرچند در جامعه گرایی و لذت گرایی، ملاک هایی برای شناخت ذکر شده است.(36)
در میان دانشمندان اسلامی، چون اشاعره حسن و قبح را الهی می دانند، در بخش معرفت شناسی نیز نقش عقل را در کشف ارزش ها انکار می کنند. در برابر، متکلمان شیعه و معتزلیان بر عقلی بودن ارزش ها تکیه می کنند. در نظر عدلیه، بر مبنای واقع گرایی قضایای اخلاقی که نظریه آخوند نیز در همین گروه جای می گیرد، معرفت حسن و قبح توسط عقل امکان پذیر است. البته به صورت موجبه جزئیه می باشد، به ویژه در نظریه حسن و قبح آخوند که مستقیماً با کمال و سعه وجودی و یا نقص و ضیق وجودی افعال در ارتباط است، بالوضوح معرفت قضایای اخلاقی ممکن است و به ادراک قوه عقلی مربوط می شود. در بخش معرفت شناسی، آخوند از راه سازگاری و ناسازگاری افعال با قوه عاقله، به اثبات عقلی بودن ارزش ها می پردازد. وی بیان می کند افعال در نزد عقل یکسان نیست؛ برخی از افعال، ملایم با قوه عاقله، و برخی هم ناملایم است؛ همین ملایمت و منافرت، بالضروره موجب صحت مدح و یا ذم فاعل مختار می شود و این مسئله بر شخص عاقل، مخفی نیست.(37)
البته در برابر این نظریه، در میان خود دانشمندان شیعه، سخن کسانی مانند بوعلی سینا و خواجه نصیر طوسی مبنی بر مشهوری بودن قضایای اخلاقی وجود دارد. بر اساس نظریه مشهوری بودن، قضایای اخلاقی، اساس و مبنایی به جز شهرت و مطابقت با آرای عقلا ندارند. در بین معاصران، دیدگاه محقق اصفهانی اینچنین است و صراحت در مشهوری
بودن دارد. (38) چون نظریه آخوند خراسانی در برابر نظریه مشهوری بودن است و صریحاً واقع گراست، از پیامدهای منفی که در مشهوری بودن قضایای اخلاقی برشمرده است، مصون می باشد؛ اما در نظریه آخوند، برای شناخت کمال و نقص در خود افعال، برای ارزشیابی اخلاقی به ملاک روشن تری نیاز دارد. آخوند مسئله را به بداهت ارجاع می دهد و می گوید مسئله با شهادت و وجدان به حسن و قبح حل می شود؛(39) ولی به نظر می رسد این مسئله هنوز ابهام دارد و به حد وضوح نرسیده است. بنابر آنچه در بخش معناشناسی بیان شد، نظریه استاد مصباح یزدی می تواند کارگشا باشد و ابهام را برطرف کند. ایشان ملاک را ارتباط آن فعل با کمال مطلوب و واقعی انسان در نظر می گیرد. البته کمال مطلوب و واقعی انسان هم در جای خود در مباحث جهان بینی روشن می شود که همان قرب به خداوند متعال است؛ زیرا او، سرچشمه همه کمالات است و هر کمال و حسنی از اوست. بنابراین انسان باید افعال خود را در جهت قرب و توجه به او در نظر بگیرد.(40)
آخوند خراسانی در فوائ الاصول می گوید «اگر اشکال شود که عقل باید در جمیع افعال مستقل در حسن و قبح باشد و حال آنکه فساد آن امری بدیهی است، جواب می دهیم که این مسئله به حسب عقول ناقصه است».(41) در بیان ایشان، دو نکته به خوبی استفاده می شود: اولاً عقل قادر به ادراک و شناخت حسن و قبح افعال به صورت موجبه جزئیه است؛ ثانیاً اگر عقل شخص از کمال بالاتری برخوردار باشد، به همان صورت به دایره وسیعی از حسن و قبح افعال احاطه پیدا می کند. از این رو، می توان تشکیک در ادراک عقل نسبت به حسن و قبح را دریافت. البته این دو نکته، روشن و صحیح است و جایی برای اشکال ندارد.

نتیجه گیری
 

1. در نظر آخوند، افعال مانند اشیا دارای اختلاف در وسعت و تنگی هستند. در نتیجه بر قوه عقلی به صورت های مختلف تأثیر می گذارند و این مطلبی روشن است.
2. این آثار مختلف به صورت ملایمت و ناملایمت با قوه عاقله جلوه می کنند که از اینجا معنای حسن و قبح و در پی آن، صحّت مدح و ذم تأمین می شود. این مسئله نیز بدیهی، و انکار آن مکابره ای آشکار است.
3. تعریف حسن و قبح، به ملایمت و ناملایمت با قوه عاقله، ملاک کاملاً واضحی نیست؛ از جمله آنکه چگونه می توان این سازگاری و عدم سازگاری افعال با عقل را دریافت و از آنجا به حسن و قبح حکم کرد؟ غیر از اینکه بر ملاک مذکور، اشکالات دیگری نیز وارد شده است.
4. رویکرد واقع گرایانه در نظریه آخوند به خوبی مشهود است؛ زیرا حسن و قبح را به خود افعال ارجاع داده است؛ نه به امور دیگر مثل قرارداد و یا احساس.
5. این نظریه با مطلق گرایی در اخلاق نیز هماهنگ است.
6. آخوند از راه سازگاری و ناسازگاری افعال با قوه عاقله، به اثبات عقلی بودن در ارزش ها می پردازد. بنابراین امکان معرفت و شناخت در افعال، هرچند به نحو موجبه جزئیه را اثبات می کند.
7. هرچه عقول کمالات بیشتری داشته باشند، در درک سازگاری و ناسازگاری و در نهایت، حسن و قبح افعال، موفق تر خواهند بود.

پی‌نوشت‌ها:
 

*دانشجوی دکتری اخلاق و عرفان.
30. محمدکاظم آخوند خراسانی، فوائد الاصول، ص124.
31. احمد حسین شریفی، خوب چیست؟ بد کدام است؟، ص 198؛ محمدتقی مصباح، فلسفه اخلاق، ص93و94.
32. آخوند خراسانی، فوائد الاصول، ص124.
33. محمدحسین اصفهانی، نهایه الدرایه فی شرح الکفایه، ج2، ص312-314.
34. محمدتقی مصباح، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، ص33و34؛ محمدتقی، مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ص151-158.
35. احمدحسین شریفی، خوب چیست؟ بد کدام است؟، ص 206و 207.
36. همان.
37. محمدکاظم آخوند خراسانی، فوائد الاصول، ص124.
38. محمدحسین اصفهانی، نهایه الدرایه فی شرح الکفایه، ج2، 312و314.
39. محمدکاظم آخوند خراسانی، فوائد الاصول، ص125.
40. محمدتقی مصباح، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ص330و 352.
41. محمدکاظم آخوند خراسانی، فوائد الاصول، ص124.
 

منابع
آخوند خراسانی، محمدکاظم، درر الفوائد فی شرح الفرائد، تصحیح سیدمهدی شمس الدین، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1410ق.
ـــــ ، فوائد الاصول، تصحیح سیدمهدی شمس الدین، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1407ق.
ـــــ، کفایه الاصول، بیروت، آل البیت، 1409ق.
ارسطاطالیس، اخلاق نیکو ماخس، ترجمه ابوالقاسم پورحسینی، چ دوم، تهران، دانشگاه تهران، 1381.
اصفهانی، محمدحسین، «حسن و قبح عقلی و قاعده ملازمه»، ترجمه و تعلیق صادق لاریجانی، نقد و نظر، ش1و 2.
اصفهانی، محمدحسین، نهایه الدرایه فی شرح الکفایه، تحقیق رمضان قلی زاده مازندرانی، قم، سیدالشهداء، 1374.
امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، حققه و اخرجه حسن الامین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1403هـ.
سبحانی، جعفر، حسن و قبح عقلی، نگارش علی ربانی گاپایگانی، قم، مؤسسه امام صادق(علیه السّلام)، 1381.
سبزواری، قطب الدین، الخلاصه فی علم الکلام، تحقیق رضا مختاری و یعقوب علی گرجی، در: میراث اسلامی، دفتر اول، به کوشش رسول جعفریان، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1373.
شریفی، احمدحسین، خوب چیست؟ بد کدام است؟، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، 1388.
الصدر، السیدمحمدباقر، دروس فی علم الاصول، الحلقه الثانیه، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، قاهره، دارالکتاب مصری، 1978م.
گروهی از محققین، دائره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی تهران، مرکز دائره المعارف اسلامی، 1374.
گروهی از محققین، دائره المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی، کامران فانی، بهاء الدین خرمشاهی، تهران، شهید سعید محبی، 1375.
لاریجانی، صادق، جزوه فلسفه اخلاق، بی جا، بی نا، بی تا.
مدرس، میرزا محمدعلی، ریحانه الادب، تبریز، شفق، سوم، بی تا.
مصباح، محمدتقی، فلسفه اخلاق، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، چ چهارم، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، تابستان 1388.
مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، چ دوم، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، 1374.
نشریه معرفت اخلاقی، شماره 4.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر