16 سال پیش در چنین روزهایی (هفتم فروردین)، بیلی وایلدر کبیر در 95 سالگی درگذشت بیلی وایلدر، یکی از بزرگترین سینما گران همه اعصارهِ، سینماگری که در کنار جان فورد، آلفرد هیچکاک، اورسن ولز و ویلیام وایلر، میراثدار دوران طلایی هالیوود میباشند. زندگی وایلدر مثل فیلمنامههای اوست و زندگی او نه در مقام یک بیوگرافی که در مقام یک رمان جذاب بارها و بارها شنیدنی و خواندنی است. در این تعطیلات نوروزی با ما همراه باشید تا مروری بکنیم بر شاهکارهای فراموش ناشدنی این سینماگر و از تکتک شما دعوت میکنم برای گذران عصرهای نوروزی تون آب دستتون زمین بگذارید و به تماشایی این جواهرهای سینمای کلاسیک بنشینید.
در ادامه خاطره بازیهای فیلمهای وایلدر این بار به سراغ «سابرینا» میرویم. فیلمی محصول 1954 با مثلث عاشقانه همفری بوگارت، ویلیام هولدن و البته ادری هیپبرن.
فیلمنامه بیلی وایلدر که بر اساس بر اساس نمایشنامهٔ سابرینای زیبا، اثر ساموئل تیلور نوشتهشده است اینگونه آغاز میشود:
یکی بود یکی نبود، در ساحل شمالی لانگ آیلند، در حدود سی مایلی نیویورک، دخترک کوچکی بود که در ملک بسیار بزرگی زندگی میکرد…
و بهاینترتیب رمانتیکترین و پر آبوتاب نرین فیلم وایلدر آغاز میشود، این قصه سیندرلایی، داستان دختر رانندهای است که عاشق پسر سربههوای خانوادهٔ متمولی میشود به نام خانواده لارابی که پدرش در استخدام آنهاست. سابرینا پس از شکست و عدم توانایی ابراز دلبستگی خود به پسر اربابانش و البته بعد از یک خودکشی ناشیانه ناموفق به امید فراموشی عشقش به پاریس میرود و آنجا دنیایی نو را تجربه میکند درس آشپزی میخواند، موهایش را کوتاه میکند و سعی در فراموش کردن دیوید لارابی میکند؛ و اما بعد از اتمام سفر تبعید گونهاش به پاریس با شکفتگی کامل بازمیگردد و تمام زندگیهای دوروبر خودش را دگرگون میسازد؛ و این بار نوبت دیوید است که یکدل نه صد دل گرفتار او گردد این تازه شروع ماجرا است…
طلسم فیلم، امروز هم به همان قوت سابق است. فیلم با زیبایی تمام طراحیشده و ادری هپبورن بازی مسحورکنندهای دارد، درعینحال فیلم نقطه عطفی است در سبک نو و برازندگی، کمتر شمارهای از مجله ووگ منتشر میشد که در عکسی به سابرینا ارجاع نداده باشد که الحق مستحق آن بود. فیلم درعینحال عرصهٔ بیبروبرگردی است از نقاط قوت فریبنده ادری هپبورن، فقط به نمای آغازین فیلم توجه کنید که هپبورن بالای درخت مسحور ضیافت لارابیهاست. هپبورن در دومین فیلم آمریکایی خود، با همین تکچهرهٔ بیکلام سرشار از حسرت و نیاز به تاریخ هالیوود گام میگذارد. این روزها وقتی به بسیاری از تازه از راه رسیدههای نوآموز لقب «ادری هپبورن» جدید میدهند، منظور باز به دست آوردن همین لحظه است؛ که هرگز کاملاً هم موفق نمیشوند. خانم ادیت هد، جایزه اسکار را برای بهترین طراحی لباس دریافت کرد، هرچند ژیوانشی، طراح جدید و محبوب هپبورن بود که بیشتر کار را انجام داد.
ادیت هد یکی از معروفترین طرحان لباس در هالیود که طراحی لباس های ادری هیپبرن را هم بر عهده داشت. در انمیشن The Incredibles در سال 2004 به این هنرمند بزرگ ادای دِین شد.
تاریخ بعدها افشا کرد که هپبورن پیرنگ داستان فیلم را در زندگی واقعی هم تکرار کرده و در حین فیلمبرداری، رابطهٔ عاشقانه پنهانی با هنرپیشهٔ همکارش ویلیام هولدن، برقرار کرده بود.
فیلم سرشار از برازندگی و جذابیت است و این اثر ماندگار علیرغم حضور ترشروی همفری بوگارت که هم از فیلم و هم کارگردانش بدش میآمد، نمیتواند از راه منحرف شود. وایلدر دریکی از شیطنتآمیزترین خاطرات خود از فیلم سابیرنا میگوید:
کسی را مسئول این کرده بودیم که در تمام صحنههای دو نفرِ بوگارت و هیپبرن با یک حوله در پشتصحنه آماده باشد تا بلافاصله پس از کات آب دهن بوگارت را که نمیتوانست کنترل کند از روی گریم صورت هیپبرن با دقت و وسواس پاک کند.
بوگارت میدانست که انتخاب اول وایلدر برای این نقش نیست. این شخصیت در اصل برای کری گرانت نوشتهشده بوده که در کمال تأسف در آخرین لحظه، اعلام انصراف میکند؛ و بهمانند فیلم «عشق در بعدازظهر» بازهم حسرت همکاری وایلدر-کرانت باقی بماند. آن را برای بوگارت بازسازی کردند که برای عقده حقارت او کار مهمی انجام نداد. در طول فیلمبرداری جنگ مغلوبه بود. مهرومومها بعد، درست پیش از مرگش، بوگارت باوایلدر آشتی کرد. وایلدر میگوید: او همیشه نقشی قهرمانی را داشت که نبود… مگر در آخرین لحظه.
سکانس دلفریب و بهیادماندنی «سابرینا»، فصلی است که ادری هیپبرن در نقش دختر راننده از پاریس برگشته و در ایستگاه اتوبوس دوید لاربی را ملاقات میکند، دیوید با بازی ویلیام هولدن که از هیچ مادینه نمیگذرد چه برسد به سابرینای زیبای تازه از پاریس برگشته بیآنکه او را به یاد بیاورد وی را برای رساندن به مقصدش سوار ماشین میکند، فارغ از اینکه مقصد هردوی آنها یکجاست. عمارت بزرگ لاربی ها!
Post Views:
444