ندا قدیر- طراح جواهر و داور بین المللی- در یادداشتی که آن را در اختیار ایسنا، قرار داده، آورده است: سال هاست که مسابقات طلا و جواهر جزو شاخههای محبوب مسابقات دیزاین دنیا محسوب میشوند و تعداد شرکت کنندگان در این مسابقات به صورت روزافزون رو به افزایش است. در مقایسه با این تمایل رو به رشد، نسبت به سالهای پیش شاهد حضور کمرنگ تری از طراحان جواهرات ایرانی در مسابقه «a’designaward » و دیگر مسابقات بین المللی بودهام.
به طور کل طراحی جواهرات در ایران به لحاظ کمی شاهد رشد تعداد طراحان است اما با توجه به روند قابل مشاهده در بازار و عرصه مسابقات داخلی و خارجی به لحاظ کیفی فاقد رشد مورد انتظار بوده است.
با توجه به وجود امکانات بیشمار در زمینه تحصیل و آموزش این شاخه به صورت حرفهای و آکادمیک، انتظار میرود که طراحی جواهرات، مثل اکثر نقاط دنیا، همگام با رشد طراحی مد پیش رفته و دیدگاه خود، بازار و مخاطب را بصورت علمی و هنری ارتقا دهد.
روشهای ساخت و تولید اقتصادی، پیشرفته و با کیفیت بالا و رقابتی در داخل کشور مهیاست. اما با وجود موفقیت نسبی در زمینه استفاده از داشتههای فرهنگی و اِلمانهای بومی و ایرانی، به نظر میرسد همچنان تفکر سنتی تصمیم گیرنده نهایی در بازار است و امکان عرضه و فضای ارائه طرحهای جدید مبتنی برخلاقیت و نوآوری محدود است که این موضوع دلایل بسیاری می تواند داشته باشد.
یکی از دلایل آن تمایل مردم به ارزش سرمایهای طلا و جواهر است که منجر به تولیداتی با اهداف صرفا سرمایهای و در نتیجه ارائه محصولات اقتصادی با تمرکز کمتر به بخش خلاقیت و طراحی است.
یکی دیگر از دلایل این موضوع تمایل کارفرمایان و بازار به سمت بهره برداری حداکثری از طرحهای تکراری وایدههای جا افتاده در بازار بجای اعتماد به طراحان و ریسک پذیری در قبال افزایش خلاقیت، نوآوری و تنوع در بازار است. متاسفانه تعریف طراحی در بسیاری از بخش های تولیدی در بازار طلا و جواهر تنها در ایجاد تغییراتی در مدلهای موجود و نمونههای خارجی پرطرفدار خلاصه میشود. حاصل این دیدگاه، اشتباه در درک مفهموم طراحی به معنی دیزاین، به معنی یکی دانستن آن با تکنیکهای طراحی دستی و کامپیوتری شده است.
بعلاوه عدم رعایت کپی رایت و ایجاد فضای نا مطمئن برای طراحان، منجر به کاهش انگیزه در ارائه کارهای جدید و نو آورانه و حتی بروز رسانی دانش خود بر پایه موضوعات و چالشهای جدید که در دنیای مد و طلا جواهر مطرح است، شده است.
و نهایتا یکی از مهمترین دلایل، عدم ارزش گذاری مالی بر طراحی متناسب با کار طراح است، به این معنی که طراحی ارزش افزوده ای برای محصول نهایی شمرده نمیشود و به آن با دیدگاه هزینه های کلی ساخت و تولید مصنوعات طلا و جواهر همچون هزینه های اجرت استاد کاری پرداخته میشود.
استنباط شخصی من این است که همه این دلایل منجر به عدم مشاهده پیشرفت مورد انتظار در این شاخه علمی هنری شده و طراحان را نسبت به فعالیت روز افزون در داخل کشور دلسرد کرده و موجبات ترجیح بازارهای خارجی برای ادامه فعالیت کرده است. نمود این مسئله را میتوان در مسابقهای که داوری آن را در دوسال اخیر به عهده داشتهام و نتایج ضعیفترآن نسبت به سالهای گذشته، مشاهده کرد.
در سال های اخیر مسابقات بسیاری در داخل برای معرفی طراحان و استفاده از پتانسیل های نو صورت گرفته که متاسفاته به صورت مجزا از هم برگزار شده اند. از آنجایی که بهترین پشتیبانی از طراحان میتواند از همین بسترهای هنری و مالی فراهم شود به گمانم ایجاد یکپارگی و هم گرایی میان این نوع فعالیتها در راستای پشتیبانی هدفمند و با برنامه درازمدت مالی و معنوی از طراحان، میتواند در رشد و نوآوری شاخه طراحی جواهرات و ارتقاء آن در بازار سنتی طلا و جواهر موثر باشد.