مباحث اصلی ایشان در موضوع مهدویت در مجموعه ای به نام «موسوعه الامام المهدی» در چهار جلد فراهم شده است: جلد اول: غیبت صغری جلد دوم: غیبت کبری جلد سوم: تاریخ ما بعد الظهور جلد چهارم: یوم الموعود
قبل از فراهم شدن این موسوعه، نوشتاری با نام «بحث حول المهدی» تهیه شده است که آقای احمد علم الهدی بر آن مقدمه و شهید صدر بر آن تقریظ نوشته اند. این کتاب با نام «انقلاب مهدی و پندارها» ارائه شده است.
محورهای بحث مهدویت
ایشان در این بخش ابتدا به طور اعم نگاه موعودگرایانه اسلام را در این زمینه تبیین و تفسیر می کند و انحرافات راه یافته در آن را متذکر می شود و سپس به طور اخص شخصیت حضرت مهدی و کارکردهای ایشان در دوران غیبت را حتی از طریق بیان ماهیت مهدویتِ شیعی بیان می کند و کارکردها و فواید مهدویت و امام موجود، ولی پنهان را از آغاز بحث خود مهم می داند و این موضوع را به صورت فرعی نمی آورد.
فطری خواندن مهدویت
این اعتقاد اختصاصی به اسلام و تشیع ندارد، بلکه نوعی الهام فطری است. حتی گروه هایی مانند ماتریالیست ها که امور غیبی را انکار می کنند، به عنوان تحقق روزی که تناقض های جهان مرتفع و ثبات، صلح و امنیت برقرار می شود، به این امر فطری معتقدند.[1]
مهدویت به عنوان یک عقیده زنده، بالنده
شهید صدر معتقد است که اگر مهدویت را فقط آرمانی مربوط به آینده بدانیم، نادرست است، بلکه باید آن را کارآمد برای زمان حال بدانیم.
ایشان نگاه تسلی بخش و احساسیِ صرف به این موضوع را هم نقد می کند. همین نگاهی که هنوز هم در مورد کل اهل بیت«ع» در بخشی از مردم وجود دارد و کارکرد اصلی و حقیقیِ مکتب اهل بیت«ع» را تضعیف می کند.
اثر وجودی این ایمان و باور تنها این نیست که در مقابل ناامنی ها، پریشانی ها و دردها انسان را تسلی بدهد و نگرانی های درونی او را آرام کند. اسلام، مهدی را حقیقتی که باید بعد از این در عالم درک شود معرفی نمی کند و او را به عنوان یک حقیقت نامعلوم که باید بعد از این در جهان صورت وقوع به خود بگیرد، وعده نمی دهد بلکه او را حقیقتی واقعی، موجود، پایدار و زنده معرفی می کند که هر آن انتظار انقلابش را داریم.[2]
ایشان مهدویت را موتور محرکه و انگیزه ای قوی برای ایجاد جنبش و برقراری اصلاح در جامعه معرفی می کند. از آنجا که عدالت در عالم اصل و ظلم و ناهنجاری خلاف اصل است، مهدویت در واقع مسیر اصلی و حقیقی عالم را که همان عدالت است، نشان می دهد. این آموزه در واقع نسخه ای پیشین برای آرمان جهانی عدالت و تحقق جامعه ارزشی ای است که مکاتب مختلف به دنبال آن هستند و هنگام تحقق آن خواهند دانست که این همان آرزو و هدف عالی آنها ست. مسئله دیگر احساس وجود و حضور امام مهدی«عج» در کنار انسان ها و جوامع است. امام خود نیز منتظر این لحظه و در شادی و غم انسان ها شریک است. این احساس و واقعیت متعالی باعث می شود که این عقیده از حالت خیال و احساس صرف خارج و به یک برنامه مؤثر و سازنده تبدیل شود.
مفهوم غیبت
مفهوم غیبت امام زمان«عج» تفسیرهای مختلفی دارد که نوع برداشت های متفاوت از روایات مربوط به غیبت برمی گردد. ما در اینجا سه احتمال را بیان می کنیم: اول: پنهان بودن جسم[3] دوم: پنهان بودن عنوان[4] سوم: پنهان بودن جسم یا عنوان به تناسب شرایط[5]شهید صدر غیبت را به معنی حضور امام در بین مردم می داند. فقط به گونه ای است که امام نمی خواهد خود را معرفی کند و به صورت ناشناس زندگی می کند، ولی کارکردهای کامل خود را دارد.[6]
انتظار فرج به مثابه بخشی از فرج
ایشان کارکردهایی را برای انتظار توصیف می کند، از جمله انتظار را عامل تقویت اندیشه رهبری عدالت جهانی و تحقق نابودی ستم می داند. مسلماً یکی از اهداف و برنامه های فرج همین است[7]
شبهه شناسی و ریشه یابی شبهات
ایشان علاوه بر پاسخ به شبهات رایج در مباحث مختلف مهدویت خاستگاه آنها را هم بررسی می کند. با تحلیل و جمع بندی کلمات ایشان می توان موارد زیر را به عنوان برخی از خاستگاه های شبهات برشمرد:
استبعاد عاملی برای انکار اصل مطلب
برخی با وجود داشتن اعتقادات دینی و اسلامی به دلیل دور از ذهن شمردن وجود فعلی حضرت مهدی و مباحث مربوط به حیات، طول عمر و. . . به انکار اصل آن می پردازند. این افراد به دلیل بعید شمردن تشکیک در فلسفه و هدف زنده نگهداشتن امام برای اهداف آینده جهان، باز هم منکر اصل موضوع می شوند. همچنین بعید شمردن اینکه با روایات و منابع دینی بتوان این مسئله را اثبات کرد و این گزارش ها و روایات تاریخی را دلایل کامل ندانسته اند. مبنا قراردادن و مسلم گرفتن مکاتب و ایسم هایی که در دنیای امروز رواج دارند، مانند نظریات مربوط به حرکت تاریخ و مسائل جامعه شناسانه. شهید صدر معتقد است که به دلیل این نوع نگاه برخی به انکار تحول عظیم با محوریت موعود پرداخته و این تحولات را منافی قوانین و علوم رایج دانسته اند.
مرعوب شدن در برابر نظام سلطه و قدرت های جهانی و ساختارهای ناعادلانه
این احساس رعب باعث می شود که عده ای در امکان تغییر در ساختارهای ظالمانه و نظام سلطه و برقراری عدالت جهانی تشکیک کنند. نکته قابل تأمل و یادآوری این است که این دقت و دغدغه ایشان، همچنان برای زمان ما هم مفید و برای مردم و مسئولان در مباحث مقاومت و جهاد و تعاملات بین المللی الگوست، زیرا برای تحقق انتظار حقیقی حضرت مهدی و امید به صدور نهضت اسلامی و انقلاب مهدوی ایران، لازم است این احساس رعب کنار گذاشته شود. مرعوب شدن در برابر توانایی های علمی و اقتصادی نظام سلطه باعث می شود که فکر تحول، مقاومت و زمینه سازی برای جهانی شدن اسلام تضعیف شود.[8]
در این قسمت بخشی از سخنان ایشان را در این موضوع بیان می کنیم:
این شبهات، تنها محصول یک پژوهش فکری نیستند، بلکه عامل روانی نیز در آن دخالت دارد و آن هیبت و عظمتی است که از فساد، ظلم و جنایت در نظر اینان جلوه کرده و نومیدی و یأسی که از تغییر و دگرگونی آنان را فراگرفته است.[9] حرکت عملی و مجاهدانه خود شهید صدر در برابر نظام سلطه و از جمله دیکتاتوری صدام هم در همین راستا قابل فهم است.[10]
ترکیب نگاه فلسفی علمی (تجربی) دینی
ایشان در موارد مختلفی که در موسوعه ایشان هم مشهود است. به صورت تطبیقی از نکات و تحلیل های منطقی و فلسفی در کنار یافته های علمی بهره می گیرد. در اینجا به عنوان نمونه اول بحث طول عمر را از دیدگاه ایشان بیان می کنیم:
وی برای بررسی و پاسخ شبهات مهدوی از تمام ظرفیت های علمی فلسفی بهره می گیرد، بدین معنا که به عنوان نمونه در بحث طول عمر با تحلیل مباحث علت و معلول و امکان عقلی تقویت حیات، نگاهی عقلی و فلسفی را ارائه می کند. در عین حال از نتیجه تحقیقات زیستی و تجربی در راستای پاسخ به شبهات بهره می گیرد و همزمان از قواعد علم منطق و استقراء و شیوه استنتاج هم استفاده می کند.
وی امکان طول عمر و نیز جوان ماندن و تأخیر در پیری سلول ها و بدن را از نظر علمی بررسی و این نکته را به عنوان احتمال مطرح می کند که حتی ممکن است عوامل درونی پیری را بیابیم و مهار کنیم[11]و نیز عوامل اجتماعی، زیستی و بیرونی هم قابل کنترل هستند. در کنار بیان این نکات علمی ایشان به بحث نوع تأثیر علل و معلول ها در طبیعت می پردازد و این نکته را دقیقاً بیان می کند که حتی بر اساس فلسفه جدید هم، دیرزیستی و تأخیر در پیری قابل اثبات و حتی سازگارتر هم هست، زیرا بر مبنای این فلسفه کنار هم قرار گرفتن عوامل و پدیده ها می تواند اتفاقی باشد و لزوماً قاعده و قانون معین و تأثیر و تأثری را نتیجه ندهد. مثلاً در کنار هم قرار گرفتن برخی از مواد و شرایط باعث سوختن، آتش گرفتن و تبادل حرارت می شود، ولی بر اساس اعجاز گاهی این سوختن محقق نمی شود مثل ماجرای آتش و حضرت ابراهیم. همین استدلال می تواند طول عمر در مهدویت را بر اساس حکمت الهی توجیه کند که در برخی موارد پیری و نزدیک شدن به مرگ محقق نمی شود.[12]
البته نگاه به موارد طول عمر در گیاهان، جانوران و برخی موجودات دیگر و نیز نمونه های انسانی مانند حضرت نوح هم مورد توجه ایشان قرار گرفته است که این هم در راستای استقرا و بهره گیری از نکات منطقی در تحلیل قوانین علمی است.
نمونه دوم: ایشان در بحث امامت در کودکی هم به بیان استدلال تاریخی می پردازد و در این راستا هم از استقرا تاریخی بهره می برد. نمونه قبلی از امامت در کودکی در شیعیان وجود داشته است. ایشان از فضای عمومی و خاص دوران کودکی امام زمان هم یاد می کند و می گوید بزرگان جامعه و حکومت و. . . نتوانستند به تضعیف شخصیت ایشان بپردازند، در حالی که اگر امکان تخریب ایشان از نظر علمی و توانایی های دیگر بود، این کار بسیار راحت تر از این بود که با ادعاهای یک شخص بزرگسال برخورد شود. مسلماً اگر دروغ و فریبی در بین بود با توجه به کودکی ایشان، رسوا کردن برای جامعه کار آسان تری بود، در حالی که چنین چیزی واقع نشده است و باز هم به دنبال دستگیری و قتل ایشان بوده اند.
در بحث دوران غیبت صغری و نایبان چهارگانه هم ایشان از دلایل تاریخی و سندشناسی تاریخی بهره می گیرد و می گوید نامه های صادر شده از سوی امام، همگی خط و انشای واحد دارند و تناقض و تزلزلی در آنها دیده نمی شود و اگر چنین بود مسلماً در بین مردم و خصوصاً عالمان و متخصصان فن آشکار می شد.[13]
این بحث شهید صدر هم برای وضعیت فعلی ما بسیار کارآمد است، زیرا اخیراً شبکه های رسانه ای معاند و ملحد یا ضد شیعی با برگزاری بحث های به اصطلاح کارشناسانه سعی دارند شخصیت نایبان را زیر سئوال ببرند و این گونه القا کنند که این افراد با نوعی تبانی و فریب، وجود امام و ارتباط خود با ایشان را به صورت کذب ادعا کرده اند، در حالی که با این روش سندشناسانه و گزارش های فراوان تاریخی می توان پاسخ به این شبهات را در دسترس عموم قرار داد.
پاسخ گویی بر اساس مبانی دیگران
با اینکه شهید صدر خود یک عالم دینی و مجتهد شیعی است، اما در جای خود بحث ها را با نگاه کلی تر بیان می کند. به عنوان نمونه در مقام تقریر طول عمر امام زمان، وقتی در برابر شبهات دیگران قرار می گیرد، به دلیل تسلط بر مبانی شبهه افکنان، از همان مبانی بهره می گیرد.
ایشان چنین بیان می کند: «یک مصلح جهانی در همان شرایطی که به دنیا می آید، نشو و نما می کند و تجربیات علمی و عملی او محدود خواهد بود، ولی اگر عمر طولانی داشته باشد و تولد او نزدیک به زمان پیامبر باشد، هم آشنایی و انس بیشتری با منابع خالص و واقعیِ اسلام دارد و هم در طول مدت عمر خود تجربیات و تحولات او را پخته تر و آگاه تر می کند و هم چون در غیبت است و دخالت مستقیم و آشکاری در جامعه ندارد، رنگ پذیری هم نخواهد داشت. »[14]
شهید صدر در اینجا ماجرای اصحاب کهف را مثال می آورد که گذشت زمان بر آنها و دیدن تحولات عظیم در جامعه باعث شد به صورت عینی کوچک بودن نظام های ظالمانه و امکان نابودی و شکست آنها را ببینند.
البته نگاه ما به اهل بیت«ع» و مقام بلند آنان نیاز به این نوع تحلیل ها را مرتفع می سازد. این نکته را هم اضافه کنیم که در همان عمر محدودی هم که پیامبر و امامان قبل داشتند، گاهی جریان های سیاسی و فکری زیادی پدید می آیند و تغییرات عمیقی در رفتار و سبک زندگی مردم مشاهده می شود، از جمله تحولات بزرگی که امیرالمؤمنین«ع» در طول زندگی خود در بین مسلمانان دیدند و گاهی در نهج البلاغه از این تغییر زمانه و یاران شکوه کرده اند. بدیهی است که به دلیل خودساختگی و شخصیت قدسی اهل بیت«ع» این مسائل کوچک ترین تغییر منفی و تزلزل و تردیدی در آنها نسبت به آرمان ها و اهداف الهی ایشان ایجاد نمی کرد.
پی نوشت ها
[1] بحث حول المهدی، ص 14-
[2] همان، صص 1517-
[3] بر اساس برداشت از روایات «یفقد الناس امامهم یشهد الموسم فیراهم و لایرونه» (امام صادق علیه السلام): الغیبه شیخ طوسی ص 161، حدیث 119-
[4] برداشت دیگر از روایات موجود در منابع روایی: کمال الدین و تمام انعمه، ج1، ص 144، باب 5، حدیث 3-
[5] آیت الله صافی گلپایگانی، پاسخ به ده پرسش، ص 67-
[6] همان، ص 17-
[7] بحث حول المهدی ص 16-
[8] در این روایات، انتظار فرج به عنوان عامل فهم و معرفت افزایی و نیز آمادگی و تحقق بخشی از فرج خوانده شده است.
[9] فرمایش های مقام معظم رهبری در این باره: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. سی سال دولت آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی و علیه ملت ایران توطئه کرده، ضربه زده، تدابیر گوناگون اندیشیده، هر کار توانسته کرده، نتیجه این رویارویی، بالندگی هر چه بیشتر ملت ایران، پیشرفت هر چه بیشتر جمهوری اسلامی، قدرت روزافزون این کشور و نظام بوده است.
[10] فرمایش های مقام معظم رهبری در این باره: باید در این میدان کمر ها را محکم ببندید و از دشمن هم نترسید، هیچ ترسی از دشمن نداشته باشید. نترسید از اینها، مرعوب نشوید، اینها کاری نمی توانند بکنند.
[11] فرمایش های مقام معظم رهبری در این باره: همچنان که امام فرموده بود، مسئولین و ملت باید از قدرت ها نترسند؛ از آمریکا نترسند؛ از دشمنی ها نترسند و به خدا اتکا کنند.
[12] بحث حول المهدی ص 21-
[13] همان صص 50ـ65.
[14] بحث حول المهدی، ص 40ـ47.