یکی از قلمروهایی که توان جذب سرمایه های داخلی و خارجی و به پیروی از آن، توسعه اقتصادی را در پی دارد، گردشگری است که این واژه امروزه به یکی از کلمات کلیدی دنیای اقتصاد مبدل شده است.
در سالهای اخیرگردشگری به یکی از ارکان اقتصاد تجارت جهانی تبدیل و نقش بسزایی در شکوفایی منطقه از طریق افزایش درآمد، تنوع اقتصادی، خارج شدن منطقه از انزوا و ایجاد فرصتهای شغلی ایفا میکند که شاخه بومگردی طی سال های اخیر مورد توجه بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی قرار گرفته است. آنچه که در این میان اهمیت دارد استفاده درست از ظرفیت های بوم گردی در ایران است. کشوری که بدون شک یکی از مهمترین مقاصد این نوع از گردشگری است.
اکوتوریسم پایدارترین نوع طبیعتگردی و سازگارترین نوع توریسم با محیط است و ایران به جهت دارا بودن تواناییها وجاذبههای چشمگیر از نظر تنوع اقلیم، سنت ها و آداب و رسوم و پوشش گیاهی یکی از کشورهای مهم دنیا محسوب میشود.
اما اگر بخواهیم گردشگری امروز را در قالب بومگردی، از منظر جامعه شناختی بررسی کنیم، در میبایم که انسان امروز در جغرافیای زیستی عصر مدرن خود با به هم ریختگی هویتی روبرو است و از هر فرصتی برای فرار از این هویت چند پاره استفاده می کند. به بیان دیگر گرفتاری های عصر فرا مدرن سبب می شود تا فراغت انسان قرن 21 صرف شناخت و نگاه عمیق به فرهنگ های دارای هویت شود. این اتفاق می تواند برای کشور ما یک فرصت استثنایی باشد؛ چرا که در گوشه و کنار ایران همه ساله بسیاری از آیینها برپا داشته میشود که حضور در آنها و پی بردن به راز و رمز آنها، آرزوی بسیاری از علاقهمندان به سیر و سیاحت است. شناسایی این آداب و رسوم این فرصت را فراهم میآورد که با برگزاری تورهای اکوتوریسمی به روند رو به رشد گردشگری کمک کرده و شمار متقاضیان آن را افزایش دهد.
موضوع توسعه چشمگیر اقامتگاهها و خانههای بومگردی در دولت یازدهم از 20 اقامتگاه به بیش از 500 اقامتگاه بومگردی رسید که بهخودیخود بیانگر توسعه بیسابقه گردشگری روستایی در کشور است. در این بین یکی از تأثیرات مهم گردشگری روستایی فعالیت و اشتغالزایی برای زنان بومی و روستایی است که نباید آن را فراموش کرد.
در بازنگری ارزش های بوم گردی و اکو توریسم میتوان چنین اظهار داشت که اکوتوریسم باعث دوستی فرهنگها و جوامع در عرصه جهانی شدن خواهد شد و به حفظ منابع و میراث طبیعی جوامع و در ایجاد فرصتهای پیشرفت و توسعه اقتصادی به عنوان جایگزینی برای سایر منابع درآمدی در کشور کمک خواهد کرد.
اما شاید بهتر باشد از زاویه دیگری نیز به این موضوع نگاه کنیم. توسعه بومگردی به خودی خود نمی تواند یک مزیت به حساب آید. در واقع گسترش فیزیکی این رشته از گردشگری به تنهایی کافی نیست و حتی در صورت عدم توجه به فراهم آوردن سایر شرایط لازم می تواند تبدیل به یک ضد تبلیغ برای این حوزه شود. هر چند گردشگر بومگرد به دنبال یک اقامت لوکس نیست اما باید توجه داشت که فراهم آوردن زیرساخت های مناسبی مانند سرویسدهی های تخصصی و راهنمایی های خاصِ منطقه می تواند این سفر را برای گردشگران جذاب تر کند. در بومگردی استمرار منافع بلندمدت مطرح است که در این رابطه افزایش مشارکت افراد محلی(جامعه میزبان)، حفظ یکپارچگی و انسجام اجتماعی و احترام به فرهنگ بومی، سازگاری برنامه های گردشگری پایدار با دیگر برنامهریزیهای محلی، منطقهای و ملی از جمله اهداف این نوع از گردشگری است. بنابراین باید توجه داشت که کمترین چالش و اصطکاک بین جامعه میزبان و گردشگرهایی با فرهنگ متفاوت، رخ دهد که این مساله خود نیازمند آموزشهای تخصصی برای هر دو گروه است.
با این همه آنچه که می توان در این بحث به دنبال آن بود نگاه کارشناسانه و دقیق به مسئله بوم گردی است. در خصوص گردشگری و نقش آن در اقتصاد آمارهای فراوانی ارائه می شود، اما آنچه که مورد غفلت واقع می شود نگاه علمی به حوزه توریسم و انواع آن است. استفاده از سایر علوم مانند جامعه شناسی، مردم شناسی، روانشناسی در گردشگری می تواند یک استراتژی مبتنی بر هدف گذاری های منطقی و البته عملی را پیش روی گردشگری بگذارد. شاید امروز زمان ارائه آمار برای برشمردن مزایای گردشگری نباشد؛ امروز باید به طور عملی و البته علمی و حساب شده پا به میدان گذاشت و ظرفیت های مهم کشور را رها نکرد.
بنابراین یکی از مهترین اصول برای اکوتوریسم و اکوتوریست ها این است که «ردپا» باید تنها اثری باشد که از اکوتوریسم در طبیعت به جا گذاشته می شود و عکس ها و خاطرات سفر نیز تنها یادگارهایی باشند که از طبیعت نزد اکوتوریسم ها (بومگردان ها) باقی می ماند.