خواندنی ها برچسب :

ادبیات-ترجمه

حسین یعقوبی می‌گوید: خیلی‌ها کتاب را به عنوان یک وسیله دکوری که مد شده است، می‌خرند.
علی‌اصغر حداد با اعتقاد به این‌که در ادبیات ترجمه تحولی ایجاد نشده، از مشکلاتی که به گفته او با ادامه یافتن‌شان مزید بر علت شده و بازار نشر را نحیف‌تر کرده‌اند می‌گوید.
شهرام اقبال‌زاده با انتقاد از وضعیت حاکم بر نشر و فضای جامعه می‌گوید: زمانی که در مدرسه‌های ما ادبیات نوین تدریس نمی‌شود، نویسنده برای که و در کدام فضا بنویسد؟ باز گلی به جمال نویسنده‌های ما که با وجود محدودیت‌ها در این فضا می‌نویسند.
حسن اصغری با انتقاد از مطرح نشدن کتاب‌های ایرانی می‌گوید: ویترین کتاب‌فروشی‌ها به آثار ترجمه اختصاص یافته و کتاب‌های داخلی در قفس‌ها پنهان می‌شوند و دیده نمی‌شوند.
فرشته نوبخت از جایزه‌های ادبی به عنوان مسئله‌ای بغرنج یاد می‌کند و می‌گوید: یک عده داور که در همه‌ جایزه‌ها مدام در حال داوری هستند، سلیقه‌ای عمل می‌کنند و مثلا چند کتاب یا چند نویسنده در همه‌ جایزه‌ها انتخاب یا کاندیدا می‌شوند. مخاطب می‌رود این آثار را می‌خواند یا منتقد می‌رود بررسی می‌کند و مایوس می‌شوند.
فرشته احمدی می‌گوید در وضعیت جامعه ما این‌که انتظار داشته باشیم در ادبیات‌مان اتفاق خاصی بیفتد بیشتر به درخواست معجزه از نویسنده‌های ایرانی می‌ماند.
غلامحسین سالمی با بیان این‌که مخاطبان ایرانی به نویسنده خارجی بیشتر اعتماد دارند، نام نویسنده خارجی را پاسپورت ورود به ذهن آن‌ها دانست و از تقلید از کار نویسندگان ایرانی انتقاد کرد.
سهیل سمی می‌گوید: از منِ نویسنده‌ای که رمان می‌نویسم و بعد از 10 سال چاپ اول کتابم فروش نمی‌رود، نمی‌توانید انتظار داشته باشید فرانتس کافکا باشم.
محمدرضا گودرزی می‌گوید: رمان ایرانی نه مضامین عمیق بشری دارد و نه فرم درستی که بتواند مورد توجه ایرانی‌ها و خارجی‌ها قرار بگیرد.
مجتبی ویسی می‌گوید: مردم به شاعر و نویسنده خارجی و آثار غنی‌ای که دارند اعتماد کرده‌اند؛ این در حالی است که اعتماد مخاطبان به آثار ایرانی کم است.
پیشخوان