امید کرمانیها؛ روزگاری نه چندان دور سرلیست اصولگرایان بود و رییس پارلمان. حالا که حتی یک نفر از لیست مورد حمایت او به مجلس دهم راه نیافته، یک روز در ساختمان فرهنگستان است و روز دیگر در دفاتر سایر مشاغلی که بر عهده دارد و البته بیشتر از همیشه در جلسات مجمع تشخیص. سال 95 برای غلامعلی حدادعادل اینگونه سپری شد.
غلامعلی حداد عادل که سال 95 را با غم از دست دادن کرسی پارلمان آغاز کرده بود در ادامه باز هم با دردسر ائتلاف در جریان اصولگرا روبرو شد. ائتلافی برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم. دردسری که گویا قرار است سال 96 هم همچنان با آن دست و پنجه نرم کند. همین هم باعث شده این روزها سرش شلوغ باشد، جلسه پشت جلسه و گعده های محرمانه برای رسیدن به نامزد واحد.
خودش این بار نامزد نشده اما از بازی ائتلاف دست نکشیده است؛ «من برای کاندیداتوری در میان کاندیداهای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اعلام آمادگی نکردم و کاندیدا نیستم. برای اینکه نتیجه انتخابات 92 تکرار نشود به دنبال وحدت هستیم اما باید توجه داشت انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری تفاوت ماهوی دارد و شرایط متفاوتی در ریاست جمهوری رقم میخورد»
او حالا چند ماهی هست که درگیر این ائتلاف است، ائتلاقی که نامش را گذاشته اند جبهه مردمی نیروهای انقلاب. ائتلاف جمنایی ها مانند ائتلاف سال 92 غایبین زیاد و مهمی دارد مانند علی لاریجانی، ولایتی و حتی ناطق نوری؛ معترضین بسیاری هم دارد حتی در دل خود جمنا.
خبر داستان یک ائتلاف
حداد عادل قبل از سایر چهره های اصولگرا از شکل گیری یک ائتلاف جدید خبر داده بود. مانند همان انتخابات سال 92 که او زودتر از همه خبر داد از یک ائتلاف تشکیل شده میان خودش و دو شخصیت دیگر اصولگرا. او چند هفته قبل از اعلام موجودیت جمنا گفته بود« کارهایی در زمینه وحدت انجام شده است و اصولگرایان برای حضور مبتنی بر وحدت در انتخابات 96 برنامه دارند و به زودی برنامه خود را اعلام میکنند. ظرف روزهای آینده منتظر آن باشید. حرکتی از طرف عدهای از خدمتگزاران انقلاب اسلامی صورت گرفته است. اصولگرایان در انتخابات 96 دو برنامه دارند؛ اولی ساز وکاری برای رسیدن به وحدت و دوم ساز و کاری برای رسیدن به یک فرد واحد که اصولگرایان هر دوی این برنامهها را دنبال میکنند.»
او فارغ از اظهارنظر درباره طیف متبوعش، سخنان جنجالی هم داشت که با واکنش هایی از سوی اصلاح طلبان و حامیان دولت مواجه شده است. آنجا که گفته بود «صحبت اصلاحطلبان از نامزد نداشتن اصولگرایان، نشان از ترس آقایان است.» او پیشبینی کرده بود که انتخابات ریاستجمهوری ٩٦ از همه انتخاباتهای ریاستجمهوری جدیتر باشد. وعده هم داده بود که با نزدیکترشدن به انتخابات شواهد این سخنش را اعلا کند.
یک ویترین متفاوت برای جدیدترین ائتلاف اصولگرایان
جمنا که اعلام موجودیت کرد در کمال تعجب نه نامی از او در لیست هیات موسسین بود و نه نام دیگر چهره های نام آشنا و تصمیم گیر اصولگرا. همان زمان گفته می شد آنچه که به عنوان هیات رسمی اعلام موجودیت کرده تنها ویترینی است برای افراد اصلی جناح اصولگرا تا در پشت صحنه در مورد انتخابات حرف آخر خود را بزنند. حمایت ها کمتر از آنچیزی بود که تصور می شد. بیانیه هایی هم که صادر می شد چندان جدی و پررونق نبود. درست همینجا بود که باز حدادعادل وارد صحنه شد تا درباره هویت این تشکل روشنگری کند.اینبار در قالب یک عضو هیات رییسه جمنا که البته رایش کمتر از مرضیه وحید دستجردی هم بود.
غلامعلی حداد عادل در روزهای پایانی سال 95 در مقایسه ائتلاف سال 92 و جمنا گفت«اشکال کار ائتلاف 92 این بود که آن ائتلاف بین نامزدها بود و یک عقبه تشکیلاتی از آن ائتلاف پشتیبانی نمیکرد. در حال حاضر تشکیلات جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی هر نوع ائتلافی را مدیریت میکند و احتمال اینکه آن تفرقهها ایجاد شود کمتر است. اگر کسی به تفرقه کمک کند باید هزینه بیشتری را بپردازد.»
او در عین حال این را تاکید کرد که جمنا شباهت هایی دارد با ائتلاف سال 94؛ «تصور میکنم شکلگیری این جبهه نتیجه یک تجربه نسبتا موفق و همان ائتلاف پدید آمده در انتخابات مجلس دهم است که اگرچه در تهران به پیروزی نامزدها نرسید اما نفس تشکیل آن ائتلاف یک موفقیت و تجربه مثبت بود. این نشان میدهد نیروهای انقلاب ترجیح میدهند به جای اینکه به صورت جزیرههای جدا از هم کار کنند، نیروهایشان را به یکدیگر پیوند میدهند و همافزایی نیروها را مدنظر دارند. این مسئله هم باعث افزایش کارایی نیروهای انقلاب و هم مایه دلگرمی بیشتر مردم خواهد بود از این رو مهم این است که این جبهه مصرف انتخاباتی صرف نداشته باشد بلکه برای دراز مدت برنامهریزی کند که نیات رهبری و آرمانهای امام(ره) عملی شود. از ابتدا بحثهایی که شده همه برای این بوده که این تشکل مانند برخی تشکلهای خلق الساعه که با انتخابات به دنیا آمده و میمیرند، نباشد»
نکته مهم اما آن بود که او همچنان از ائتلافی دفاع می کرد که درسال 94 نتوانست حتی یک نفر را از تهران راهی مجلس کند، حداد اما گویی مانند هم طیفانش بنایش را بر توجیه این ناکامی گذاشته بود« افرادی که در فهرست اصولگرایان بودند بعضا بیش از دو برابر نوبت قبل رای آوردند و فاصله رای 30 نفره دوم با 30 نفره اول فاصله زیادی نبود و طبیعی بود و ما این را نتیجه وحدت میدانیم.»
حداد اما گویی امیدوار به پیروزی اصولگرایان در سال 96 است آنچنان که می گوید «به نظر من اگر اصولگرایان به وحدت و فرد واحد مناسبی برسند، شانس پیروزی دارند. این به دو چیز بستگی دارد؛ نخست اینکه این وحدت هرچه بیشتر، کاملتر شود. دوم اینکه فرد انتخاب شده فرد شایستهای باشد.»
تلاش های حداد برای بزرگتر اصولگرایان شدن
این اولین بار نیست که حدادعادل برای همنشین کردن اصولگرایان وارد صحنه می شود. او پیشتر هم تلاش کرده بود تا در جایگاه یکی از تصمیم سازان جریان اصولگرا بنشیند، مانند همان جلسات شبانه در منزلش در آستانه انتخابات مجلس سال 94. غلامرضا مصباحی مقدم حکایت آن شب نشینی ها در خانه حداد عادل را اینگونه روایت می کند:« جلسات 8 نفره جلساتی بود که به دعوت آقای حداد عادل و در منزل ایشان تشکیل می شد. این جلسات بیشتر از آنکه بخواهد جلسه شورای هماهنگی اصولگرایان باشد تلاشی برای این بود که بقیه مجموعه های اصولگرا هم به آن بپیوندند. اما جایگاه دکتر حداد عادل جایگاهی نبود که دعوت کننده کل شخصیت ها و احزاب و جمعیت های اصولگرا باشد. تلاش آقای حداد عادل این بود که همگرایی که بخش های دیگر اصولگرا هم به دنبال آن بودند را محقق کند. آقای حداد بر اساس دلسوزی که داشت و از آنجا که شخصیت تاثیرگذاری است، خواسته بود تا این مجموعه را دعوت کند تا پایه ای برای رسیدن به شورای هماهنگی اصولگرایان باشد. همان جمع 8 نفره به سه آیت الله نامه نوشتند و از آنها خواستند تا با توافق خودشان مجموعه اصولگرایان را به یک جمع بندی برسانند. سه آیت الله هم بعد از گفت و گوهایی که با هم داشتند نامه ای به این هشت نفر نوشتند و خطاب به آنها گفتند که شما بیایید و اصولگرایان را به ما معرفی کنید و بگویید شامل چه کسانی می شوند. شاید اگر این نامه پاسخ داده می شد آن وقت اقداماتی صورت می گرفت. اما نتیجه ای که آیت الله موحدی کرمانی از آن جلسات گرفتند این بود که عزمی برای اینکه این گروه سه نفره بخواهد رهبری کار را بر عهده بگیرد وجود ندارد. »
حداد پیش از سال 94 هم یک سر تصمیمات ائتلافی اصولگرایان بود، چه آن زمان که وزنه یک رئیس پارلمان را پشت سر خود می دید چه بعدها که از کرسی ریاست مجلس کنار رفت و سودای سیاست ورزیاش را به بیرون از ساختمان هرمی بهارستان بُرد و تلاش کرد خود را یکی از وزنههای اصولگرایی معرفی کند.
تلاشهای چندین باره حداد اما نتیجه خوبی برای او نداشت. نه تحرکات او در رقابتهای انتخاباتی مجالس هشتم و نهم و نه کاندیداتوریاش در رقابتهای ریاست جمهوری 92 نتوانست از حدادعادل یک چهره سیّاس و زبده در عالم سیاست به تصویر بکشد.
اوج سیاست ورزی حداد در همان چهارسال ریاست مجلس بود و روزهای افول او از مجلس هشتم آغاز شد، رقابت های پی در پی با علی لاریجانی که دستاوردی جز شکست برای او نداشت. شاید از همین رو بود که او صحنه سیاسی را برای خود تغییر داد و تلاش کرد سیاستمدار فعال بیرون پارلمان شود. تصمیمی که باز هم نتوانست از حداد سیاستمدار تصمیم ساز و قهار در دنیای اصولگرایی بسازد.
غلامعلی حداد عادل البته ذات سیاسی اش اینگونه نبوده که مانند برخی دیگر از چهره های طیف چپ اصولگرا مواضع تندی داشته باشد . او همیشه نسبت به حسن روحانی هم به نوعی با محافظه کاری برخورد کرده است . حالاب اید منتظر ماند و دید آیا در آستانه انتخابات شیب انتقادات او از رییس جمهور مستقر افزایش خواهد یافت یا...
29214