ماهان شبکه ایرانیان

گفت‌وگو با جمال‌الدین اکرمی

ادبیات کودک و نوجوان در سالی که گذشت

جمال‌الدین اکرمی با بیان این‌که در ادبیات از لحاظ کمیت مشکل داریم و نه کیفیت می‌گوید: نویسنده‌های ما قدرت زیادی پیدا کرده‌اند زیرا تجربه‌های‌شان طی سال‌ها انباشته شده است، اما حالا که زمان بروز این تجربه‌هاست می‌بینیم صنعت چاپ اجازه نمی‌دهد.

ادبیات کودک و نوجوان در سالی که گذشت

این نویسنده، مترجم و تصویرگر ادبیات کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا درباره ارزیابی‌اش از وضعیت ادبیات در سال جاری اظهار کرد: در ابتدا به رویدادهای مثبتی که نسبت ‌به سال‌های قبل گامی رو به جلو بود، اشاره می‌کنم؛ برگزاری چهارمین جشنواره «جام باشگاه‌های کتاب‌خوانی» در کاشان؛ نویسنده‌های زیادی که در قالب باشگاه کتاب‌خوانی به شهرهای مختلف ایران رفته بودند، شرکت کردند و تجربیات خود را با دیگران به اشتراک گذاشتند.

او افزود: گام دومی که می‌توانم از آن به عنوان حرکت مثبت یاد کنم برگزاری نشست‌هایی برای چهار کاندیدای جایزه آسترید لیندگرن بود که استقبال خوبی از آن شد. این اتفاق در نوع خود تازه بود. تثبیت جشنواره «دانایی و توانایی» که از طرف آموزش و پرورش برگزار شد گام دیگر رو به جلو در عرصه کتاب و کتاب‌خوانی بود که دانش‌آموزان سراسر کشور را درگیر کرده بود. امیدوارم این گام هم ادامه‌دار و مستمر باشد و تعطیل نشود، زیرا آموزش و پروش در روند چاپ کتاب‌های کودکان و نوجوان و ارتباط با نویسنده‌ها ضعیف بود، شاید چیزی در حد صفر، اما برگزاری این جشنواره از این جهت که ارتباط بین نویسنده و مخاطبان را فراهم کرد، امیدبخش بود.

اکرمی سپس بیان کرد: اما امسال پدیده‌های منفی خیلی گسترده بود. در درجه اول بحث احتکار و کمبود کاغذ بود که روال طبیعی نداشت، ربطی هم به گرانی ارز نداشت. عده‌ای از واردکنندگان کاغذ که سهمیه ارزی هم گرفته بودند، دست روی کاغذ گذاشتند، انبارهایی کشف شد که باید کتاب می‌شد و در سبد کالای خرید به خانه‌ها می‌رفت. اما این‌ اتفاق تأثیر بدی در روال تولید کتاب داشت. کتاب‌هایی که در حال حاضر چاپ می‌شود به سه برابر قیمت وارد بازار می‌شود که این موضوع توان خرید خانواده‌ها را بسیار کم می‌کند. به نظرم این موضوع را نه به عنوان کاستی بلکه به عنوان فاجعه باید درنظر گرفت، زیرا کتاب و افزایش دانایی به عنوان فرایندی بسیار ضروری در جامعه مطرح می‌شود و این اتفاق‌ها جلو این روند را می‌گیرد.

او در ادامه خاطرنشان کرد: می‌توانم بگویم در سال 98، نمایشگاه کتاب بسیار ضعیف و کم‌توان برگزار خواهد شد، زیرا ناشران زیادی دست از کار کشیده‌اند. کتاب‌هایی هم که چاپ شدند از سال گذشته به مرحله چاپ رسیده بودند. استمرار این موضوع بحرانی جدی در عرصه کتاب بویژه کتاب کودک و نوجوان خواهد بود. در ارزیابی کلی ما با ورشکستگی صنعت چاپ روبه‌روییم که گریبان ادبیات کودک را خواهد گرفت.

نویسنده رمان «شب به‌خیر تُرنا» با اشاره به این‌که بخش ادبیات کودک و نوجوان در جایزه «کتاب سال» برگزیده‌ای نداشت از این موضوع به عنوان پدیده‌ای یاد کرد که تأثیر بدی بر عرصه کتاب کودک می‌گذارد و اظهار کرد: در سال‌های گذشته در جایزه «کتاب سال» ادبیات کودک به خوبی تشویق می‌شد اما امسال جایزه‌های اصلی حذف شد و هیچ‌کدام از نامزدهای کتاب کودک در جایزه اصلی مطرح نشدند. می‌توانم بگویم از سهمیه جوایز کاسته شد و در بخش کودک جایزه ارزشمندی وجود نداشت؛ دلیل آن را احتیاط داوران می‌بینم زیرا آن‌ها می‌دانند سهمیه چندانی برای دادن جایزه‌ها وجود ندارد. می‌توان پیش‌بینی کرد در سال آینده این بحران قوی‌تر خواهد شد زیرا تصور می‌کنند کتاب کودک مختص کودکان است و نیازی نیست به آن‌ها جایزه داده شود و نویسنده‌های ادبیات کودک مورد توجه قرار گیرند.

او در ادامه تأکید کرد: گرانی کاغذ و محصولاتی که منجر به تولید کتاب می‌شود باعث شد صنعت نشر جامعه ما به بحرانی‌ترین روزهای خود نزدیک شود. نمی‌توان پیش‌بینی کرد این کاستی‌ها در سال 98 از بین برود زیرا معیاری برای آن وجود ندارد و تدابیری برای آن درنظر نگرفته‌اند. امسال بحرانی‌ترین سال در صنعت چاپ و به تبع کتاب کودک و نوجوان است.

نویسنده کتاب «آناهید ملکه سایه‌ها» درباره این‌که در داوری‌های جایزه‌ها گفته می‌شود تألیف در بخش ادبیات کودک و نوجوان ضعیف است، بیان کرد: به نظرم این کاستی را می‌توان هم از سوی داوران جوایز و هم پدیدآورندگان کتاب‌ها دید. گروه‌های داوری به تجربه بیشتر بها می‌دهند، بارها گفته‌ام کتاب تألیفی که امتیاز هفت دارد با کتاب ترجمه‌ای که امتیاز 10 دارد برابری می‌کند زیرا کار نوشتن سخت‌تر از ترجمه کردن است؛ نویسنده باید چیزی را تولید کند که منبع اصلی آن وجود ندارد.

او در ادامه افزود: توجه به ترجمه نوعی تنبلی را در میان پدیدآورندگان کتاب ایجاد می‌کند. وقتی نویسنده می‌بیند نوشته هم‌پایه ترجمه امتیاز می‌گیرد و از طرف دیگر ترجمه بهتر دیده می‌شود طبیعتاً سراغ ترجمه می‌رود زیرا گرفتاری‌های تألیف را ندارد، وقت کمتری می‌گیرد، تنوع بیشتری دارد و منبع در دسترس‌تر است.

این مترجم همچنین اظهار کرد: نویسنده‌های ما قدرت زیادی پیدا کرده‌اند زیرا تجربه‌های‌شان طی سال‌ها انباشته شده است. در عرصه رمان نوجوان گام‌های بلندی برداشته‌ایم. می‌توانم ادعا کنم ادبیات ما با ادبیات جهان قابل ارزیابی تنگاتنگ است؛ البته ممکن است از نظر کمیت مشکل داشته باشیم، اما از نظر کیفیت کم‌کار نیستیم. چنان‌چه از آقای فرهاد حسن‌زاده به عنوان یکی از پنج‌ کاندیدای اصلی جایزه اندرسن یاد می‌کنیم یا آقای جمشید خانیان سال گذشته در کتابخانه مونیخ آلمان حضور پیدا کرد.

این تصویرگر کتاب‌های کودک همچنین متذکر شد: نسبت به تصویرگران کتاب کودک کم‌توجهی شده است. ما باید تصویرگران را به عنوان بخش اصلی ادبیات کودک در نظر بگیرم زیرا کتاب‌های تصویری جاذبه بیشتری نسبت به کتاب‌های غیرتصویری دارند و تصویر در انتخاب کتاب توسط کودکان مهم است. باید ارزش همسنگ با نویسنده‌ها برای تصویرگران درنظر گرفته شود. اگر تصویرگری توانسته در عرصه بین‌المللی بدرخشد به خاطر تلاش خودش بوده است. می‌توان گله کرد عرصه تصویرگری به اندازه نویسندگی از نعمت دیده شدن برخوردار نیست، که این موضوع باید برطرف شود.

جمال‌الدین اکرمی با تأکید بر این‌که در عرصه ادبیات کودک به‌ویژه در عرصه رمان نوجوان تجربه‌های خوبی به دست آورده‌ایم، گفت: همیشه ما رمان نوجوان را کم داشتیم. بعد از این‌که جریان «رمان نوجوان امروز» در کانون پرورش فکری راه افتاد نویسنده‌های زیادی به این عرصه پا گذاشته و تجربه کسب کردند، اما حالا که زمان بروز این تجربه‌هاست می‌بینیم صنعت چاپ اجازه نمی‌دهد. نویسنده‌ای که در سال 10 کتاب منتشر می‌کرد حالا به دو سه تا رسیده است. ناشران هم این کتاب‌ها را چاپ می‌کنند تا در عرصه کتاب غایب نشوند وگرنه می‌دانند که نه از پس امکانات چاپ کتاب برمی‌آیند و نه کیفیت و کمیت آثار. دوباره کاغذ 80 گرمی برای چاپ کتاب کودک آمده و شکل تولید کتاب به مرحله ضعیف خود برگشته است.

او خاطرنشان کرد: نویسنده‌ها تلاش می‌کنند و محصول می‌دهند اما خروجی‌شان کم شده که این موضوع به صنعت چاپ برمی‌گردد. ناشران در سخت‌ترین شرایط تلاش می‌کنند فقط برای این‌که حضور داشته باشند. می‌توانم بگوید تولید دست‌نوشته‌های ما قدرتمند و باکیفیت است اما خروجی ما متناسب با تولید اولیه‌اش نیست.

نویسنده «قصه‌های قانون جنگل» با بیان این‌که در یکی دو سال گذشته بازار کتاب‌های هیجانی گسترش پیدا کرده است، اظهار کرد: کتاب‌های هیجانی کتاب‌هایی هستند که به ضرورت بازار جهانی کتاب تولید می‌شوند؛ کتاب‌هایی که فقط هیجان بیشتری دارند بدون آن‌که پیام گسترده‌ای در خود داشته باشند. من این موضوع را مثبت نمی‌دانم. بیشتر بازار کتاب‌های 96-97 بر روی کتاب‌های هیجانی کودک و نوجوان چرخید که سوار ماجراست، نه فضاسازی دارد و نه توصیف و پیام محتوایی. البته کلی از آن‌ها استقبال شد که باعث شد خیلی از ناشران به این نوع کتاب‌ها روی بیاورند. شاخص‌ترین مشخصات این‌ کتاب‌ها تصویر روی جلدشان است که از تصویرهای دیجیتالی و نه‌ دستی استفاده می‌کنند. در واقع سعی کردند روی جلد پرزرق و برق داشته باشند و توضیحات حاشیه‌ای زیاد و تصویرهایی که عمدتاً به بازی‌های کامپیوتری نزدیک است. من این پدیده را مثبت نمی‌دانم و معتقدم گرافیک کتاب‌های ما را هم عوض کرده‌اند. ناشران سعی می‌کنند روی جلد را به ویترین تبلغاتی تبدیل کنند تا ویترین محتوایی.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان