سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"محسن رنانی"؛ اشتباه پشت اشتباه در قبال هژمونی ایران
مردی که 3 سال قبل گفته بود نظام در اغتشاش بعدی میشکند!
محسن رنانی، از فعالان اصلاحطلب که پس از اغتشاشات آبان 98 طی یادداشتی گفته بود: "حاکمیت در برابر تکرار آبان توان مقاومت ندارد"؛ اخیراً یادداشتی را در وبسایت شخصی خود منتشر کرد و در مقدمه آن از این گفت که قصد داشته این یادداشت را از طریق محمدجواد ظریف به دست مقام معظم رهبری برساند اما موفق نشده است.
که گویا ظریف هم به رنانی پیغام داده و گفته تلاشش ناموفق بوده!
رنانی اما در هدف اصلی یادداشت خود که به بهانه اغتشاشات 70 روزه نوشته شده ضمن ادعای اینکه نظام ایران دارای خردمندی سیستماتیک نیست، مینویسد: از یک سو غرب دارد به سرعت به سوی اجماعی جهانی برعلیه حکومت ایران میرود؛ ایرانیان مهاجر نیز برای اولینبار در تاریخ بعد از انقلاب، به سوی همبستگی و هماهنگی در کنشگری و سیاستورزی رفتهاند. در داخل نیز به مرحله همآیندی بحرانها رسیدهایم و تصمیمگیری در بیشتر حوزهها در حالت انتظار و ابهام قرار دارد. «زندگی انفعالی» در جریان است اما «زندگی فعال» در تعلیق است و همه منتظر تحولی یا گشایشی هستند؛ تحولی که نمیدانند چیست و از جایی که نمیدانند کجاست. تیغه قیچی از درون و بیرون بر روی حکومت در حال بسته شدن است، و یک حادثه کافی است تا دو تیغه این قیچی را به هم برساند.
او سپس میگوید: -امیدوارم- نظام تدبیر بتواند فارغ از این شرایط دست به تصمیمات بزرگ بزند که اکنون، آری همین اکنون که دوباره احساس تسلط و قدرت میکند، وقت آن است. نظام وقتی از «ترس هیجانی» دوران جنبش مهسا خارج شد، نخستین علایمی که نشان داد، بویژه با شروع اعدامها، این بود که دارد از مرحله «خشونت هیجانی» وارد مرحله «خشنونت ایدئولوژیک» میشود. اما اکنون چند هفتهای است، و بویژه با آزادیهای اخیر معترضان، علایم ورود به مرحله «ترس عقلانی» در حکومت ظاهر شده است. هنوز نمیدانیم این اقدامات ناشی از روشن شدن چراغ «خردمندی سیستماتیک» است یا رفتاری از سر «هوشیاری تاکتیکی» است. من امیدوارم نشانه آغاز «خردمندی سیستماتیک» باشد.
راستش نمیدانم چرا این عُمق حماقت از درون من زایل نمیشود و من همچنان امیدوارم که این ساختارِ بریده از واقعیت، دست به «انقلاب از بالا» بزند. شاید اینها را تنها برای تسلی دل خویش از نگرانیهای بزرگی که دارم، مینویسم.[1]
*ما قضاوت درباره مدعای آقای رنانی را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم اما این سؤال را میپرسیم که چرا بر خلاف تحلیل قبلی رنانی که گفته بود نظام اسلامی تاب تکرار آبان 98 را ندارد؛ اما اغتشاشات 70 روزه نشان داد که نظام این استقامت را دارد؟! و حتی "هژمونی ایران" پس از این اغتشاشات صاحب قدرت بیشتر از گذشته نیز شد!
در واقع ما در همان نقدی که 3 سال قبل به یادداشت رنانی پیرامون ضعف و بیاستقامتی نظام پس از فتنه آبان 98 نوشتیم تصریح کردیم که اساسا تصویرسازی امثال رنانی از ایران و ایرانی غلط و ناواقعی است.
کما اینکه در همان یادداشت خطاب به رنانی و مدعایش درباره ضعف نظام جمهوری اسلامی نوشتیم: ایشان در حال صحبت از کشوری است که عملکردش در فتنههای داخلی همچون عصای موسی(ع) در مقابل ریسمانهای ساحران بوده است و از پس آتش هر فتنهای، ققنوسوار حیاتی پررونقتر را تجربه میکند.
اکنون و پس از اغتشاشات 70 روزه و اثبات بیش از پیش اقتدار و رأفت نظام اسلامی باید مشخص شود که اینهمه تناقض رنانی از چه روست؟!
به زعم ما پیروزی و اقتدار و رأفت نظام پس از اغتشاشات 70 روزه اولا نشان از وجود "خردمندی سیستماتیک" در ساختار و رأس نظام اسلامی است و ثانیا اثباتگر آن است که امثال رنانی همانطور که 3 سال قبل اشتباه میکردند؛ هماکنون نیز همچنان بر مسیر اغلاط خود در حرکتاند.
باشد که اگر قصدی برای دیدن مثبتات نظام ندارند؛ اقلا از گزارههای متناقضی که خود نوشتهاند و غلط از آب درآمده است، عبرت بگیرند، عذر بخواهند و دلایل اشتباهات خود را برای مردم و خواص شرح کنند.
***
"سازمانبازی" به جای تصمیم برای نظارت بر قیمتها!
امیرحسین رحیمی، وزیر دادگستری اخیراً در سخنانی گفته است: دولت یک لایحه دو فوریتی را به مجلس ارسال کرده که هدف آن تشکیل سازمان بازرگانی و تنظیم بازار است چراکه کار تنظیم بازار به معنای نظارت و قیمت گذاری و هم بازرسی که به تعزیرات برای رسیدگی به تخلفات منتهی شود اکنون چند نهاد متولی دارد.
به گزارش ایسنا، وی با اشاره به ارائه لایحه تشکیل سازمان بازرگانی و تنظیم بازار به مجلس تصریح کرد: اگر این طرح مصوب شده و سازمان مذکور تشکیل شود، آنگاه امر نظارت و بازرسی در همه زمینهها متمرکز می شود. در واقع با این کار، یک نهاد مسئول است و به گزارشهای نظارت و بازرسی رسیدگی می کند.
رحیمی افزود: ما با فرض اینکه این سازمان فعلاً تشکیل نشده است، طرحی را برای ایام نوروز تدوین کردیم تا گشتهای مشترک در تعزیرات، وزارت جهاد کشاورزی و وزارت را صمت فعال کنیم. این هماهنگی انجام شده تا گشتهای مشترک نظارت بر بازار به زودی فعال شده تا نظارت بیشتری بر بازار صورت گیرد.[2]
*این اظهارات در حالی است که مسئله "گرانی بیقاعده" به یک مشکل اصلی برای مردم و برای اقتصاد ایران بدل شده است.
گرانی بیقاعدهای که گویا آقایان نمیدانند هیچ قاعده دلاری، بازاری، تحریمی و تورمی ندارد و صرفا و فقط با "نظارت کارای دولت بر بازار و ایجاد مجازاتهای بازدارنده" رفع میشود.
این گرانی بیقاعده که هماکنون در بخشهای عمده سبد مایحتاج خانوار، مسکن، خودرو و درمان دیده میشود؛ با ایجاد بروکراسیهای بینتیجه و نهادی عریض و طویل رفع نخواهد شد بلکه به یک عزم جهادی و کارآمدی نیاز دارد تا با ابزار نظارت کارا رفع شود.
در واقع به زعم تحلیلگران، مسئله هرگز این نیست که بحث نظارت بر بازار؛ یک متولی دارد یا 10 متولی بلکه مسئله نبود عزم اشاره شده است.
جالب است که گاهی میشنویم عدهای از نقش دلالان یا بدخواهان یا فتنهگران در بازار اقتصاد و مایحتاج مردم سخن میگویند.
این در حالی است که هیچکس منکر دشمنیِ دشمن نیست اما باید توجه داشت که جوامع از همین رو به سمت مدنیت پیش رفتند و دولت تشکیل دادند که دولت و دولتمردان در مقابل این قبیل دشمنیها و خرابکاریها بایستند و اجازه صدمه به معیشت مردم و قشرهای مختلف جامعه را از جمله در بخش اقتصاد ندهند.
فیالحال اینکه آقایان باید در جریان باشند که مردم منتظرند در انتهای این تصمیمات و وعدهها؛ اثری از نظارت بر بازار را احساس کنند.
پیش از این نیز یکی از وزرای کابینه دولت گفته بود: در بحث خودرو، دولت تلاش زیادی برای ساماندهی قیمت ها می کند اما بخش عمده ای از این افزایش ها توسط دلالان رقم می خورد![3]
***
"عصای مردم" ریسمان "بانیان آشوب" را بلعید
"بانیان آشوب" خشمگین از معجزهی مردم
حسن رسولی، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون "شنبه تاریخی" و حضوری چندین میلیونی مردم ایران در راهپیمایی 22 بهمن با کنایه گفته است: پیشبینی برخی از مراکز معتبر، حجم ناراضیان را حدود 75 تا 80 درصد مردم ایران میدانند. البته راستیآزمایی این حجم از نارضایتی با مراجعه به شاخصهای رسمی مثل نرخ تورم، گرانی قیمتها، منفی شدن نرخ سرمایهگذاری، افزایش نرخ مهاجرت و گریز نخبگان کشور خیلی کار مشکلی نیست ولی حتما در این صددرصد جمعیت 85 میلیونی 20، 25 میلیون نفر مدافع وضع موجود هستند. به نظر من وقتی صحبت از مردم میشود، صددرصد مردم باید مدنظر باشند. تکیه بر هرکدام از این دو بخش اقلیت و اکثریت در تحلیلها چه از سوی حاکمان و چه از سوی منتقدان و تحلیلگران معترض به شرایط موجود صورت بگیرد، به نظر دچار خلط مبحث شده است.
او در ادامه کنایه خود میافزاید: به طور قطعی بخش زیادی از مردم ایران همچنان دل در گروی ارزشهای انقلاب اسلامی دارند. اگر این دلبستگی نبود علیرغم فشارهای وارده به اصول و مبانی انقلاب، بر تعداد و گستره شعاردهندگان در میدان به شدت افزوده میشد. این 70، 80 درصد بالقوه ناراضی هستند و همچنان به امید گشایشهای بعدی و همچنان دلبسته انقلاب هستند. زیرا اعتقاد دارند بهترین عزیزان این کشور جان عزیزشان را فدا کردند تا انقلاب به ثمر برسد.
رسولی همچنین گفته است: به نظر من در 22 بهمن یا سایر مناسبتها بخشی از مردم به دلیل دلبستگیهایی که به انقلاب دارند حضور پیدا میکنند. اما واقعیت اجتنابناپذیر این است که نمیتوان با تکیه بر این صحنهها، نارضایتی بیش از چهار پنجم جامعه ایران از وضع موجود، به ویژه در بخشهای اقتصادی، معیشتی، فرهنگی و سیاسی را منکر شد. چنانچه به کار بردن واژه «مردم» با یک رویکرد فراگیر، جامع و مانع، از سوی تحلیلگران حاکمیتی مورد توجه قرار بگیرد از کجفهمی علیه رفتارهای عموم مردم ایران جلوگیری میشود.[4]
*عصبانیت آقای رسولی و تقلای او برای تقلیل مجاهدت مردم ایران در "شنبه تاریخی" آشکار است.
البته بدیهی بود که "بانیان وضع موجود" و "فرماندهان فتنه" پس از آنکه عصای موسای ملت را در پس طناب و ریسمانهای خود در خیابان مشاهده کنند؛ اینچنین برآشفته شوند و به تقلیل حرکتی بپردازند که بهت و حیرت دوست و دشمن را برانگیخت.
دقت شود که قوه عاقله نظام و تحلیلگران اصولی نیز میدانند که عمده مردم ایران امروز با مشکلات اقتصادی که بر اثر ناکارآمدی دولتها و رأی بد ایجاد میشوند مواجه شدهاند. از همین روست که دائما به راه حلهای اصولی اشاره دارند و همانطور که راهپیمایی پرشور را مقوّم امنیت کشور معرفی میکنند؛ بر حضور مردم در انتخابات و "رأی خوب" به گزینههای جهادی نیز تأکید دارند.(مقام معظم رهبری در انتخابات سال 92 صراحتا خطاب به مردم تأکید کردند که بهتر است به گزینه جهادی رأی بدهند!)
لکن آقای رسولی و دوستان هممسلک ایشان باید بگویند که کارنامه آنها در قبال مشکلات مردم و راهکارهای اصولی رفع این مشکلات چیست؟!
ما پاسخ میدهیم که آقایان با "تحریم انتخابات"، فراخواندن مردم به خیابان، "جشن جنبش" خواندن اغتشاش اراذل و نوید تکرار وسیعتر و خشنتر حوادث خیابانی به استقبال این مشکلات رفتهاند!
اکنون بهتر مشخص است که موضع نظام و موضع اعضای هسته سخت اصلاحات در مقابل مشکلات مردم و حتی ناراضیان چیست؟!
یک جماعت به اصلاح امور و فرایندهای منجر به حل مشکلات اشاره دارد و جماعت دیگر به مشکلات و ناراضیان به چشم "هیزم آماده" نگاه میکند که باید آنها را در "فتنه اقتصادی" به میانه خیابان آورد و در آتش مطامع "بانیان آشوب" سوزاند.
و حال این مردم و حتی ناراضیان هستند که بایستی بین این دو جماعت یکی را انتخابات کنند.
انتخابی که البته یکی از طلیعهها و مظاهر آن را در شنبه تاریخی و راهپیمایی اخیر 22 بهمن دیدیم. همانطور که در تشییع بزرگ شهید سلیمانی هم آنرا دیده بودیم.
***
1_ https://renani.net/index.php/texts/notes/898-2023-02-16-17-23-19
2_ isna.ir/xdNnKL
3_ mshrgh.ir/1450594
4_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1330038