کدام دولت؟ کدام سایه؟

سعید جلیلی را به کارنامه اش نمی توان شناخت چون او هم مانند دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری کارنامه ای در این ابعاد در حوزه مدیریت اجرایی ندارد، اگر چه منتقدانش تنها نقطه پررنگ کارنامه اش را "یک قطعنامه تحریمی علیه ایران به ازای هر ۱۶۰ روز مسئولیت او " معرفی می کنند.

کدام دولت؟ کدام سایه؟

جلیلی را باید به برنامه هایش شناخت و در راس آن ها دولت سایه اش. راجع به برنامه هایی که دکتر سعید جلیلی ادعا می کند هم نمی شود زیاد صحبت کرد چون تا کنون حتی یک صفحه از آن منتشر نشده تا در معرض قضاوت صاحب نظران و کارشناسان قرار گیرد. پس به ناچار جلیلی را ابتدا با دولت سایه اش بسنجیم.

اهداف آن چه که سعید جلیلی آن را »دولت سایه» می خواند در پایگاه رسمی او به اختصار این گونه نوشته شده است: «تأیید، تصحیح، تکمیل». احتمالا منظور جلیلی از این سه عبارت این است که این جریان بعضی از فعالیت های دردست اقدام دولت قانونی را که مورد تایید می داند حمایت می کند، برای بعضی دیگر از فعالیتها که نیاز به تصحیح دارد برنامه اصلاحی و پیشنهادی در نظر دارد و بالاخره برای آن ها که ناقص است طرح های تکمیل کننده پیش بینی می کند. در این پایگاه سپس در توضیح بیشتر آمده است:

«دولت سایه» با بهره‌گیری از مدیران باتجربه و موفق، اصناف و اتحادیه‌ها، جوانان متخصص و اساتید دانشگاه در قالب بیش از 20 کارگروه تخصصی و چندین کارگروه موضوعی، طی 8 سال گذشته به‌منظور کمک به دولت مستقر اقدام به طراحی اقدامات گام‌به‌گام در موضوعات اساسی اقتصادی، مدیریتی، سیاسی و فرهنگی نموده است.

دولت سایه چیست؟

اصطلاح " دولت سایه " (Shadow Government) یک اصطلاح سیاسی است که معنای مشخصی دارد و نمی توان به دلخواه خود آن را تفسیر کرد. دولت سایه در اصطلاح سیاسی هیئت دولتی است که روی کار نیامده است اما با هدف در دست گرفتن کنترل دولت در واکنش به یک حادثه منتظر مانده‌است. دولت سایه اصطلاحی است که با استفاده توسط سیستم سیاسی کشورهای پادشاهی بریتانیا، کانادا، استرالیا و … معرفی شده است. سابقه تحزب و احزاب در این کشورها و برخی نظام‌های پارلمانی دیگر طولانی است و احزاب برنامه های خود را برای مردم منتشر کرده اند تا مردم اقبال خود را به برنامه های احزاب در قالب رای به نامزدهای نماینده آن ها نشان دهند. در این نظام ها احزاب مخالف با تشکیل یک دولت سایه، وزرا و مسئولان دولت احتمالی خود را منصوب می‌کنند تا ضمن زیر نظر قرار دادن عملکرد حزب حاکم، همواره برای به دست گرفتن قدرت آمده باشد.

بنابر این دولت سایه سه ویژگی روشن دارد:

  • متشکل از آدمهای همتراز هیات دولت یا دارای سابقه مشابه در هیات دولت است که چون حزب آن ها رای نیاورده کناری نشسته اند و به موازات دولت قانونی، اوضاع را دنبال می کنند بر عملکرد دولت نقدهایشان را آماده می کنند و برای جوانب مختلف پیشنهاداتی به شکل برنامه تهیه می کنند.
  • دولت سایه بنا به تعریف منتظر است تا حادثه ای ( عمدتا عزل، استیضاح و سقوط دولت فعلی) رخ دهد تا بتواند به هر تقدیر زمام امور را در دست بگیرد. اگر چه اتمام دوره کاری دولت ها هم امکان و احتمال انتخاب حزب منتقد را به دنبال دارد و دولت سایه می تواند با این شیوه نیز به قدرت برسد اما در تعریف دولت سایه تاکید بیشتر بر حادثه است.
  • وجه مشترک دولت های سایه قرارگرفتن در ذیل روش پارلمانی و یا نظام سیاسی مبتنی بر تحزب است. اصولا دولت های سایه دولت های احزابی فراگیر هستند که به هر تقدیر به قدرت نرسیده اند. دولت سایه به راهبری و یا مدیریت شخص معنا ندارد.

چرا دولت؟

اولین تاثیر استفاده از واژه پر طمطراق دولت در عبارت «دولت سایه» توسط آقای جلیلی این است که سطح انتظار شنونده از این جریان تا حد یک هیات دولت بالا می آید، هیات دولتی ذخیره و آماده به کار. شنونده انتظاراتی دارد که منطقی هم هست :

  • اگرچه احزاب در کشور ما عادت ندارند برنامه و مانیفست خود را ارائه دهند تا مردم آگاهانه به آن ها و گزینه هایشان رای بدهند و بعدا هم احزاب مسئولیت عملکرد گزینه های معرفی شده را گردن بگیرند، اما حداقل انتظار می رود دولت سایه در ذیل یک حزب شناسنامه دار و با سابقه و فراگیر که کارنامه ی عملکرد دارد تعریف شود.
  • همه اعضای دولت سایه در سطح و یا با سابقه وزارت و حداقل معاونت وزیر باشند. درست است که دولتهای سایه معمولا اعضای کابینه خود را تا لحظه ی حادثه و زمان نیاز معرفی نمی کنند اما وجود این سطح از توانایی برای اعضا یک اصل است.
  • دولت سایه برنامه جامع و مدونی برای اداره امور کشور در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
  • برنامه هایی که معرفی می شود نیز در حد برنامه های یک دولت باشد و بنابراین حداقل ویژگی های یک برنامه را داشته باشد و ضرورت، منافع و شرایط و امکان اجرای بندهای آن روشن باشد. کلی گویی، ابهام، نامشخص بودن منابع مورد نیاز، بزرگ نمایی در دستاوردهای احتمالی و بسنده کردن به نظریه پردازی بدون در نظر گرفتن امکان اجرا از آفات برنامه است.

نمی دانم چرا آقای جلیلی اصرار دارد از این عنوان برای هیات مورد نظرش استفاده کند در حالی که نه حزب فراگیری تاکنون تشکیل دولت سایه را به او سپرده است ، نه او اعضای هیات دولت سایه خود را معرفی کرده است و نه برنامه ای که قاعدتا باید قبل از این تدوین شده باشد را منتشر نموده است. آیا احتمال دارد که ایشان در پناه این تعبیر می خواهد به اقتدار و انسجام تیم خود اشاره کند ؟ به هر حال واژه دولت تداعی کننده نوعی اقتدار ( AUTHORITY ) است که البته توسط نظام سیاسی به دولت داده می شود. این احتمال از آن جا به ذهن متبادر می شود که در این روزها نشانه هایی از قدرت خاص آقای جلیلی و حامیان ایشان مطرح شده است. آن چه که از زبان آقای پورمحمدی در مناظرات و بعضی از مسئولین قبلی شنیده شد حکایت از این داشت که در رابطه با آقای جلیلی بحث هایی همچون جلوگیری از اجرایی شدن برجام، ممانعت از اجرای قرارداد بزرگ کرسنت و مخالفت با سامان دهی سازمان های مردم نهاد مطرح است. اگر این مسایل اثبات گردد به خودی خود به میزان اقتدار ایشان اشاره دارد، اقتداری که نمی دانیم منشا قانونی آن کجاست.

این که ایشان برنامه هایش را منتشر نکرده و اعضای هیات دولت سایه خود را معرفی نکرده یک موضوع روشن است. در مقابل عده ای ممکن است فقط بگویند که جلیلی نامزد جبهه پایداری است و بنابر تعریف اصطلاح دولت سایه، ایشان می تواند به درخواست تشکل مذکور دست به تشکیل این دولت بزند. البته که این استدلال آن ها قابل توجه است اما :

  • جبهه پایداری در مهرماه سال 93 مجوزفعالیت را از کمیسیون ماده 10 احزاب گرفته است. حتی این جبهه در بهمن ماه سال 98 و پس از تغییر قانون نحوه فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی، تحت دو عنوان حزب پایداری انقلاب اسلامی و اعلام ائتلاف جبهه حزبی به نمایندگی مرتضی آقاتهرانی برای جبهه پایداری انقلاب اسلامی از کمیسیون ماده 10 احزاب مجوز فعالیت گرفته است. این در حالی است که جلیلی سابقه فعالیت دولت سایه خود را یازده سال اعلام می کند و این از عمر قانونی حزب و حتی جبهه پایداری بیشتر است. البته در پایگاه رسمی جلیلی عمر دولت سایه هشت سال آمده که آن هم پیش از تشکیل حزب پایداری است.
  • اگر چه جبهه پایداری هفته گذشته در مرحله اول و این هفته برای مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری رسما حمایت خود را از سعید جلیلی اعلام کرده است اما تا کنون هیچگونه درخواست و تفویض مسئولیتی از جبهه خطاب به جلیلی در خلال این هشت یا یازده سال مبنی تشکیل دولت سایه مطرح نشده است. این نشان می دهد که این جبهه نقش تشکیلاتی محوری و رسمی در تشکیل و حتی ادامه کار دولت سایه ندارد.
  • از همه این ها مهمتر این است که جلیلی نیز متقابلا نشان داده که در تشکیل دولت سایه فراتر از جبهه پایداری حرکت کرده است. این را می توان در اظهارات دو روز پیش کیهان که رابطه نزدیکی به جلیلی و تیم او دارد دید. کیهان می گوید: دکتر سعید جلیلی در طول نزدیک به 15 سال گذشته از طریق مداومت در ارتباط با طیف‌های خاص به یک «شبه‌تشکل» رسیده و آن را به مدد بعضی همگنان سیاسی ـ مثل جبهه پایداری ـ فراگیر کرده است. این به اصطلاح «دولت سایه» به دکتر جلیلی کمک کرد تا به بخش‌های کارشناسی حکومت هم وصل شود و با آنان در یک تعامل مثبت قرار گیرد. بنابراین کیهان نیز تایید می کند که جبهه پایداری یکی از همگنان سیاسی بوده است که به جلیلی در شبه تشکل دولت سایه کمک کرده است.

از مجموع آن چه گذشت می توان به این نتیجه رسید که استفاده از لفظ دولت برای این شبه تشکل با توجه به تعریف واژه دولت در عبارت «دولت سایه» با تعریف سیاسی آن همخوانی ندارد. کارکرد این شبه تشکل را حداکثر می توان در حد اندیشکده ای دانست که بنا به توضیح جلیلی از ده ها کارگروه تخصصی برای رصد مشکلات کشور و طراحی راه حل های جدید تشکیل شده است. جلیلی درباره این جریان می گوید که تعداد مدیران و کارشناسانی که با او همکاری کردند به بیش از هزار نفر رسیده و در فهرست طولانی و پرشمار همکارانش، همه نوع سلیقه سیاسی در همۀ سطوح کارشناسی از مدیران عالی دولت های گوناگون تا مدیران میانی و کارشناسان حضور داشته اند. البته این جریان از اقتدار قابل توجهی برخوردار است به گونه ای که برای شرکت در جلسات هم اندیشی آن مسئولین تراز اولی همچون مدیر عامل توانیر و....... شرکت کرده اند و آن گونه که در پایگاه جلیلی آمده است برخی از این جلسات همچون جلسات نقد دکتر کرباسیان وزیر اقتصاد و مهندس حجتی وزیر کشاورزی وقت در دولت روحانی در دفتر مقام معظم رهبری تشکیل شده است.

چرا سایه؟

بر خلاف آن چه ممکن است تصور شود واژه «سایه» در عبارت سیاسی «دولت سایه» ربطی به محرمانگی و مکتوم بودن آن ندارد و دولت سایه به این دلیل واجد صفت سایه است که همانند سایه ای قدم به قدم فعالیت های ارکان دولت قانونی را دنبال می کند، نقاط ضعف آن را پیدا کرده و برای آن راه حل هایی آماده می کند تا در صورت بروز حادثه و یا اتمام کار آن با دست پر در صحنه حاضر شود و برنامه خود را برای قضاوت و احتمالا انتخاب مردم در معرض قضاوت قرار دهد. با این وجود آن چه تاکنون از این جریان به دست آمده است نه برنامه مدونی است که کارشناسان و تحلیل گران و صاحب نظران تخصص های مربوطه راجع به آن اظهار نظر کنند و نه حتی لیست مشخصی از اعضا و دبیران این بیست کارگروهی است که آقای جلیلی و پایگاهش ادعا می کنند.

سعید جلیلی که اخیرا به همراه وحید عزیزی، معاون تعالی مدیریت و شبکه سازمان ملی بهره‌وری و مجید کریمی، دبیر کارگروه اقتصادی دولت سایه و مدیرکل مرکز تسهیل تأمین مالی تولید، در برنامه «میزگرد اقتصادی» حضور یافته بود و به پرسش‌های حجت‌الاسلام محمدحسین حسین‌زاده بحرینی، یحیی آل‌اسحاق و داوود دانش‌جعفری، سه کارشناس حوزه اقتصادی پاسخ گفته بود وقتی در مقابل این سوال قرار گرفت که منابع مالی مورد نیاز دولت سایه از کجا تامین می شود پاسخی نداد. این در حالی است که بقول جلیلی او برای این دولت بیش از 140 بار به نقاط مختلف کشور سفر کرده است و طبیعتا برای آن ها و برای فعالیت هزار نفر در این دولت و برگزاری جلسات بسیار نیاز به مبالغ قابل توجهی داشته است.

انصاف قضیه این است که به هر حال راه اندازی گروهی تخصصی کاری ارزشمند است و در ادامه ی این حرکت جدید و بی مانند آقای جلیلی امیدواریم که ایشان:

  • برنامه تدوین شده در این شبه تشکل را که قاعدتا بایستی فراگیر باشد و برای حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برنامه های جامعی داشته باشد به شکل فایل در فضای مجازی پیش از برگزاری انتخابات منتشر نماید.
  • اعضا و یا حداقل دبیران کارگروه های این شبه تشکل را معرفی نماید.
  • منابع تامین کننده مالی این شبه تشکل را هم روشن نماید.

بی تردید این ها باعث خواهد شد که مردم از برنامه های احتمالی این نامزد انتخابات ریاست جمهوری بیشتر بدانند و به آن ها در انتخاب آگاهانه کمک خواهد کرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر