ماهان شبکه ایرانیان

مادر اوصیا

قطب راوندی در کتاب ارزشمند "خرائج" می نویسد:جابرگوید:امام باقر علیه السلام   می فرمود:

قطب راوندی در کتاب ارزشمند "خرائج" می نویسد:جابرگوید:امام باقر علیه السلام   می فرمود:

هنگامی که دختر یزد جرد بن شهریار آخرین پادشاه سلسله ساسانی را اسیرکرده و وارد شهر مدینه کردند دختران مدینه به پشت بامها رفته به تماشای او پرداختند وقتی او را وارد مجلس عمرنمودند از نور و پرتو جمالش مجلس روش گشت وقتی چشمش به عمر افتاد گفت پیروز بادهرمز.

عمر این سخن را شنید خشمگین شده و گفت این کافر مرا دشمنام می دهد و تصمیم گرفت او را مجازات نماید.

امیرمؤمنان علیه السلام   که شاهد این منظره بود رو به عمر کرد و فرمود:چیزی را که نمی دانی انکار نکن! عمردستور داد که تا او را در معرض فروش قرار داده و به همه اعلان نمایند.

امیرمؤمنان علی علیه السلام   فرمود:لایجوز بیع بنات الملوک و إن کنّ کافرات ولکن أعرض علیها أن تختار رجلاً من المسلمین حتّی تتزوّج منه و تحسب صداقها علیه من عطائه من بی المال یقوم مقام الثمن.

دختران پادشاهان را نباید فروخت گرچه کافر باشند او را مخیر کن تا یکی از مسلمانان را برگزیند و با او ازدواج نماید و مهریه او را از سهم آن مرد از بیت المال حساب کن که به جای قیمتش باشد.

عمر گفت :چنین می کنم آنگاه به آن بانو گفت:یکی از مسلمانان را به عنوان شوهر انتخاب کن .

آن بانوی بزرگوار دوری زد و دست برشانه امام حسین علیه السلام گذاشت

امیرمؤمنان علی علیه السلام به او فرمود:چه نام داری ای کنیزک؟

گفت:جهان شاه

فرمود:بلکه نام تو شهربانو است

گفت:خواهرم شهربانوست

امیرمومنان علی علیه السلام   فرمود :راست گفتی

آنگاه امیرمؤمنان علی علیه السلام   رو به امام حسین علیه السلام کرد وفرمود:

احتفظ بها أحسن إلیها فستلد لک خیرأهل الارض فی زمانه بعدک وهی امّ الاوصیاء الذریّه الطیّبه

این دختر را نیکو نگهداری کن که به زودی فرزندی برای تو می آورد که او پس از تو بهترین فرد روی زمین است این دختر مادر اوصیا از ذراری پاک است.

پس علیّ بن الحسین زین العابدین علیه السلام   از این بانوی بزرگوار متولد شد .

در روایتی آمده است :

آن بانوی بزرگوار در هنگام زایمان از دنیارفت و این که او در آن محفل امام حسین علیه السلام   را برگزید جهتش این بود که آن بانو حضرت فاطمه علیهاالسلام را در عالم خواب دید وپیش از آن که اسیر لشکریان گردد مسلمان شد.

او قصّه شگفتی دارد که بدین شرح است آن بانوی بزرگوار گوید:

پیش از آمدن سپاهیان اسلام در خواب دیدم که حضرت محمدرسول خدا(ص) با امام حسین علیه السلام به خانه ما تشریف فرما شدند حضرت در مکانی جلوس فرمود و مرا برای امام حسین علیه السلام خواستگاری نمود پدرم پذیرفت و عقد بسته شد.

وقتی از خواب بیدار شدم محبت او در دلم جای گرفت و به جز او به چیز دیگری نمی اندیشیدم .

شب دوم حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را در خواب دیدم آن حضرت نزد من آمد و اسلام را بر من عرضه فرمود من پذیرفته و مسلمان شدم

آنگاه بانوی بانوان جهانیان حضرت زهرا (س) فرمود:

إن الغلبه تکون للمسلمین و أنّک تصلین عن قریب الی ابنی الحسین علیه السلام سالمه لا یصیبک بسوء أحد.

به زودی مسلمانان برشما پیروز خواهند شد و تو صحیح و سالم پیش فرزندم حسین (ع) خواهی رفت و هیچ خطری متوجّه تو نخواهد شد.

آن بانوی بزرگوار گوید:بدین وسیله من هم اکنون وارد مدینه شدم و تا حال هیچ نارحتی متوجه من نشده و دست مرا انسانی لمس نکرده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان