آثار رجالی اخباریان
معمولاً به اخباریان نسبت داده می شود که با علم رجال مخالفت میورزند. برخی از محققان به درستی به این نکته توجه کردهاند که دیدگاه اخباریان در نقد علم رجال، نقش مهمی در رشد این علم در چند قرن اخیر داشته است. (1) در این زمینه کافی است تعداد آثار رجالی پیش از قرن دهم را با آنچه در چهار قرن اخیر نوشته شده است، مقایسه کنیم.
در کتب رجال، گاه نیز به دلایل اخباریان در رد این دانش اشاره شده و این دلایل نقد می شود؛ چنانکه مثلاً وحید بهبهانی در الفوائد الحائریه ی از مخالفت اخباریان با نیاز به علم رجال سخن میگوید. (2)
ملاعلی کنی در توضیح المقال، سید حسن صدر در ن هایه ی الدرایه ی، وحید بهبهانی در تعلیقه بر منهج المقال، مامقانی در تنقیح المقال، شیخ آقابزرگ تهرانی در مصنفی علم الرجال و علیاری تبریزی در بهجه ی الآمال در باره دیدگاه های اخباریان علیه علم رجال بحث کردهاند. (3) مامقانی در مقدمه کتاب تنقیح المقال، دیدگاه اخباریان را در بینیازی از علم رجال و رد تنویع حدیث و قطعیت کتب اربعه، به تفصیل، نقل و نقد میکند. او در دفاع از علم رجال به دوازده دلیل مخالفان این علم اشاره میکند که هر چند در ذکر این دلایل چندان نامی از اخباریان نیست، اما از قراین پیداست که این دلایل منسوب به آنان است. (4) ایشان، از جمله در جایی اخباریان را در کنار حشویه، یکی از چند طایفه منکر نیاز به علم رجال معرفی میکند و به دلیل آنان مبنی بر ادعای قطعیت کتب متداول اخبار اشاره مینماید. (5) او همچنین از برخی از اخباریان نقل میکند که نیازی به رجال نیست و دعوای اصولیان و اخباریان در این باره لفظی است، زیرا هر دو به صحت اصول (6) اطمینان دارند. ملا علی کنی نیز به چند دلیل در رد علم رجال اشاره میکند و البته میگوید که این دلایل را به صورت «افتراض» از جانب اخباریان آورده است. (7)
میتوان پذیرفت که عدهای از اخباریان با علم رجال مخالفت کردهاند. این مخالفت انگیزه های گوناگونی داشته است؛ از جمله برخی از آنان این علم را مستلزم هتک حرمت راویان اخبار و غیبت آنان دانستهاند و این انگیزه شرعی و اخلاقی را دلیل بر بستن باب دانش رجال گرفتهاند. (8) به علاوه، آنچه این نسبت را تقویت میکند، دو دیدگاه اساسی اخباریان است که به صحت اخبار کتب متداول حدیثی، بویژه کتب اربعه، و نادرستی تنویع حدیث معتقدند. از این رو، حتی برخی از آنان علم درایه را بیهوده میدانند؛ چنانکه شیخ حسین کرکی عاملی در این باره میگوید:
اعلم ان هذا العلم عندنا قلیل الجدوی، بعد ما ظهر لک ما بیناه من صحه ی احادیثنا... و اما غیر ذلک من مقاصده، فانما هو کلام مزخرف نسبته الی المحدث الماهر کنسبه ی العروض الی الشاعر المستقیم الطبع فی عدم احتیاجه الیه. (9)
آشکار است که با رد تنویع حدیث و معتبر دانستن کتب اربعه و رد اعتبار علم درایه و مصطلحات حدیثی، اعتبار علم رجال نیز در نظر اخباریان با تزلزل مواجه می شود.
اما واقعیت، آن است که انتساب مخالفت با علم رجال به همه اخباریان درست نیست و گویا اخباریان چندان به لازمه دیدگاه های خود ملتزم نماندهاند. آنچه نادرستی این نسبت را نشان میدهد، این واقعیت است که بسیاری از عالمان اخباری یا متمایل به این مکتب، در پرتو توجه جدی خود به روایات و اخبار، به علم رجال نیز توجه داشتهاند و در باره آن آثاری هم تألیف کردهاند که برای نمونه به آثار برخی از شخصیت های برجسته اخباری در این زمینه اشاره میکنیم:
میرزا محمد بن علی بن ابراهیم حسینی استرآبادی را ـ که استاد محمد امین استرآبادی است ـ میتوان اولین شخصیت مؤثر اخباری دانست که آثار رجالی متعدد و ارزشمندی دارد. مهمترین اثر رجالی او منهج المقال فی تحقیق احوال الرجال، معروف به رجال الکبیر است. این کتاب چنان مورد توجه واقع شده که نوزده شرح و حاشیه را بر آن برشمردهاند که از جمله آنها حاشیه خود مؤلف، حاشیه قهپایی، حاشیه میرزا عبدالله افندی و حاشیه آیه یالله بروجردی است. وحید بهبهانی نیز در شرح آن، تعلیقه هایی به همراه پنج فایده رجالی تألیف کرده است. (10) در امل الآمل، این کتاب چنین ارزیابی شده است:
ما صنف فی الرجال أحسن من تصنیفه و لا أجمع إلا أنه لم یذکر المتأخرین . (11)
سید محسن امین در اعیان الشیعه ی در باره این کتاب میگوید که اثری جامعتر از آن یافت نمی شود و از نقد الرجال نیز این سخن را در باره این کتاب نقل میکند:
حقق الرجال تحقیقاً لا مزید علیه، و کتاب رجاله حسن الترتیب یشتمل على جمیع أسماء الرجال، و یحتوی على جمیع أقوال القوم فی المدح و الذم إلا شاذاً. (12)
اثر دیگر میرزا محمد استرآبادی که خلاصه کتاب قبلی است، تلخیص المقال فی علم الرجال یا رجال الوسیط نام دارد. برای این اثر نیز، غیر از حاشیه خود مؤلف، هفت حاشیه برشمردهاند. (13) او کتابی دیگر با نام توضیح المقال یا الرجال الوجیز یا الرجال الصغیر نیز داشته است. (14)
یکی از پرکارترین عالمان اخباری در علم رجال میرزا محمد اخباری استرآبادی (مقتول در 1232 ق) است. شاید بتوان او را ـ که در زمان فتحعلی شاه میزیسته است ـ آخرین مدافع پرشور و مؤثر مکتب اخباری محسوب کرد. یکی از آثار رجالی او کلیات الرجال است. او کتابی دیگر با نام الرجال، و کتابی نیز با نام تقویم الرجال داشته است. (15) شیخ آقابزرگ از کتاب رجالی دیگری از او، با نام رجال النیسابوری نیز یاد میکند. (16) ایشان همچنین از کتاب رجالی دیگری از او نام می برد که صحیفه ی الصفا فی ذکر اهل الاجتباء و الاصطفاء نام داشته و در دو مجلد بوده است که مجلد اول آن، به مباحث درایه و مقدمات علم رجال اختصاص داشته است. (17) شیخ آقابزرگ همچنین میافزاید که او باز هم کتابی دیگر به نام نتیجه ی الخلف فی ذکر السلف در رجال داشته است و از قول او در کتابش با نام معاول العقول فی قلع اساس الاصول نقل میکند که:
قد تتبعنا کتب الرجال و صنفنا فیها نتیجه ی الخلف فی ذکر السلف فی خمس مجلدات . (18)
تبحر این دو شخصیت بزرگ متقدم و متأخر اخباری در رجال کافی است تا انتساب مخالفت اخباریان با نیاز به علم رجال را با تردید مواجه سازد؛ اما غیر از این دو عالم بزرگ اخباری، دیگر عالمان این مکتب نیز در علم رجال آثار یا دیدگاه های خاصی داشتهاند. سید ماجد بحرانی حاشیهای بر الخلاصه علامه دارد. (19) سید هاشم بحرانی، صاحب تفسیر مشهور البرهان، نیز دارای این آثار رجالی است: تعریف رجال من لایحضره الفقیه، تنبیه الاریب فی ایضاح رجال التهذیب، روضه ی العارفین و من روی النص علی الائمه ی الاثنی عشر. (20)
شیخ عبدالله سماهیجی ـ که او نیز از عالمان پرکار اخباری است ـ کتابی در رجال دارد که ظاهراً به نام رجال شیخ عبدالله مشهور است. (21) او کتابی دیگر با نام ارشاد ذهن النبیه فی شرح اسانید الفقیه (22) و منظومهای در رجال با نام تحفه ی الرجال یا زبده ی المقال دارد. (23) دو اثر دیگر رجالی او البلغه ی الصافیه ی و حاشیه بر رجال الوسیط میرزا محمد استرآبادی است. (24) اخباری دیگر، شیخ یاسین بن صلاحالدین بحرانی است که از سماهیجی اجازه دارد. او هر چند اثری با نام رساله ی فی عدم اعتبار قول علماء الرجال لکثره ی اشتباهاتهم دارد، (25) اما از نام دو کتاب دیگرش یعنیمعین النبیه فی رجال من لا یحضره الفقیه و المحیط أو الوسیط فی الرجال معروف به رجال شیخ یاسین بحرانی (26) پیداست که خود نیز عالمی رجالی است و مخالفتی اساسی با رجال ندارد. از آثار قابل استفاده اخباریان در علم رجال و حدیث، مباحث شیخ حر عاملی در پایان وسائل الشیعه ی است. او غیر از این، اثری نیز با نام رساله ی فی معرفه ی الصحابه ی دارد. (27) همچنین فواید ارزشمند میرزای نوری در خاتمه ی مستدرک الوسائل نیز قابل اشاره است.
این آثار متعدد، توجه جدی عالمان اخباری را به علم رجال نشان میدهد و سستی ادعای مخالفت اساسی اخباریان با دانش رجال را ثابت میکند و درستی این فرضیه را نشان میدهد که اخباریان، نه تنها به علم رجال بیتوجه نبودهاند، بلکه برخی از بهترین پژوهش های رجالی به دست آنان انجام شده است. اما این نکته که این پژوهشها تا چه حد روشمند و از نظر اصولیان مورد قبول است، بحثی است که در ادامه به آن میپردازیم.
پی نوشت ها :
*دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی دانشگاه مفید
1) نظریه السنه فی الفکر الامامی الشیعی، ص292 .
2) الفوائد الحائریه، ص496 .
3) نظریه السنه فی الفکر الامامی الشیعیف ص283 .
4) تنقیح المقال فی علم الرجال، ج1، ص175 .
5) همان، ص174 .
6) ظاهراً مرادف اصول چهارصدگانه است.
7) نظریه السنه فی الفکر الامامی الشیعی، ص283 .
8) همان، ص283 .
9) هدایه الأبرار، ص102-101 .
10) مأخذشناسی رجال شیعه، ص93-92 .
11) امل الآمل، ج2، ص281 .
12) اعیان الشیعه، ج1، ص151 .
13) مأخذشناسی رجال شیعه، ص94-93 .
14) همان، ص94 .
15) الذریعه، ج18، ص129 .
16) همان، ج10، ص157 .
17) همان، ج15، ص22 .
18) همان، ج24، ص49 .
19) مأخذشناسی رجال شیعه، ص95 .
20) همان، ص127-126 .
21) الذریع، ج10، ص128 .
22) همان، ج10، ص128؛ شیخ آقا بزرگ در الذریعه نام کتاب را «ارتیاد ذهن النبیه...» می آورد، ولی در جایی دیگر می گوید: نام درست این کتاب، همان «ارشاد ذهن النبیه...» است (ر.ک: مأخذشناسی رجال شیعه، ص132).
23) الذریعه، ج، ص474 .
24) مأخذشناسی رجال شیعه، ص133-132 .
25) الذریعه، ج15، ص234 .
26) همان، ج10، ص283 .
27) مأخذشناسی رجال شیعه، ص125 .
منبع: نشریه علوم حدیث شماره 57