نقدی بر روش‌شناسی عالمان اخباری شیعه در دانش رجال (۱)

چکیده   در کتاب‌ های رجال و اصول معمولاً به اخباریان چنین نسبت داده می شود که با علم رجال مخالف‌اند

نقدی بر روش‌شناسی عالمان اخباری شیعه در دانش رجال (1)

چکیده
 

در کتاب‌ های رجال و اصول معمولاً به اخباریان چنین نسبت داده می شود که با علم رجال مخالف‌اند. در این مقاله از این فرضیه دفاع شده است که مخالفت با علم رجال تنها از سوی برخی از اخباریان صورت گرفته و بسیاری از آنان دارای آثار و دیدگاه‌ های خاص رجالی‌اند؛ اما نشان داده می شود که روش‌شناسی این عالمان در علم رجال مبتنی بر مبانی غیرروشمندانه و آسان‌گیرانه‌ای است که در تقابل با دیدگاه‌ های رجالیان اصولی قرار دارد و این مبانی مورد نقد قرار می‌گیرد.
کلیدواژه‌ها: اخباریان، علم رجال، روش‌شناسی، مبانی رجالی.

اخباریان و اخباری‌گری
 

مکتب اخباریان در چند قرن اخیر، در تاریخ تشیع، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. بررسی این مکتب، از سویی با توجه به مبانی خاص کلامی، حدیثی و فقهی و از طرف دیگر، با توجه به ارتباط آن با تحولات سیاسی و اجتماعی تشیع در قرون اخیر، بویژه در ایران، اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند. از همین رو، شایسته است که پژوهش‌ های بیشتر و عمیق‌تری در باره این مکتب صورت گیرد؛ اما تا جایی که نگارنده اطلاع دارد، متأسفانه هنوز یک پژوهش جامع و محققانه به زبان فارسی یا عربی در باره مکتب اخباری‌گری، روش‌شناسی و مبانی این مکتب و نقد آن صورت نگرفته است.
چنان‌که می‌دانیم، اصطلاح «اخباری» ابتدا به کسانی که به تاریخ اشتغال داشته‌اند، اطلاق می‌شده، اما تدریجاً به افرادی که به سنت و نقل روایات دینی می‌پرداخته‌اند، گفته شده است. (1) این افراد را در ابتدا، «حشویه» و «ظاهریه» هم می‌گفته‌اند. شاید شهرستانی نخستین کسی است که به وجود طایفه اخباری در امامیه اشاره کرده و در یک تقسیم کلی، آنان را در برابر گروهی که آنان را «معتزله» از امامیه می‌خواند قرار داده است. (2) عبدالجلیل رازی قزوینی هم در کتاب النقض، دو اصطلاح اخباری و اصولی را در برابر هم ذکر کرده است. (3)
در میان علمای متقدم شیعه نیز گاه به اطلاق این اصطلاح بر می‌خوریم؛ چنان‌که مثلاً شیخ مفید در شرح رساله تصحیح الاعتقادات صدوق از «اصحابنا المتعلقین بالاخبار» نام می برد و آنان را نقد می‌کند. (4) علامه حلی نیز در ن هایه ی الوصول از «اخباریون» امامیه سخن می‌گوید. (5) گاه نیز به این افراد با نام «متمسکان به اخبار» یا «اصحاب حدیث» اشاره می شود. (6) خود اخباریان نیز گاه از محدثان متقدم شیعه مانند کلینی و صدوق به «قدماء اصحابنا الاخباریین» و نظیر آن یاد می‌کنند. (7)
در تاریخ تشیع می‌توان دو مرحله از گرایش اخباری را از هم تمییز داد: در مرحله اول که پس از غیبت صغری و از حدود قرن چهارم آغاز می شود عالمان شیعه، مانند علی‌ بن ابراهیم، کلینی، صدوق و... به نقل، جمع و تدوین اخبار می‌پردازند. از دیدگاه برخی از محققان، این گروه که به اخباریان قدیم مشهورند نماینده مرحله‌ای از مراحل روش و‌اندیشه فقهی بوده‌اند که در آن به جای توجه به فروعات و تفریع و توسع در تطبیق، به الفاظ منقول در روایات وفادار می‌مانده‌اند. بنا بر این، اخباریان قدیم نماینده روشی خاص در استنباط فقهی نبوده‌اند. (8)
در برابر این گروه، از اخباریان جدید یاد می شود و هرگاه سخن از اخباریان و اخباری‌گری به میان می‌آید، مراد همین گروه است. این گروه از اخباریان را چنین شناسانده‌اند:
در فقه متأخر امامی گروهی که به پیروی از اخبار و احادیث اعتقاد دارند و روش‌ های اجتهادی و اصول فقه را نمی‌پسندند. (9)
اخباری‌گری به این معنا دیدگاه خاصی است که عمدتاً از قرن دهم به بعد مطرح شده است.
مسلک عالمانی که به گرایش اخباری مشهورند، یکسان نیست. به نظر می‌رسد می‌توان در این گرایش دو سر یک طیف را تصویر کرد که در یک سوی آن علامه مجلسی و نیز کسانی چون سید نعمت الله جزایری، ملاخلیل قزوینی، فیض کاشانی، شیخ یوسف بحرانی (و برخی دیگر از عالمان بحرین) و... قرار دارند که با وجود گرایش معتدل اخباری، مخالفت چندانی با مجتهدان و اصولیان ابراز نمی‌کنند؛ اما در سوی دیگر این طیف، اخباریانی مانند محمد امین استرآبادی را می‌بینیم که می‌توان به تعبیر شیخ یوسف بحرانی آنان را «اخباری صلب» نامید. (10) در میان این دو طیف نیز از اشخاصی مانند شیخ حسین بن شهاب الدین کرکی عاملی می‌توان نام برد که نه مسالمت جویی گروه نخست را پیش می‌گیرد و نه مانند ملامحمد امین مجتهدان و اصولیان را آن‌گونه تشنیع می‌کند.
ملا محمد امین استرآبادی که بزرگ‌ترین شخصیت مکتب اخباری است بیشتر در اثر مشهورش، الفوائد المدنیه ی که آن را مهم‌ترین، جامع‌ترین و استدلالی‌ترین کتب اخباریان دانسته‌اند (11) مبانی این دیدگاه را طرح کرده است. ملامحمد امین گرچه مؤسس مکتب اخباری محسوب می شود، اما خود تحت تأثیر استادش میرزا محمد استرآبادی (12) بوده است؛ (13) چنان‌که در رساله‌ای فارسی، با نام دانشنامه شاهی تصریح می‌کند که استادش میرزا محمد استرآبادی از او خواسته تا طریقه اخباریان را احیا و شبهات مربوط به آن را دفع کند. او به گفته خود حتی الفوائد المدنیه ی را به نظر استادش رسانده و با ستایش او رو به رو شده است. (14)
شیخ یوسف بحرانی در باره محمد امین استرآبادی می‌گوید:
هو اول من فتح باب الطعن علی المجتهدین و تقسیم الفرقه ی الناجیه ی إلی اخباری و مجتهد. (15)
اما در برابر، مثلاً اخباری معتدلی مانند شیخ یوسف بحرانی با وجود گرایش اخباری، کتاب الحدائق الناضره ی را به شیوه‌ای شبیه مجتهدان می‌نویسد. او همچنین در کتاب لؤلؤه ی البحرین، ملا محمد امین استرآبادی را نقد می‌کند و تشنیع او بر مجتهدان را نادرست و مستلزم فساد های بسیار می‌داند. (16)
بحرانی همچنین در مقدمه دوازدهم از کتاب حدائق با عنوان «فی الاشاره ی الی نبذه ی من الکلام فی احوال المجتهدین من اصحابنا و الاخباریین» می‌گوید که من خود قبلاً از اخباریان بودم و با مجتهدان بسیار بحث می‌کردم، اما بعد از تأمل و‌اندیشه در سخنان علما از این راه بازگشتم. آن‌گاه به چند دلیل در ابطال افراط در اخباری‌گری و درستی اعتدال میان راه مجتهدان و اخباریان اشاره می‌کند. سپس بر محدث استرآبادی خرده می‌گیرد که چرا بر عالمان بزرگ شیعه، بویژه علامه حلی، آن‌گونه تاخته و سخن آنان را حمل بر صحت نکرده است. (17)
فیض کاشانی نیز با وجود گرایش‌ شدید فلسفی و عرفانی، یکی از بزرگ‌ترین عالمان اخباری است که البته او نیز در اخباری‌گری خود اهل اعتدال است. او در مقدمه اول از کتاب الوافی خود با اشاره به حوادث تاریخی پس از رحلت رسول الله (صلی الله علیه و آله ) و مهجوریت اهل بیت (علیهم السلام) و حکومت حاکمان ستمگر، اختلاط فرهنگی شیعیان با اهل تسنن را از مهم‌ترین علل انحراف برخی از عالمان شیعه و روی آوردن آنان به دانش اصول فقه و «اجتهاد» بر می‌شمارد و بر آنان بخاطر روی‌گردانی‌ از اخبار اهل بیت (علیهم السلام) خرده می‌گیرد. (18)
پس از ظهور مکتب اخباری، آثار بسیاری از سوی عالمان هر دو دسته در رد و قبول این مکتب نوشته شده است. ملا محمد امین در دفاع از مکتب اخباری غیر از الفوائد المدنیه ی آثاری دیگر به فارسی و عربی، از جمله کتابی با نام الفوائد المکیه ی نیز دارد. سید نورالدین عاملی کتابی با نام الشواهد المکیه ی در نقد الفوائد المدنیه ی نوشته که در حاشیه این کتاب به چاپ رسیده و در آن، سخت بر محمد امین استرآبادی تاخته است. میرزا محمد اخباری استرآبادی نیز در دفاع از مبانی اخباری‌گری آثاری تألیف کرده که از آن جمله کتابی با نام معاول العقول فی قلع اساس الاصول است. شیخ آقابزرگ در الذریعه از رساله‌ای با نام الحق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه ی جهال الأخباریین از شیخ جعفر کاشف الغطاء خبر می‌دهد. (19)کسانی که این کتاب را دیده‌اند، گفته‌اند که در آن به هشتاد فرق میان این دو فرقه اشاره شده است.(20) کاشف الغطاء همچنین رساله‌ای با نام کشف الغطاء عن معائب میرزا محمد عدو العلماء تألیف کرد و آن را برای فتحعلی ‌شاه فرستاد تا از حمایت از میرزا محمد دست بردارد. (21) به همین صورت در چند قرن اخیر آثار متعددی در رد و قبول دیدگاه‌ های اخباریان نوشته شده است.
در باره منشاء ظهور مکتب اخباری دیدگاه‌ هایی وجود دارد. استاد مطهری از آیه ی الله بروجردی نقل می‌کند که ممکن است میان ظهور فلسفه حسی در اروپا و نهضت ضدعقلی اخباری‌گری ارتباطی وجود داشته باشد. (22)
برخی از محققان با توجه به تفاوت سال مرگ جان لاک، فیلسوف بزرگ تجربه‌گرای انگلیسی، و محمد امین استرآبادی و نیز بعید بودن انتقال افکار اروپاییان با توجه به شرایط آن روز جامعه اسلامی و ایران، چنین ارتباطی را بعید دانسته‌اند. (23) دیدگاه برخی از اهل نظر که بیشتر قابل قبول به نظر می‌رسد این است که دیدگاه‌ های استرآبادی را با توجه به اقامتش در حرمین بیشتر می‌توان متأثر از رویکرد ظاهریان از اهل سنت دانست که در آن زمان در شبه جزیره عربستان فعالیت داشتند و دیدگاه‌ های همینان بود که بعدها به ظهور وهابیت منجر شد. (24)
از دیدگاه استاد مطهری، گرچه گاه یک مکتب از نظر شعار هایش از بین می‌رود، ولی روح آن به حیات خود ادامه می‌دهد. (25) بر همین اساس، به نظر ایشان فکر اخباری‌گری هنوز از بین نرفته و بقایای آن را در بسیاری از مجتهدان نیز می‌توان جستجو کرد. (26)
یکی از جهات مغفول مکتب اخباری، تأثیرات و ابعاد اجتماعی و سیاسی این مکتب است. برخی از محققان ارتباط دولت نوپای صفوی را با نهضت اخباریان جدید بررسی کرده‌اند، (27) اما هنوز جای تحقیقات گسترده‌تر خالی است. در همین زمینه یکی از نکات مهم در باره مکتب اخباری‌گری که در باره آن باید پژوهش دقیق و مستندی صورت گیرد ارتباط اخباریان با دیدگاه‌ های شیخیه و کشفیه و سپس ظهور بابیت و بهاییت است که البته برخی از محققان به اختصار به آن پرداخته‌اند. (28)همچنین در دایره ی ‌المعارف بزرگ اسلامی از بررسی‌ های برخی از مستشرقان، مانند اسکارچا، مادلونگ و کلبرگ در باره دیدگاه‌ های اخباریان خبر داده شده است. (29)
اخیراً نیز پژوهشگری به نام «رابرت گلیو»، دارای دکترای مطالعات اسلامی از دانشگاه منچستر، کتابی در تاریخ مکتب اخباری در تشیع با نام Scripturalist Islam تألیف کرده است. این پژوهشگر نزدیک به ده سال در این تحقیق وقت صرف کرده که شش سال از آن در ایران و در جستجوی نسخ خطی میراث اخباریان صرف شده است. پژوهش گلیو برنده جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شده است. (30)

پی نوشت ها :
 

*دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی دانشگاه مفید
1) مصادر الاستنباط بین الاصولیین و الاخباریین، ص55؛ نظریة السنه فی الفکر الامامی الشیعی، ص215 .
2) الملل و النحل، ص133؛ درباره این که شهرستانی در بیان این نکته بر دیگران تقدم دارد، ر.ک: الفوائد المدنیه، ص97؛ نظریه السنه فی الکفر الامامی الشیعی، ص55؛ دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص160 .
3) همان.
4) تصحیح الاعتقاد، ص88 .
5) نظریه السنه فی الفکر الامامی الشیعی، ص216 .
6) مصادر الاستنباط بین الاصولیین و الاخباریین، ص50-54 .
7) الفوائد المدنیه، ص91، 516 و... .
8) مصادر الاستنباط بین الاصولیین و الاخبارییین، ص54 .
9) دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص160 .
10) لؤلؤه البحرین، ص117 .
11) دایره المعارف تشیع، ج2، ص8 .
12) میرزا محمد استرآبادی، استاد ملامحمد امین را نباید با میرزا محمد اخباری استرآبادی مقتول در 1232ق، اشتباه کرد. نام کامل میرزا محمد استرآبادی اول چنین است: «میرزا محمد بن علی بن ابراهیم حسینی استرآبادی»، نام کامل میرزا محمداسترآبادی دوم نیز این است: «میرزا محمد بن عبدالنبی بن عبدالصانع نیشابوری استرآبادی اکبرآبادی اخباری»، که در سال 1232ق، در کاظمین کشته شده است. برای تفصیل احوال و زندگی پرحادثه و پرحاشیه او ر.ک: أعیان الیعه، ج9، 173 .
13) دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص160 .
14) دایره لمعارف تشیعف ج2، ص8 .
15) لؤلؤه البحرین، ص117 .
16) همان، ص117-118 .
17) الحدائق الناضره، ج1، ص167-170 .
18) الوافی، ج1، ص9؛ استرآبادی هم در الفوائد المدنیه خود به همین نکته اشاره می کند. ر.ک: ص173 .
19) الذریعه، ج7، ص37 .
20) مصادر الاستنباط بین الاصولیین و الاخباریین، ص66 .
21) دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص161 .
22) مجموعه آثار، ج21، ص110-109 .
23) نظریه السنه فی الفکر الامامی الشیعی، ص237-236 .
24) دایره المعارف تشیع، ج2، ص13-12؛ دائره المعارف الإسلامیه الشیعیه، ج3، ص43 .
25) مجموعه آثار، ج16، ص305 .
26) همان، ج21، ص109 .
27) نظریه السنه فی الفکر الامامی الشیعی، ص236-234؛ دائره المعارف الإسلامیه الشیعیه، ج3، ص43-46 .
28) همان، ج3، ص52-54 .
29) دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص162 .
30) مشخصات کامل کتابشناختی این اثر چنین است:
Scripturalist Islam: he History and Doctrines of the Akhbari Shi'I School , Robert Gleave , Brill , Leiden , 2007.
 

منبع: نشریه علوم حدیث شماره 57
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر