این شاعر و مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره ارزیابیاش از وضعیت ادبیات در سال 96 اظهار کرد: ادبیات مثل تمام چیزهای دیگر فراز و نشیبهای زیادی در این سال داشت. سانسور همچنان دست از سرش برنداشت و شمارگان کتابها همچنان کم شد یا دستکم در همان 500 و هزار نسخه ماند.
او افزود: وضعیت فرهنگ هم مثل چیزهای دیگر بویی از بهبود نشنید و دوستان زیادی از میان ما در این سال پرحادثه رفتند؛ ادیبان، شاعران و مردمان گوشهگوشه این سرزمین. ناگفته نباید بگذارم که کتابهای شعر، داستان و پژوهشهای خوب و درخوری هم درآمد و ترجمههای خوبی هم منتشر شد.
عبداللهی درباره جایزههای ادبی نیز اظهار کرد: جوایز هم زیاد میشوند و هر کدام سمت و سویی دارند، طبعا سیاستها و گرایشهایی. وجود جوایز زیاد و متنوع نشان از شگلگیری پسندها و نگرههای مختلف دارد.
او با بیان اینکه در همه جای دنیا جایزهها حتی جایزه نوبل هم از حاشیه و سلیقهگرایی یا حتی تشخیص نابجا یا نسنجیده خالی نیست، بیان کرد: پس هر که برنده یا بازنده ماجرا باشد این حواشی همچنان هست و البته عدهای به نظر میرسد همیشه با هر انتخابی موافق نیستند و از هر نوع موفقیتی برای دیگران چندان خوشحال نمیشوند. خب، این هم خوب است تا یکجایی ولی گاهی چنان این مخالفخوانیها یکنواخت و کلیشهای و برآمده از سنت جامعه توتالیتر میشود که حتی میتوانی حدس بزنی با هر اتفاقی کیها چه خواهند گفت یا چه نخواهند گفت. از نظر من این هم طبیعیاست و جزیی از فرهنگ این بخش از زمین.
این شاعر خاطرنشان کرد: به هر حال جوایز ادبی به رغم تمام این ماجراها باید متنوعتر شوند و سلیقههای مختلف را پوشش بدهند. اما به هر روی، بنا به دلایل مختلف تاثیری در سلیقه و پسند بدنه اصلی کتابخوان ندارند.
او همچنین درباره بهترین و بدترین خبری که در سال 1396 شنیده است گفت: بدترین رویداد سال درگذشت بسیاری از دوستان فرهیخته در کنار فجایع طبیعی مثل زمینلرزه بود. دو دوست ارجمندم را به فاصله کمی از دست دادم؛ مجتبی عبداللهنژاد شاعر و مترجم و پژوهشگر برجسته و دانشیمرد که امید میرفت در زبان فارسی سالهای سال قلم بزند به قدرت و باریکبینی تمام اما در آستانه 50سالگی درگذشت و همگان را مبهوت واگذاشت. و دوست هنرمند دیگرم در آلمان، کارل شلامینگر، استاد نقاش و خبره هنر ایرانی اسلامی و غربی که بسیاری از گرافیستها و نقاشان ایرانی شاگرد او بودند و هنرمندی بزرگ که کارهای حجمیاش در سراسر دنیا در شهرهای بزرگ نصب است، از جمله کار ناتمامش در میدان امام حسین تهران.
عبداللهی سپس گفت: خوشخبریهایی هم برای من در این سال بود، از جمله شعرخوانی در آلمان به همراه 12 شاعر آلمانی و ایرانی و دیگر چاپ شعرهایم به آلمانی در گزینهای دوزبانه، در نیمه اول سال و چاپ گزینه پر و پیمان شعرهایم در لیتوانی به زبان لیتوانیایی در این اواخر.
این مترجم ادبیات آلمانیزبان درباره پیشنهاد کتاب برای مطالعه نیز اظهار کرد: کتابهای زیادی میتوانم معرفی کنم که بیشترشان را در اینستاگرام گذاشتهام؛ از جمله «خط سیاه، متروی لندن» از علیرضا آبیز، «آتش زندان» ابراهیم دمشناس، تصحیح مثنوی استاد محمدعلی موحد، «هندرسون شاه باران» نوشته سال بلو، «مارش رادتسکی» از یوزف روت، «ساندویچ برای حیدر نعمتزاده» از منصور علیمرادی، فرهنگ دوجلدی «بلوچی- فارسی» از عبدالغفور جهاندیده، «درک والکات»، «ادیسه آس الیتیس»، «ایوسیف برودسکی» و «ایوان بونین» شامل گزیده شعرها، سخنرانی نوبل، ویژگیهای شعر، زندگینامه این شاعران که زیر نظر منصور مومنی در نشر مشکی منتشر شده، کتابچه تخصصی شعر «بیگاه»، «رهآورد هند» از صادق هدایت، دوره پنججلدی ترجمه متون نمایشی در زمان قاجار (نشر کولهپشتی)، «اعترافات» چارلز بوکوفسکی، «اقیانوس» از جان چیور، «قتل حسابشده» از ویتولد گمبروویچ، «برفهای کلیمانجارو» از ارنست همینگوی، «دعوت به تماشای دوزخ» از عبدالله کوثری و «بیست زخم کاری» از محمود حسینیزاد.