ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

ویتگنشتاین

علم یک فعالیت انضمامی است و اتفاقا کواین سعی دارد فلسفه را از این جهت، به فعالیتی انضمامی مبدل کند و به تعبیری فیلسوف را از برج‌عاج‌نشینی به جایگاهی متعارف و طبیعی بازگرداند. او فلسفه اولی را رد می‌کند و فلسفه را فعالیتی در طول علم می‌داند.
"فرگه"، به همان شدت که در علم معقول به نظر می‌آید، در سیاست نفهمیدنی است. فرگه حتی نزد فیلسوفان نیز شخصیتی مبهم است. جدا از این واقعیت که او استاد ریاضیات در دانشگاه ینا بوده تقریباً هرآنچه دربارۀ او می‌دانیم ناشی است از ارتباطش با دیگر فیلسوفان به‌ویژه ویتگنشتاین و راسل.
استفاده از زبان بخشی جدایی ناپذیر از موقعیت انسانی است. ما در زبان زندگی می کنیم، با این حال نحوه زندگی ما چیزی است که دیدن آن برای ما دشوار است
کمبریج در دوران حضور ویتگنشتاین در این دانشگاه، محل رفت و آمد سرشناس‌ترین جاسوس‌های دوطرفه بین بلوک شرق و غرب بود. ویتگنشتاین نیز اگرچه جاسوس نبود، اما در مواضع سیاسی شخصیتی ناجور و تحلیل‌ناپذیر به شمار می‌رفت. نزدیک‌‌ترین دوستانش مارکسیست‌های دوآتشه بودند و خودش تا عمق وجود از چرچیل بیزار بود. با‌وجوداین، نگاه سیاسی‌اش مملو از نخوت اشرافی‌گری بود.
از آن جا که در این بحث سر و کار ما با جملات تراکتاتوس است و در واقع بحث ما چیزی جز بررسی این جملات نیست؛ بنابراین لازم است که مروری بر آن جملات داشته باشیم:[1]
بهترین معرف مکتب ویتگنشتاین (2) ،خود ویتگنشتاین است. در کتابنامه این مقاله، فهرست کتب و مقالات فیلسوفانی را آورده ام که در ارائه، دفاع، یا نقد آرای ویتگنشتاین در فلسفه دین کوشیده اند; لکن، در این مقاله تنها به بررسی آثار خود ویتگنشتاین خواهم پرداخت.
«ایمان گرایی» یا فدئیسم (Fideism) یکی از رویکردهای مهم در فلسفه دین و دین شناسی معاصر می باشد. این واژه در برابر عقل گرایی به معنای کلامی آن قرار دارد
یکی از مقولاتی که باید در تنقیح رابطه علم و دین، مورد بررسی قرار گیرد، زبان دین و زبان علم است. هر یک از این دو مقوله، خود ساحتی عظیم برای تحقیق است و مسائل متنوعی را در بر می گیرد، که اینجا مجال ذکر آن نیست، ولی یکی از نظریات موجود در زبان دین، نظریه استقلال زبان دین است که گاه از آن به عنوان «فدئیسم » (fideism) تعبیر می شود
استوارت میل می گفت که کاروانهای بزرگ اندیشه از سه منزل می گذرند: «ریشخند، گفتگو، پذیرش ». بیش از پنجاه سال است که فلسفه تحلیلی در اغلب کشورها از منزل سوم گذشته است، اما در فرانسه تازه از منزل اول رد شده است
(1) ویتگنشتاین در رساله (2) چهار بار از خدا نام می برد; اما در هر چهار مورد، بحث او فقط به نحو فرعی و جنبی به فلسفه دین مربوط می شود، مگر احتمالا فقره 432.6 که در آن می گوید: «خدا خود را در جهان آشکار نمی کند.» به این مطلب باز خواهم گشت.
پیشخوان