خواندنی ها برچسب :

گادامر

دکارت: «اکنون نمی توان تحقیقی را پیشنهاد کرد که از تحقیق در تعیین ماهیت و قلمرو معرفت انسان مفیدتر باشد... نباید تعیین حدود فهم] انسانی [موضوعی چنین شاق و دشوار بنماید...»(2)
«قرائت پذیری دین» از مباحث مهم دین شناسی معاصر است که امروزه در ادبیات روشنفکری از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد
گادامر در روز 11/2/1900 در شهر ماربورگ به دنیا آمد.بعد از اخذ مدرک دیپلم به تحصیل در رشته های زبان آلمانی، تاریخ و فلسفه در دانشگاههای ماربورگ و مونیخ پرداخت (1918 تا 1922).
این مقال کوتاه نگاهی گذرا به آراء بزرگان هرمنوتیک، از گذشته تا حال و دقت در نقاط خاصی از این مباحث و بررسی برخی مطالب دارد و هرگز درصدد تشریح گسترده همه مفاهیم و اصطلاحات و ارزیابی تمامی اندیشه های مطرح شده در این باب نیست.
این مقاله درصدد تبیین و نقد نظریّه هرمنوتیکی دیوید تریسی است. تریسی در مقام ارائه نظریّه خود، نگرش گادامر را محور سخن خود قرار داده و در تکمیل نقایص آن می کوشد
از اوایل دهه هفتاد قرن بیستم یورگن هابرماس، Jurgen Habermas) ،متولد 1929) در زمره بانفوذترین فلاسفه علوم اجتماعی بوده است. او به نسل دوم از مکتب فرانکفورت تعلق دارد، هر چند همانطور که خود او اظهار می دارد نمی توان او را به طور کامل از پیروان این مکتب دانست.
هرمنوتیک (Hermeneutics) در تعریفی ابتدایی، علم تعبیر، تفسیر و تاویل، نام گرفته است. هرمنوتیک به معنای تعبیر و تفسیر برای دستیابی به معناست