پروین مرادی همسر سردار شهید مدافع حرم حاج حمید تقویفر در گفتوگو با ایسنا روایت میکند: غروب گرم خرداد ماه بود. از تلویزیون و رادیو خبر بیماری امام خمینی(ره) اعلام شده بود و از مردم خواسته شده بود تا حد امکان برای سلامتی ایشان دعا بکنند. حاج حمید کنار رادیو نشسته بود و با دقت، فرکانسی که اخبار امام را به گوش مردم میرساند دنبال میکرد. مدام در حال دعا و نماز بود. به نظرم آن لحظه هیچ چیز به جز سلامتی امام برایش ارزشی نداشت. سجدههای طولانی و استغاسهاش به درگاه خدا برای سلامتی مردی مقتدر که از هیچ کس بجز خدا ترس و واهمهای نداشت. مردی که برای تقلید انتخاب کرده بود اکنون در حال وداع با دنیای فانی و وصول به پروردگاری که همه عزت و عظمتش از او نشأت میگرفت، بود.
حاج حمید برخلاف همیشه که خیلی زود به رختخواب میرفت اما آن شب تا صبح بیدار بود روی سجاده عبادتش رادیو را هم روشن گذاشته بود و شب را با پریشانی وصف ناپذیر و عجز و لابه به خداصبح کرد تا اینکه از رادیو در کمال ناباوری خبر رحلت مرد بزرگ متقی، شجاع و مقتدر، اعلام شد. حاج حمید با دست به دفعات به سرش کوبید.
تا آن موقع فقط در عزای سیدالشهدا (ع) اشک چشمانش را دیده بودم و الان اشک پهنای صورتش را گرفته بود و توی سرش میزد. با حالتی حزین لباس مشکی پوشید و به سمت مصلی حرکت کرد. روزها از پس هم گذشتند اما عروج ملکوتی نفس مطمئنه امام به خدای خودش حتی لحظهایی بین حاج حمید و مرجع تقلیدش جدایی نینداخت و همیشه بیادش بود. وقتی اسم امام راحل از تلویزیون یا از زبان کسی میشنوید بلافاصله با تعصب و غیرت بیحد از اعماق قلبش میگفت: «رحمت الله علیه .»
وقتهایی که برای زیارت به حرم مطهر امام خمینی رحمت الله علیه میرفتیم و میدیدم که این همه مسافر از سراسر ایران به حرم مطهر میآیند و چادر مسافرتی برپا میکنند و روزهای متوالی ساکن میشوند حاج حمید میگفت: «ببینید عظمتی که خداوند به امام خمینی رحمت الله علیه داده که حتی بعد از وفاتش هم به مردم علی الخصوص مردم نیازمند خیرش میرسد و مردم بدون پرداخت حداقل هزینه میتوانند هر چقدر بخواهند اقامت کنند. خدا رحمت واسعه خودش رو نصیبش کند انشاءالله.»
سردار شهید حاج حمید تقویفر (سردار سامرا) از فرماندهان دوران دفاع مقدس و نوابغ اطلاعات و عملیات بود که دیماه سال 1393 در جریان مقابله با تروریستهای تکفیری داعش در شهر عزیزبلد عراق به شهادت رسید. این فرمانده ایرانی از مؤسسان حشد الشعبی (بسیج مردمی) در این کشور بود. «ابو مریم» و «سردار سامرا» دیگر نامهای او هستند.