ماهان شبکه ایرانیان

حقیقت دعا

منابع مقاله: کتاب  : عرفان اسلامى جلد ششم نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان   دعا حقیقتى است که در تمام موجودات عالم، اعم از غیبى و شهودى سریان ذاتى دارد و اگر این حقیقت همراه موجودات آفرینش نبود، از عنایت و رحمت حضرت حق بى بهره بودند

 

منابع مقاله:

کتاب  : عرفان اسلامى جلد ششم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

دعا حقیقتى است که در تمام موجودات عالم، اعم از غیبى و شهودى سریان ذاتى دارد و اگر این حقیقت همراه موجودات آفرینش نبود، از عنایت و رحمت حضرت حق بى بهره بودند.

دقت در وضع موجودات و به خصوص بافت ذاتى و معنوى آنان ما را به این نکته واقف مى کند که حقیقت موجودات و اصل و ریشه آنان دعا است. اگر دعا حقیقت ذات آنان را تشکیل نمى داد، این همه فیض الهى را چگونه و از چه راهى دریافت مى کردند.

دهان ذات موجودات جهت درخواست نیازهایشان از مصدر بى نیاز باز است و کلیه مهمانان خلقت به طور دائم از جناب او با زبان حال در طلب و گدایى و مسکنت هستند و این حیثیت در موجودات عالم عبارت از دعا است.

ذات ما انسان ها و بناى وجود ما، جهت تأمین تمام نیازمندى هایش، عین دعا و طلب و درخواست و گدایى است، درخواست و گدایى از حضرت حق جهت پرکردن کمبودها، مقتضاى درونى و برونى موجودات و در حقیقت عین دعا و اصل دعا و ریشه دعا و ذات دعا است و این مسئله براى احدى قابل انکار نیست و نمى تواند باشد.

اگر دعا نبود و اگر طلب و درخواست نبود، ادامه حیات براى هیچ موجودى امکان پذیر نبود.

 

دعاى تکوینى و تشریعى

وجود تمام موجودات، در ظاهر و باطن خود، عین خواستن و طلب هستند و در طبیعت خلقت هیچ موجودى از این خلقت جدا نیست.

هیچ موجودى ذاتاً و طبعاً استعداد و لیاقت و قدرت کوس استقلال زدن ندارد و نمى تواند داشته باشد.

ذات موجودات و طبع خلقت آنان و سازمان هستى و شؤونشان در برابر ذات بى نیاز عین نیاز و در برابر غنى مطلق فقر مطلق است.

وقتى ثابت باشد موجودات بدون استثنا، عین ربط و تعلق و عین تجلى و محض امکان و فقرند و یک جزء غیر قابل دیدن و جزء دیدنى هیچ موجودى در هیچ نشانى مستقل و بى نیاز نیست، چه راهى براى ادعاى استقلال و عدم نیازمندى براى موجودات هست؟

در ادعاى بى نیازى و استقلال به روى بزرگ ترین موجود معنوى عالم و شاخص ترین عنصر خلقت و زیباترین چهره هستى حضرت رسول اللّه صلى الله علیه و آله بسته است، چه رسد به موجودات دیگر که طفیل هستى او و سایه مصداق:

لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأفْلاکَ «1».

اى پیامبر! اگر تو نمى بودى جهان و جهانیان را خلق نمى کردم.

هستند.

او از همه عالم آگاهى و وقوفش به مسئله فقر ذاتى و نیاز طبیعى و حتمى موجود بیشتر بود و توجه به این نیاز همه جانبه را نسبت به حضرت بى نیاز و فقر ذاتى را نسبت به غنى حمید فخر خود مى دانست و بالاترین مقام را براى خویش سلطنت فقر به حساب مى آورد و در برابر حضرت دوست با تمام وجودش عرضه مى داشت:

ألْفَقْرُ فَخْرى «2».

فقر، سرافرازى و افتخار من است.

در زمینه این نوع دعا و این شکل درخواست و طلب، ذات موجودات یکسان است و کل عالم هستى بى وقفه در زمینه فقر ذاتى و امکانیش، حتى تمام کفار و بت پرستان و همه فاجران و فاسقان و ملحدان در حال دعایند و اگر این خط و ربط در وجود آنان نسبت به حضرت او نبود، امکان ادامه زندگى براى کم ترین لحظه براى هیچ کدامشان وجود نداشت.

از این طلب ذاتى و درخواست طبیعى که سراسر هستى موجودات و شؤون آنان را فرا گرفته و هیچیک را براى ادامه زندگى چاره اى جز آن نیست تعبیر به دعاى تکوینى مى شود، که در این دعا زبان و صدا و اشک و ناله و زارى مدخلیت ندارد و نسبت به این دعا هم دستورى نیست که چرا این قسم از دعا ذاتى موجودات و بافت وجودى و طبیعى آنان است.

اما قسمتى دیگر در زمینه دعا وجود دارد که به آن دستور داده شده و از جن و انس و ملائکه، خواسته اند که این حقیقت را بالاراده به دستور حضرت رب العزه تحقق دهند.

درست است که خداوند عزیز به تمام خواسته هاى عبادش آگاه و عالم و آشناست، اما همین خداى مهربان و آشناى به نیازهاى ارادى عباد از آنان خواسته، خواسته هاى خود را با سوز دل و با حرکت زبان و اعلام نیازمندى هاى دنیا و آخرت، همراه با اشک چشم و سودن پیشانى به خاک درگاه من ابراز کنید که من عاشق این حال و علاقه مند به این زارى و درخواست و اشک چشم شمایم.

این معنا را باید همه نیازمندان که همه انسان ها هستند و به خصوص گناهکاران از عباد که در به در دنبال آشتى با دوست هستند رعایت کنند و باید بدانند، همان طور که گفته شد اگر دعا و درخواست و طلب و گدایى و نیازمندى در ذات موجودات نبود، به کم ترین فیض و عنایت از جانب دوست نمى رسیدند، همان طور اگر براى آمرزش گناه و قبولى توبه و رسیدن به آنچه خیر انسان است و دست یافتن به سعادت دنیا و آخرت، دعایى در کار نباشد، هیچ فیض و عنایت و کرامت و لطف و رحمت و رأفت و بسط رزق و آمرزش گناه و خیر دنیا و آخرت نصیب انسان نمى گردد.

این نوع دعا که در قرآن و روایات و به وسیله همه انبیا و امامان علیهم السلام دستور داده شده دعاى تشریعى است.

از این دعا تکبر نکنید و از جبهه بر خاک درِ دوست گذاشتن روى مگردانید و بر این مسئله که خدا همه چیز ما را آگاه است نیاز به گفتن و اعلام کردن و درخواست نمودن نیست تکیه نکنید و العیاذ باللّه در پیشگاه حضرت رب العزه که تمام خیر در ید اوست حالت استغنا و بى نیازى نگیرید که این حال تحقق حقیقى پیدا نمى کند و جز گناه و جرم در برابر حضرت او چیزى نیست و خداوند بزرگ از این حال شیطانى و خط ابلیسى در قرآن مجید تعبیر به طغیان و استکبار فرموده است.

گنهکار با سکوت خود و خشکى حال و اشک چشمش به جایى نمى رسد و به فیضى از طرف حضرت اللّه مشرف نمى گردد.

خواستار سعادت دارین، با سکوت از خواسته و عدم تحرک در به دست آوردن سرمایه دنیایى و آخرتى، چیزى نصیبش نمى شود.

اینجاست که باید گفت: دعا بهترین عمل و قوى ترین حرکت و برترین حالتى است که به توفیق حضرت ربوبى انسان را یارى کرده و از مهالک وى را مى رهاند.

دعا این رابطه معنوى و فطرى که به طور اکثر در مواقع دردمندى و حوادث و مصائب وخلأها و پیش آمدها در حال و زبان و قیافه و اشک سوزان انسان تجلى مى کند، معشوق انبیا و امامان علیهم السلام و محبوب اولیا و عارفان بوده، این جزوه اگر بخواهد همین حقیقت را از زندگى پاکان عالم فقط از طریق قرآن و روایات بررسى کند، از چند جلد کتاب افزون خواهد شد، البته امتیاز پاکان و عاشقان و عارفان در این مسئله نسبت به سایر انسان ها در این بود که آنان همه وقت چه در هنگام داشتن بهترین آرامش، چه وقت حوادث در پیشگاه حضرت رب الارباب در حال دعا بودند که به دعا و اظهار نیازمندى و فقر در بارگاه قدس او عشق مى ورزیدند، ولى بقیه انسان ها معمولًا براى رفع حوادث و مشکلات یاد خدا مى کنند و این معنى را خداوند مهربان در قرآن مجید از انبیا و سایر انسان ها خبر مى دهد.

 

دعاى پیامبران و ائمه معصومین علیهم السلام

در هر صورت قرآن مجید از پیامبران بزرگ دعاهایى به وقت سرّاء و ضرّاء نقل مى کند که توجه به وضع انبیا و دعاهاى آنان بر ما لازم است، تا اهل دعا شده و مقام و موقعیت دعا و این که چگونه باید دعا کرد را دریابیم.

قرآن مجید فقط براى نمونه و تعلیم دادن بندگان از انبیا به ترتیب زیر نام برده که وضع نامبردگان، دلیل بر وضع همه آن ها است.

1- از آدم در سوره اعراف آیه 33.

2- از نوح در سوره نوح آیه 28.

3- از ابراهیم در سوره ابراهیم آیه 40.

4- از سلیمان در سوره نمل آیه 19.

5- از یونس در سوره انبیا آیه 87- 88.

6- از یوسف در سوره یوسف آیه 33.

7- از موسى در سوره قصص آیه 21- 22.

8- از زکریا در سوره آل عمران آیه 38.

9- از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در سوره طه آیه 113.

و براى درک دعا و نیایش امامان بزرگوار شیعه که دعاهاى آنان بهترین مکتب تزکیه و تصفیه و عالى ترین داروى علاج دردها مى باشد به کتب زیر مراجعه کنید:

«بلدالامین» کفعمى، «عدة الداعى» ابن فهد، «مصباح الزائر»، «زاد المعاد» علامه مجلسى رحمه الله، کتاب دعا «الکافى»، کتاب دعا «بحار الأنوار»، «صحیفه سجادیه»، بخشى از «نهج البلاغة» و از همه رایج تر «مفاتیح الجنان» محدث قمى رضوان اللّه علیه.

شما وقتى به دعاهاى نقل شده از انبیا در قرآن و دعاهاى وارده از معصومین علیهم السلام به خصوص دعاى کمیل، عرفه، ابوحمزه ثمالى، مناجات شعبانیه، دعاى مکارم الاخلاق، دعاى بعد از زیارت حضرت رضا علیه السلام مراجعه مى کنید به این نکته واقف مى شوید که دعا بهترین عامل حرکت انسان به سوى ارزش ها، درستى ها، آراستگى ها، پیراستگى ها، تزکیه، تصفیه، تجلیه، تخلیه و تحلیه و آمرزش گناه و علاج دردهاى شیطانى و ابلیسى است.

 

دعا در کلام دانشمندان فرهیخته

مسئله اهمیت و ارزش دعا و آثار آن به قدرى روشن و آشکار است که حتى دانشمندان بیگانه از اسلام هم بر اساس هدایت فطرى، به این مسئله اشاره کرده و با یک دنیا انصاف و وجدان دعا را عامل حرکت و از ضرورى ترین نیازهاى بشر و داروهاى درمان حتى براى دردهاى جسمى شمرده و در زمان ما در حال پایه گذارى مطب هایى هستند که طبیبان تربیت شده در این فن حتى سخت ترین بیمارى هاى جسمى را از این طریق معالجه کنند.

کارل و دعا

کارل آن دانشمند بزرگ فرانسوى که مورد قبول تمام دانشمندان عالم است در این زمینه کتاب مستقلى به نام «نیایش» دارد و در لابه لاى کتب دیگرش چون «انسان موجود ناشناخته» مسائلى در این زمینه دارد، من قسمتى از گفتار او و برخى دیگر از عالمان را در زمینه دعا از کتاب «دعا عامل پیشرفت یا رکود» براى شما بازگو مى کنم:

کارل مى گوید:

در موقع دعا نه فقط انسان یک فورمول واحدى را پیش خود مى خواند، بلکه وجدان او چنان در عالم تجرد و انقطاع فرو مى رود که خودش تصور آن را نمى تواند بکند، این حالت عجیب را نباید فقط به ترقى و پیشرفت قواى روحى نسبت داد، حالت دعا و مناجات اثراتى در اعضاى بدن ما بجا مى گذارد که در نوع خود بى سابقه است، در روز اول آنقدرها جالب توجه نیست، اما کم کم وقتى که عادى شد، هیچ لذتى در مقابل آن برابرى نمى کند.

انسان در این حالت خود را به طرزى به خدا تسلیم مى نماید، مثل این که تخته اى سنگ مرمر در مقابل سنگ تراش، بى اختیار است و در همان حال از خداى خود رحمت و ترحم را طلب مى نماید.

کپلر و دعا

کپلر سخت معتقد به دعا بود در حدى که در کتاب «هیئت در مکتب اسلام» مناجات زیر از او نقل شده.

من قبل از ترک کردن این میز که تمام تجسسات خود را در روى آن نموده ام تنها کارى که مانده و باید انجام دهم این است که چشم ها و دست هاى خود را به سمت آسمان بلند کرده و با خلوصى هر چه تمامتر، سپاس خویش را به درگاه خالق این کواکب درخشان تقدیم نمایم.

اى خداوندى که با این تجلیات جهان تاب، تمام صحنه طبیعت را منور ساخته اى و افکار ما را با نور ابدى و وجود سرمدى خود سیر مى دهى.

اى مولد و آفریننده من، من تو را سپاس مى گزارم و اگر اتفاقاً این بنده ناچیز، چیزى گفته باشم که در خور مقام تو نباشد مرا آگاه ساز تا آن را محو نمایم.

آوه!! اگر چنین است، مرا به رحمانیت و رحیمیت خود ببخش و بر این بنده منت گذار، تا کارى که انجام داده ام هرگز موجب کبر و خودپسندى من نگردد، بلکه فقط در راه کمک به شناسایى عظمت تو و راه رستگارى بکار رود.

گلن کلارک و دعا

گلن کلارک- که از دانشمندان غرب و باصطلاح مؤسس گروه نیایش گر و پیشواى اردوگاه «بسیج دعا» است- چنین مى گوید:

امروز در آمریکا بزرگ ترین احتیاج ما به دعا است، ارتش عظیم، مردمان گوشه نشین، پیرمردانى که فکر مى کنند زندگیشان به سر رسیده، بیماران بسترى که در پى فرصتى هستند تا زندگیشان ارزش و مفهومى پیدا کند، این ها همه بزرگ ترین منابع دست نخورده بشریت هستند، اگر شما آدمى منزوى هستید، آیا در بزرگ ترین جهاد روحانى که تاکنون در دنیا آغاز شده با ما تشریک مساعى نمى کنید؟

در خلوت خانه سفینه فضایى توسط سرنشینان آپولوى 8 دعایى صورت گرفت که گواه زنده اى بر نیازمندى بشر به نیایش با اوست، آنان گفتند:

اى خداى بزرگ! به ما بینش عطا کن تا بتوانیم اسم تو را در جهان ببینیم و علاقه به تو را با وجود خطاهاى بشرى درک کنیم، اى خداى بزرگ! به ما ایمانى عطا کن تا با وجود نادانى و ضعف خود به نیکى متکى باشیم.

به ما دانشى عطا کن، تا بتوانیم وجودت را درک کنیم و شکرگزارت باشیم و به ما نشان ده که براى گسترش صلح جهانى چه وظایفى را باید انجام دهیم.

در هر صورت دعا امرى است ضرورى و فطرى و مسئله اى است که خداوند به آن دستور داده و جزء حتمى اخلاق انبیاى الهى قلمداد شده و با این که خداى بزرگ به تمام خواسته هاى محتاجان آگاه است ولى انسان با دعا شایستگى گرفتن عطاى حق را پیدا مى کند.

دعا خواستن است و خواستن اگر حقیقت داشته باشد، انسان با کمال شوق دنبال تحقق دادن آن حرکت مى کند، دعا به این نیست که کسى فقط بگوید، بلکه دعا مجموعه اى از خواستن و دنبال کردن و تحقق دادن و حفظ کردن است.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- المناقب: 1/ 216، فصل فى اللطائف؛ بحار الأنوار: 16/ 405، باب 12، حدیث 1.

(2)- عوالى اللآلى: 1/ 39، الفصل الرابع، حدیث 38؛ بحار الأنوار: 69/ 49، باب 94، حدیث 58.

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی